در شانگهای، متخصصان جوان بیکار روزانه ۵ دلار میپردازند تا در شرکت «وانمود کن که کار میکنی» (Pretend to Work Co.)، یکی از دفاتر دروغین متعدد در سطح شهر که وایفای، قهوه و توهم اشتغال را ارائه میدهد، زیر نور فلورسنت بنشینند. به احتمال زیاد تنها چند خیابان آنطرفتر، کارگران مهاجر روستایی در یک اتاق مشترک به نوبت میخوابند و یک شغل را به اشتراک میگذارند.
هر دو گروه تحت تأثیر یک سری موانع قرار گرفتهاند. کند شدن اقتصاد چین و تغییرات ساختاری – از جمله سقوط بازار املاک و سرکوب بخش فناوری – فرصتهای شغلی کمتری را باقی گذاشته است. و یک نیروی بالقوه مخربتر برای جویندگان کار در راه است: هوش مصنوعی فراگیر.
به نظر میرسد حزب کمونیست چین (حکچ) قصد دارد گسترش هوش مصنوعی را در سراسر اقتصاد تسریع کند. طرح «هوش مصنوعی+» این حزب که در ماه اوت منتشر شد، اهداف بلندپروازانهای را تعیین کرده است: انتظار میرود دستگاهها، عاملها و برنامههای کاربردی هوش مصنوعی تا سال ۲۰۲۷ به نرخ نفوذ بالای ۷۰ درصد و تا سال ۲۰۳۰ به ۹۰ درصد در سراسر جامعه برسند. برای ناظران در واشنگتن، طرح هوش مصنوعی+ شواهدی است که نشان میدهد پکن مصمم است با هر هزینهای بر توسعه و استقرار هوش مصنوعی مسلط شود.
واقعیت پیچیدهتر است. پکن فشار و تلاطمی را که هوش مصنوعی میتواند بر بازار کار آسیبپذیر چین وارد کند، درک میکند و آماده است تا عرضه هوش مصنوعی را به گونهای مدیریت کند که از کاهش مشاغل جلوگیری کرده و هرگونه ناآرامی را مهار کند. اساساً، حکچ بین دستیابی به پیروزی در رقابت هوش مصنوعی و حفاظت از ثبات داخلی، تضاد صفر-مجموع (zero-sum trade-off) نمیبیند. از نظر پکن، این دو روی یک سکه هستند.
قدرت اقتصاد چین همواره موضوع بحث بوده است، که ناشی از دادههای ناموثق و عدم شفافیت سیاسی است. با این حال، در اکثر شاخصها، دو روند واضح است. یکی نرخ بالای بیکاری جوانان است. ارقام رسمی نشان میدهد که بیکاری در میان ۱۶ تا ۲۴ سالهها که در حال تحصیل نیستند، در ماه اوت به ۱۸.۹ درصد رسید.
پشت این عدد یک عدم تطابق ساختاری نهفته است: موجهای بیسابقهای از فارغالتحصیلان دانشگاهی وارد بازار کار میشوند، اما بخشهایی که زمانی بسیاری از آنها را جذب میکردند، از جمله املاک، مالی و فناوری، اکنون در حال عقبنشینی هستند و بیشترین ضربه را از تغییرات اقتصادی و سیاستی اخیر چین خوردهاند.
روند اقتصادی دوم، موقعیت هر چه متزلزلتر نیروی کار عظیم کممهارت چین است – صدها میلیون کارگر روستایی که اغلب برای کار در شهرها زندگی میکنند. بسیاری از آنها به دلیل سقوط بازار مسکن و مهاجرت صنایع تولیدی کممهارت به خارج از کشور، از کار اخراج شدهاند. تعداد فزایندهای از آنها اکنون به اقتصاد گیگ پرجمعیت چین متکی هستند و برای پلتفرمهای تاکسی آنلاین یا تحویل کالا کار میکنند که حمایت اجتماعی ناچیزی ارائه میدهند. برخی حتی برای کشاورزی به مناطق روستایی بازگشتهاند.
فارغالتحصیلان جدید و کارگران کممهارت که پیش از این نیز در وضعیت نامطلوبی قرار داشتند، در برابر هوش مصنوعی نیز آسیبپذیرترین گروه هستند؛ اختلالات اولیه هوش مصنوعی احتمالاً مشاغل اداری سطح پایه و کارهای دستی روتین را هدف قرار خواهد داد. در ایالات متحده، اقتصاددانان اخیراً دریافتند که کارگران جوان در مشاغلی که به شدت در معرض هوش مصنوعی هستند، از زمان راهاندازی ChatGPT در نوامبر ۲۰۲۲، ۱۳ درصد کاهش نسبی در اشتغال داشتهاند. دادههای مشابه در چین موجود نیست، اما یک وبسایت بزرگ کاریابی نشان داد که آگهیهای شغلی برای فارغالتحصیلان دانشگاهی در نیمه اول سال ۲۰۲۵ نسبت به سال قبل ۲۲ درصد کاهش یافته است.
چشمانداز برای نیروی کار کممهارت چین نیز به همین میزان تاریک است. تحقیقات نشان میدهد که هوش مصنوعی تجسمیافته (embodied AI)، از رباتیک گرفته تا وسایل نقلیه خودران، به احتمال زیاد جایگزین کارهای دستی روتین میشود و به شدت به کارگران طبقه پایین و متوسط آسیب میزند. این پویایی در حال حاضر در چین در حال وقوع است، جایی که پهپادهای تحویلدهنده و تاکسیهای بدون راننده در خیابانها (و آسمان) شهرهای بزرگ ظاهر میشوند. اگرچه پیامدهای اقتصادی برای کارگران گیگ هنوز کمیسازی نشده است، اما نگرانی عمومی در مورد از دست دادن مشاغل در حال افزایش است. سال گذشته در ووهان، اعتراضات رانندگان علیه روبوتاکسیهای بایدو توجه ملی را به خود جلب کرد.
حزب کمونیست چین (حکچ) چگونه به تهدید جابجایی مشاغل ناشی از هوش مصنوعی پاسخ خواهد داد؟ از یک سو، ممکن است مایل باشد کاهش مشاغل را در کوتاهمدت به عنوان بهای پیشرفت بپذیرد. پکن هوش مصنوعی را یک فناوری حیاتی استراتژیک میداند – اعتقادی که در طرح «هوش مصنوعی+» منعکس شده است اما قدمت آن به برنامه توسعه هوش مصنوعی در سال ۲۰۱۷ باز میگردد.
حکچ معتقد است که هوش مصنوعی میتواند طیف وسیعی از چالشهای داخلی را برطرف کند، از بار مراقبت از سالمندان ناشی از کاهش جمعیت تا تفاوتهای آموزشی بین مناطق شهری و روستایی، و در نهایت اشکال جدیدی از کار را ایجاد کند. (وزارت منابع انسانی و تأمین اجتماعی پیش از این چندین حرفه جدید را که از توسعه هوش مصنوعی برآمدهاند، به رسمیت شناخته است.) علاوه بر این، حزب قبلاً برای بازسازی اقتصادی، اشتغال را فدا کرده است. در اواخر دهه ۱۹۹۰، سیستم «کاسه برنج آهنین» چین که اشتغال مادامالعمر تضمینشده برای کارگران بخش دولتی شهری را فراهم میکرد، شکست و میلیونها نفر را در تلاشی برای بهینهسازی و مدرنسازی یک اقتصاد دولتی ناکارآمد، اخراج کرد.
با این حال، نشانههایی وجود دارد که پکن اقداماتی را برای کاهش بیکاری ناشی از هوش مصنوعی انجام خواهد داد، حتی اگر به معنای مدیریت پذیرش هوش مصنوعی باشد.
یکی از دلایل این است که چینِ سال ۲۰۲۵، چینِ دهه ۱۹۹۰ نیست. در آن زمان، اقتصاد کشور با نرخهای دو رقمی در حال گسترش بود و بیکاری گسترده به سرعت جای خود را به کمبود نیروی کار داد، زیرا میلیونها نفر از استانهای داخلی به مراکز ساحلی مهاجرت کردند. امروزه، با کند شدن رشد کلی و افزایش تدریجی ایجاد شغل ناشی از هوش مصنوعی، جبران کاهش مشاغل دشوارتر خواهد بود.
این بدان معنا نیست که اخراجهای گسترده مرتبط با هوش مصنوعی مردم را به خیابانها برای اعتراض میکشاند. (برخی معتقدند که زندگی دیجیتال، از جمله خود هوش مصنوعی، سرخوردگی کارگران جوان را بیحس خواهد کرد.) اما چشمانداز هرگونه ناآرامی اجتماعی برای حکچ و رئیسجمهور شی جین پینگ، که شخصاً ثبات را بر هر چیز دیگری ارج مینهد، عمیقاً نگرانکننده است. به عنوان مثال، پس از یک سری حملات خشونتآمیز در سال گذشته، پکن نظارت را تشدید کرد، اقدامات امنیتی را گسترش داد و بحثهای انتقادی درباره سلامت اقتصادی چین را سرکوب کرد. علاوه بر این، پیامدهای ناشی از از دست دادن مشاغل به دلیل هوش مصنوعی میتواند اشکال ظریفتر اما به همان اندازه نگرانکنندهای داشته باشد: کاهش مصرف، افزایش بارهای رفاهی، و چشمانداز مهاجرت بیشتر.
شی از نوع دیگری از رهبران حکچ است. در حالی که پیشینیان او امنیت شغلی، مزایا و حمایتهای وسیعتر از کارگران را برای رشد سریع مبادله میکردند، شی در جهت مخالف حرکت کرده است. تحت لوای «رونق مشترک»، او تمایل خود را برای مهار حتی برخی از سودآورترین بخشهای چین، از فناوری و آموزش تا مالی، به نام کاهش نابرابری اجتماعی و مبارزه با آسیبهای اجتماعی نشان داده است. به عنوان مثال، قانونگذاری الگوریتمهای توصیهگر در سال ۲۰۲۱ تا حدی در واکنش به خشم عمومی نسبت به شرایط کاری سخت رانندگان تحویل کالا، که برنامهها و درآمدهایشان توسط الگوریتمهای سختگیرانهای که واقعیتهای حرکت در شهرهای چین را نادیده میگرفتند، شکل گرفت. این قانون به پلتفرمها دستور داد که برای تخصیص و ارزیابی سفارشات از «سختترین الگوریتم» استفاده نکنند، بلکه «الگوریتم متعادل» را اتخاذ کنند که فشارهای زمانی را کاهش میدهد.
یک غریزه مشابه ممکن است امروز پاسخ پکن به اختلال شغلی ناشی از هوش مصنوعی را شکل دهد. نشانههای اولیه نگرانی رسمی در این زمینه قبلاً پدیدار شده است. اگرچه طرح «هوش مصنوعی+» عمدتاً با هدف گسترش هوش مصنوعی بود، اما خطی را نیز شامل میشد که خواستار اقداماتی برای «کاهش تأثیرات بر اشتغال» بود. و در جلسات دو مجلس امسال، یک مقام مسئول چارچوب «هوش مصنوعی + اشتغال» را پیشنهاد کرد که شامل مشوقهای مالیاتی، یارانههای دستمزد، برنامههای بازآموزی و حتی محدودیتهایی برای توانایی این فناوری در جابجایی برخی مشاغل است.
بخش خصوصی نیز نگرانیهای مشابهی را ابراز میکند. نماینده DeepSeek در این ماه در یک نشست صنعتی حضور عمومی نادری داشت و در آنجا هشدار داد که اختلال هوش مصنوعی میتواند باعث بحران کارگری شود و در نهایت تمام مشاغل را خودکار کند – فرآیندی که میتواند «جامعه را از اساس متزلزل کند».
اشتباه خواهد بود که فرض کنیم شی بین فشار برای گسترش هوش مصنوعی و مدیریت بیکاری، تنش میبیند. در ایالات متحده، جایی که سیاستهای هوش مصنوعی حول محور «برنده شدن در رقابت هوش مصنوعی» در برابر چین تدوین میشود، تلاشهای داخلی برای مهار جنبههای منفی هوش مصنوعی یا تنظیم گسترش آن به عنوان موانعی در برابر یک رقابت ژئوپلیتیکی بزرگتر تلقی میشوند. در مقابل، اسناد سیاستی چین هیچ اشارهای به «رقابت جهانی هوش مصنوعی» ندارند.
این عدم اشاره به معنای بیتفاوتی نسبت به رقابت ژئوپلیتیکی نیست؛ بلکه نشاندهنده اعتقاد پکن است که ارزش اصلی هوش مصنوعی در تقویت اقتصاد داخلی و حل مشکلات داخلی نهفته است. از دیدگاه پکن، پیروزی واقعی به هدایت گسترش هوش مصنوعی بستگی دارد تا اقتصاد چین را بدون برهم زدن بنیانهای اجتماعی آن تقویت کند.