در ۱۸ جولای، پرزیدنت دونالد ترامپ قانون "GENIUS Act" را با نامی پرمدعا امضا کرد. اگر این قانون، همانطور که بسیار محتمل به نظر میرسد، آشفتگیهایی در سیستم مالی ایجاد کند، این نام به یک شوخی تلخ تبدیل خواهد شد: چه نابغهای فکر میکرد که اجازه دادن به صنعت ارزهای دیجیتال برای نوشتن قوانین خود ایده خوبی است؟
قانون "راهنمایی و ایجاد نوآوری ملی برای استیبلکوینهای ایالات متحده" (GENIUS Act) قصد دارد چارچوب نظارتی برای نوعی ارز دیجیتال به نام استیبلکوینها ایجاد کند. استیبلکوینها—که با وجود نام اطمینانبخششان، وعده ارزش ثابت نسبت به ارزهای واقعی، معمولاً دلار آمریکا را میدهند—خطرناکترین شکل ارز دیجیتال هستند. خطر آنها در نحوه طراحیشان برای ایمنی نهفته است.
اکثر مردم میدانند که ارزهای دیجیتال بیثبات و سفتهبازانه هستند. بیتکوین، اتریوم و سایر ارزهای دیجیتال معروف روز به روز و سال به سال در ارزش نوسان دارند. استیبلکوینها قصد دارند این نوسانات را از بین ببرند، اما ممکن است تهدید بزرگتری برای سیستم مالی گستردهتر ایجاد کنند. قانون GENIUS، مانند مقررات "بازارها در داراییهای رمزنگاریشده" که توسط اتحادیه اروپا در سال ۲۰۲۳ به تصویب رسید، تمهیداتی را ارائه میدهد که احتمالاً بازار استیبلکوینها را به طور قابل توجهی گسترش خواهد داد. اگر—یا زمانی که—این کوینها سقوط کنند، قانون GENIUS تقریباً تضمین میکند که دولت ایالات متحده مجبور خواهد شد تا صادرکنندگان استیبلکوین و دارندگان آنها را در مقیاس صدها میلیارد دلار نجات دهد.
این بار فرق میکند. در امور مالی، این کلمات تقریباً همیشه شوم هستند. در اوایل دهه ۲۰۰۰، دنیای مالی ادعا کرد که با بستهبندی وامهای مسکن پرخطر در اوراق قرضه، که بسیاری از آنها دارای رتبه AAA بودند، نوع جدیدی از دارایی بدون ریسک را اختراع کرده است. اما ریسک همیشه قیمتی دارد. وانمود کردن که یک دارایی پرخطر، کمریسک است، به دستکاران اجازه میدهد تا سود حاصل از این قمار را برای خود به جیب بزنند. در سال ۲۰۰۷، هنگامی که اوراق قرضه پرخطر به ظاهر AAA سقوط کردند، جهان به بدترین رکود از دهه ۱۹۳۰ فرو رفت. استیبلکوینها همان کیمیاگری—تبدیل بیارزش به طلا—و به احتمال زیاد، همان نتیجه را ارائه میدهند.
یک خرید ۱۰۰ دلاری استیبلکوین امروز باید به معنای ۱۰۰ دلار در آینده باشد، که ایدهآل این ارز دیجیتال را به مکانی امن برای ذخیره وجوه دیجیتال تبدیل میکند. استیبلکوینها قرار است تمام امنیت و نقدینگی یک سپرده بانکی را در معماری دیجیتال سیستم ارزهای دیجیتال ارائه دهند.
اما چنین تعهداتی برای ثبات، غیرقابل اعتماد بودن خود را نشان دادهاند. در ۱۱ سالی که وجود داشتهاند، تعدادی از صادرکنندگان استیبلکوین دچار نکول شده و میلیاردها دلار از داراییها را از بین بردهاند. ترا، که زمانی یکی از برترین صادرکنندگان استیبلکوین بود، تقریباً ۶۰ میلیارد دلار از دارایی سرمایهگذاران را در می ۲۰۲۲ محو کرد. ژان تیرول، اقتصاددان برنده جایزه نوبل، اخیراً مشاهده کرد: «استیبلکوینها، مانند صندوقهای بازار پول، امنیت را نشان میدهند اما میتوانند تحت فشار سقوط کنند.»
قانون GENIUS، که قرار است تا ژانویه ۲۰۲۷ اجرایی شود، مقرراتی را ارائه میدهد که قصد دارد با کاهش احتمال فاجعه در این ارز دیجیتال، به سرمایهگذاران اطمینان خاطر دهد. مشکل اینجاست که حفاظهای جدید، از سود صادرکنندگان محافظت میکنند، بدون اینکه به اندازه کافی ریسکها را برای خریداران و مالیاتدهندگان کاهش دهند. در نتیجه، قانون GENIUS به احتمال زیاد تضمین میکند که دور بعدی شکستهای استیبلکوینها، زمانی که رخ دهد، بزرگتر و مخربتر برای اقتصاد غیررمزنگاریشده خواهد بود.
طرفداران استیبلکوینها استدلال میکنند که این ارز دیجیتال فناوری برتری برای ذخیره و انتقال وجوه ارائه میدهد. انتقالهای بانکی اغلب کند هستند و انتقالهای بینالمللی میتوانند گران و ناخوشایند باشند. استیبلکوینها ظاهراً به دارندگان کوین اجازه میدهند مبالغ زیادی پول را به راحتی و با همان هزینه کمی که امروز یک نفر میتواند از طریق ونمو (Venmo) به پرستار بچه پول پرداخت کند، در مرزها جابجا کنند.
این وعده غلط است. برای تراکنشهای قانونی، ارزهای دیجیتال بیش از حد مستعد کلاهبرداری، هک و سرقت هستند که نمیتوانند وسیله مبادله قابل اعتمادی باشند. طبق گزارشی از شرکت تحلیل بلاکچین چینالیسیس (Chainalysis)، تقریباً ۳ میلیارد دلار ارز دیجیتال تنها در نیمه اول سال ۲۰۲۵ به سرقت رفته است. در سال ۲۰۲۴، یک مدیر عامل شرکت داروسازی مستقر در تگزاس، سعی کرد مقداری استیبلکوین را به کاربر دیگری منتقل کند، اما یک خطای تایپی تک رقمی مرتکب شد—و تمام داراییهای خود را به ارزش تقریبی ۱ میلیون دلار به اشتباه ارسال کرد. گیرنده ناشناس به درخواستهای بازگرداندن وجوه پاسخ نداد. صادرکننده استیبلکوین، سیرکل (Circle)، تمام مسئولیت را سلب میکند. دعوای حقوقی شرکت داروسازی علیه سیرکل در جریان است.
اکثر دارندگان ارزهای دیجیتال از آنها برای خرید کالا یا پرداخت به افراد استفاده نمیکنند. نظرسنجی سال ۲۰۲۳ توسط شرکت بیمه سپرده فدرال (FDIC) نشان داد که در میان اقلیت کوچکی از خانوارهای آمریکایی که داراییهای رمزنگاریشده دارند، تنها ۳.۳ درصد از آنها برای ارسال یا دریافت پرداختها استفاده میکنند؛ حدود ۲ درصد از آنها برای خرید کالا در اقتصاد واقعی استفاده میکنند.
مزیت واقعی استیبلکوینها این است که به دارندگان دارایی اجازه میدهند وارد سیستم دلار آمریکا شوند (۹۹ درصد از کل استیبلکوینها به دلار آمریکا وابسته هستند) در حالی که از قوانین عادی دولت ایالات متحده، مانند قوانین "مشتری خود را بشناسید" که سپردهگذاران بانکی را در معرض سوالات آزاردهنده در مورد هویت و منبع پولشان قرار میدهد، فرار میکنند. قانون GENIUS ادعا میکند که چنین قوانینی را در مورد صادرکنندگان استیبلکوین اعمال میکند، اما فقط زمانی که یک استیبلکوین برای اولین بار در ایالات متحده صادر میشود. با این حال، پس از صدور یک استیبلکوین، ردیابی نحوه مبادله آن و اینکه به چه کسی منتقل میشود، دشوار است.
تتر (Tether)، به عنوان مثال، در حال بررسی یک کوین جدید است که به مشتریان آمریکایی یا اتحادیه اروپا فروخته نخواهد شد و بنابراین به طور کامل از قوانین "مشتری خود را بشناسید" فرار خواهد کرد. صرافیهای غیرمتمرکز به کاربران اجازه میدهند استیبلکوینها را بدون نظارت مبادله کنند، که ورود کوینهای خارجی که مشمول اقدامات مبارزه با پولشویی نیستند را به گردش در ایالات متحده آسان میکند. قانون GENIUS صادرکنندگان استیبلکوین را ملزم به گزارش فعالیتهای مشکوک میکند. اما از آنجایی که بیشتر معماری استیبلکوین در خارج از ایالات متحده وجود دارد، این الزام دوباره دشوار خواهد بود.
تاکنون، خطرات ذاتی استیبلکوینها اکثر سرمایهگذاران را منصرف کرده و بازار را نسبتاً متوسط نگه داشته است: حدود ۲۸۰ میلیارد تا ۳۱۵ میلیارد دلار، کوچکتر از دوازدهمین بانک بزرگ در ایالات متحده. کل بازار استیبلکوین میتواند فردا ورشکست شود، و سیستم مالی ایالات متحده تکان میخورد اما بهبود مییابد. با این حال، با توجه به قانون GENIUS، تحلیلگران سیتیگروپ پیشبینی میکنند که بازار استیبلکوین میتواند تا سال ۲۰۳۰ به ۴ تریلیون دلار برسد. نکول در بازاری به این اندازه میتواند شوکهایی ایجاد کند که در سراسر سیستم مالی جهانی طنینانداز شود.
صادرکنندگان استیبلکوین عملاً مؤسسات سپردهپذیر هستند. مانند بانکها، آنها پول نقد را با وعده بازپرداخت این وجوه در صورت تقاضا میپذیرند. با این حال، بانکها تحت محافظتهایی برای حمایت از سپردهگذاران قرار دارند، به ویژه بیمه سپرده. بانکها همچنین تحت بازرسیهای سه ماهه و حسابرسیهای سالانه قرار میگیرند. قانون GENIUS بازرسیها را کنار میگذارد و تنها بزرگترین صادرکنندگان—با بیش از ۵۰ میلیارد دلار دارایی—را تحت حسابرسی سالانه قرار میدهد. به این ترتیب، استیبلکوینها تهدید میکنند که برخی از بدترین اقدامات بانکداری اولیه آمریکا را احیا کنند، زمانی که سپردهگذاران وجوه را به بانکهای با مقررات سست و با مسئولیت خودشان میسپردند.
بر اساس سند اطلاعاتی دولت ترامپ، قانون GENIUS ادعا میکند که با الزام صادرکنندگان استیبلکوین که به آمریکاییها میفروشند، به پشتیبانی سپردهها «با داراییهای نقد مانند دلار آمریکا یا اوراق قرضه خزانهداری کوتاهمدت» و ارائه «افشای عمومی ماهانه ترکیب ذخایر»، خطر نکول استیبلکوین را کاهش یا از بین میبرد.
این قضیه محکم به نظر میرسد، درست است؟ اما ذخیره پول نقد در داراییهای بسیار کوتاهمدت—با سررسید در ساعات یا روزها—که تنها چند "basis point" سود به دست میآورند، کسبوکاری با بازدهی پایین برای صادرکنندگان استیبلکوین خواهد بود. شرکتهای رمزنگاری که میلیونها دلار برای لابیگری و کمکهای مالی به کمپینها برای تصویب این قانون در کنگره هزینه کردند—علاوه بر دهها میلیون دلار که شرکتهای رمزنگاری به کمپین ریاستجمهوری ترامپ سرازیر کردند—این پول را برای کسب بازدهی پایین سرمایهگذاری نکردند.
در عوض، صادرکنندگان استیبلکوین به دنبال نرخهای بازدهی بالاتر خواهند بود. قانون GENIUS به آنها اجازه میدهد اوراق قرضه خزانهداری با سررسید تا ۹۳ روز را خریداری کنند. اوراق قرضه سه ماهه معمولاً سود بیشتری نسبت به اوراق با پشتوانه خزانهداری بسیار کوتاهمدت پرداخت میکنند—۴ درصد به صورت سالانه در زمان نگارش این مطلب. اوراق قرضه سه ماهه نیز در معرض ریسک نرخ بهره هستند. هر زمان که نرخ بهره افزایش مییابد، ارزش داراییهای اوراق قرضه کاهش مییابد. هنگامی که بازده اوراق قرضه سه ماهه از ۱ ژوئن تا ۱ سپتامبر ۲۰۲۲ بیش از دو برابر شد، هر کسی که یک اوراق قرضه سه ماهه را در ژوئن خریده و مجبور به فروش آن قبل از سررسید میشد، زیانی در ارزش سرمایه خود متحمل میشد.
اکنون خود را در آن دوره به عنوان صاحب استیبلکوین تصور کنید. شاید صادرکننده کوینهای شما را با اوراق قرضه سه ماهه که هر روز ارزش خود را از دست میدهند، پشتیبانی کرده باشد. به عنوان مثال، از ۱ ژانویه ۲۰۲۲ تا اواسط تابستان ۲۰۲۳، بازده اوراق قرضه سه ماهه از کمتر از ۰.۱ درصد به حدود ۵.۴ درصد افزایش یافت. اگر دارندگان تصمیم بگیرند استیبلکوینهای خود را نقد کنند، صادرکننده ممکن است نیاز به نقد کردن برخی داراییها داشته باشد. باید پول کافی برای اولین دارنده کوین که تقاضای بازپرداخت میکند، و همچنین دومین، شاید سومین، وجود داشته باشد. اما وجوه صادرکننده در نهایت تمام خواهد شد. با گسترش اضطراب در مورد نقدینگی، دارندگان کوین به طور ناگهانی برای برداشت وجوه خود قبل از ورشکستگی صادرکننده استیبلکوین با یکدیگر رقابت خواهند کرد—معادل مدرن یک هجوم بانکی، اما با سرعت دیجیتال اجرا میشود.
هنگامی که ارزش داراییهای یک بانک سنتی کاهش مییابد، سپردهگذاران زیاد نگران نیستند. سپردههای آنها توسط بیمه فدرال پشتیبانی میشوند، که بانک برای آن هزینه گزاف و متناسب با ریسک میپردازد. اگر بانکی با داراییهای خود ریسک بیشتری کند، معمولاً هزینه بیشتری برای بیمه میپردازد. ممکن است بانک ورشکست شود، اما پول سپردهگذاران امن است. نیازی به هجوم نیست.
صادرکنندگان استیبلکوین برای بیمه سپردهها پولی پرداخت نمیکنند. آنها منحصراً توسط داراییهایی که نگهداری میکنند—داراییهایی که هر روز و هر دقیقه ارزششان بالا و پایین میرود—پشتیبانی میشوند و برای دنبال کردن بازدهی بالاتر با هیچ جریمه لحظهای مواجه نیستند. این امر تضمین میکند که اولین هشدار مشکلات نیز احتمالاً برای جلوگیری از فاجعه خیلی دیر خواهد بود.
حامیان قانون GENIUS استدلال میکنند که این قانون با الزام داراییهای متنوع، این خطرات را در نظر میگیرد. صادرکنندگان استیبلکوین مجاز نیستند همه چیز را به اوراق قرضه خزانهداری سه ماهه اختصاص دهند. آنها به مقداری پول نقد، مقداری دارایی یکشبه، مقداری دارایی ۳۰ روزه و غیره نیاز خواهند داشت. آنها توازن، توزیع و پوشش ریسک را انجام خواهند داد. اگر آنها به درستی پوشش ریسک نکنند، سرمایهگذاران به دلیل الزامات افشای جدید قانون GENIUS، مطلع خواهند شد.
اما مشکل این افشاگریها تنها این نیست که بار هوشیاری را بر دوش مصرفکنندگان میگذارند، بلکه این گزارشها بسیار عقبتر از نیازهای یک سیستم مالی خواهند بود که میلیاردها دلار را در کسری از ثانیه جابجا میکند. یک صادرکننده که در سند افشای ماهانه معتبر به نظر میرسد، ممکن است یک هفته بعد توان مالی نداشته باشد.
این ترکیب اطلاعات ناقص، مقررات سست و عدم وجود بیمه، فرمول الهامبخش اضطراب و عدم اطمینانی است که منجر به هجوم بانکی میشود. اگر قانون GENIUS در نهایت سرمایهگذاران در سراسر جهان را متقاعد کند که بخش بیشتری از داراییهای دلاری خود را در استیبلکوینها نگهداری کنند، هر زمزمهای از اخبار بد میتواند یک بحران را تحریک کند. چنین بحرانهایی تهدیدی برای سیستم مالی بزرگتر ایالات متحده هستند زیرا صادرکنندگان استیبلکوین که نیاز به پول نقد سریع دارند، مجبور خواهند شد داراییهای خزانهداری خود را بفروشند. اگر قانون GENIUS در افزایش این داراییها موفق شود، نقدینگی ناگهانی آنها ارزش اوراق خزانهداری را برای همه کاهش میدهد. نرخ بهره برای همه افزایش خواهد یافت.
تتر، مستقر در السالوادور، اخیراً اعلام کرد که داراییهای اوراق خزانهداری ایالات متحده آن به ۱۳۵ میلیارد دلار رسیده است، که این شرکت را به هفدهمین دارنده بزرگ بدهی آمریکا در سطح جهان، بلافاصله پس از آلمان، تبدیل میکند. تتر یک بار قبلاً با هجوم بانکی روبرو شده بود. در می ۲۰۲۲، زمانی که داراییهای شرکت حدود ۸۰ میلیارد دلار بود، تتر تقاضای ۱۰ میلیارد دلار بازخرید را طی دو هفته تجربه کرد. این وحشت به دلیل شک و تردیدهایی مبنی بر اینکه تتر در واقع تعهدات خود را با داراییهای امن و نقد مطابقت نمیداد، آغاز شد. همچنین این شرکت در داراییهای دیجیتال و اوراق قرضه شرکتی سرمایهگذاری میکرد که ریسک بالاتری برای بازدهی اغلب بالاتر دارند. اگر شرکت ورشکست میشد، دولت ایالات متحده میتوانست شکست آن را نادیده بگیرد. اما با ادامه رشد سپردهها و داراییهای تتر، ناتوانی در بازپرداخت سپردههای دلاری سختتر نادیده گرفته خواهد شد.
اگرچه قانون GENIUS صادرکنندگان را از نگهداری برخی از داراییها و اوراق قرضه که تتر را به مشکل انداختند، منع میکند، اما مشکل را حل نمیکند. جذابیت استیبلکوینها این است که نقد و باثبات هستند، با این حال صادرکنندگان تنها در صورتی پول به دست میآورند که این کوینها را با داراییهایی که بازدهی دارند—اما ارزششان نوسان میکند—پشتیبانی کنند. در سپتامبر، پائولو آردوینو، مدیر عامل تتر، اعلام کرد که این شرکت در حال ارزیابی یک دور جذب سرمایه است که میتواند ارزش تتر را به حدود ۵۰۰ میلیارد دلار برساند.
نقطه طلایی نظارتی برای یک مؤسسه مالی این است که از پرداخت هزینه بیمه فرار کند در حالی که بر روی یک تضمین ضمنی "بیش از حد بزرگ برای ورشکستگی" در صورت بروز هرگونه مشکل، قمار کند. این اتفاقی است که در سالهای ۲۰۰۸-۲۰۰۹ با صندوقهای بازار پول افتاد. این صندوقها تئوریکاً بدون ضمانت بودند، اما هنگامی که همه آنها در آستانه ورشکستگی قرار گرفتند، دولت فدرال وارد عمل شد. در نهایت، دولت فدرال ۲.۷ تریلیون دلار از تعهدات صندوقهای بازار پول را تضمین کرد—برای صندوقهایی که حتی یک سنت برای این حمایت فدرال پرداخت نکرده بودند. این آینده محتمل برای استیبلکوینها نیز هست.
دنیای مالی سالهاست که در مورد ریسکها و پاداشهای ارزهای دیجیتال بحث میکند. طرفداران آن را پول آینده میدانند. شکاکان آن را به عنوان یک کلاهبرداری که بیشتر به مجرمان خدمت میکند، رد میکنند. (وارن بافت به طور معروف بیتکوین را "احتمالاً سم موش به توان دو" نامید.)
برای بیشتر مردم، این بحثها دور از ذهن به نظر میرسید. ارزهای دیجیتال هنوز به طور معنیداری با بقیه اقتصاد تلاقی ندارند. اگر شما در این بازی نباشید، آسیب نمیبینید. هنگامی که صرافی بزرگ ارز دیجیتال FTX در اواخر سال ۲۰۲۲ ورشکست شد، که توسط بنیانگذار اختلاسگرش، سم بنکمن-فرید، سقوط کرد، فروپاشی آن به فرو رفتن کل جهان ارزهای دیجیتال در رکود کمک کرد. قیمت بیتکوین و اتریوم بیش از ۶۰ درصد کاهش یافت. با این حال، این "زمستان رمزنگاری" تقریباً برای هیچ کس خارج از دنیای ارزهای دیجیتال اهمیتی نداشت. اقتصاد ایالات متحده قبل، در طول و بعد از شکست FTX رشد قویای را ثبت کرد.
با این حال، استیبلکوینها به گونهای مهندسی شدهاند که با سیستم مالی دنیای واقعی تلاقی داشته باشند. یکی از اهداف قانون GENIUS، در ترویج استیبلکوینها، ایجاد بازاری جدید برای بدهی ایالات متحده است. همانطور که سند اطلاعاتی کاخ سفید درباره این قانون بیان میکند: «قانون GENIUS تقاضا برای بدهی ایالات متحده را افزایش داده و جایگاه دلار را به عنوان ارز ذخیره جهانی مستحکم خواهد کرد.» این امر با توجه به اینکه بدهی دولت ایالات متحده اخیراً از ۳۸ تریلیون دلار فراتر رفته و به سرعت در حال رشد است، چیز خوبی به نظر میرسد. امید میرود که افزایش تقاضا برای اوراق خزانهداری ایالات متحده، قیمت اوراق بدهی ایالات متحده را افزایش داده و در نتیجه نرخ بهره پرداختی توسط خزانهداری ایالات متحده و مالیاتدهندگان آمریکایی را کاهش دهد.
اما این تقاضا از کجا خواهد آمد؟ یک احتمال، از سوی عاملان بدکار است. از آنجایی که استیبلکوینها از معماری پنهانی جهان ارزهای دیجیتال استفاده میکنند، برای کسانی جذاب هستند که میخواهند داراییهای دلاری ایالات متحده را نگه دارند—همانطور که قبلاً ذکر شد، ۹۹ درصد از کل استیبلکوینها به دلار آمریکا هستند—بدون اینکه تحت نظارت سیستم بانکی آمریکا باشند. تخمینها از مجموع جهانی داراییهای کثیف یا پنهان حدود ۳۶ تریلیون دلار یا ۱۰ درصد از کل ثروت جهانی است—اقیانوسی از پول در جستجوی راهی برای مشروعیت. برنامهریزی برای افزایش تقاضا برای بدهی خزانهداری با آسانتر کردن دور زدن قوانین ایالات متحده علیه تامین مالی تروریسم و پولشویی توسط کلاهبرداران، تا حدی منحرفکننده است.
در سال ۲۰۲۳، صرافی ارز دیجیتال بایننس (Binance) مستقر در جزایر کایمن، پس از اینکه وزارت دادگستری دریافت این صرافی به «تراکنشهای مشکوک با تروریستها»، از جمله جهاد اسلامی فلسطین، القاعده، دولت اسلامی عراق و شام (داعش) و گردانهای القسام حماس، اجازه داده بود، بیش از ۴ میلیارد دلار به خزانهداری آمریکا پرداخت کرد. در اکتبر ۲۰۲۵، رئیسجمهور ترامپ بنیانگذار بایننس را در میان گزارشهایی که نشان میداد بایننس به زودی با شرکت رمزنگاری خانواده ترامپ وارد تجارت خواهد شد، عفو کرد.
چگونه قانون GENIUS از کنگره عبور کرد؟ رایگیری نزدیک نبود: ۶۸-۳۰ در سنا و ۳۰۸-۱۲۲ در مجلس نمایندگان.
کهنهکاران این نبرد، قاطعیت و تلاش کسانی که از آن سود میبرند—و بیتفاوتی و سستی کسانی که احتمالاً آسیب خواهند دید—را دلیل این امر میدانند. استیبلکوینها با ارائه محلی برای نگهداری وجوه بدون پرسش و پاسخ، تهدیدی واقعی برای صنعت بانکداری سنتی محسوب میشوند. با این حال، بانکهای آمریکایی خود را متقاعد کردند که چیزی برای ترسیدن ندارند. قانون GENIUS صادرکنندگان استیبلکوین را از پرداخت سود بر سپردههایی که میپذیرند، منع میکند، که به طور تئوری از بانکها در برابر رقابت مستقیم محافظت میکند. متاسفانه برای بانکها، صنعت استیبلکوین به سرعت در حال ابداع روشهای مبتکرانهای برای دور زدن این ممنوعیت است.
بانکهای سنتی نیز ممکن است فرصتی برای خود ببینند. بنک آو آمریکا (Bank of America)، دویچه بانک (Deutsche Bank)، UBS و گلدمن ساکس (Goldman Sachs) در حال بررسی صدور یک استیبلکوین مشترک خود هستند و از نامهای معتبر خود برای اطمینان دادن به سپردهگذاران بیمهنشده استفاده میکنند. لازم به ذکر است که اعتبار آنها آنها را از تمام وامهای بدی که رکود بزرگ را تسریع کرد، نجات نداد—اما راه را برای کمک مالی دولت ایالات متحده هموار کرد.
حامیان قانون GENIUS همچنین از فضای تفکر جادویی عمومی که ارزهای دیجیتال را احاطه کرده است، بهرهمند شدند. این سال، سال رونق برای سرمایهگذاران ارزهای دیجیتال بوده است و نفوذ این صنعت در کنگره با این سرخوشی تقویت شده است. مخالفان کنگرهای قانون GENIUS، که به مراتب تعداد کمتری داشتند، به ویژه سناتور الیزابت وارن، بیشتر نگران سودجوییهای مرتبط با ارزهای دیجیتال رئیسجمهور ترامپ و خانوادهاش بودند تا آسیبهای بزرگتری که استیبلکوینها ممکن است به بار آورند.
سناتور وارن قطعاً درست میگفت که صنعت ارزهای دیجیتال به سرعت و به طور گسترده رئیسجمهور ترامپ و خانوادهاش را ثروتمند کرده است. فایننشال تایمز اخیراً گزارش داد که اپراتورهای ارزهای دیجیتال در سال گذشته بیش از ۱ میلیارد دلار سود پیش از کسر مالیات را به جیب رئیسجمهور و خانوادهاش سرازیر کردهاند. این پرداختها امتیازاتی به همراه داشته است: در آوریل، وزارت دادگستری اعلام کرد که بیشتر تحقیقات در مورد کلاهبرداری ارزهای دیجیتال را متوقف کرده و تیم تحقیقاتی را منحل خواهد کرد. شرکت رمزنگاری خانواده ترامپ، "World Liberty Financial"، نیز استیبلکوین خود به نام USD1 را عرضه کرده است، که تضمین میکند رئیسجمهور در صورت پذیرش گستردهتر استیبلکوینها سود خواهد برد.
این فساد ممکن است منزجرکننده باشد، اما تهدیدکننده سیستم نیست. مشکل تهدیدکننده سیستم در مورد استیبلکوینها این است که صادرکنندگان میخواهند جریان ورودی سپردههای خود را به شدت افزایش دهند، بدون تضمین کافی برای توانایی بازپرداخت آن سپردهها در یک بحران.
با بزرگتر شدن بازار ارزهای دیجیتال، شوکها بدتر میشوند. در ۱۰ اکتبر ۲۰۲۵، این صنعت بزرگترین کاهش ارزش یک روزه در تاریخ خود را متحمل شد. این شوک توسط آخرین تهدیدات تعرفهای رئیسجمهور ترامپ علیه چین ایجاد شد. دو حساب ناشناس مقادیر عظیمی از ارزهای دیجیتال را دقایقی قبل از اعلام عمومی این تهدیدات تخلیه کردند، که منجر به حدس و گمان در مورد معاملات داخلی شد و برخی صرافیهای ارز دیجیتال را مجبور به تعلیق سپردهها کرد. صنعت ارزهای دیجیتال هنوز به اندازه کافی از بقیه سیستم مالی جدا مانده است که این سقوط آسیب کمی به اقتصاد گستردهتر وارد کرد. به نظر میرسد این جدایی خوشایند به زودی به پایان برسد.
تاریخ نشان میدهد که دولت ایالات متحده قادر نخواهد بود یک نکول بزرگ استیبلکوین را نادیده بگیرد، اما قانون GENIUS ابزارهای لازم برای جلوگیری از آن را از دولت ایالات متحده سلب میکند.
با توجه به اینکه قانون GENIUS تا سال ۲۰۲۷ اجرایی نمیشود، زمان برای مهار خسارت وجود دارد. این به معنای رفتار با صادرکنندگان استیبلکوین به عنوان مؤسسات سپردهپذیر است، و الزام همه صادرکنندگان استیبلکوین دلاری که در ایالات متحده تجارت میکنند به پرداخت بیمه برای سپردههایشان. صادرکنندگان استیبلکوین همچنین باید افشاهای ماهانه خود را با افشاهای رویدادمحور مشابه بانکها تکمیل کنند. صادرکنندگان استیبلکوین که مایل به تجارت در ایالات متحده هستند باید در اینجا اقامت داشته باشند و مالیات بپردازند، همانطور که بانکها مجبورند، نه در السالوادور یا جزایر کایمن.
قانونگذاران همچنین باید به شیوههای نظارتی و ضد رقابتی که انتقال پول بینالمللی را بسیار گران میکند، رسیدگی کنند. تا زمانی که وسترن یونیون ۱۹.۹۰ دلار برای ارسال ۲۰۰ دلار به مکزیک دریافت میکند، این استدلال که ارز دیجیتال راه بهتری برای جابجایی پول است، طنینانداز میشود، اگرچه حقیقت ندارد. بهبود انتقال پول غیررمزنگاریشده، صنعت ارزهای دیجیتال را که به هر حال مضر و بیفایده است، از یکی از معدود توجیهات نادرست برای وجودش محروم خواهد کرد.
پس از فاجعه وامهای مسکن پرخطر در سال ۲۰۰۸، شخصی از جرمی گرانتام، سرمایهگذار، پرسید: از این بحران چه آموختهایم؟ گرانتام پاسخ داد: «در کوتاهمدت زیاد، در میانمدت کمی، در بلندمدت، هیچ چیز.» استیبلکوینها، که با تمام خطرات اوراق بهادار وامهای مسکن پرخطر همراه هستند، به ما یادآوری میکنند که چقدر از آخرین بحران گذشته است. ما فراموش کردهایم که یک ریسک غیرمنطقی چگونه به نظر میرسد.
در یک کشور آزاد، دولت بیش از حد در راه سفتهبازی قرار نمیگیرد. میخواهید با پول خود روی قراردادهای آتی لاله شرطبندی کنید؟ هیچ کس نباید شما را متوقف کند. خطر تنها زمانی شعلهور میشود که سفتهبازان با پول دیگران سفتهبازی میکنند. این کاری است که صادرکنندگان استیبلکوین به دنبال انجام آن هستند—و کاری که قانون GENIUS آن را تشویق میکند. دولت ترامپ و کنگرهای منعطف، فیوز فاجعه مالی بعدی آمریکا را روشن کردهاند. مگر اینکه آن فیوز قطع شود، انفجار فقط مسئله زمان خواهد بود.