وین مک‌نامی / گتی
وین مک‌نامی / گتی

دیک چنی اهمیتی نمی‌داد شما چه فکری می‌کنید

بی‌تفاوتی معاون رئیس‌جمهور سابق نسبت به تأیید عمومی، او را برای چپ و راست به یک هیولا تبدیل کرده بود.

در دهه ۱۹۸۰، زمانی که دیک چنی نماینده وایومینگ در مجلس بود، او بخشی از هیئت کنگره‌ای بود که به اتحاد جماهیر شوروی سفر کرد. در یکی از اوقات فراغت برنامه، چنی و همکارانش دور هم نشسته بودند و سعی می‌کردند خود را سرگرم کنند که یکی از همسرانشان تصمیم گرفت تست‌های شخصیتی انجام دهد. نتایج شامل مشاغلی بود که اعضا برای آن‌ها مناسب بودند.

شغل ایده‌آل چنی؟ یک مدیر کفن و دفن.

من لحظه‌ای نگران شدم که بیان این داستان در این زمان ممکن است بی‌مزه باشد، با توجه به اینکه چنی، معاون رئیس‌جمهور سابق قدرتمند و بحث‌برانگیز، روز دوشنبه در سن ۸۴ سالگی بر اثر عوارض ذات‌الریه و بیماری قلبی درگذشت. اما این حکایت همیشه برای او سرگرم‌کننده بود و اغلب در محافلش نقل می‌شد. همچنین با کاریکاتور «شاهزاده تاریکی» که چنی به راحتی آن را پذیرفته بود، سازگار بود. چه در زندگی و چه در مرگ، او زیاد به این مسائل اهمیت نمی‌داد.

این همیشه یکی از جذابیت‌ها، یا ضدِ جذابیت‌های اصلی چنی بود: از میان تمام شخصیت‌های سیاسی که تا به حال درباره‌شان نوشته‌ام، فکر نمی‌کنم هیچ‌کدام کمتر به آنچه دیگران درباره‌شان می‌گفتند یا فکر می‌کردند، توجه کرده باشند. چنی کاملاً به آنچه باور داشت، آنچه می‌خواست و در نهایت آنچه بود، مطمئن بود.

من گمان می‌کنم او به افکار عمومی تا آنجا اهمیت می‌داد که برای جایگاه سیاسی‌اش، فروش ایده‌هایش و پیشبرد برنامه‌هایش مهم بود. اما او نسبت به خودنمایی بی‌تفاوت بود و نیازی به جمعیت تشویق‌کننده و پوشش رسانه‌ای متملقانه نداشت، که معمولاً شیر مادر برای غرور سیاسی است. او واقعاً یکی از خجالتی‌ترین و کم‌جلوه‌ترین شخصیت‌هایی بود که در راهروهای قدرت پایتخت قدم زده است.

آیا این برای برخی می‌تواند متکبرانه، تحقیرآمیز و بی‌رحمانه به نظر برسد؟ بله. آیا فکر می‌کنید برای او – حتی ذره‌ای – مهم بود؟ در دوران معاونت رئیس‌جمهوری چنی، از دوست قدیمی و حامی حرفه‌ای او، دونالد رامسفلد، وزیر دفاع وقت، خواستم تا نیاز چنی به عشق و قدردانی عمومی را در شغلی که ممکن است از ابتدا ناسپاس باشد، ارزیابی کند. رامسفلد به من گفت: «تقریباً صفر»، و من به یاد می‌آورم که از خودم پرسیدم چرا او به خود زحمت داده است که پاسخش را با «تقریباً» واجد شرایط کند.

در مراحل اولیه کمپین انتخاباتی چنی و رئیس‌جمهور جورج دبلیو بوش در سال ۲۰۰۴، به من مأموریت داده شد تا پروفایلی از چنی برای بخش سبک زندگی واشنگتن پست بنویسم. در آن زمان مشخص شده بود که صدام حسین سلاح کشتار جمعی نداشته است؛ جنگ عراق به سمت جنوب پیش می‌رفت و نیروهای آمریکایی، در واقع، در بغداد «به عنوان آزادی‌بخش» مورد استقبال قرار نگرفته بودند، همانطور که چنی پیش‌بینی کرده بود. نرخ تأیید معاون رئیس‌جمهور در جایی در پناهگاه زیرزمینی (یا «مکان امن و نامعلوم») قرار داشت که گفته می‌شد چنی گاهی در سال‌های پر تنش پس از ۱۱ سپتامبر در آنجا اقامت داشت.

«شما هرگز به خاطر چیزی که نمی‌گویید دچار مشکل نمی‌شوید» یکی از شعارهای سیاسی چنی بود، که ابتدا به سم ریبرن، رئیس مجلس دموکراتیک تگزاس نسبت داده شد. معاون رئیس‌جمهور به ندرت مصاحبه می‌کرد، مخصوصاً در مورد خودش. اما به دلایلی، او اجازه داد کمی در کنارش باشم. اولین دیدار ما در کابین هواپیمای ایر فورس تو (Air Force Two) او، در مسیر یک مراسم جمع‌آوری کمک مالی در منطقه سیاتل بود. او به من گفت: «به تجربه من، کسانی که بیشترین تأثیر را داشته‌اند، افرادی هستند که مشاور خودشان هستند. آنها وقت خود را نگران اعتبار گرفتن نمی‌کنند.» چنی گفت که در مورد خودش، «اینقدر یک تصمیم استراتژیک نیست، بلکه بیشتر چیزی است که با آن راحت هستم.» این نزدیک‌ترین حالتی بود که چنی در انظار عمومی خود را از بار مسئولیت رها کرد.

او هیچ یک از صحبت‌های کوتاه یا یخ‌شکن‌هایی را که معمولاً اینگونه تمرینات را پر می‌کنند، ارائه نداد، اگرچه شاید یک حاشیه درباره اینکه هر دو مدل موی یکسانی داشتیم، وجود داشت. چنی وقتی از او پرسیدم چرا تقریباً هیچ‌وقت در دسترس نیست، به من گفت که مطبوعات بسیار تغییر کرده‌اند. «به عنوان یک نهاد. تکامل یافته است. نوعی وضعیتی که تقریباً غیرممکن است یک خبر بد را جبران کرد. خطاهای واقعی.»

او ادامه داد.

«هیچ‌کس برای بررسی صحت و سقم بازنمی‌گردد. می‌تواند آزاردهنده باشد.»

او پرگوترین مصاحبه‌شونده نبود.

اما چنی گه‌گاه می‌توانست حس شوخ‌طبعی بسیار خشک، حتی پوچ‌گرایانه‌ای را به نمایش بگذارد. در طول مبارزات انتخاباتی او و بوش علیه جان کری نامزد دموکرات و معاونش، سناتور جان ادواردز، چنی در سخنرانی‌های انتخاباتی‌اش خود را با رقیب معاون رئیس‌جمهوری‌اش مقایسه می‌کرد. چنی می‌گفت: «مردم دائماً به من می‌گوینند که سناتور ادواردز به خاطر ظاهر خوب، جذابیت و موهای عالیش انتخاب شده است. و من به آنها می‌گویم: ‘شما فکر می‌کنید من چطور این شغل را به دست آوردم؟’»

این جمله همیشه خنده‌های زیادی را به همراه داشت، اما همچنین کنایه‌ای زیرکانه به رقیب چنی با پوست برنزه و موهای پر از تافت بود. چنی هیچ علاقه‌ای به شخصیت‌های فریبنده مانند ادواردز نداشت. و این مدت‌ها قبل از فروپاشی حرفه دومی بر سر یک رسوایی جنسی ناخوشایند بود که منجر به تولد فرزندی نامشروع از فیلمبردار کمپینش شد.

بی‌اعتمادی عمیق چنی به افراد خودنما و متملق فقط بخش کوچکی از دلیل نفرت او از دونالد ترامپ، اطراف چاپلوس و مگا‌پرست او، و آنچه عموماً بر سر حزبی آمده بود که خانواده چنی تقریباً نیم قرن در آن سلطنت می‌کردند، بود. چنی در یک آگهی برای کمپین انتخاباتی ناموفق دخترش لیز در وایومینگ در سال ۲۰۲۲ گفت: «در ۲۴۶ سال تاریخ ملت ما، هیچ فردی تهدید بزرگتری برای جمهوری ما نبوده است تا دونالد ترامپ.»

تحقیر چنی نسبت به ترامپ عمیق، غریزی و آشکارا شخصی بود، با توجه به مقاومت سرسختانه لیز پس از حمله ۶ ژانویه ۲۰۲۱ به ساختمان کنگره و انتقام‌جویی عمومی که علیه او به راه افتاد. او به بالاترین مقام جمهوری‌خواه تبدیل شد که ترامپ را محکوم کرد و علیه انتخاب مجدد او هشدار داد. او این کار را بدون ابهام و به طور آشکار انجام داد، برخلاف سکوت عمدی رئیس‌جمهوری که به عنوان معاون او خدمت کرده بود. چنی حتی پیش از انتخابات ۲۰۲۴ کامالا هریس را تأیید کرد، گامی که بسیاری از سرسخت‌ترین منتقدان جمهوری‌خواه ترامپ نتوانستند آن را بردارند. جان بولتون را در نظر بگیرید، که پس از خدمت به عنوان مشاور امنیت ملی ترامپ، بی‌وقفه او را محکوم می‌کرد: بولتون گفت که اگرچه نمی‌تواند به ترامپ رأی دهد، اما همچنان به جمهوری‌خواهان رأی خواهد داد. او به جای آن، نام دیک چنی را نوشت.

اگرچه چنی بعید بود که در آن زمان بتواند رأی‌دهندگان مردد زیادی را متقاعد کند (چه رسد به اینکه رأی‌دهندگان ترامپ را از جای خود بلند کند)، تأیید هریس از سوی او همچنان یک اقدام فوق‌العاده بود، با توجه به اینکه او در دوران معاونت رئیس‌جمهوری بوش چقدر مورد نفرت دموکرات‌ها بود. هیچ هیولای بزرگتری از چنی در یک دولت محاصره شده که تا پایان پر از چنین افرادی بود، وجود نداشت. چنی گاهی اوقات این کار را به طرز خنده‌داری آسان می‌کرد. او یک بار به یک سناتور دموکرات در صحن سنا گفت «برو گند بزن به خودت». (او بعدها گفت: «بهترین کاری بود که تا به حال انجام داده‌ام.») و بله، آن باری بود که با یک تفنگ شکاری پرِزی ۲۸ گیج به دوستش شلیک کرد، در حالی که در تگزاس در حال شکار بلدرچین بودند. چنی به سختی این حادثه را به رسمیت شناخت، اگرچه گفت که این یک تصادف بود.

چنی یکی از آخرین حضورهای عمومی خود را در اوت ۲۰۲۱ در مراسم خاکسپاری رامسفلد، در محوطه قبرستان ملی آرلینگتون انجام داد. چنی در ستایش دوست و مربی قدیمی خود، رامسفلد را به عنوان یک شخصیت اصیل واشنگتنی ستود. او گفت: «هیچ چیز درباره دان معمولی، مشتق یا استاندارد نبود.»

هیچ چیز درباره چنی نیز مشتق یا استاندارد نبود. صرف نظر از نفرتی که او از دموکرات‌ها در دهه ۲۰۰۰ و از دنیای ترامپ پس از ۶ ژانویه جلب کرد، او در بی‌تفاوتی خود نسبت به هر دو جناح بی‌طرف بود. او اهمیتی نمی‌داد شما چه فکری می‌کنید یا به تشویق شما، چه با اکراه و چه غیر از آن، نیازی نداشت.