تایوان به دلیل تواناییهای صادراتی خود مورد حسادت است: این کشور میزبان تمام تولیدات پیشرفته تراشههای جهان است. چیزی به همان اندازه فوقالعاده، اما کمتر مورد توجه، مازاد حساب جاری عظیم آن است که نه تنها نتیجه رونق تجاری، بلکه پیامد سالها حفظ عمدی ارزش پایینتر از واقعیت ارز این کشور است. این سیاست به رشد صادرات محور تایوان کمک کرد، اما مدتهاست که از هدف خود فراتر رفته است. در حالی که تولیدکنندگان مورد حمایت قرار گرفتهاند، مصرفکنندگان عادی تایوانی از ثمرات رشد محروم شدهاند و خطرات مالی در حال انباشته شدن هستند. زمان آن رسیده است که تایوان کنترل خود بر ارز ملی را کاهش دهد.
مازادهای هنگفت تایوان در طول سالها شکل گرفته است. برای دههها، بانک مرکزی این کشور که با نام CBC شناخته میشود، ارزش ارز را پایین نگه داشته و به صادرکنندگان تولیدی یک مزیت رقابتی داده است. بر اساس شاخص بیگ مک تعدیلشده با تولید ناخالص داخلی (GDP)، که معیاری برای سنجش انحراف نرخ ارز از ارزشهای اساسی آن است، دلار تایوان در مقایسه با دلار آمریکا 55 درصد پایینتر از ارزش واقعی خود قرار دارد — بیشترین میزان در جهان.
در نتیجه، در این قرن، تایوان بزرگترین مازاد حساب جاری جهان را به عنوان درصدی از تولید ناخالص داخلی (پس از حذف مناطق آزاد و دولتهای نفتی) به ثبت رسانده است. و اخیراً، به لطف رونق هوش مصنوعی، عدم تعادلهای تایوان به اوج خود رسیدهاند. در اکتبر، مازاد تجاری کالاهای این کشور به رکورد 31 درصد از GDP به صورت سالانه رسید — که چهار برابر شدن از زمان همهگیری است. طبق آخرین دادههای امسال، مازاد حساب جاری تایوان به 16 درصد از GDP رسیده است. در مقایسه، چین، نمونه بارز یک اقتصاد با مازاد، تنها 3 درصد مازاد حساب جاری دارد.
مشکل اینجاست که ارز ارزان به یک ناهنجاری پرهزینه و خطرناک تبدیل شده است. اولاً، دیگر مزایای گذشته را ارائه نمیدهد. تایوان دیگر یک اقتصاد در حال صنعتی شدن نیست؛ تولید ناخالص داخلی سرانه سالانه آن اکنون از ژاپن فراتر رفته است. ذخایر ارزی خارجی آن، که 600 میلیارد دلار است، برای تعدیل تأثیر یک محاصره چینی یا بحران مالی کافی است. و بهترین تولیدکنندگان تراشه و رایانه تایوان، که مسئول سه چهارم کل صادرات و تقریباً نیمی از GDP اسمی هستند، میتوانند یک ارز قویتر را تحمل کنند. افزایش 20 درصدی ارزش دلار تایوان احتمالاً هشت واحد درصد از حاشیه سود عملیاتی TSMC (سازنده پیشرو تراشه در جهان) را کاهش میدهد – اما همچنان حاشیه سود آنها از آلفابت یا اپل بالاتر خواهد بود.
همزمان، هزینهها و تحریفات ناشی از داشتن یک ارز با ارزش پایینتر از واقعیت در حال افزایش است. اولاً، این یک مالیات بر مصرفکنندگان است. در اقتصادی که برای مواد غذایی، سوخت و کالاها به واردات وابسته است، ارز ارزان قدرت خرید را از خانوارهای عادی به صادرکنندگان منتقل کرده است. نتیجه این شده که حتی با استانداردهای اقتصادهای صادراتی، تایوان بیش از حد پسانداز میکند و کمتر مصرف میکند. از سال 1998، سهم مصرف خصوصی از تولید 20 واحد درصد کاهش یافته است. سیاستی که قرار بود به تایوان کمک کند تا ثروتمند شود، اکنون مردم عادی تایوان را محروم میکند.
تحریف دیگر این است که ارز ارزان قیمت مسکن را افزایش میدهد. چاپ ارز برای خرید ارز خارجی، سیستم مالی تایوان را با نقدینگی اشباع کرده و نرخ بهره را پایین آورده است. این ترکیب پشت سر چهار برابر شدن قیمت مسکن از سال 1998 قرار دارد. و سیاست ارز ضعیف، خطر را عمیقاً در قلب سیستم مالی تایوان کاشته است — این تحریف سوم است. برای بازیافت درآمدهای مازاد خود، تایوان به صنعت بیمه عمر خود تکیه کرده است، که تقریباً 1 تریلیون دلار از پسانداز خانوارها را عمدتاً در اوراق قرضه خزانهداری آمریکا سرمایهگذاری کرده است. اما این امر یک عدم تطابق ارزی عظیم ایجاد کرده است، زیرا تعهدات به دلار تایوان با داراییهای دلاری آمریکا تأمین میشوند. هرگونه حرکت ناگهانی در هر یک از ارزها میتواند شرکتهای بیمه را ورشکست کند و یک بحران مالی را تهدید کند.
پس چرا این سیاست ادامه یافته است؟ یکی از دلایل، لابی صادراتی است. تراشهسازان تایوان میتوانند یک ارز قویتر را تحمل کنند، اما سیاست موجود از گروهی از تولیدکنندگانی که با حاشیه سود نازک سر میکنند و به شدت از افزایش ارزش آسیب میبینند، حمایت کرده است. این شرکتها شاید 70 درصد از اشتغال بخش تولید را تشکیل میدهند. دلیل دیگر، قدرت غیرعادی CBC است. چاپ دلار تایوان برای جذب داراییهای ارزی خارجی سودهای کلانی را به همراه داشته است که به دولت واریز میشود و به منبع بزرگی از درآمد تبدیل شده است. نقل و انتقالات بانک مرکزی 6 درصد از کل درآمدهای دولت را تشکیل میدهد، در مقایسه با میانگین 0.4 درصد در کشورهای ثروتمند. این امر اقتدار سیاسی CBC را تقویت میکند و به رئیس قدرتمند آن اجازه میدهد تا منتقدان را سرکوب کند (چیزی که CBC آن را انکار میکند).
این وضعیت به طور فزایندهای خطرناک میشود. یکی از خطرات این است که کاهش بیشتر ارزش دلار آمریکا، بیمهگران عمر تایوان را که برای ورشکستگی بسیار بزرگ شدهاند، بیثبات کند. خطر دوم این است که جنگطلبان مازاد تجاری آمریکا دوباره فعال شوند و با استفاده از تعرفهها و اهرم امنیتی خود، تایوان را به افزایش ارزش (ارز) مجبور کنند. این میتواند در هر زمانی اتفاق بیفتد: برخلاف کره جنوبی، ژاپن یا چین، تایوان هنوز نتوانسته است با دونالد ترامپ به توافق تجاری دست یابد. ترس از چنین درگیریای پس از «روز آزادی» کافی بود تا در ماه مه شاهد افزایش ناگهانی 9 درصدی ارزش ارز در برابر دلار آمریکا باشیم.
به همین دلیل تایوان باید مدل اقتصادی منسوخ خود را تغییر داده و مدل بهتری بسازد. CBC باید به تدریج کنترل خود را بر ارز ملی کاهش دهد. این انتقال ناگزیر با خطرات سیاسی و مالی همراه خواهد بود. تولیدکنندگانی که با یارانه صادراتی تایوان بر روی کمکهای حیاتی نگه داشته شدهاند، باید فعالیت خود را کاهش داده یا تعطیل کنند. افزایش بیش از حد سریع ارزش ارز میتواند صنعت بیمه عمر را نابود کند. اما این خطرات قابل مدیریت هستند.
تایپه 101
دولت تایوان، با بدهی ناخالص تنها 23 درصد از GDP، فضایی برای کمک به بازآموزی کارگران اخراج شده دارد. بیمهگران متحمل زیان خواهند شد، اما در صورت داشتن زمان کافی میتوانند این انتقال را مدیریت کنند. CBC همچنین یک مزیت حیاتی دارد: تقویت تدریجی یک ارز آسانتر از انجام برعکس آن است، همانطور که خاویر مایلی در آرژانتین در حال کشف آن است. CBC همیشه میتواند دلار تایوان را چاپ کند تا با سفتهبازانی که پیشبینی افزایش ارزش ارز را دارند، مقابله کند.
نکته کلیدی این است که CBC مسیری بلندمدت را برای ارز تعیین کند، همانطور که سنگاپور انجام میدهد. چین نیز در دهههای اخیر افزایش متوسط ارزش یوان را مدیریت کرده است. و در عوض، مردم عادی تایوان سرانجام خواهند توانست از ثمرات معجزه صادراتی فوقالعاده کشورشان بیشتر لذت ببرند.