بتمن / گتی
بتمن / گتی

چرا ترامپ مجازات نمی‌شود

موانع نهادی که کشور را از بحران واترگیت عبور دادند، اکنون بسیار ضعیف‌تر شده‌اند.

در یک جمعه گرم و بارانی در ماه اوت بیش از ۵۱ سال پیش، من به همراه سایر خبرنگاران روی یک سکوی موقت در بیرون از بخش شرقی کاخ سفید ایستاده بودم. در آنجا، ما تماشا کردیم که ریچارد نیکسونِ بی‌آبرو از پله‌ها به سمت هلیکوپتر ریاست‌جمهوری بالا رفت، در آستانه درب برگشت، دستانش را به نشان یک پیروزی عجیب بالا برد و به سمت تاریخ پرواز کرد.

مدت کوتاهی پس از آن، ما به اتاق شرقی راهنمایی شدیم، جایی که نیکسون قبلاً یک سخنرانی خداحافظی احساسی برای کارمندان خود ایراد کرده بود. اکنون شاهد سوگند یاد کردن جرالد فورد به عنوان سی و هشتمین رئیس‌جمهور ایالات متحده بودیم. فورد در یک سخنرانی کوتاه و شیوا برای جمعیتی بیش از ۳۰۰ نفر، خواستار التیام و آشتی شد. او تاکید کرد: «بگذارید عشق برادرانه قلب‌های ما را از سوءظن و نفرت پاک کند.»

در پایان مراسم، رئیس دادگستری وارن برگر، که سوگند ریاست‌جمهوری را به فورد داده بود، دستش را روی شانه رهبر اقلیت سنا، هیو اسکات، سناتور جمهوری‌خواه از پنسیلوانیا، گذاشت و با چشمان اشکبار گفت: «خدا را شکر، کار می‌کند.» منظور برگر به وضوح قانون اساسی، حاکمیت قانون، نظام نظارت و تعادل و انتقال مسالمت‌آمیز قدرت تحت شرایط بی‌سابقه رسوایی واترگیت بود.

اخیراً این نظام کار نمی‌کند.

چندی پیش که برادرزنم را برای یک گشت و گذار در واشنگتن برده بودم، با او از کنار کاخ سفید عبور کردم، جایی که یک جرثقیل در حال تخریب آخرین بخش از بال شرقی برای ساختن سالن رقص بزرگ و طلایی رئیس‌جمهور دونالد ترامپ بود. یک مامور یونیفرم پوش سرویس مخفی با جلیقه ضد گلوله و یک هفت‌تیر در غلاف روی سینه‌اش، در یک دروازه بسته نگهبانی می‌داد که سالانه هزاران بازدیدکننده را به «خانه مردم» راه می‌داد. نمی‌توانستم فکر نکنم که همان‌طور که ساختار تاریخی بال شرقی از بین رفته است، هنجارها و حفاظ‌هایی که کشور را نیم قرن پیش از بحران عبور دادند نیز از بین رفته‌اند.

به یاد بیاورید که واترگیت چگونه فاش شد. سارقان اجیر شده توسط کمپین انتخاباتی نیکسون، تلفن‌ها را در مقر کمیته ملی دموکرات در مجموعه واترگیت واشنگتن شنود کردند. آنها پس از اینکه یک نگهبان شب نواری را روی قفل در کشف کرد و با پلیس تماس گرفت، در حین عمل دستگیر شدند. رسوایی گسترش یافت و مرحله به مرحله بالا رفت – که بخش عمده آن از طریق گزارش‌های روزنامه‌نگاران، باب وودوارد و کارل برنستین از واشنگتن پست، انجام شد. یک کمیته واترگیت سنای دوحزبی تشکیل شد و جلساتی را برای یافتن حقیقت برگزار کرد. این یک سناتور جمهوری‌خواه، هاوارد بیکر از تنسی بود، که دو سوال کلیدی را مدام می‌پرسید: «رئیس‌جمهور چه می‌دانست و از چه زمانی می‌دانست؟» یک شاهد فاش کرد که یک سیستم ضبط در دفتر بیضی شکل وجود داشت که مکالمات را در آنجا ضبط می‌کرد. دادگاه عالی به اتفاق آرا به نیکسون دستور داد تا نوارهای ضبط شده را به یک دادستان ویژه که توسط وزارت دادگستری خودش منصوب شده بود، تحویل دهد. رئیس‌جمهور، که قبلاً از این کار خودداری کرده بود، سپس اطاعت کرد. یک نوار «مدرک قطعی» فاش کرد که نیکسون برای مسدود کردن تحقیقات در حین کمپین انتخاباتی‌اش توطئه کرده بود. رهبران حزب خودش در کنگره به کاخ سفید رفتند تا به او بگویند که تقریباً مطمئناً استیضاح و محکوم خواهد شد. و نیکسون به زودی سوار آن هلیکوپتر شد و از سمت خود کناره‌گیری کرد.

تصور وقوع هر یک از این‌ها در امروز دشوار است. کنترل‌های ریاست‌جمهوری همگی ضعیف‌تر شده‌اند.

قانون اساسی؟ رئیس‌جمهور فعلی ایالات متحده یک فرمان اجرایی صادر کرده است که شهروندی بر اساس تولد را پایان می‌دهد، با وجود این واقعیت که این امر به وضوح در قانون اساسی ذکر شده است. او با ایده کاندیداتوری برای یک دوره سوم بازی می‌کند، حتی با وجود اینکه قانون اساسی این را ممنوع کرده است. اوایل امسال، زمانی که یک خبرنگار در هواپیمای ایر فورس وان از ترامپ پرسید که آیا در ژانویه ۲۰۲۹ از سمت خود کناره‌گیری می‌کند، او پاسخ داد: «سوال بعدی.» اخیراً، ترامپ اذعان کرد که نمی‌تواند دوباره کاندید شود، هرچند که دوست دارد. اما آیا می‌توانیم به این حرف او به عنوان حرف آخرش اعتماد کنیم – مانند وعده‌اش، قبل از اینکه تیم‌های تخریب شروع به کار کنند، مبنی بر اینکه سالن رقص جدید کاخ سفید «با ساختمان فعلی تداخل نخواهد داشت»؟

حاکمیت قانون؟ طبق ردیاب نیویورک تایمز، دولت فعلی ترامپ در ۱۰ ماه اول خود صدها بار مورد شکایت قرار گرفته است، در مورد مسائلی از جمله سیاست مهاجرت، کاهش بودجه فدرال، تعرفه‌ها، اخراج کارمندان فدرال، سیاست آب و هوا و محیط زیست، و حقوق تراجنسیتی‌ها. بیش از یک قاضی فدرال گفته است که دولت دستورات دادگاه را نقض کرده است. تحلیل واشنگتن پست در ماه ژوئیه نشان داد که مقامات ترامپ متهم به نادیده گرفتن یا فرار از این دستورات در بیش از یک سوم پرونده‌های ثبت شده علیه دولت تا آن زمان بودند. تا کنون، هیچ قاضی‌ای روند تحقیر دادگاه را آغاز نکرده است، شاید تا حدی به دلیل ترس از اینکه سرویس مارشال‌های ایالات متحده، تحت کنترل دولت، از ارائه احضاریه یا بازداشت مقامات متهم به سرپیچی خودداری کند. اخیراً، کاخ سفید تقریباً آشکارا از دستور دادگاه برای ادامه پرداخت کوپن غذا به آمریکایی‌های کم‌درآمد در طول تعطیلی دولت سرپیچی کرد. یک قاضی فدرال، مارک ولف، که توسط رئیس‌جمهور رونالد ریگان منصوب شده بود، آنقدر از «حمله کاخ سفید به حاکمیت قانون» نگران بود که استعفا داد تا بتواند صحبت کند.

چه منصفانه باشد چه نباشد، دادگاه عالی امروز بسیار حزبی‌تر از دادگاه عالی به رهبری برگر دیده می‌شود، که در واقع یکی از چهار قاضی منصوب شده توسط نیکسون بود. دادگاه امروز، با سه منصوب ترامپ، مقاومت کمی در برابر رئیس‌جمهور نشان می‌دهد. در پرونده سال ۲۰۲۴ ترامپ علیه ایالات متحده، قضات حکم دادند که رئیس‌جمهور مصونیت گسترده‌ای در برابر اتهامات کیفری برای اقدامات رسمی دارد. بحث‌های شفاهی هفته گذشته در پرونده مربوط به قانونی بودن تعرفه‌های ترامپ نشان می‌دهد که اکثریت در دادگاه ممکن است سرانجام مایل باشند در برابر رئیس‌جمهور بایستند. خواهیم دید.

کنگره به عنوان ابزاری برای نظارت بر قدرت ریاست‌جمهوری؟ سنا و مجلس نمایندگان، تحت کنترل جمهوری‌خواهان، تا حد زیادی در برابر کاخ سفید ترامپ که از خرج کردن بودجه تخصیص یافته توسط کنگره خودداری کرده، تلاش کرده است تا نهادهای فدرال ایجاد شده توسط کنگره را تضعیف کند، و اقدامات نظامی در خارج از کشور را بدون مجوز کنگره انجام داده است، تسلیم بوده‌اند. رهبران جمهوری‌خواه کنگره، با الگوبرداری از رئیس‌جمهوری که تهدید می‌کند با انتخاب مجدد اعضایی که از خواسته‌های او تبعیت نکنند مخالفت خواهد کرد، برای هفته‌ها آشکارا از مذاکره با همتایان دموکرات خود برای پایان دادن به تعطیلی دولت خودداری کردند، قبل از اینکه سرانجام دموکرات‌های سنا تسلیم شدند. رئیس مجلس نمایندگان، از سوگند یاد کردن یک عضو دموکرات جدید که امضای نهایی مورد نیاز برای یک درخواست ترخیص (discharge petition) را فراهم می‌کرد که رای‌گیری مجلس را درباره مجبور کردن دولت ترامپ به انتشار پرونده‌های مربوط به جفری اپستین، متجاوز جنسی محکوم شده و زمانی دوست ترامپ، که نامش در این پرونده‌ها ظاهر می‌شود، به تأخیر انداخت.

رسانه‌های خبری؟ در سال ۱۹۷۲، با آغاز واترگیت، یک نظرسنجی نشان داد که والتر کرانکایت، مجری اخبار تلویزیونی CBS Evening News، از هر نامزد دیگری برای مناصب اصلی عمومی قابل اعتمادتر بود. در پایان واترگیت، وودوارد و برنستین به چهره‌هایی مشهور تبدیل شده بودند که توسط رابرت ردفورد و داستین هافمن در فیلم تمام مردان رئیس‌جمهور به تصویر کشیده شدند. در سال ۱۹۷۶، بیش از ۷۰ درصد از آمریکایی‌هایی که توسط گالوپ نظرسنجی شده بودند، «اعتماد زیاد» یا «اعتماد نسبی» به رسانه‌های جمعی – روزنامه‌ها، تلویزیون، و رادیو – داشتند. ماه گذشته، این رقم به ۲۸ درصد کاهش یافته بود. در سال‌های میانی، سیستم خبری ضربات مکرری متحمل شده است، از جمله فروپاشی اقتصادی صنعت روزنامه‌نگاری سنتی، ظهور رسانه‌های اجتماعی پر از اطلاعات نادرست و گمراه‌کننده، و رئیس‌جمهوری که روزنامه‌نگاران را «دشمن مردم» می‌خواند.

به عنوان یک خبرنگار، در دادگاه قاضی جان سیریسا نشستم و به اولین پخش عمومی نوارهای واترگیت گوش دادم، که در آن نیکسون خشمگین و رکیک به دستیاران ارشد خود اعلام کرد: «خب، بازی باید خیلی خشن انجام شود.» هرگز یک جمله از آن زمان را فراموش نکرده‌ام: «جنایت مهم نیست؛ پنهان‌کاری مهم است.» اما این روزها پنهان‌کاری وجود ندارد. فسادی که زمانی منجر به تحقیقات کنگره و به احتمال زیاد دادرسی کیفری می‌شد، اکنون برای همه آشکار است. رئیس‌جمهور به وزارت دادگستری خود دستور داده است تا کسانی را که دشمن می‌داند، صرف نظر از ضعف شواهد، متهم به جرم کند، و وقتی دادستان‌های باسابقه خودداری کردند، مجبور به کناره‌گیری شدند و یک فرد بی‌تجربه وفادار جایگزین آنها شد. ترامپ از وزارت دادگستری می‌خواهد ۲۳۰ میلیون دلار به عنوان غرامت برای تحقیقات مربوط به اقدامات گذشته‌اش به او بپردازد؛ وکلای مدافع سابق او اکنون از جمله مقاماتی هستند که تصمیم خواهند گرفت که آیا این درخواست را بپذیرند یا خیر. رئیس‌جمهور یک میلیاردر ارز دیجیتال را که به جرم پولشویی اعتراف کرده بود، عفو کرد؛ این عفو پس از آن صورت گرفت که شرکت آن فرد در یک معامله سرمایه‌گذاری ۲ میلیارد دلاری با شرکت ارز دیجیتال خانواده ترامپ نقش داشت.

توضیحات بسیاری برای چگونگی رسیدن به این نقطه ارائه شده است، از جمله از بین رفتن طبقه متوسط که میلیون‌ها آمریکایی را از نظام سیاسی خشمگین و ناامید کرد و آماده یک ترامپ برای فروپاشی آن ساخت؛ سقوط گسترده اعتماد به تقریباً همه نهادها، از جمله رسانه‌های خبری؛ رئیس‌جمهوری که جنگ‌های فرهنگی را در جامعه‌ای هرچه بیشتر قطبی شده دامن می‌زند، در حالی که توجه را از تهدیدی که او برای دموکراسی ایجاد می‌کند منحرف می‌کند. برای ترامپ، سیاست درباره اصول یا سیاست عمومی جدی نیست. این سرگرمی است – جلب و حفظ توجه از طریق هر وسیله ممکنی.

من آنقدر پیشگو نیستم که بدانم آیا به جامعه‌ای سالم‌تر با دولتی فدرال که به درستی کار می‌کند باز خواهیم گشت یا خیر. نتایج آخرین انتخابات، که با مشارکت بالا همراه بود و منجر به پیروزی دموکرات‌ها در پست‌های ایالتی در ویرجینیا، نیوجرسی، و حتی میسیسیپی و جورجیا شد، نشان می‌دهد که واکنش علیه ترامپیسم در حال شکل‌گیری است. اما چیزی که حرفه طولانی من به عنوان یک روزنامه‌نگار به من می‌گوید این است که بازگرداندن ادب و اجتماع مستلزم بازسازی یک سیستم خبری قابل اعتماد است.

رسانه‌های محلی باید مورد توجه ویژه قرار گیرند. رسانه‌های ملی ممکن است مشکلات خود را با اعتماد داشته باشند، اما اخبار محلی، جایی که تعامل با جامعه و دنیای بزرگ‌تر آغاز می‌شود، به طور کلی در حال ناپدید شدن است. طی دو دهه گذشته، طبق پروژه وضعیت اخبار محلی در دانشکده روزنامه‌نگاری مدیل دانشگاه نورث‌وسترن، تقریباً ۴۰ درصد از کل روزنامه‌های محلی تعطیل شده‌اند و ۵۰ میلیون آمریکایی را با اخبار قابل اعتماد کمی یا هیچ اخباری درباره جوامعشان تنها گذاشته‌اند. این شامل نتایج فوتبال دبیرستانی جمعه شب، تصمیمات رسمی در جلسات شورای شهر، و داده‌های مربوط به جرم و جنایت محلی می‌شود. نتیجه این است که مردم از جوامع خود جدا شده‌اند. سیاست قطبی‌تر شده است، مشارکت رای‌دهندگان در انتخابات محلی کمتر است، و تعداد کمتری از مقامات دولتی مسئولیت‌پذیر هستند. برخی ابتکارات در تلاش برای پر کردن این شکاف هستند. به عنوان مثال، پروژه روزنامه‌نگاری آمریکایی، به سازمان‌های خبری غیرانتفاعی محلی کمک مالی می‌دهد، به جوامع برای راه‌اندازی رسانه‌های جدید کمک می‌کند، و برای رهبران اتاق خبر آموزش فراهم می‌کند.

تنها زمانی که ما حقایق یکسانی را به اشتراک بگذاریم، می‌توانیم بحثی سالم درباره معنای آنها و آنچه باید در مورد آنها انجام شود، آغاز کنیم. و سپس، امیدواریم، بتوانیم سایر نهادهایی را که نزدیک به دو و نیم قرن زیربنای دموکراسی ما بوده‌اند و ما را از سال‌های واترگیت عبور دادند، بازسازی کنیم. شاید این به ما اجازه دهد تا از رئیس‌جمهوری که یک ویدئوی هوش مصنوعی از خود در حالی که تاج بر سر دارد و با هواپیما در حال ریختن مدفوع بر سر میلیون‌ها نفر از هموطنانش است، منتشر کرد، فاصله بگیریم.

جرالد فورد راه پیش رو را در روزی که سوگند یاد کرد به ما نشان داد: او گفت: «جمهوری بزرگ ما حکومتی از قوانین است و نه از افراد. در اینجا مردم حکومت می‌کنند.»