تصویرسازی از اورورا کولون؛ عکس منبع از گتی
تصویرسازی از اورورا کولون؛ عکس منبع از گتی

تاریک‌ترین نخ در ایمیل‌های اپستین

دونالد ترامپ نوعی فضای منفی را در پرونده‌های موجود اشغال کرده است، پرونده‌هایی که طیفی از پوچ تا منحرف‌کننده را شامل می‌شوند.

روز یکشنبه، سازمان مبارزه با قاچاق انسان «جهان بدون استثمار»، یک پیام بازرگانی عمومی (P.S.A.) منتشر کرد که یازده نفر از قربانیان جفری اپستین را به تصویر می‌کشید. هر یک از زنان عکسی از خود را در سنی که برای اولین بار با این مجرم جنسی منفور مواجه شدند، در دست دارند. («من چهارده ساله بودم» . . . «من شانزده ساله بودم» . . . «من شانزده بودم» . . . «هفده» . . . «چهارده ساله بودم.») این پیام با هدایت بینندگان به تماس با نمایندگان کنگره خود برای درخواست انتشار بقیه پرونده‌های اپستین به پایان می‌رسد: «وقت آن است که رازها را از سایه‌ها بیرون بکشیم.»

این درخواست ممکن است با مقداری شتاب همراه باشد. هفته گذشته، کمیته نظارت مجلس نمایندگان بیش از بیست هزار صفحه از اسناد احضار شده از اموال اپستین را منتشر کرد و انتظار می‌رود در روزهای آینده، مجلس نمایندگان درباره لایحه‌ای برای افشای گنجینه‌ای از پرونده‌های وزارت دادگستری مرتبط با اپستین رأی‌گیری کند. اما، حتی اگر این لایحه در مجلس نمایندگان تصویب شود، ممکن است در سنا یا با وتوی رئیس‌جمهور دونالد ترامپ، یا به دست پام باندی، دادستان کل ایالات متحده، از بین برود.

ترامپ، پس از ماه‌ها سنگ‌اندازی در مورد انتشار بقیه اوراق اپستین، به نظر می‌رسید که در آخر هفته نظر خود را تغییر داده است و در پلتفرم تروث سوشال نوشت: «جمهوری‌خواهان مجلس باید به انتشار پرونده‌های اپستین رأی دهند، زیرا ما چیزی برای پنهان کردن نداریم و وقت آن است که از این فریب دموکرات‌ها که توسط افراطیون چپ‌گرا برای انحراف اذهان از موفقیت بزرگ حزب جمهوری‌خواه به راه افتاده است، عبور کنیم.» او اضافه کرد: «اهمیتی نمی‌دهم!» اما ما می‌دانیم که ترامپ به شدت به هر چیزی که نامش را یدک می‌کشد اهمیت می‌دهد، و نام او در سراسر اسناد هفته گذشته به چشم می‌خورد. دموکرات‌های مجلس نمایندگان یک ایمیل از سال ۲۰۱۱ را برجسته کردند که در آن اپستین ترامپ را «سگی که پارس نکرده است» نامید و پیام دیگری از سال ۲۰۱۹ که در آن اپستین به باشگاه خصوصی ترامپ، مارالاگو، اشاره کرد و گفت که «البته او از دختران خبر داشت» – احتمالاً اشاره به دخترانی مانند ویرجینیا جوفری، مهمترین شاکی اپستین، که در سن نوجوانی یک متصدی رختکن در مارالاگو بود زمانی که برای اولین بار توسط شریک اصلی اپستین، غیلین ماکسول، شناسایی شد. اما جوفری، که در آوریل درگذشت، همیشه تأکید داشت که هرگز رفتار نامناسبی از ترامپ ندیده است.

و اگر جوفری چنین اتهاماتی را مطرح می‌کرد، مشخص نیست که طرفداران رئیس‌جمهور چقدر اهمیت می‌دادند. مگین کلی، مجری برنامه گفتگوی محافظه‌کار و از حامیان سرسخت ماگا، اخیراً گفت که او «کسی بسیار نزدیک به این پرونده» را می‌شناسد که احساس می‌کرد اپستین «یک کودک‌آزار نبوده است.» کلی ادامه داد: «بلکه، او به نوعی از دختران تقریباً قانونی علاقه داشت، یعنی دختران پانزده ساله را دوست داشت. و من می‌دانم که این نفرت‌انگیز است... من فقط حقایق را به شما می‌گویم.» یک دختر پانزده ساله، اگر لازم به ذکر باشد، «تقریباً قانونی» نیست؛ هیچ ایالتی در ایالات متحده وجود ندارد که سن رضایت در آن کمتر از شانزده سال باشد. به هر حال، کلی ادامه داد، «تفاوتی بین یک پانزده ساله و یک پنج ساله وجود دارد.» تأکید بر این تفاوت ممکن است بسته به آنچه در پرونده‌های وزارت دادگستری وجود دارد و اینکه آیا آنها علنی می‌شوند، فوری‌تر شود.

سیل ایمیل‌ها، پیام‌های متنی و اسناد دادگاهی در پرونده‌های مجلس نمایندگان هفته گذشته، افشاگری‌های مختلفی را ارائه می‌دهد، اما گاهی اوقات می‌تواند نوعی مه ذهنی عجیب – ترکیبی زمستانی از فراموشی و déjà vu – را نیز القا کند. تشخیص اینکه چه چیزی را می‌دانستید و چه زمانی می‌دانستید، در میان این همه اطلاعات، دشوار است. بسیاری از دوستان و همکاران اپستین ممکن است این احساس را تجربه کنند.

برای مثال، من به یاد نمی‌آوردم که تیم حقوقی اپستین استدلال می‌کرد که او نمی‌تواند به اجبار یا اغوای قربانیان متعددش متهم شود، زیرا حملات جنسی که در خانه‌اش در وست پالم بیچ رخ داده بود، «خودبه‌خودی» بود. همچنین به یاد نمی‌آوردم که تیم او مدعی شد که چون دو قربانی زیر سن قانونی ممکن است در مورد سن خود در زمان ملاقات با اپستین دروغ گفته باشند، «شهادت آنها در واقع بی‌گناهی او را تأیید می‌کند.» به نظر می‌رسد فراموش کردن چنین چیزهایی دشوار است، اما شاید از ابتدا باور کردن آنها خیلی سخت بود.

همچنین به یاد نمی‌آورم که در سال ۲۰۰۴، ترامپ در رقابتی با اپستین برای خرید یک عمارت در پالم بیچ پیروز شد، حادثه‌ای که ممکن است باعث اختلاف بین این دوستان قدیمی شده باشد؛ به یاد نمی‌آورم که پلیس محلی کمی پس از فروش، تحقیقات در مورد جرایم جنسی اپستین را آغاز کرد، یا اینکه تنها چهار سال بعد، ترامپ ملک را با بیش از دو برابر قیمتی که پرداخت کرده بود، به الیگارشی روسی دیمیتری ریبولوفلیف فروخت. این همان چیزی است که به اعتقاد من، هنر معامله نامیده می‌شود.

رئیس‌جمهور نوعی فضای منفی را در پرونده‌های (موجود) اپستین اشغال می‌کند؛ حجم توهین‌های بی‌اثر به سمت او، که اغلب از موقعیت‌های قدرت واقعی شلیک می‌شود، می‌تواند به طرز منحرفانه‌ای برای او خوشایند باشد. در یک ایمیل در سال ۲۰۱۸ به مایکل ولف، روزنامه‌نگار، اپستین اشاره می‌کند که او سه ساعت را «با اس‌بی» سپری کرده است، ظاهراً منظور اپراتور سیاسی راست‌گرا استیو بنن است، «که معتقد است دی‌جی‌تی تا انتخابات میان‌دوره‌ای دوام نخواهد آورد.» هنگامی که کاترین روملر – مشاور حقوقی سابق کاخ سفید در دوران رئیس‌جمهور باراک اوباما که اکنون مشاور عمومی در گلدمن ساکس است – در پیامی در سال ۲۰۱۷ به اپستین شکایت کرد که «ترامپ خیلی زننده است»، اپستین پاسخ داد که رئیس‌جمهور تازه بر سر کار آمده «در زندگی واقعی و از نزدیک بدتر است.» (همین قدر می‌توانید بگویید؟) در طول کارزار انتخاباتی سال ۲۰۱۶، اپستین یادداشتی با حروف کوچک که مشخصه او بود، به پیتر تیل فرستاد که تماماً چنین نوشته شده بود: «نماینده ترامپ؟ باحال.» اواخر همان سال، لارنس سامرز، مقام سابق کابینه و رئیس هاروارد، از اپستین پرسید: «چقدر این ایده که ترامپ مصرف‌کننده واقعی کوکائین است، محتمل است؟» فقط تصور کنید: به نوعی خود را در تبادل ایمیلی با فردی می‌یابید که به طور معتبر به آزار جنسی ده‌ها خردسال متهم شده است، و سوال شما این است که آیا دونالد ترامپ هرگز کمی مواد مصرف می‌کند. سامرز، که هنوز استاد هاروارد است، همچنین از اپستین مشاوره دوستیابی خواست، و اپستین در یک ایمیل در سال ۲۰۱۸ خود را «بالا‌پرواز» سامرز نامید.

مانند مورد کتاب تولد اپستین، این اسناد طیفی از پوچ تا منحرف‌کننده را شامل می‌شوند که خستگی‌آور است. هیچ‌یک از این افراد نمی‌توانند طنز شیطانی بگویند؛ باورنکردنی است که بخش زیادی از زندگی آنها حول شبکه‌سازی و معاشرت می‌چرخد. جالب‌ترین جنبه این مکاتبات، با توجه به شخصیت محوری آن، رگه‌ای از خودسانسوری است، مثلاً وقتی پگی سیگل، متخصص روابط عمومی، از یک سوسیالیست در حلقه آنها به عنوان «یک زن چاق الکلی بی‌ پول با یک ازدواج بد» بدگویی کرد.

در همین حال، تاریک‌ترین نخ، احترام چاپلوسانه به اپستین است. در تبادل ایمیلی در سال ۲۰۱۵، لاندون توماس جونیور، که در آن زمان خبرنگار مالی تایمز بود، اپستین را تشویق کرد که «به دنیا نشان دهید که دیگر آن آدم سابق نیستید. تغییر کرده‌اید – و اینها گذشته است.» دو سال بعد، توماس، که همیشه یک دوست حمایت‌گر بود، به اپستین ایمیل زد تا هشدار دهد که جان کانلی، روزنامه‌نگار تحقیقی و همکار نویسنده کتاب افشاگرانه اپستین با عنوان «ثروتمند کثیف»، «دوباره در حال کنجکاوی است.» نوام چامسکی، زبان‌شناس نوام چامسکی، در یک نامه توصیه، ادعا کرد که «جفری دائماً سوالات عمیق مطرح می‌کند و ایده‌های تحریک‌آمیز ارائه می‌دهد که بارها مرا به بازنگری مسائل حیاتی واداشته است.» چنین ادعاهایی در کنار یادداشت‌های شخصی اپستین (مانند «ریش و موهای بلند، برای گرفتن و نگه داشتن بوها هستند.؟» و «آیا چشم اطلاعات را منتقل می‌کند.») یا لیست‌های نام‌های پیچیده املایی او که مانند تلاشی از سر مستی برای به‌روزرسانی «ما آتش را آغاز نکردیم» برای کارائوکه در سنت جیمز کوچک به نظر می‌رسد، به طرز ناخوشایندی قرار می‌گیرد: «بیل کلینتون. حمد بن جاسم. دونالد ترامپ. گاورنر مپ. گاورنر یانگ. گاورنر کینگ. . وودی آلن. مورگان فیرچایلد.»

در اوایل سال ۲۰۱۹، اپستین یک سری پیام با زیرمتن‌های سنگین را با یک دوست ناشناس که دانشجوی پزشکی بود، مبادله کرد. وزارت دادگستری اخیراً اعلام کرده بود که در حال بررسی توافقنامه تخفیف‌دار و حیرت‌انگیز مجازاتی است که تیم حقوقی اپستین در سال ۲۰۰۷ به دست آورد و به تحقیقات فدرال جرایم جنسی علیه او پایان داد. (اپستین بعداً به اتهامات قاچاق جنسی دستگیر شد و همان ماه اوت، تحت شرایط مرموزی، در سلول زندان منهتن درگذشت.) دوستش دو بار پرسید که آیا اپستین می‌خواهد برای شام بیاید، که به نظر می‌رسد کد برای چیز دیگری باشد؛ آنها در مورد تولد آینده دوستشان بحث کردند، که آن نیز ممکن است هدف مرموزی داشته باشد. اپستین نوشت: «یک ایده جدید برای هدیه تولدت دارم،» و افزود: «۳۰ هزار دلار کارت هدیه امریکن اکسپرس دریافت می‌کنی. یا فکر می‌کنم خیلی بهتر است که کارت اعتباری خودت را داشته باشی و شروع به ایجاد سابقه اعتباری خوب کنی.» در فاصله بحث در مورد این مسائل لجستیکی مرموز، به نظر می‌رسید که این مکاتبه‌کننده از مطبوعات بدی که اپستین دریافت می‌کرد، آگاه بود و دقیقاً می‌دانست که چه بگوید تا او احساس بهتری داشته باشد. دوستش گفت: «مردم کاری بهتر از ساختن داستان‌های وحشیانه ندارند.» «به خصوص با توجه به اینکه چه کسی در حال حاضر رهبری این کشور را بر عهده دارد.»؟