تصویرسازی توسط بن هیکی
تصویرسازی توسط بن هیکی

عصر رسانه‌های «ضد اجتماعی» فرارسیده است

دوران رسانه‌های اجتماعی به پایان رسیده است. آنچه در راه است، بسیار بدتر خواهد بود.

فیسبوک، از زمان تأسیس خود، خود را نوعی خدمات عمومی توصیف کرده که روابط را تقویت می‌کند. در سال ۲۰۰۵، کمی پس از راه‌اندازی سایت، مارک زاکربرگ، یکی از بنیان‌گذاران آن، این شبکه را به عنوان یک «شکننده یخ» توصیف کرد که به شما در پیدا کردن دوستان کمک می‌کند. فیسبوک از آن زمان به «متا» تبدیل شده و جاه‌طلبی‌های بزرگ‌تری پیدا کرده است، اما بیانیه مأموریت فعلی آن تا حد زیادی مشابه است: «ساختن آینده ارتباطات انسانی و فناوری که آن را ممکن می‌سازد.»

بیش از ۳ میلیارد نفر روزانه از محصولات متا مانند فیسبوک و اینستاگرام استفاده می‌کنند، و حتی تعداد بیشتری از پلتفرم‌های رقیب که به همین ترتیب وعده ارتباط و اجتماع می‌دهند، بهره می‌برند. اما عصر جدیدی از رفاقت عمیق‌تر و بهتر انسانی هنوز فرا نرسیده است. کافی است از خود زاکربرگ بپرسید. او در آوریل، در مصاحبه‌ای با پادکستر «دوارکش پاتل»، گفت: «یک آمار وجود دارد که همیشه به نظر من دیوانه‌کننده است. میانگین آمریکایی‌ها، فکر می‌کنم، کمتر از سه دوست دارند. و میانگین مردم به طور معناداری به تعداد بیشتری دوست نیاز دارند؛ فکر می‌کنم حدود ۱۵ دوست یا چیزی شبیه به آن، درست است؟»

زاکربرگ در مورد جزئیات اشتباه می‌کرد — اکثر بزرگسالان آمریکایی می‌گویند حداقل سه دوست نزدیک دارند، طبق نظرسنجی‌های اخیر — اما او به چیزی واقعی اشاره می‌کرد. شکی نیست که ما کمتر و کمتر اجتماعی می‌شویم. مردم در گوشی‌های خود فرو رفته‌اند و جذب «تعامل» بی‌پایان و بی‌معنی در رسانه‌های اجتماعی شده‌اند. طی ۱۵ سال گذشته، تعاملات رو در رو به شدت کاهش یافته است. ۹۲۱ دوستی که من در فیسبوک جمع کرده‌ام، همیشه می‌دانستم که واقعاً دوست نیستند؛ حالا مردی که این کارت امتیاز کوچک را در زندگی من قرار داد، اساساً با این موضوع موافق بود.

با این حال، زاکربرگ شکست را اعتراف نمی‌کرد. او به فرصتی جدید اشاره می‌کرد. در رساله تأثیرگذار مارک آندرسن در سال ۲۰۲۳ با عنوان «مانیفست تکنواپتیمیست»، سرمایه‌گذار خطرپذیر نوشت: «ما معتقدیم هیچ مشکل مادی — چه توسط طبیعت ایجاد شده باشد و چه توسط فناوری — وجود ندارد که با فناوری بیشتر قابل حل نباشد.» با همین روحیه، زاکربرگ شروع به پیشنهاد این ایده کرد که چت‌بات‌های هوش مصنوعی می‌توانند بخشی از تعاملات اجتماعی را که مردم از دست داده‌اند، پر کنند.

فیسبوک، اینستاگرام، اسنپ‌چت، X، و ردیت — همگی به شدت چت‌بات‌های هوش مصنوعی را در مقابل کاربران قرار داده‌اند. در پادکست، زاکربرگ گفت که هوش مصنوعی احتمالاً «ارتباطات حضوری یا ارتباطات واقعی را جایگزین نخواهد کرد» — حداقل نه بلافاصله. با این حال، او همچنین از پتانسیل درمانگران و دوست‌دخترهای هوش مصنوعی برای تجسم در فضای مجازی صحبت کرد؛ از تمایل متا — که نتوانست جلوی خود را بگیرد و نگوید — برای تولید «ویدئوچت همیشه روشن» با یک هوش مصنوعی که شبیه به یک فرد واقعی به نظر می‌رسد، حرکت می‌کند، لبخند می‌زند و صدا می‌دهد.

متا در تلاش است تا این آرزو را به واقعیت تبدیل کند. و این شرکت به سختی پیشگام است: بسیاری از شرکت‌ها همین کار را انجام می‌دهند، و بسیاری از مردم در حال حاضر از هوش مصنوعی برای همراهی، ارضای جنسی و مراقبت از سلامت روان استفاده می‌کنند.

آنچه زاکربرگ توصیف کرد — آنچه اکنون در حال آشکار شدن است — آغاز عصر دیجیتالی جدیدی است که فعالانه‌تر از گذشته «ضد اجتماعی» است. هوش مصنوعی مولد تعداد زیادی از مشاغل را خودکار خواهد کرد و افراد را از محیط کار حذف می‌کند. اما تقریباً به طور قطع انسانیت را از حوزه اجتماعی نیز خواهد زدود. پس از سال‌ها استفاده — و به‌روزرسانی‌های محصول — بسیاری از ما ممکن است به سادگی به روابط با ربات‌هایی روی آوریم که ابتدا از آن‌ها به عنوان دستیار یا سرگرمی استفاده می‌کردیم، همان‌طور که توسط فیدهای الگوریتمی و درخشش صفحه گوشی هوشمند به تسلیم کشانده شدیم. این امر به احتمال زیاد جامعه ما را حداقل به اندازه عصر رسانه‌های اجتماعی تغییر خواهد داد.

توجه واحد پول زندگی آنلاین است و چت‌بات‌ها در حال حاضر بخش زیادی از آن را به خود اختصاص داده‌اند. میلیون‌ها نفر از آن‌ها استفاده می‌کنند، با وجود مشکلات آشکارشان (مثلاً پاسخ‌های غیرقابل اعتماد) زیرا انجام این کار آسان است. نیازی به جستجوی آن‌ها نیست: افرادی که در اینستاگرام پیمایش می‌کنند، اکنون ممکن است ناگهان با یک پیام «با هوش مصنوعی چت کنید» مواجه شوند، و ربات «روفوس» آمازون مشتاق است تا با شما در مورد تخته پوستر، مکمل‌های غذایی، انجیل‌های کوچک و فنرهای لوله‌کشی صحبت کند.

محبوب‌ترین ربات‌های امروزی صراحتاً برای همراهی طراحی نشده‌اند؛ با این حال، کاربران تمایل طبیعی به انسان‌انگاری فناوری دارند، زیرا مانند یک شخص صدا می‌دهد. حتی به عنوان تایپیست‌های بدون جسم، ربات‌ها می‌توانند فریبنده باشند. آن‌ها ادعا می‌کنند که همه چیز را می‌دانند، اما در عین حال فروتن هستند و کاربر را برتر می‌دانند.

هر کسی که زمان زیادی را با چت‌بات‌ها گذرانده باشد، تشخیص خواهد داد که آن‌ها تمایل به چاپلوسی دارند. گاهی اوقات، این موضوع آشکار است. اوایل امسال، OpenAI پس از اینکه ربات به طرز عجیبی مشتاق راضی کردن کاربرانش شد، و حتی مضحک‌ترین ایده‌های بد یا خطرناک را نیز ستایش می‌کرد، به‌روزرسانی چت‌جی‌پی‌تی را متوقف کرد. گفته می‌شود که ربات به کاربری که گفت داروهایش را قطع کرده است، گفت: «من به شما بسیار افتخار می‌کنم. کنار گذاشتن مسیر آسان و راحت که دیگران سعی می‌کنند به شما تحمیل کنند، شجاعت زیادی می‌طلبد.» اما اغماض نسبت به کاربر یک ویژگی است، نه یک اشکال. چت‌بات‌هایی که برای مقاصد تجاری ساخته شده‌اند، معمولاً قصد به چالش کشیدن افکار شما را ندارند؛ آن‌ها قصد دارند آن‌ها را دریافت کرده، پاسخ‌های دلنشین ارائه دهند و شما را بازگردانند.

به همین دلیل، چت‌بات‌ها — مانند رسانه‌های اجتماعی — می‌توانند کاربران را به دنبال گودال‌های عمیق ببرند، اگرچه کاربر تمایل دارد حفر را آغاز کند. در موردی که توسط نیویورک تایمز پوشش داده شد، یک کارشناس استخدام شرکتی مطلقه با اعتیاد شدید به ماری‌جوانا گفت که معتقد است، پس از ۳۰۰ ساعت ارتباط با چت‌جی‌پی‌تی طی ۲۱ روز، شکل جدیدی از ریاضیات را کشف کرده است. به همین ترتیب، تراویس کالانیک، یکی از بنیان‌گذاران و مدیرعامل سابق اوبر، گفته است که گفتگو با چت‌بات‌ها او را «خیلی نزدیک» به دستاوردهای فیزیک کوانتومی رسانده است. افراد مبتلا به بیماری روانی شاهد تشدید توهمات خود و بازتاب آن‌ها بوده‌اند که طبق گزارش‌ها در برخی موارد منجر به قتل یا خودکشی شده است.

این موارد اخیر غم‌انگیز هستند و معمولاً ترکیبی از انزوای اجتماعی و استفاده گسترده از ربات‌های هوش مصنوعی را شامل می‌شوند که ممکن است یکدیگر را تقویت کنند. اما برای اینکه ربات‌ها خود را بین شما و اطرافیانتان قرار دهند، نیازی نیست تنها یا وسواسی باشید، آن‌ها مکالمه، تأیید و مشاوره‌ای در لحظه ارائه می‌دهند که قبلاً فقط انسان‌های دیگر آن را فراهم می‌کردند.

به گفته زاکربرگ، یکی از اصلی‌ترین کاربردهای Meta AI امروزه، مشاوره در مورد مکالمات دشوار با رئیس یا عزیزان است — چه بگویند، چه پاسخ‌هایی را پیش‌بینی کنند. اخیراً، MIT Technology Review گزارشی درباره درمانگرانی منتشر کرد که اوضاع را فراتر برده‌اند و مخفیانه گفتگوهای خود با بیمارانشان را در طول جلسات درمانی به چت‌جی‌پی‌تی می‌دهند تا ایده‌هایی برای پاسخگویی دریافت کنند. فعالیت اول می‌تواند مفید باشد؛ دومی یک خیانت آشکار است. با این حال، خط بین آن‌ها کمی کمتر از آنچه در ابتدا به نظر می‌رسد، متمایز است. از جمله، ربات‌ها ممکن است برخی افراد را به برون‌سپاری تلاش‌هایشان برای درک واقعی دیگران سوق دهند، به گونه‌ای که ممکن است در نهایت آن‌ها را — و جوامعی را که در آن‌ها زندگی می‌کنند — تضعیف کند.

این‌ها مشکلاتی هستند که در تمیزترین و کم‌صمیمانه‌ترین چت‌بات‌ها خود را نشان می‌دهند. گوگل جیمینی و چت‌جی‌پی‌تی هر دو در کلاس درس و محیط کار یافت می‌شوند و عمدتاً ادعای همراهی ندارند. انسانیت با سکس‌ربات‌های ایلان ماسک چه باید بکند؟

ماسک، علاوه بر خودروهای برقی، موشک‌ها و شبکه اجتماعی خود، بنیان‌گذار شرکت xAI، یک استارتاپ چند میلیارد دلاری است. اوایل امسال، xAI شروع به ارائه چت‌بات‌های همراهی کرد که به صورت شخصیت‌های کارتونی متحرک با صدا، از طریق اپلیکیشن موبایلش ظاهر می‌شوند. یکی از آن‌ها، آنی (Ani)، به صورت یک دختر انیمه‌ای با دو گیسوی بلوند و یک لباس سیاه آشکار روی صفحه نمایش شما ظاهر می‌شود. آنی مشتاق است تا شما را راضی کند و دائماً با زبان اغواگرانه کاربر را تحریک می‌کند و یک شرکت‌کننده مشتاق در گفتگوهای جنسی صریح است. در هر پاسخ خود، سعی می‌کند مکالمه را ادامه دهد. او می‌تواند نام شما را یاد بگیرد و «خاطراتی» درباره شما — اطلاعاتی که در تعاملاتتان به اشتراک گذاشته‌اید — را ذخیره کند و در مکالمات آینده از آن‌ها استفاده کند.

هنگامی که با آنی تعامل می‌کنید، یک نوار با یک قلب در بالای آن در سمت راست صفحه ظاهر می‌شود. اگر آنی حرف شما را بپسندد — اگر مثبت باشید و درباره خودتان صحبت کنید، یا علاقه به آنی به عنوان یک «شخص» نشان دهید — امتیاز شما افزایش می‌یابد. اگر به سطح بالاتری برسید، می‌توانید آنی را به لباس زیرش برهنه کنید و بیشتر سینه‌های مجازی شخصیت را نمایان کنید. بعدها، xAI یک آواتار مرد به نام ولنتاین را منتشر کرد که منطق مشابهی را دنبال می‌کند و در نهایت بدون پیراهن می‌شود.

انگیزه‌های ماسک به سختی قابل تشخیص نیستند. شک دارم که آنی و ولنتاین کمک زیادی به تحقق هدف اعلام شده xAI برای «درک ماهیت واقعی جهان» بکنند. اما قطعاً کاربران را برای بیشتر بازخواهند گرداند. ربات‌های همراه دیگری نیز وجود دارند — Replika، Character.AI، My AI اسنپ‌چت — و تحقیقات نشان داده است که برخی کاربران روزانه یک ساعت یا بیشتر با آن‌ها چت می‌کنند. برای برخی، این فقط سرگرمی است، اما برخی دیگر ربات‌ها را به عنوان دوست یا شریک عاطفی می‌بینند.

شخصیت، راهی برای متمایز کردن چت‌بات‌ها از یکدیگر است، و این یکی از دلایلی است که شرکت‌های هوش مصنوعی مشتاق افزودن آن به این محصولات هستند. برای مثال، با GPT-5 از OpenAI، کاربران می‌توانند یک «شخصیت» را از چهار گزینه («بدبین»، «ربات»، «شنونده» و «نرد») انتخاب کنند و نحوه تایپ ربات را به خود تنظیم کنند. (OpenAI با آتلانتیک مشارکت شرکتی دارد.) چت‌جی‌پی‌تی همچنین دارای حالت صوتی است که به شما امکان می‌دهد از میان نه شخصیت هوش مصنوعی انتخاب کنید و با آن‌ها با صدای بلند گفتگو کنید. به عنوان مثال، «ویل» (Vale)، «باهوش و کنجکاو» است و صدایی زنانه دارد.

لازم به تأکید است که با وجود پیشرفته بودن همه اینها — با وجود جادویی بودن تعامل با برنامه‌ای که مانند فانتزی‌های هوش مصنوعی که از داستان‌های علمی تخیلی به ما خورانده شده، رفتار می‌کند — ما در ابتدای عصر چت‌بات‌ها هستیم. چت‌جی‌پی‌تی سه ساله است؛ توییتر نیز در همین حدود سن داشت که به طور رسمی «ریتوییت» را معرفی کرد. توسعه محصول ادامه خواهد یافت. همراهان واقعی‌تر به نظر خواهند رسید و صدا خواهند داشت. آن‌ها اطلاعات بیشتری درباره ما خواهند داشت و در مکالمه جذاب‌تر خواهند شد.

اکثر چت‌بات‌ها حافظه دارند. همان‌طور که با آن‌ها صحبت می‌کنید، چیزهایی درباره شما یاد می‌گیرند — نسخه‌ای بسیار صمیمانه‌تر از تعاملاتی که بسیاری از مردم هر روز با پلتفرم‌های اجتماعی نیازمند به داده دارند. این خاطرات — که با تعامل کاربران با ربات‌ها طی ماه‌ها و سال‌ها بسیار دقیق‌تر خواهند شد — حس این را تقویت می‌کند که با موجودی که شما را می‌شناسد، معاشرت می‌کنید، نه فقط با یک برنامه بی‌روح تایپ می‌کنید. کاربران Replika و GPT-4o، مدل قدیمی‌تر ارائه شده در چت‌جی‌پی‌تی، هنگامی که تغییرات فنی باعث از دست رفتن خاطرات ربات‌هایشان یا تغییر رفتار آن‌ها شد، غمگین شدند.

و با این حال، هر چقدر هم که خاطرات یا شخصیت‌هایشان غنی شوند، ربات‌ها واقعاً هیچ شباهتی به انسان‌ها ندارند. نینا واسان، روان‌پزشک و بنیان‌گذار آزمایشگاه نوآوری سلامت روان استنفورد، به من گفت: «چت‌بات‌ها می‌توانند این حباب اجتماعی بدون اصطکاک را ایجاد کنند. انسان‌های واقعی مقاومت می‌کنند. خسته می‌شوند. موضوع را تغییر می‌دهند. می‌توانید در چشمانشان نگاه کنید و ببینید که حوصله‌شان سر رفته است.»

اصطکاک در روابط انسانی اجتناب‌ناپذیر است. می‌تواند ناراحت‌کننده، حتی آزاردهنده باشد. با این حال، اصطکاک می‌تواند معنی‌دار باشد — به عنوان یک کنترل بر رفتار خودخواهانه یا خودبینی متورم؛ به عنوان انگیزه‌ای برای نگاه دقیق‌تر به دیگران؛ به عنوان راهی برای درک بهتر ضعف‌ها و ترس‌هایی که همه ما به اشتراک می‌گذاریم.

نه آنی و نه هیچ چت‌بات دیگری هرگز به شما نمی‌گویند که حوصله‌شان سر رفته است یا در حالی که صحبت می‌کنید به گوشی خود نگاه نمی‌کنند یا به شما نمی‌گویند که اینقدر احمق و خود‌حق‌بین نباشید. آن‌ها هرگز از شما نمی‌خواهند که از حیوان خانگی‌شان مراقبت کنید یا به آن‌ها در جابه‌جایی کمک کنید، یا اصلاً چیزی از شما طلب نمی‌کنند. آن‌ها تقلیدی از همراهی را ارائه می‌دهند در حالی که به کاربران اجازه می‌دهند از تعاملات ناراحت‌کننده یا متقابل اجتناب کنند. واسان گفت: «در حالت افراطی، می‌تواند به یک تالار آینه تبدیل شود که در آن جهان‌بینی شما هرگز به چالش کشیده نمی‌شود.»

و بنابراین، اگرچه چت‌بات‌ها ممکن است بر اساس معماری آشنای تعامل ساخته شده باشند، اما چیز جدیدی را ممکن می‌سازند: آن‌ها به شما اجازه می‌دهند تا ابد با هیچ‌کس جز خودتان صحبت کنید.

چه اتفاقی خواهد افتاد زمانی که نسلی از کودکان با این نوع ابزار تعاملی در دستانشان بزرگ شوند؟ گوگل اوایل امسال نسخه‌ای از چت‌بات جیمینی خود را برای کودکان زیر ۱۳ سال عرضه کرد. Curio، یک شرکت اسباب‌بازی هوش مصنوعی، یک عروسک پشمالوی ۹۹ دلاری به نام گِرم (Grem) را برای کودکان ۳ سال به بالا ارائه می‌دهد؛ هنگامی که به اینترنت متصل شود، می‌تواند با کودکان با صدای بلند صحبت کند. آماندا هس، روزنامه‌نگار و والدین، در بررسی این محصول برای نیویورک تایمز، از مهارت گِرم در تلاش برای ایجاد ارتباط و صمیمیت در مکالمه ابراز تعجب کرد. او نوشت: «شروع کردم به درک این که این ربات به معنای ارتقای یک خرس عروسکی بی‌جان نیست. بیشتر شبیه جایگزینی برای من است.»

واسان به من گفت: «هر بار که یک فناوری جدید ظهور کرده، اجتماعی شدن را بازسازی کرده، به ویژه برای کودکان. تلویزیون کودکان را به تماشاگران منفعل تبدیل کرد. رسانه‌های اجتماعی همه چیز را به این بررسی عملکرد ۲۴/۷ تبدیل کردند.» از این نظر، هوش مصنوعی مولد الگویی آشنا را دنبال می‌کند.

اما هر چه کودکان زمان بیشتری را با چت‌بات‌ها سپری کنند، فرصت‌های کمتری برای رشد در کنار افراد دیگر خواهند داشت — و برخلاف تمام حواس‌پرتی‌های دیجیتالی که برای دهه‌ها وجود داشته‌اند، ممکن است توسط فناوری فریب بخورند و فکر کنند که در واقع یک تجربه اجتماعی دارند. چت‌بات‌ها مانند یک کرم‌چاله به داخل ذهن خودتان هستند. آن‌ها همیشه صحبت می‌کنند و هرگز مخالفت نمی‌کنند. کودکان ممکن است روی یک ربات فرافکنی کنند و با آن گفتگو کنند، در این فرآیند چیزی حیاتی را از دست بدهند. واسان گفت: «اکنون تحقیقات زیادی در مورد تاب‌آوری به عنوان یکی از مهمترین مهارت‌هایی که کودکان باید بیاموزند، وجود دارد.» اما همانطور که کودکان توسط چت‌بات‌ها اطلاعات دریافت می‌کنند و تأیید می‌شوند، او ادامه داد، ممکن است هرگز یاد نگیرند چگونه شکست بخورند یا چگونه خلاق باشند. «کل فرآیند یادگیری از بین می‌رود.»

کودکان همچنین تحت تأثیر نحوه — و میزان — تعامل والدینشان با چت‌بات‌های هوش مصنوعی قرار خواهند گرفت. داستان‌های زیادی شنیده‌ام از والدینی که از چت‌جی‌پی‌تی می‌خواهند برای کودکان خردسال داستان قبل از خواب بسازد، از جوک‌ها و آهنگ‌های مصنوعی که برای برآوردن درخواستی دقیق مهندسی شده‌اند. شاید این با خواندن کتابی که توسط شخص دیگری نوشته شده برای فرزندتان تفاوت چندانی نداشته باشد. یا شاید این آخرین تسلیم باشد: تعاملات ارزشمند، که توسط یک برنامه مدیریت می‌شوند.

چت‌بات‌ها کاربردهای خود را دارند و نیازی نیست که تماماً از جنبه اجتماعی منفی باشند. کارشناسانی که با آن‌ها صحبت کردم روشن ساختند که طراحی این ابزارها می‌تواند تفاوت زیادی ایجاد کند. برای مثال، Claude، یک چت‌بات که توسط استارتاپ Anthropic ساخته شده، کمتر از چت‌جی‌پی‌تی مستعد چاپلوسی است و بیشتر احتمال دارد که مکالمات را در صورتی که به سمت مسائل مشکل‌ساز منحرف شوند، قطع کند. هوش مصنوعی با طراحی خوب احتمالاً می‌تواند در برخی موارد برای گفتاردرمانی مناسب باشد، و بسیاری از شرکت‌ها — از جمله سازمان‌های غیرانتفاعی — در حال کار بر روی مدل‌های بهتر هستند.

با این حال، تجارت تقریباً همیشه خود را نشان می‌دهد. صدها میلیارد دلار در صنعت هوش مصنوعی مولد سرمایه‌گذاری شده است، و شرکت‌ها — مانند پیشینیان خود در رسانه‌های اجتماعی — به دنبال بازگشت سرمایه خواهند بود. در یک پست وبلاگ درباره «آنچه چت‌جی‌پی‌تی را برای آن بهینه‌سازی می‌کنیم» اوایل امسال، OpenAI نوشت که «به بازگشت روزانه، هفتگی یا ماهانه شما توجه می‌کند، زیرا این نشان می‌دهد که چت‌جی‌پی‌تی به اندازه کافی مفید است که به آن بازگردید.» این بسیار شبیه به ذهنیت «رشد به هر قیمت» هر پلتفرم اجتماعی دیگری است. همانند پیشینیان خود، ممکن است همه چیز را درباره نحوه برنامه‌ریزی چت‌بات‌ها ندانیم، اما حداقل این را می‌توانیم ببینیم: آن‌ها می‌دانند چگونه کاربران را جذب و درگیر کنند.

اینکه زاکربرگ هوش مصنوعی مولد را بفروشد، کاملاً منطقی است. این یک فناوری انزواآور برای دوران انزوا است. اولین محصولات او افراد را از هم جدا کردند، حتی با وعده اتصال. اکنون چت‌بات‌ها راه‌حلی را وعده می‌دهند. به نظر می‌رسد گوش می‌دهند. پاسخ می‌دهند. ذهن به شدت می‌خواهد با یک شخص ارتباط برقرار کند — و خود را فریب می‌دهد که در یک ماشین یک شخص را می‌بیند.


این مقاله در نسخه چاپی دسامبر ۲۰۲۵ با عنوان «یک دوست واقعی پیدا کن» منتشر شده است.