پیگیری سیاستهای ملی امسال کار آسانی نبوده است. حتی در میان تعطیلی دولت، اتفاقات زیادی در واشنگتن، با سرعت و شدت بالا در حال وقوع است، به طوری که یک کاربر صفحه اصلی نیویورک تایمز ممکن است از پیگیری ناامید شده و مستقیماً به بخش Spelling Bee برود. اما اگر پیگیری کار شما باشد چه؟ اگر شما، مثلاً، یک نویسنده کمدی باشید که وظیفه دارد سرفصلهای هفته را به محتوایی برای یک برنامه ۹۰ دقیقهای زنده تبدیل کند؟ به نظر میرسد ساتردی نایت لایو راه حل خود را پیدا کرده است: همه چیز را در بخش "سکانس آغازین" (cold open) بگنجانید.
چرخه خبری این هفته شامل رد آشکار دونالد ترامپ در صندوق رأی، لغو گسترده پروازها سه هفته قبل از روز شکرگزاری، و انقضای مزایای کوپن غذایی در سراسر کشور بود. و سپس در روز پنجشنبه، پس از آنکه بیشتر برنامه نوشته شده بود، مردی در دفتر بیضی شکل سقوط کرد و تصویری فوراً میمشدنی از رئیس جمهور را به وجود آورد که به دوربین خیره شده بود و نسبت به تلاشها برای احیای قربانی افتاده در سمت چپ صحنه بیاعتنا به نظر میرسید.
همه این لحظات قبلاً توسط مفسران شبکههای اجتماعی و برنامههای گفتوگوی روزانه تحلیل شده بودند، که باعث میشد برای برنامه هفتگی ۵۰ ساله حتی دشوارتر باشد که کدام رسوایی کوچک را در بزرگترین صحنه کمدی تلویزیون به سخره بکشد. از زمانی که ترامپ در ژانویه به کاخ سفید بازگشت، هفتهها در ساتردی نایت لایو همینطور گذشته است. خوشبختانه، این برنامه برگ برنده خود را دارد: مقلد بینظیر ترامپ، جیمز آستین جانسون.
این هفته، حادثه غش کردن در دفتر بیضی شکل، یک سکانس آغازین را راهاندازی کرد که نمونهای از دوران ترامپ ۲.۰ در SNL بود – بررسی اتفاقات اخیر که نه تنها پیروزی زهران ممدانی، سوسیالیست دموکرات، در انتخابات شهرداری نیویورک و حکم دیرهنگام دیوان عالی در مورد بودجه SNAP را شامل میشد، بلکه به تعطیلی مداوم دولت، افزایش قیمت خواربار و تخریب بال شرقی کاخ سفید نیز پرداخت. جانسون در نقش ترامپ، در حالی که از صحنه خارج شد و زیر نورافکن قرار گرفت، گفت: "هر هفته، دوست دارم یک تصویر بزرگ ایجاد کنم که نحوه پیشرفت اوضاع را به نوعی خلاصه کند." او میتوانست هر یک از سکانسهای آغازین اخیر را نیز توصیف کند.
در دوران ریاست جمهوریای که به معنای "پوشش همهجانبه" است، این یک استراتژی منطقی به نظر میرسد. هر یک از موضوعات پوشش داده شده در مونولوگ جانسون میتوانست سوژه یک طرح کمدی مستقل باشد. در عوض، رویکرد همهجانبه، SNL را به گونهای به گفتوگوی سیاسی متصل نگه میدارد که برای یک سیاستمدار بدون آرامش یا تمرکز مناسب است. پرداختن به سرفصلها به صورت انبوه تضمین میکند که ترامپِ جانسون، برخلاف ترامپ واقعی، فقط برای مدت محدودی میتواند توجه ما را به خود جلب کند.
این یک همگرایی ایدهآل از فرم، محتوا و اجراکننده است. جانسون قبل از استخدام توسط SNL، تقلید صدای ترامپ را در طول همهگیری ویروس کرونا محبوب کرد؛ او در مجموعهای از سخنرانیهای پراکنده، به موضوعات غیررئیسجمهوری مانند فهرست رو به رشد موجودات قابل گرفتن در فرنچایز پوکمون و مهارتهای کارآگاهی ناکارآمد یک سگ کارتونی (مانند "اسکوبیدو، او کاری نمیکند") پرداخت. تأثیر اجرای انفرادی این سکانسهای آغازین قبلاً در ویدئوهای جانسون در ایکس و اینستاگرام وجود داشت؛ با ممنوعیت اجراهای زنده به دلیل قرنطینه، او میتوانست این کمدی را به تنهایی اجرا کند، بر اساس شخصیتی عمومی که خود نیز به نوعی یک اجرای انفرادی است.
جانسون نه تنها در تسلط بر صدا و حرکات رئیسجمهور مهارت یافته است؛ بلکه روش خاص رئیسجمهور در کشاندن مخاطبان به مسیرهای پیچیده منطق از میان انبوهی از تلفظهای اشتباه و واژههای حذف شده را بازتولید کرده است. ویژگیهای بارز ویدئوهای اولیه ویروسی او هنوز وجود دارند که با ظرافت به مسائل مهم ملی و بینالمللی آمیخته شدهاند: اشارهای به راتاتویی که به ماجرای خروج سریع رابرت اف. کندی جونیور از دفتر بیضی شکل اضافه شده است؛ تهدیدی مبهم برای دزدیدن نه تنها روز شکرگزاری بلکه کریسمس، یا همان "گرینچبازی". جانسون موقعیت منحصر به فردی دارد تا با طنزآمیزترین روش ممکن، مهمترین رویدادهای جاری را با سرعت مرور کند، به طوری که این برنامه بتواند مخاطبان "بیصبرانه منتظرم تا نظر SNL را در مورد این ببینم" را دقیقاً در ساعت ۱۱:۳۰ شرق راضی کند، و سپس تا زمان "بهروزرسانی آخر هفته" (Weekend Update) از سیاست فاصله بگیرد.
این بدان معنا نیست که بقیه قسمت، که با میزبانی کمدین طنزپرداز نیکی گلاسر همراه بود، به طور کامل از شوخیهای مرتبط با مسائل روز دوری کرد: یک سفرنامه پوچگرایانه درباره دو مهمان در یک مهمانی مجردی که بر روی یک گاو مکانیکی فراری سوار بودند، باز هم جایی برای شوخی درباره حملات پهپادی علیه قایقهای مظنون به قاچاق مواد مخدر در دریای کارائیب و اقیانوس آرام باز کرد. اما چنین اشاراتی (از جمله اشارات در "بهروزرسانی آخر هفته") شوخیهای سریع بودند که به راحتی توسط جوکهای فرهنگ عامه و موارد مشابه تحتالشعاع قرار میگرفتند.
بخش آغازین برای مدتها مکان اصلی برای پایدارترین طنز سیاسی این برنامه بوده است. این همان قسمتی است که ویل فرل در نقش جورج دبلیو بوش، اولین نامزدی ریاست جمهوری خود را با کلمه strategery (استراتژری) خلاصه کرد، و جایی که تینا فی در نقش سارا پیلین گفت: "من میتوانم روسیه را از خانهام ببینم!" اما SNL نمیتواند این دولت را با یک جمله کلیدی طنزپردازی کند. دوره دوم ریاست جمهوری ترامپ نیازمند رویکردی است که به اندازه سر و صدای روزانه کاخ سفید فراگیر باشد. جانسون فرد مناسبی برای این کار است. طرحهایی مانند مونولوگ شب گذشته در دفتر بیضی شکل، زغال سنگ اطلاعات انبوه دولت را به الماسهای کوچکی از کمدی فشرده میکنند و نویسندگان و بازیگران را برای پیگیری محتوای فرارتر آزاد میگذارند.