عکس از: اندرو کابایرو-رینولدز / خبرگزاری فرانسه / گتی
عکس از: اندرو کابایرو-رینولدز / خبرگزاری فرانسه / گتی

آمریکا شروع به مقابله با دونالد ترامپ می‌کند

در هفته‌ای که شاهد کناره‌گیری‌های سیاسی بود، یادآوری اینکه دوران ترامپ نیز به زودی به پایان می‌رسد.

آیا این هفته‌ای بود که آمریکا بالاخره شروع به مقابله با دونالد ترامپ کرد؟ هر عملی، واکنشی را در پی دارد؛ همه ما این را می‌دانیم. با این حال، ترامپ در نُه ماه اول بازگشت خود به کاخ سفید، به طرز شگفت‌انگیزی پیش رفته است، گویی که با الهام از لنین، هیچ مقاومت محکمی در برابر پیشروی او وجود ندارد. تنها مردی که واقعاً از هیچ عواقب سیاسی نمی‌ترسید، می‌توانست تصمیم بگیرد یک مهمانی هالووین با مضمون "گتسبی بزرگ" را در عمارت خود در مار-آ-لاگو، یک هفته قبل از انتخابات مهم میان‌دوره‌ای و در بحبوحه تعطیلی دولت فدرال برگزار کند؛ تعطیلی‌ای که باعث شده میلیون‌ها آمریکایی فقیر برای دریافت کمک‌های غذایی ماهانه تا مدتی نامعلوم منتظر بمانند. در مواجهه با چنین سوءمدیریت سیاسی آشکاری، بسیاری تعجب کردند که آیا ویدیوی این رویداد، که زنی با لباس نیمه‌برهنه را در حال رقصیدن در یک لیوان مارتینی بزرگ نشان می‌داد، یک ترفند تولیدشده توسط هوش مصنوعی برای بدنام کردن ترامپ بوده است. اما نه، واقعی بود. او واقعاً تا این حد جسور است.

فقط مهمانی نبود. هیچ رئیس‌جمهور دیگری، تنها یک ماه قبل از انتخاباتی در سطح ایالت که از قبل همه‌پرسی بر سر رهبری تفرقه‌انگیز او بود، اعلام نمی‌کرد که میلیاردها دلار بودجه برای تونل ریلی جدید رودخانه هادسون را که فوراً مورد نیاز است تا رفت‌وآمدکنندگان نیوجرسی را به شهر نیویورک بیاورد، مسدود کرده است. در ویرجینیا، خانه دیگر رقابت مهم فرمانداری امسال، تخمین زده می‌شود بیش از ۲۳۰ هزار کارمند فدرال، که تقریباً ۶ درصد از نیروی کار ایالت را تشکیل می‌دهند، در حال حاضر به دلیل تعطیلی دولت بدون حقوق هستند—بحرانی که ترامپ، پس از ماه‌ها اخراج و عصبانیت در مورد شرارت "دولت پنهان" (Deep State)، به نظر می‌رسد هیچ اهمیتی به آن نمی‌دهد. یک بار دیگر، رئیس‌جمهور ثابت کرده است که اغلب به همان اندازه که برای دوستانش در بسیج آرا مفید است، برای دشمنانش نیز سودمند است.

آیا اجتناب‌ناپذیر بود که دموکرات‌ها در روز سه‌شنبه پیروز شوند؟ شاید، اما مقیاس "شکست انتخاباتی" جمهوری‌خواهان، آنطور که تد کروز توصیف کرد، قابل پیش‌بینی نبود و شواهد تجربی فراوانی وجود دارد که نشان می‌دهد واکنش شدید علیه رئیس‌جمهور به قدرت گرفتن نامزدهای دموکرات در سراسر کشور در روز سه‌شنبه کمک کرد، زیرا آنها هر دو رقابت فرمانداری را با اختلاف دو رقمی غیرمنتظره‌ای بردند و تعدادی از کرسی‌های پایین‌تر را در حوزه‌هایی که سال گذشته به ترامپ رأی داده بودند، به دست آوردند. سؤالات اساسی که باقی می‌مانند تا انتخابات میان‌دوره‌ای سال آینده به راحتی قابل پاسخگویی نیستند: آیا کشور واقعاً از انتخاب خود پشیمان است؟ آیا منصفانه است که نتایج انتخابات این هفته را به عنوان طرد ترامپ تفسیر کنیم - یا نتایج را می‌توان به عنوان فریاد اعتراض بلند از بخشی از آمریکا که از قبل از رئیس‌جمهور متنفر است، بهتر درک کرد؟

هر کدام که باشد، خود ترامپ بلافاصله به روش همیشگی‌اش در مواجهه با شکست‌ها متوسل شد، که در زندگی پر فراز و نشیب او کم نبوده است: انداختن تقصیر به گردن دیگران، و هرچه سریع‌تر، منحرف کردن اذهان با یک جنجال جدید. حتی در حین شمارش آرا، ترامپ در شبکه‌های اجتماعی به هم‌حزبی‌های جمهوری‌خواهش حمله می‌کرد و اصرار داشت که نتایج بد آن شب ناشی از این بود که تعطیلی دولت تقصیر حزب جمهوری‌خواه دیده شده و این واقعیت که "ترامپ در برگه رأی نبود."

پس از چنین شکست انتخاباتی، رئیس‌جمهور دیگری ممکن بود به دنبال توافقی برای پایان دادن به تعطیلی دولت باشد، که از این هفته، با شکستن رکورد سی و پنج روزه دوران اول ترامپ، طولانی‌ترین تاریخ است. اما ترامپ چنین نیست. تشدید اوضاع، نه سازش، حرکت مورد علاقه اوست. روز چهارشنبه، دولت او اعلام کرد که به دلیل کمبود کنترل‌کننده‌های ترافیک هوایی که با تعطیلی تشدید شده است، ده درصد از تمام پروازها در چهل فرودگاه بزرگ کشور لغو خواهد شد، که باعث هرج‌ومرج در سفرها در تلاشی پرمخاطره برای مجبور کردن دموکرات‌ها به پایان دادن به بن‌بست می‌شود. من در مورد تئوری ترامپ مطمئن نیستم: اگر آمریکایی‌ها از قبل رئیس‌جمهور را مقصر بحران نمی‌دانستند، آیا اکنون بیشتر احتمال نداشت که او را مقصر بدانند؟ (و داده‌ها نشان می‌دهد که رأی‌دهندگان از قبل واقعاً جمهوری‌خواهان را مسئول می‌دانند.) اما به هر حال. هدف این است که موضوع را عوض کند، تا نشان دهد او فقط به این دلیل که رأی‌دهندگان دیگر حزب او را در شهرستان پاساییک، نیوجرسی، یا لینچبرگ، ویرجینیا، زیاد دوست ندارند، عقب‌نشینی نمی‌کند.

بی‌شک نزاع‌های بیشتری به زودی اتفاق خواهد افتاد. چقدر طول می‌کشد تا ترامپ با شهردار جدید نیویورک، زهران ممدانی، سوسیالیست دموکرات ۳۴ ساله‌ای که صعود بعیدش در سال جاری با شور و هیجانی تقریباً برابر از سوی استراتژیست‌های ملی جمهوری‌خواه و مترقی‌های جوان در بروکلین مواجه شده، درگیری موفقیت‌آمیزی داشته باشد؟ سخنرانی پیروزی ممدانی در شب انتخابات نشان داد که او بیش از آن مایل است نقش رقیب ترامپ را بازی کند، حتی با مسخره کردن رئیس‌جمهور وسواس تلویزیونی با گفتن اینکه "صدا را بلند کند" تا بتواند کلمات چالش‌برانگیز ممدانی را بشنود که می‌گفت "بیایید ما را بگیرید اگر می‌توانید." ممدانی مرد مورد نظرش را می‌شناخت - کاخ سفید بعداً تأیید کرد که ترامپ واقعاً در حال تماشا بوده است.

در حالی که واشنگتن هنوز در حال هضم نتایج انتخابات در روز پنجشنبه بود، یک ایمیل جمع‌آوری کمک مالی از جاسمین کراکت، نماینده دموکرات کنگره از تگزاس، که به یکی از سخنگویان پرشور حزب در تلویزیون تبدیل شده است، رسید. موضوع ایمیل: "ریاست جمهوری او تمام شده است، ای رفقا."

شاید کراکت کمی در مورد منسوخ شدن ترامپ پس از انتخابات اغراق کرده باشد، اما حرفش بی‌راه نبود. بوی تغییر نسل اکنون بر فضای سیاست آمریکا حاکم است. این را قطعاً در پیروزی ممدانی حس می‌شد، اما همچنین در پیروزی‌های میکی شریل از نیوجرسی و ابیگیل اسپانبرگر از ویرجینیا، که هیچ‌کدام، همانطور که همکارم بنجامین والاس-ولز اشاره کرد، زمانی که ترامپ برای اولین بار رئیس‌جمهور شد، در سیاست نبودند. ممدانی به تلاش اندرو کومو برای بازگشت پایان داد و فرماندار سابق — که پدرش نیز این سمت را بر عهده داشت — را بار دیگر به بازنشستگی ناخواسته فرستاد. کومو، فعلاً، نامی است که با گذشته سیاست نیویورک مرتبط است، نه آینده آن.

روز انتخابات خود با خبر صبحگاهی درگذشت دیک چنی، یکی از جمهوری‌خواهان برجسته نسل خود، در سن ۸۴ سالگی آغاز شد. زمانی که چنی برای اولین بار در واشنگتن، به عنوان رئیس دفتر کاخ سفید جرالد فورد، خود را مطرح کرد، همسن ممدانی در حال حاضر بود. در حرفه‌ای که مراحل بسیاری داشت، از جمله معاونت رئیس‌جمهور پرنفوذ جورج دبلیو بوش و مروج اصلی جنگ عراق، آخرین مرحله چنی — به عنوان مخالف سرسخت دونالد ترامپ — شاید غافلگیرکننده‌ترین بود. در حالی که دیگر جمهوری‌خواهان برجسته، از جمله رئیس سابقش، در حالی که ترامپ حزب آنها را در دست می‌گرفت و هنجارها و اصول قانون اساسی را که زمانی با صدای بلند دفاع می‌کردند، نادیده می‌گرفت، عمدتاً سکوت کرده بودند، چنی با افتخار از تلاش‌های دخترش لیز برای مقاومت در برابر او حمایت کرد. یکی از تصاویر فراموش‌نشدنی از میزان تغییر سیاست ما در سال‌های اخیر، دیدن چنی در صحن مجلس برای مراسمی بود که دموکرات‌ها به مناسبت اولین سالگرد حمله اوباش طرفدار ترامپ به کنگره در ۶ ژانویه ۲۰۲۱ برگزار کردند؛ او و لیز تنها جمهوری‌خواهانی بودند که شرکت کردند. دموکرات‌ها، که بسیاری از آنها زمانی چنی را به مثابه یک جنایتکار جنگی طرد کرده بودند، صف کشیدند تا با او دست دهند. این تصویر، مانند انتخابات این هفته، بر یک نکته اساسی تأکید کرد: سیاست به جلو می‌رود. ایستا نیست. مقاومت چنی در برابر ترامپ در سال‌های پایانی زندگی‌اش، یک اقدام دفاعی بود، نه نشانه‌ای از آینده. نسخه او از حزب جمهوری‌خواه دیگر وجود ندارد.

صبح پنجشنبه، نانسی پلوسی، یکی دیگر از شخصیت‌های بزرگ سیاست اخیر ما، تصمیم خود را برای کناره‌گیری از کنگره در پایان دوره فعلی اعلام کرد. رئیس دو دوره مجلس نمایندگان، که در این سمت بر پیروزی‌های بزرگ قانونی، از جمله تصویب قانون مراقبت‌های بهداشتی مقرون به صرفه (Affordable Care Act) در دوران دولت اوباما، نظارت داشت، احتمالاً قدرتمندترین زن در تاریخ آمریکا است. در دوره اول ترامپ، او به بزرگترین بلای رئیس‌جمهور تبدیل شد و دموکرات‌ها را برای بازگشت از شوک پیروزی او در سال ۲۰۱۶ و پس گرفتن مجلس دو سال بعد، متحد کرد. اما این بار، با نانسی پلوسی که از قبل ۸۵ ساله است و دیگر در نقش رهبری نیست، مسئولیت سازماندهی مجدد به عهده دیگران خواهد بود.

ترامپ در واکنش به اعلام کناره‌گیری پلوسی، پیامی را به پیتر دوسی از فاکس نیوز ارسال کرد. او نوشت: "بازنشستگی نانسی پلوسی برای آمریکا عالی است"، و او را "شیطانی"، "فاسد" و "بسیار اغراق‌شده" خواند. او افزود: "بسیار مفتخرم که او دو بار مرا استیضاح کرد و دو بار هم به طور فجیعی شکست خورد." او می‌توانست بگوید: "او سعی کرد از شر من خلاص شود، اما من هنوز اینجا هستم."

اما زمان برای ترامپ نیز در حال سپری شدن است. خود رئیس‌جمهور این را می‌داند. او شکست‌های روز سه‌شنبه را به این واقعیت نسبت داد که خودش در برگه رأی نبوده تا جمهوری‌خواهان را بسیج کند، اما به یک حقیقت بزرگتر قانون اساسی در مورد وضعیت "اردک لنگ" خود اشاره نکرد که نه او و نه حزبش به نظر می‌رسد شروع به درک آن کرده باشند: او هرگز دیگر به عنوان سرلیست در برگه رأی نخواهد بود.