عکس رابرت اف. کندی جونیور با کت و شلوار خاکستری روشن و دست‌هایی که چانه‌اش را گرفته‌اند، همراه با تسبیح قهوه‌ای تیره. این حالتی است که او به عکاس پیشنهاد کرده بود.
عکس رابرت اف. کندی جونیور با کت و شلوار خاکستری روشن و دست‌هایی که چانه‌اش را گرفته‌اند، همراه با تسبیح قهوه‌ای تیره. این حالتی است که او به عکاس پیشنهاد کرده بود.

چرا رابرت اف. کندی جونیور اینقدر مطمئن است که حق با اوست؟

چگونه یک فرد خودی، که زمانی توسط نهادهای بهداشت عمومی نادیده گرفته می‌شد، به قدرتمندترین مرد در علم تبدیل شد

رابرت اف. کندی جونیور، حتی در کودکی نیز می‌دانست که سرنوشت می‌تواند انسان را به مکان‌های وحشتناکی بکشاند. کندی یک بار نوشت: «من همیشه این حس را داشتم که همه ما درگیر یک جنگ صلیبی بزرگ هستیم، که جهان میدان نبرد خیر و شر است و زندگی ما در این درگیری صرف خواهد شد.» او ۹ ساله بود که عمویش ترور شد و ۱۴ ساله بود که پدرش به همین سرنوشت دچار شد. من پاییز امسال کنار او نشسته بودم که خبر تیراندازی به دوستش، چارلی کرک، را شنید. ما در یک هواپیمای سی-۴۰سی کلیپر گارد ملی هوایی در مسیر شیکاگو به واشنگتن دی.سی. بودیم و یکی از مشاوران کندی، در حالی که چشمانش پر از اشک بود، خبر را در گوش او زمزمه کرد. کندی گفت: «خدای من.»

مهمانداران گارد ملی کِزادیلاهای مرغ گرم‌شده را سرو کردند، اما کندی آن‌ها را نپذیرفت و به جای آن یک کوارت ماست ارگانیک و طبیعی تهیه شده از شیر گاوهای علف‌خوار را که محافظ شخصی‌اش برای او فراهم کرده بود، ترجیح داد. چند هفته قبل، مردی که معتقد بود توسط واکسن کووید مسموم شده، تقریباً ۲۰۰ گلوله به محوطه مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری‌ها (CDC) در آتلانتا شلیک کرده بود که به شش ساختمان اصابت کرده و یک افسر پلیس را کشته بود. کندی، که به عنوان وزیر بهداشت و خدمات انسانی (HHS) ناظر بر CDC است، به تازگی به من گفته بود که تیم امنیتی‌اش اخیراً یادداشتی را منتشر کرده و درباره تهدیدات جانی علیه او هشدار داده است. او گفت: «در آن یادداشت آمده بود که کینه‌ها علیه من از «آستانه کشندگی» فراتر رفته است.» کندی با آرامش قابل توجهی به این ارزیابی تهدید واکنش نشان داد. قاشق خود را کنار گذاشت تا ماستش را مستقیماً از ظرف با عجله بخورد.

در فضایی از افزایش بی‌اعتمادی به نهادهای آمریکایی، که حتی سنگرهای یک زمانی دست‌نیافتنی از تخصص مانند نهادهای علمی نیز به شدت تحت تأثیر همه‌گیری ویروس کرونا تضعیف شده بودند، کندی به عنوان یک آزمون رورشاخ — جنگجوی حقیقت‌گو، یا دیوانه‌ای با کرم مغزی؟ — برای چگونگی درک آمریکایی‌ها از خشم‌های پوپولیستی که کشور را آشفته کرده بود، ظاهر شد. من به او گفته بودم که می‌خواهم سفر او را از یک دموکرات لیبرال و فعال محیط‌زیست به یک چهره نزدیک به MAGA و بدعت‌گذار در خانواده کندی درک کنم، با این نظریه که با بررسی این اودیسه، ممکن است بتوانم بهتر بفهمم چه چیزی ما را از هم جدا می‌کند و به کاهش شکاف سیاسی کمک کنم. او همدرد اما بدبین بود. او با خنده گفت: «بله، اگر موفق به انجامش شوی...» و سخنش را ناتمام گذاشت.

خود کندی برای افزایش این بی‌اعتمادی تلاش زیادی کرده است. او برخی از برجسته‌ترین رهبران علمی و سیاسی جهان را شیاد می‌داند. او برخی از کارشناسانی را که تحت نظر او در HHS کار می‌کنند، "زیست‌فروش" می‌نامد، زیرا معتقد است که صداقت آن‌ها به صنایع تحت نظارتشان فروخته شده است. او بیشتر اجماع علمی در مورد واکسن‌ها را رد می‌کند و استدلال می‌کند که آن‌ها احتمالاً عامل اپیدمی رو به رشد بیماری‌های مزمن هستند. در یک جلسه کمیته مالی سنا، درست چند روز قبل از پرواز ما از شیکاگو، کندی یک سناتور آمریکایی را دروغگو و دیگری را مضحک خوانده بود. اکثریت دو حزبی این هیئت، از جمله دو پزشک جمهوری‌خواه، نگرانی‌هایی را ابراز کردند که سیاست‌های واکسنی که او حمایت می‌کرد، جان کودکان آمریکایی را تهدید می‌کند. کندی استدلال می‌کند که روزنامه‌نگارانی مانند من، همراه با نهادهای بهداشت عمومی، در پنهان کردن حقیقت از مردم آمریکا همدست هستند. کشور در حال از هم پاشیدن بود و کندی خود را در این گسست جای داده بود.

او به من گفت: «کل نهاد پزشکی منافع و سهام عظیمی دارد که من اکنون آن‌ها را تهدید می‌کنم. و من شوکه هستم که رئیس‌جمهور ترامپ به من اجازه این کار را می‌دهد.»

یک سال قبل، کرک، بنیانگذار گروه محافظه‌کار جوانان «ترنینگ پوینت آمریکا»، همان روزی که کندی کمپین ریاست‌جمهوری جاه‌طلبانه خود را پایان داد و از دونالد ترامپ حمایت کرد، رویدادی را با کندی برگزار کرده بود. ترامپ در آن مناسبت گفته بود: «جی.اف.کی و آر.اف.کی پدر همین حالا به ما نگاه می‌کنند و بسیار، بسیار افتخار می‌کنند.» اکنون، در حالی که ما بر فراز اوهایو پرواز می‌کردیم، هیچ کس نمی‌دانست که کرک زنده خواهد ماند یا خیر. در جلوی هواپیما، دستیاران دادستان کل پم باندی، که او نیز در هواپیما بود، از وای‌فای داخل پرواز برای پخش ویدئوهای دلخراش تیراندازی در شبکه‌های اجتماعی استفاده می‌کردند. مشاور کندی با پیش‌نویس پستی برای حساب X وزیر برگشت: «برای تو دعا می‌کنیم، چارلی.»

کندی دستور داد: «بگو «ما تو را دوست داریم، چارلی.»»

عکس پرتره سر و سینه رابرت اف. کندی جونیور در نمای سه‌رخ با کت و کراوات
الینور کاروچی برای <cite>آتلانتیک</cite>
الینور کاروچی برای <cite>آتلانتیک</cite>

سه روز بعد، کندی تازه از جلسه صبح شنبه ۱۲ قدم برای ترک اعتیاد در نزدیکی خانه‌اش در جورج‌تاون — محله‌ای که خاندان گسترده کندی سال‌ها آن را خانه خود می‌نامیدند اما او اکنون آن را «منطقه‌ای لیبرال» توصیف می‌کرد — بازگشته بود که به من پیام داد و گفت می‌خواهد گفت‌وگوی ما را در مورد فروپاشی اجتماعی کشور ادامه دهد.

او گفت که بیشتر افراد حاضر در جلسه ریکاوری‌اش «احتمالاً اولین باری که وارد شدم وحشت‌زده شدند، چون، می‌دانید، آن‌ها روزنامه نیویورک تایمز را می‌خوانند و سی‌ان‌ان را تماشا می‌کنند، و بنابراین من برای آن‌ها چیزی شبیه یک هیولا بودم.» او افزود: «با گذشت زمان، من بسیار مورد استقبال قرار گرفتم.»

این به او امید داد که، خارج از اتاق‌های ریکاوری، ما می‌توانیم اختلافات خود را کاهش دهیم. او گفت که بخش‌هایی از جامعه قرار است مستقل از سیاست عمل کنند. علم یکی از آن‌هاست. او گفت: «هدف اصلی علم، جست‌وجوی حقایق وجودی است. این subjective (ذهنی) نیست. باید objective (عینی) باشد. من معتقدم علم جایی است که اگر بتوانید گفت‌وگو را آغاز کنید، می‌توانید به وحدت برسید.»

مشکل این است که این گفتگو مدت‌هاست که قطع شده بود. در سال ۱۹۰۰، سه علت اصلی مرگ و میر در ایالات متحده ذات‌الریه، سل و بیماری‌های اسهالی بودند که در مجموع سالانه تقریباً ۱ درصد از جمعیت کشور را می‌کشتند. ۳۰ درصد از کل مرگ و میرها در کودکان زیر ۵ سال رخ می‌داد. تا پایان قرن، واکسیناسیون، آنتی‌بیوتیک‌ها، آب آشامیدنی تمیز، بهبود تصفیه فاضلاب و کنترل آفات به طور چشمگیری کشندگی بیماری‌های عفونی را کاهش داده بودند. امروزه، کودکان خردسال کمتر از ۱ درصد از مرگ و میرهای ایالات متحده را تشکیل می‌دهند. امید به زندگی تقریباً ۳۰ سال افزایش یافته است. این یک دستاورد عظیم است که به تلاش‌های دانشمندان و قانون‌گذارانی نسبت داده می‌شود که فرضیه‌ها را آزمایش کردند، اجماع برای تصویب سیاست‌ها را ایجاد کردند و سپس با ظهور شواهد جدید، آن اجماع را اصلاح کردند.

اما از حدود سال ۲۰۱۰، افزایش طولانی و پیوسته امید به زندگی ثابت مانده است. بیماری‌های مزمن مانند بیماری قلبی، سرطان، سکته مغزی و بیماری ریوی اکنون در صدر جدول مرگ‌ومیر ما قرار دارند – که حدود ۱۳۰ میلیون آمریکایی را تحت تأثیر قرار داده و ۹۰ درصد از ۴.۹ تریلیون دلار هزینه سالانه مراقبت‌های بهداشتی ما را تشکیل می‌دهند. ما کم‌سلامت‌ترین کشور با درآمد بالا در جهان هستیم، که با تبلیغات داروهای تجویزی بمباران شده و با صنعت سلامتی متشکل از راه‌حل‌های جایگزین تحت تأثیر قرار گرفته‌ایم. یک نظرسنجی سپتامبر توسط ناوبر (Navigator)، یک شرکت نظرسنجی دموکرات، نشان داد که هفت از هر ۱۰ آمریکایی متقاعد شده‌اند که سیستم بهداشتی «به گونه‌ای طراحی شده است که شرکت‌های داروسازی و بیمه در صورت بیمار شدن آمریکایی‌ها، پول بیشتری به دست آورند.»

کندی قصد دارد تا سرخوردگی‌های این اکثریت را برای بازسازی بهداشت عمومی هدایت کند. او به این هدف از طریق دهه‌ها کار خود به عنوان وکیل دادگستری که بر آلودگی آب کشور توسط شرکت‌های آلاینده متمرکز بود، دست یافت. در بخش پایانی حرفه خود، او آلودگی مشابهی از سلامت آمریکایی‌ها توسط شرکت‌های داروسازی و غذایی را درک کرده است. فرض اصلی رهبری کندی در HHS این است که علم مدرن به تعصب آلوده است که جان انسان‌ها را به خطر می‌اندازد — که آژانس‌های نظارتی توسط صنعت تسخیر شده‌اند، مجلات پزشکی به دلیل نیاز به کسب سود فاسد شده‌اند، و حتی سازمان‌های معتبری مانند آکادمی اطفال آمریکا با یک تفکر گروهی کوته‌بینانه عمل می‌کنند که به کودکان آسیب می‌رساند.

سال‌ها، کندی یک فرد مزاحم خارجی بود. جامعه علمی او را نادیده گرفت. او به من گفت، حتی حالا که او در رأس بوروکراسی بهداشتی آمریکا نشسته است، مقامات بهداشت عمومی — که به گفته او، اعتقاداتشان بیشتر شبیه دین است تا علم — با او همکاری نمی‌کنند. او مخالفانش را به دلیل طفره رفتن از بحث‌هایش درباره واکسن‌ها سرزنش کرد. او به من گفت: «چرا به مدت ۱۵ سال از گفتگو با من خودداری کرده‌اند؟ من ۱۵ سال است که از کسی خواسته‌ام تا بیاید و با من در این مورد بحث کند. واکنش آن‌ها این است که 'او، با او بحث نکنید. او خیلی دیوانه است. نمی‌خواهید به او یک پلتفرم بدهید.'»

در سال ۲۰۱۷، کندی فکر می‌کرد بالاخره مخاطبانی را پیدا کرده است که به او اجازه می‌دهند پرونده خود را درباره واکسن‌ها مطرح کند. به اصرار ترامپ، کندی و برخی از متحدانش، از جمله آرون سیری، وکیل دعاوی ایمنی واکسن، با انبوهی از ۸۴ مطالعه که به گفته آنها از ادعاهایشان درباره خطرات ناشناخته واکسن‌ها حمایت می‌کرد، به موسسات ملی بهداشت آمدند.

جاشوا گوردون، مدیر سابق موسسه ملی بهداشت روان، به من گفت: «ما سعی کردیم او را درگیر کنیم. سعی داشتیم با او بحث کنیم.» او و همکارانش در جلسه حاضر شدند تا استدلال کنند که مطالعات موجود هیچ ارتباطی بین واکسن‌ها و بیماری‌هایی مانند اوتیسم نشان نمی‌دهند، و توضیح دهند که چرا مقالات کندی «مشکوک» هستند. اما گوردون گفت: «کندی و سیری از مشارکت خودداری کردند.»

کندی و سیری اصرار دارند که پزشکان و دانشمندان بودند که از مشارکت خودداری کردند، و سیری ایمیل‌هایی را منتشر کرده که نشان می‌دهد گوردون در نهایت با ارجاع آن‌ها به CDC، گفتگو را به پایان رساند. این جلسه اعتقاد کندی را راسخ کرد که او با فرقه‌ای سر و کار دارد که حاضر به بررسی شواهدی که دیدگاه آن‌ها را به چالش می‌کشد، نیست.

امروزه، الگوی مشابهی بین کندی و کارکنان خودش در حال رخ دادن است. اواخر ماه اوت، کندی درخواست کرد که ترامپ مدیر CDC منتخب کندی را اخراج کند، تنها چهار هفته پس از تأیید او توسط سنا، زیرا کندی متقاعد شده بود که او با کارکنان علمی آژانس خود و علیه او همسو شده است. او اعضای کمیته مشورتی واکسن CDC را جایگزین کرد زیرا به این نتیجه رسیده بود که تصمیم‌گیری‌های آن‌ها در دوران کووید غیرعلمی و تحت تأثیر صنعت بوده است. تیم او از رسانه‌های اجتماعی برای حمله به گزارشگران علمی به نام استفاده می‌کند.

حتی برخی از اعضای حزب جدید کندی نیز نگران هستند. فوریه گذشته، سناتور بیل کسیدی از لوئیزیانا، متخصص گوارش و رئیس جمهوری‌خواه کمیته بهداشت، آموزش، کار و بازنشستگی سنا، رأی تعیین‌کننده را برای تأیید کندی به عنوان وزیر HHS داد. کسیدی، یک متخصص کبد، بیمارانی را با سیروز ناشی از هپاتیت B مادرزادی درمان کرده است، وضعیتی که می‌توان با واکسیناسیون نوزادان از آن جلوگیری کرد. اگرچه کسیدی تاکنون از رد حمایت خود از کندی خودداری کرده است، اما پیشنهاد وزیر مبنی بر خطرناک بودن واکسن هپاتیت هنگام تزریق به نوزادان را رد می‌کند.

کندی به من گفت: «من بیل کسیدی و دیگران را دعوت کرده‌ام که با من بنشینند و مطالعات را بررسی کنیم و بفهمیم کدام درست است. این باید از طریق بحث و گفت‌وگوی واقعی اتفاق بیفتد و در فضای سیاسی کنونی جایگاه واقعی برای آن وجود ندارد.»

وقتی ناراحتی‌های کندی را به کسیدی منتقل کردم، سناتور گفت که او و وزیر HHS به طور مرتب مقالات و گزارش‌های علمی را با یکدیگر به اشتراک می‌گذارند. کسیدی به من گفت: «متوجه می‌شوم که او اغلب همان مقاله را بیش از یک بار برای من می‌فرستد.» با این حال، هر زمان که کسیدی به «اشکالات آماری» در مقاله اشاره می‌کند، کندی می‌گوید که آن‌ها را «بی‌اهمیت» می‌داند.

من هم تجربه مشابهی داشتم. همانطور که این مقاله را گزارش می‌کردم، کندی مطالعات زیادی را به من ارجاع داد که قصد داشت مرا متقاعد کند که در این بحث دو طرف معتبر وجود ندارد و تنها طرف او معتبر است. من یک دانشمند نیستم. اعتراف می‌کنم که در دریافت واکسن‌های سالانه کووید و آنفولانزا ناسازگار بوده‌ام و درباره مزایای آن‌ها گیج شده‌ام. اکنون قدرتمندترین مقام بهداشت عمومی در ایالات متحده از من، یک خبرنگار سیاسی، می‌خواست تا در یک بحث پزشکی با خطرات مرگ و زندگی داوری کنم.

با پل آفیت، متخصص اطفال و مدیر مرکز آموزش واکسن در بیمارستان کودکان فیلادلفیا، و یکی از منتقدان صریح دیدگاه‌های کندی در مورد واکسن‌ها تماس گرفتم. آفیت به اختراع واکسن روتاویروس کمک کرد که عامل اصلی بستری شدن کودکان خردسال در سراسر جهان را کاهش داده است. کندی به طور معمول به او حمله می‌کند و او را نمادی از تعارض مالی می‌داند زیرا صاحبان پتنت واکسن، از جمله بیمارستان او، بخشی از درآمد حاصل از فروش آن را به او داده‌اند. این اتهام کاملاً بر شواهد غیرمستقیم متکی است: تحقیقات اولیه آفیت در مورد روتاویروس توسط موسسات ملی بهداشت تأمین مالی شده بود، نه صنعت خصوصی؛ او از واکسیناسیون دفاع می‌کند و کتاب‌هایی درباره مزایای واکسن‌ها می‌فروشد، اما هیچ چیز نشان نمی‌دهد که او هرگز در پی سودجویی، کار ناشایستی انجام داده باشد. مانند بسیاری از افرادی که برای این مقاله با آن‌ها صحبت کردم، آفیت با تهدیدات مرگ از سوی رادیکال‌هایی که معتقدند حمایت او از واکسن کشنده است، روبرو شده است. برخی حتی فرزندان او را هدف قرار داده‌اند.

آفیت به من گفت که کندی «دروغگو» و «انسان وحشتناکی» است. از او خواستم توضیح دهد. آفیت گفت: «اهمیت ندارد من چه می‌گویم. او فکر می‌کند مجلات پزشکی در جیب صنعت هستند، او فکر می‌کند دولت در جیب صنعت است، او فکر می‌کند من در جیب صنعت هستم، و او اشتباه می‌کند.» آفیت ادامه داد: «اگر او اطلاعاتی دارد که نشان می‌دهد حق با اوست، پس آن را منتشر کند. او نمی‌تواند، چون چنین اطلاعاتی ندارد.»

از آفیت پرسیدم که آیا راهی برای بازگرداندن بی‌اعتمادی فزاینده مردم به علم می‌بیند. او گفت: «فکر نمی‌کنم راهی برای بازگرداندن این اعتماد وجود داشته باشد جز اینکه ویروس‌ها آموزش دهند و باکتری‌ها آموزش دهند، و سپس مردم متوجه خواهند شد که هزینه بسیار بالایی پرداخته‌اند.»

از سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۲۴، درصد دانش‌آموزان مهدکودک که خانواده‌هایشان درخواست معافیت غیرپزشکی از الزامات واکسن را داشتند، دو برابر شد و به بیش از ۳ درصد رسید، طبق گزارش CDC. فلوریدا به تازگی پایان الزامات واکسن مدارس را اعلام کرده و آیداهو قانونی برای ممنوعیت آن‌ها به تصویب رسانده است. دفتر کسیدی نرخ‌های رو به رشد سیاه‌سرفه، یک عفونت باکتریایی که به عنوان سرفه خروس نیز شناخته می‌شود را رصد می‌کند؛ عفونت علامتی با واکسن قابل پیشگیری است. فرضیه کاری کسیدی این است که کاهش نرخ واکسیناسیون در ایالت‌های قرمز در داده‌ها نشان داده خواهد شد. کندی مقابله می‌کند که داده‌های موجود به اندازه کافی دقیق نیستند تا نشان دهند آیا عفونت‌های جدید در بین افراد واکسینه‌نشده است یا خیر.

اولین بار در ماه ژوئن برای این داستان با کندی در دفترش در طبقه ششم مقر HHS، یک ساختمان خاکستری بتنی به سبک بروتالیست که شبیه یک واحد تهویه مطبوع غول پیکر است، مصاحبه کردم. کارکنان کندی شوخی می‌کنند که این ساختمان شبیه زندان است؛ وزیر به چشم‌انداز عالی گنبد ساختمان کنگره آمریکا اشاره کرد، اگر پنجره‌های ساختمان اینقدر عمیق نبودند.

کندی ۷۱ ساله است، اما با کمک وزنه‌برداری، برنزه کردن مصنوعی، رژیم غذایی دقیق و درمان جایگزینی تستوسترون، بیشتر شبیه یک شخصیت کمیک‌بوک است تا یک سالمند، با چهره برنزه و زوایای تراشیده و چشمانی آبی روشن. او در محل کار خود به یونیفرم سخت‌گیرانه‌ای پایبند است — کراوات‌های باریک تیره و گلدوزی‌شده شبیه کراوات‌هایی که پدرش گاهی می‌پوشید، با کت‌های کت و شلوار که روی سینه و بازوهای بدنسازش برجسته می‌شوند. او به طور مرتب کیسه‌های نیکوتین زاین (Zyn) را از جیب پیراهن یا کشوهای میز خود بیرون می‌آورد تا بین لب پایین و لثه‌اش قرار دهد. وقتی از او پرسیدم که چگونه عادت نیکوتین و زمانی را که برای برنزه کردن صرف می‌کند، با توصیه‌های بهداشتی فدرال علیه هر دو توجیه می‌کند، در صندلی‌اش جابه‌جا شد. او گفت: «من به مردم نمی‌گویم که باید کاری را که من انجام می‌دهم، انجام دهند. فقط می‌گویم 'در فرم بمانید.'»

کندی به من گفت که کارکنانش معتقد بودند صحبت با من اشتباه است. در نیم قرن اول زندگی‌اش، مجلات ملی او را به عنوان یک خادم عمومی، یک وارث احتمالی پادشاهی کندی — حتی، همانطور که مجله تایم در سال ۱۹۹۹ او را «قهرمان سیاره» نامید — ستایش می‌کردند. مجله نیویورک در سال ۱۹۹۵ او را «کندی‌ای که اهمیت دارد» خواند و از فعالیت‌های محیط‌زیستی آر.اف.کی جونیور تجلیل کرد. در سال ۲۰۰۶، ونتی فر او را به همراه جرج کلونی و جولیا رابرتس روی جلد «نسخه سبز» خود قرار داد.

اما پوشش رسانه‌ای مثبت حدود ۲۰ سال پیش، زمانی که او شروع به استدلال کرد که مواد افزودنی جیوه در واکسن‌ها احتمالاً عامل اپیدمی اوتیسم هستند، خشک شد. این ادعا حتی در آن زمان نیز توسط مطالعات اپیدمیولوژیک CDC و دیگران رد شده بود. سردبیرانی که نمی‌خواستند واکسیناسیون نجات‌بخش را دلسرد کنند، از انتشار مقالات ستایش‌آمیز دست کشیدند و شروع به انتشار مقالات انتقادی کردند. او به من گفت: «همه آن‌ها — مانند مقالات حمله تمام‌عیار، زشت، پر از نفرت.» او گفت که اکنون ۲۰ سال است که فقط «مقالات بد» درباره او نوشته شده است.

با این حال، پس از کووید، محبوبیت او افزایش یافته است. کندی، مانند ترامپ، بر موجی از واکنش پوپولیستی علیه اقتدار متخصصان سوار شده است. او گفت: «وقتی در خیابان هستم، سه بار در هر بلوک توسط افرادی که می‌گویند مرا دوست دارند، متوقف می‌شوم.» کندی یکی از محبوب‌ترین اعضای کابینه ترامپ است، بر اساس نظرسنجی اوت گالوپ: ۴۲ درصد از کشور دیدگاه مثبتی نسبت به او دارند، هم‌تراز با خود رئیس‌جمهور. حملات عمومی به شخصیت و صداقت کندی، طبیعتاً او را آزار می‌دهد، اما او می‌خواست که بدانم من تهدیدی نیستم. او نقل قول کرد که به کارکنانش گفته است: «اگر او در این مورد ما را به دردسر بیندازد، فقط یک مقاله مزخرف دیگر در یک روزنامه لیبرال است، که واقعاً به من آسیبی نمی‌رساند.»

او معتقد بود که قبلاً او را به دردسر انداخته‌ام. من اولین بار در بهار ۲۰۲۳ با او آشنا شدم، زمانی که او جو بایدن، رئیس‌جمهور وقت را برای نامزدی حزب دموکرات به چالش می‌کشید. داستانی که برای واشنگتن پست نوشتم بر استدلال او مبنی بر دروغگویی قدرتمندان به مردم آمریکا — در مورد واکسن‌ها، تهدیدات محیط‌زیستی، ترور پدر و عمویش و بسیاری موارد دیگر — تمرکز داشت. او از این داستان عمدتاً به این دلیل که من کلمه «توطئه‌آمیز» را در عنوان به کار برده بودم، متنفر بود، که به نظر او یک لقب نخبه‌گرایانه برای «کلاه فویلی» بود. من او را در سنت آنچه ریچارد هافستادتر، دانشمند علوم سیاسی، به عنوان سبک پارانوئید آمریکا توصیف کرد، قرار دادم، در حالی که اذعان کردم توطئه‌های پنهان قدرتمندان — شرکت‌های تنباکو، جامعه اطلاعاتی — گاهی اوقات واقعاً وجود دارند.

او با ارسال ایمیلی به من پاسخ داد که تقریباً دو برابر مقاله اصلی من طولانی‌تر بود و ۷۸ پانویس داشت. (در آن زمان، او از پست به دلیل نقشش در کنسرسیومی که برای مبارزه با اطلاعات نادرست آنلاین طراحی شده بود، شکایت کرده بود.) او نوشت: «گزارش شما درباره من، به شکلی عالی، آرزوهای آشکار کارفرمای شما و همدستانش را برای از بین بردن دیدگاه‌های نامتعارف به منظور تأمین منافع اقتصادی خودشان منعکس می‌کند.» هفته‌ها بعد، در یک پادکست، او مرا متهم کرد که «بخشی از یک توطئه، یک توطئه واقعی» هستم.

من هرگز چنین ایمیلی از یک سیاستمدار دریافت نکرده بودم. اگر من به طور ناامیدانه‌ای فاسد بودم، چرا ساعت‌ها وقت صرف پاسخگویی می‌کردم؟ به نظرم آمد که کندی خود را در یک جست‌وجوی وحشیانه می‌دید. مایک پاپانتونیو، شریک حقوقی سابق کندی که در اواسط دهه ۲۰۰۰ با او در شبکه رادیویی لیبرال ایر آمریکا برنامه‌ای را اجرا می‌کرد، به من گفت: «هیچ چیزی که شما می‌بینید نمایش نیست. آن خشم واقعی است.»

کندی و من در تماس ماندیم. در اکتبر ۲۰۲۳، با کشش کم از سوی رأی‌دهندگان مقدماتی دموکرات، او کمپین ریاست‌جمهوری خود را به عنوان یک مستقل دوباره راه‌اندازی کرد. با وجود نداشتن مسیری روشن حتی برای یک رأی الکترال، او تا اوت ۲۰۲۴، زمانی که از ترامپ حمایت کرد، دست نکشید؛ مردی که هفته‌ها پیش به طور علنی او را به عنوان کسی که به «تاریک‌ترین انگیزه‌های روان ملی» متوسل می‌شود، توصیف کرده بود.

اخیراً در دفتر کار چوبی‌اش در HHS، در حالی که او به صندلی خود تکیه داده بود و یکی از پنج کتاب حمله‌ای که علیه نهادهای پزشکی فدرال نوشته بود، با عنوان آنتونی فاوسی واقعی: بیل گیتس، شرکت‌های بزرگ داروسازی و جنگ جهانی علیه دموکراسی و بهداشت عمومی، در نزدیکی‌اش به نمایش گذاشته شده بود، به گفتگو پرداختیم. از همان جایگاه، او بر یک‌چهارم بودجه فدرال نظارت دارد و حدود ۱۷ درصد از اقتصاد کشور را تنظیم می‌کند. از او پرسیدم که چگونه از یک فعال طردشده به رئیس دستگاه بهداشت عمومی تبدیل شده است؟

کندی گفت: «با یک کلمه می‌توانم بگویم: سرنوشت‌ساز

سه‌لته_سه‌لته.png
جیم واتسون / گتی
جیم واتسون / گتی
کپی سه‌لته_سه‌لته.png
بیل کلارک / گتی
بیل کلارک / گتی
کپی سه‌لته_سه‌لته ۲.png
کوین دیتش / گتی
کوین دیتش / گتی
عکس سیاه و سفید ترامپ در حال صحبت کردن در میکروفون پشت تریبون با رابرت اف. کندی جونیور که از پس‌زمینه به او نگاه می‌کند
بلومبرگ / گتی <br>کندی و رئیس‌جمهور دونالد ترامپ در اتاق روزولت کاخ سفید در ۲۲ سپتامبر ۲۰۲۵، زمانی که رئیس‌جمهور از زنان باردار خواست از مصرف تایلنول خودداری کنند، که جامعه پزشکی را خشمگین کرد.
بلومبرگ / گتی

کندی به من گفت اگر می‌خواهم این داستان را به درستی بنویسم، باید با معاونان ارشدش صحبت کنم: جی باتاچاریا، مدیر NIH؛ مارتی ماکاری، کمیسر FDA؛ و مهمت اوز، جراح قلب و عروق که به یک پزشک تلویزیونی تبدیل شده و به دلیل تبلیغ داروهای «معجزه‌آسا»ی مشکوک شهرت دارد و اکنون مراکز مدیکر و مدیکید را اداره می‌کند. هر سه این پزشکان، مانند کندی، می‌گویند که توسط همه‌گیری دگرگون شده‌اند، که به نظر آن‌ها مقامات بهداشت عمومی آن را نادرست مدیریت کرده بودند. آن‌ها با دستورات دولتی در مورد الزامات واکسن و ماسک مخالف بودند. اگرچه آن‌ها تمام دیدگاه‌های کندی در مورد واکسن‌ها را نمی‌پذیرند، اما معاونانش دیدگاه کلی او را در مورد اینکه سیستم بهداشت عمومی آمریکا شکسته است، با او سهیم هستند.

در اوایل همه‌گیری، باتاچاریا، پزشک و اقتصاددان سلامت دانشگاه استنفورد، «اعلامیه گریت بارینگتون» (Great Barrington Declaration) در سال ۲۰۲۰ را به طور مشترک نوشت، سندی که علیه قرنطینه‌های جهانی کووید استدلال می‌کرد و به نفع اجازه دادن به افراد سالم برای جمع شدن در حالی که فقط گروه‌های در معرض بیشترین خطر بیماری شدید یا مرگ، مانند افراد مسن و ناتوان را ایزوله می‌کرد، بود. به همین دلیل، باتاچاریا توسط همکارانش در استنفورد و جامعه علمی گسترده‌تر طرد شد: ایمیلی که بعداً علنی شد نشان می‌دهد فرانسیس کالینز، مدیر وقت NIH، به همکارانش گفته است که آن‌ها به «یک رد سریع و ویرانگر» این اعلامیه نیاز دارند. (در آن زمان ماهانه ده‌ها هزار آمریکایی از کووید می‌مردند؛ بیمارستان‌های تحت فشار در معرض خطر فروپاشی بودند.) تهدیدات مرگ — که این روزها ویژگی تکراری کار بهداشت عمومی است — باتاچاریا را دنبال کرد، که اکنون سال‌های کووید را با اروپای پیش از روشنگری مقایسه می‌کند، زمانی که گالیلئو گالیله توسط رهبران کاتولیک به دلیل استدلال مبنی بر اینکه زمین به دور خورشید می‌چرخد، زندانی شد.

باتاچاریا به من گفت: «آنچه داشتیم، تعداد نسبتاً کمی از دانشمندان بود که می‌توانستند تصمیم بگیرند چه چیزی برای تمام علم و تمام جامعه درست یا غلط است.» امروزه، حتی برخی از کسانی که در آن سال‌ها واکنش بهداشت عمومی را رهبری کردند، اذعان می‌کنند که الزامات واکسن کووید ممکن است بی‌اثر بوده باشد، فاصله اجتماعی بیش از حد طولانی شده، و ماسک زدن ممکن است تأثیر چندانی در محدود کردن انتقال نداشته باشد — اگرچه این نیز درست است که اکنون نمی‌توانیم بدانیم نرخ مرگ‌ومیر بدون این اقدامات چقدر بالاتر می‌بود.

بر اساس مطالعات بررسی‌شده توسط همتا، واکسن‌های کووید منجر به کاهش چشمگیری در بستری شدن در بیمارستان و مرگ‌ومیر ناشی از این بیماری شدند. اما کندی دوست دارد تأکید کند که با تکامل ویروس، واکسن‌ها نتوانستند از عفونت جلوگیری کنند، همانطور که مقامات علمی ابتدا پیشنهاد کرده بودند. کندی همچنین مدل‌سازی ریاضی جان‌های نجات‌یافته را رد می‌کند و می‌گوید تخمین‌های CDC از تعداد قربانیان کووید به دلیل «هرج‌ومرج داده‌ها» در دولت، بیش از حد بوده است. آنچه هیچ‌کس تردید ندارد این است که شدت همه‌گیری — بیش از ۹۵,۰۰۰ آمریکایی در اوج آن در یک ماه گزارش شده بودند — رابطه ملت را با اقتدار پزشکی تغییر داده است. از سال ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۲، اعتماد عمومی به CDC از ۸۲ به ۵۶ درصد کاهش یافت، طبق مطالعه‌ای توسط محققان مرکز پزشکی دانشگاه تگزاس جنوب‌غربی. کشور هنوز بهبود نیافته است.

تیم کندی پیشینیان خود در دولت دوران بایدن را مقصر می‌دانند. وقتی با ماکاری، که قبل از انتصاب به عنوان کمیسر FDA جراح لوزالمعده بود، ملاقات کردم، او گفت که در زمان‌های عدم اطمینان، «تفکر گروهی» خطرناک و خودویرانگر می‌تواند غالب شود. کندی و متحدانش به نحوه ترغیب پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی توسط مقامات بهداشت عمومی برای مهار انتشار اطلاعات نادرست کووید، که بحث را خفه می‌کرد، اشاره می‌کنند. خود کندی از اینستاگرام اخراج شد. در یکی از پست‌های رسانه‌های اجتماعی، او مرگ ستاره بیسبال، هنک آرون، در سن ۸۶ سالگی را «بخشی از موج مرگ‌های مشکوک در میان سالمندانی که بلافاصله پس از» تزریق واکسن کووید رخ داده‌اند، نامید. منتقدان، کندی را به گمانه‌زنی بی‌اساس درباره علت مرگ آرون متهم کردند و از دفتر پزشکی قانونی نقل قول کردند که آرون به دلایل طبیعی مرده است. کندی نیز به نوبه خود منتقدانش را متهم کرد که بدون کالبدشکافی مناسب، ارتباط با واکسن را رد کرده‌اند و خواستار انجام کالبدشکافی شد.

تجربه کووید کندی، ماکاری، باتاچاریا و اوز را در یک رفاقت طردشدگان به هم پیوند داد. اوز در دفترش، جایی که یک عسل‌خوار تاکسیدرمی شده را برای نماد بی‌باکی و پرخاشگری نگه می‌دارد، به من گفت: «ما سرکش و افراد ناخوانده شدیم، زیرا سؤالاتی را پرسیدیم که شما فکر می‌کنید، به خصوص در پزشکی آکادمیک، باید بتوانید بپرسید.»

پس از انتخاب مجدد ترامپ، تیم رهبری HHS کندی در انتظار، در خانه ۱۰ خوابه و ۱۸,۵۵۹ فوت مربعی اوز در پالم بیچ، نه چندان دور از عمارت مار-ئه-لاگو ترامپ، گرد هم آمدند. این خانه توسط همان معماری ساخته شده بود که عمارت ساحلی‌ای را ساخته بود که کندی در دوران کودکی‌اش تعطیلات خود را در آنجا می‌گذراند. او گفت: «بوی همان خانه را دارد.» صبح‌ها، کندی هرکسی را که اطرافش بود، برای شنا در اقیانوس یا بازی فوتبال با او دعوت می‌کرد، قبل از اینکه تیمش برای برنامه‌ریزی آینده پزشکی ایالات متحده مستقر شود. راسل برند، دوست کندی — کمدین، بازیگر، و معتاد سابق در حال بهبودی که اتهامات تجاوز جنسی و آزار جنسی در انگلستان را رد کرده است — گاهی اوقات به آن‌ها می‌پیوست. کندی می‌گوید آن ماه‌ها در پالم بیچ تصمیم او را برای دوری بیشتر از حزب دموکرات و بیشتر خانواده‌اش، که همچنان از مخالفان برجسته ترامپ بودند، تأیید کرد. کندی به من گفت، جمهوری‌خواهانی که در اطراف خانه اوز بودند، «همه افراد بسیار ایده‌آلیستی بودند، که این دیدگاه من از حزب جمهوری‌خواه در دوران کودکی‌ام نبود. برای من نفس‌گیرترین و تازه‌ترین بخش بودن در آنجا این بود که مردم، آنطور که دموکرات‌ها تصور می‌کنند، در اتاق‌ها نمی‌نشستند و فکر کنند: چگونه مالیات ثروتمندان را کاهش دهیم و فقرا را نابود کنیم؟ آن‌ها می‌گفتند: «چگونه می‌توانیم هر آمریکایی را بهتر کنیم؟»»

در یک مقطع، رهبران استنفورد از آنجا بازدید کردند، اما کندی و اوز آن‌ها را به خاطر اینکه چرا دانشگاه تحقیقاتی را در مورد رفتار حرفه‌ای باتاچاریا در طول همه‌گیری آغاز کرده بود، زیر سوال بردند. طردشدگان به مقامات تبدیل شده بودند.

کندی اکنون رابطه‌اش با رئیس‌جمهور را با «زمانی که با کسی قرار می‌گذارید و هر روز بیشتر به او علاقه‌مند می‌شوید» مقایسه می‌کند. ملاقات‌های آن‌ها پس از سوءقصد ناموفق به ترامپ در ژوئیه ۲۰۲۴ آغاز شد. کندی به این نتیجه رسید که تصورات قبلی‌اش از ترامپ — مبنی بر اینکه او یک «خودشیفته متکبر» است که کنجکاوی ندارد و کتاب نمی‌خواند — اشتباه بوده است. کندی به من گفت: «یک روز او روی هواپیما کنار من نشست. درباره سوریه صحبت می‌کردیم و او نقشه‌ای از خاورمیانه را برای من کشید. و نقشه کاملی بود.» او ادامه داد: «سپس او قدرت نظامی هر کشور و همچنین قدرت نظامی در مرزهای مختلف را نشان داد.» ترامپ حقایق ورزشی را برای کندی بازگو می‌کرد و ارزش خالص سرمایه‌داران بزرگ وال استریت را بیان می‌کرد.

کندی به من گفت: «باید شروع می‌کردم ترامپ را به عنوان یک پوپولیست ببینم که در برابر قدرت‌های عمیقاً ریشه‌دار و دولت پنهان و آن ادغام قدرت دولتی و شرکتی ایستاده است.» او اذعان می‌کند که این امر ترامپ را به یک «پارادوکس» عجیب تبدیل می‌کند — «زیرا او از زمان جورج دبلیو بوش، حداقل بیشترین هوادار کسب‌وکار بوده است.»

این حرف از کندی، که در اوایل دهه ۲۰۰۰ سیاست‌های محیط‌زیستی حامی شرکت‌ها را با کارهای فاشیست‌های اروپایی مقایسه می‌کرد، قابل توجه است. من پرسیدم که چگونه انتقاداتش از بوش را با کار کردن در کابینه رئیس‌جمهوری که یک مدیر نفتی، کریس رایت — که اخیراً هشدارهای آل گور درباره تغییرات آب‌وهوایی را «بی‌معنا» خوانده بود — را به عنوان وزیر انرژی منصوب کرده است، آشتی می‌دهد. کندی به من گفت: «کریس رایت دیدگاهی متنوع از جهان دارد.»

رابرت اف. کندی جونیور برای دهه‌ها خود را «لیبرال مکتب اف.دی.آر/کندی» می‌خواند. پذیرش MAGA دوستان کندی را از او دور کرده و خانواده‌اش را تحت فشار قرار داده است. در تظاهراتی علیه الزامات واکسن در سال ۲۰۲۲، کندی واکنش ایالات متحده به کووید را توتالیتر توصیف کرد و هشدار داد که فناوری‌های جدید به دولت قدرت بیشتری برای کنترل آمریکایی‌ها نسبت به نازی‌ها بر آنه فرانک در اروپا خواهد داد. در پاسخ، خواهرش کری کندی در X نوشت: «دروغ‌ها و ترس‌آفرینی بابی دیروز هم تهوع‌آور و هم مخرب بود.» وقتی همسر خود آر.اف.کی جونیور، شریل هاینز، که به خاطر بازی در نقش همسر لری دیوید در نمایش کنترل اشتیاق خود را (Curb Your Enthusiasm) در HBO مشهور است، علناً او را به خاطر این اظهارات مورد انتقاد قرار داد، او عذرخواهی کرد. کندی و شلدون وایتهاوس، سناتور دموکرات از رود آیلند، زمانی آنقدر دوستان صمیمی بودند که در مراسم عروسی یکدیگر حضور داشتند. اکنون، وقتی وایتهاوس کندی را در جلسات عمومی مورد پرسش قرار می‌دهد، صدایش سرشار از تحقیر است. کندی در آخرین رویارویی‌شان در کمیته مالی در ماه سپتامبر به دوست سابقش گفت: «شماره همراه من را داری. هفت ماه است که از تو خبری نشده است. با من تماس بگیر. دوست دارم با تو ملاقات کنم.» (کندی می‌گوید وایتهاوس در اواخر اکتبر به پیشنهادش پاسخ داده و گفته است که ملاقات خواهد کرد، پس از آنکه دفتر سنای وایتهاوس درخواست آتلانتیک برای اظهارنظر را رد کرده بود.) اخیراً، تاتیانا شلوسبرگ، دختر عموی او، یکی از نوه‌های جان اف. کندی، که مبتلا به سرطان لاعلاج است، در نیویورکر نوشت که او «از تخت بیمارستانم شاهد بودم که بابی، در برابر منطق و عقل سلیم،» وزیر HHS شد، و او را به خاطر کاهش بودجه تحقیقات سرطان سرزنش کرد. (کندی از اظهارنظر خودداری کرد.)

مارک گرین، سیاستمدار دموکرات نیویورک، یکی دیگر از دوستان سابق کندی، اخیراً به من گفت: «پافشاری بر مسیر خود با وجود این تمسخرها، واقعاً چیزهای زیادی در مورد خودبینی مسیحایی او می‌گوید. او به طرز غم‌انگیزی عقل خود را از دست داده است که استدلال می‌کند بایدن بیشتر ضدگفتمان و فاشیست بود تا دونالد ترامپ.»

عکس آرشیوی سیاه و سفید رابرت اف. کندی پدر در حال لبخند زدن و ایستادن در میان جمعیتی از مردم با بازوهای باز و دست دادن
اسوشیتد پرس <br>رابرت اف. کندی، در حال کارزار انتخاباتی برای ریاست‌جمهوری در سال ۱۹۶۸، سه ماه قبل از ترورش
اسوشیتد پرس

با گذشت زمان، کندی و تیمش حول یک نظریه سازمان‌دهنده برای وزارتخانه خود متحد شدند. او به من گفت: «این یک بسته ۱.۷۳ تریلیون دلاری از انگیزه‌های ناسازگار است. پزشکان، بیمارستان‌ها، شرکت‌های بیمه، سایر ارائه‌دهندگان، شرکت‌های داروسازی همگی با بیمار نگه داشتن مردم انگیزه کسب درآمد دارند.» حل این مشکل اقدامات رادیکالی را می‌طلبید.

سال بعد، سالی پر از بحث، تخریب و ابتکارات جدید بود. کندی و کاخ سفید ترامپ، تقریباً یک‌چهارم کارکنان HHS، از جمله بیشتر کارکنان ارشد حرفه‌ای و هزاران کارگر در CDC را از طریق اخراج و بازنشستگی‌های اجباری، کنار گذاشتند، که کندی به من آن را «لانه مار» توصیف کرد. در اوایل، کندی با تیم ایلان ماسک در وزارت کارایی دولت همکاری کرد، صدها میلیون دلار از کمک‌های تحقیقاتی را لغو کرد و از پیشنهاد بودجه کاخ سفید که ۴۰ درصد از بودجه NIH را کاهش می‌داد، دفاع کرد، حتی با این حال که گفت اگر کنگره تصمیم دیگری بگیرد، پول بیشتری را خواهد پذیرفت. کندی به من گفت: «من با ایلان در این باره زیاد صحبت کردم. باید در ابتدا کاری مخرب انجام داد.» اگر این کار را نکنید، «شتاب را از دست می‌دهید.»

در ۲۷ مه، او با اعلام اینکه وزارتخانه‌اش دیگر تقویت‌کننده‌های کووید را برای کودکان سالم یا زنان باردار توصیه نخواهد کرد، دانشمندان CDC را شوکه کرد. این تصمیم بر این اساس بود که آزمایشات بالینی به اندازه کافی ایمنی و اثربخشی را برای این جمعیت‌ها نشان نداده بودند. کارکنان حرفه‌ای خشمگین شدند؛ کندی داده‌های جدیدی در مورد آسیب‌های احتمالی ارائه نکرد که لغو توصیه موجود را الزامی کند، و به خوبی اثبات شده است که عفونت کووید خطر را برای مادر و جنین افزایش می‌دهد. لاکشمی پاناگیوتاکوپولوس، مشاور ارشد واکسن‌های کووید برای CDC، که در واکنش به سیاست جدید کندی استعفا داد، به من گفت: «از دیدگاه من به عنوان یک دانشمند و کسی که تمام دوران حرفه‌ای خود را به این کار اختصاص داده است، او خون زیادی بر دستانش دارد.»

چند روز بعد، کندی ۱۷ عضو کمیته CDC مسئول توصیه برنامه‌های واکسیناسیون را برکنار و آن‌ها را با گروه کوچکتری جایگزین کرد که بلافاصله دستور حذف نگهدارنده جیوه، تیمروسال، را از واکسن‌های آنفلوآنزا صادر کرد، حتی با وجود اینکه CDC همچنان تیمروسال را «بسیار ایمن» توصیف می‌کند. کمیته جدید کندی موانعی را در برابر تزریق تکی واکسن سرخک، اوریون، سرخجه و آبله‌مرغان برای کودکان ایجاد کرد، با استناد به مطالعات قبلی مرک و CDC که نرخ بالاتر تشنج تب‌دار را پس از واکسن ترکیبی نشان داده بودند. کندی همچنین ۵۰۰ میلیون دلار از کمک‌های فدرال برای تحقیقات واکسن mRNA را لغو کرد، با استناد به نتایج خود، که توسط انجمن‌های پزشکی مورد مناقشه است، مبنی بر اینکه این فناوری در برابر ویروس‌های تنفسی با جهش سریع عملکرد ضعیفی دارد.

در زمینه‌های دیگر، او به دنبال تغییراتی بوده است که فعالان سلامت و اینفلوئنسرهای تندرستی از چپ، و همچنین بسیاری در جریان اصلی علمی، مدت‌ها به دنبال آن بوده‌اند. او ابتکاراتی را برای بررسی مواد تشکیل‌دهنده شیر خشک، صدور دستورالعمل‌های جدید برای استفاده از فلوراید، محدود کردن استفاده دانش‌آموزان از تلفن همراه، توقف فروش ویپ‌های طعم‌دار غیرقانونی و حذف محدودیت‌ها بر فروش شیر کامل در مدارس آغاز کرد، و ۱۲ فرماندار ایالتی را متقاعد کرد که استفاده از کوپن‌های غذا برای خرید نوشابه‌های شیرین را ممنوع کنند. او برنامه‌هایی را برای بررسی محدودیت‌ها بر تبلیغات مستقیم داروسازی و بازاریابی غذای ناسالم برای کودکان، افزایش آموزش تغذیه برای پزشکان، کاهش قیمت برخی داروها، افزودن برچسب‌گذاری جلوی بسته‌بندی بر روی غذاهای فوق‌فرآوری‌شده، و الزام به آزمایش بیشتر افزودنی‌های غذایی اعلام کرد. تحت فشار HHS کندی، تولیدکنندگان بزرگ مواد غذایی اعلام کردند که برخی از رنگ‌های غذایی بر پایه نفت را از غلات و آب‌نبات‌ها حذف خواهند کرد.

معاونان کندی او را کنجکاو بی‌پایان در مورد علم جدید و مایل به گوش دادن به دیدگاه‌های مخالف توصیف می‌کنند. باتاچاریا به من گفت که در طول شیوع سرخک سال ۲۰۲۵ در تگزاس، بدترین شیوع در دهه‌های اخیر در ایالات متحده، او به طور خصوصی به کندی توصیه کرد که واکسن سرخک را به عنوان موثرترین راه برای پیشگیری از این بیماری تأیید کند. باتاچاریا گفت: «وقتی شواهد را به او می‌دهید، او با توجه به آنچه شواهد می‌گوید، نظر خود را تغییر می‌دهد.» کندی ادامه داد که واکسن سرخک موثر است — در حالی که همچنین تأکید کرد که والدین باید تصمیمات خود را بگیرند و درمان‌های مورد مناقشه مانند روغن کبد ماهی را برای علائم سرخک ترویج کرد.

رابرت اف. کندی جونیور در یک تورنمنت تنیس افراد مشهور در سال ۱۹۷۲، تابستان قبل از شروع کالج.
ران گاللا / گتی <br>رابرت اف. کندی جونیور در یک تورنمنت تنیس افراد مشهور در سال ۱۹۷۲، تابستان قبل از شروع کالج.
ران گاللا / گتی
کندی و خواهرش کری کندی، یکی از اعضای خانواده که اخیراً خواستار استعفای او از دولت شده بود، در سال ۱۹۷۴.
ران گاللا / گتی <br>کندی و خواهرش کری کندی، یکی از اعضای خانواده که اخیراً خواستار استعفای او از دولت شده بود، در سال ۱۹۷۴.
ران گاللا / گتی

در خانواده‌ای غرق در اساطیر خود، آر.اف.کی جونیور همیشه به طور خاص نسبت به رقت‌انگیزی و عظمت رمز و راز کملوت حساس بود. پدرش او را تشویق می‌کرد که اشعار حماسی مانند «یولیسیس» اثر آلفرد، لرد تنیسون را بخواند، و در کودکی بابی جونیور «اگر—» و «گونگا دین» اثر رودیارد کیپلینگ را حفظ کرده بود.

افسانه پادشاه آرتور با پسری که بیشتر به گرفتن سمندرها و مارها در جنگل علاقه داشت تا به کارهای مدرسه، طنین‌انداز شد. رمان پادشاهی که بود و خواهد بود (The Once and Future King) اثر تی. اچ. وایت، که داستان آموزش آرتور جوان را تحت نظر مرلین روایت می‌کند، مورد علاقه خاص او بود. کندی به من گفت: «اینگونه بود که من به فالکونری علاقه‌مند شدم.» وقتی ۱۱ ساله بود، پدرش اولین شاهین دم‌قرمزش را به او داد. کندی نام این پرنده را مورگان لوفای (Morgan le Fay) گذاشت، به یاد خواهر ناتنی جادوگر آرتور.

اما زمانی که پدرش به قتل رسید، اِتل کندی، مادر بابی جونیور، مجبور شد از ۱۱ فرزند در دنیایی پر از شورش جوانان مراقبت کند. کندی به یاد می‌آورد که یک روز در تابستان ۱۹۶۹، در یک مهمانی خداحافظی در کیپ کاد برای یک سرباز جوان که راهی ویتنام بود، شرکت کرد. او گفت که LSD آن تابستان از کالیفرنیا رسیده بود، و در حالی که آن شب با اتوبوس به خانه برمی‌گشت، کسی به او یک دوز پیشنهاد کرد. کتاب کمیک مورد علاقه‌اش در آن زمان، توروک، پسر سنگ، داستان ماجراجویی‌های بومیان آمریکایی را دنبال می‌کرد که در میان حیوانات ماقبل تاریخ زندگی می‌کردند. در یکی از خطوط داستانی این کمیک، بومیان آمریکایی یک میوه توهم‌زا مصرف می‌کنند. کندی به من گفت که از کسی که به او LSD پیشنهاد می‌کرد پرسید: «آیا دایناسورها را خواهم دید؟» او به من توضیح داد: «من علاقه زیادی به دیرینه‌شناسی داشتم.» شاید این اولین بار بود که چنین دلیلی برای تصمیم‌گیری برای مصرف روان‌گردان‌ها ارائه می‌شد.

عکسی از پدر و عموی درگذشته‌اش در پشت پیشخوان یک رستوران محلی، هنگامی که تأثیر مواد مخدر از بین می‌رفت، سفر او را خراب کرد. در آن لحظه گروه دیگری از بچه‌ها به او یک خط کریستال مت پیشنهاد کردند. تأثیر اولیه آنقدر قوی بود که او را به مسیر زندگی جدیدی انداخت. ظرف چند ماه، او برای خرید ۲ دلاری هروئین در خیابان ۷۲ به نیویورک سیتی سفر می‌کرد. او در مورد استفاده از سوزن برای تزریق مواد مخدر به خود گفت: «از بچگی به حیوانات دارو تزریق می‌کردم. بنابراین برایم سخت نبود.» «بچه‌های دیگری در شهرم بودند که سرعت‌زا تزریق می‌کردند.» او ۱۵ ساله بود.

در ژانویه ۲۰۲۵، پس از اعلام ترامپ مبنی بر نامزدی کندی برای وزارت بهداشت و خدمات انسانی (HHS)، کارولین کندی، دختر جان اف. کندی، نامه‌ای عمومی نوشت و با تأیید او مخالفت کرد، تا حدی به دلیل آنچه او در طول سال‌های جوانی او به عنوان مصرف‌کننده مواد مخدر شاهد بود؛ او او را متهم کرد که دیگران در خانواده را «به سمت اعتیاد» سوق داده است. او بابی جوان را «شکارچی» مانند پرندگان شکاری که او پرورش داده بود، توصیف کرد و گفت که او «به توجه و قدرت معتاد شده است.» او نوشت: «زیرزمین، گاراژ و اتاق خواب او مراکز فعالیت بودند که در آن مواد مخدر در دسترس بود، و او از نشان دادن نحوه قرار دادن جوجه‌ها و موش‌های کوچک در مخلوط‌کن برای تغذیه شاهین‌هایش لذت می‌برد. این اغلب صحنه‌ای منحرف از ناامیدی و خشونت بود.»

وقتی آن کلمات را برای کندی خواندم، او به سختی واکنش نشان داد. او گفت: «من اینقدر با آن مخالفت نمی‌کنم. اعتیاد نوعی خودشیفتگی است.»

هنگامی که او در هاروارد پذیرفته شد (پدرش، عموهایش و پدربزرگش همگی در آنجا تحصیل کرده بودند)، از چندین مدرسه شبانه‌روزی اخراج شده بود، به دلیل نگهداری ماری‌جوانا دستگیر شده بود و از مادرش بیگانه شده بود. زمانی که هنوز نوجوان بود، سوار قطارها شد و به هیگ-اشبری، در سانفرانسیسکو رفت تا با هیپی‌ها معاشرت کند، و در یک اردوگاه چوب‌بری در کلورادو کار کرد. اعتیاد او به هروئین ۱۴ سال طول کشید و در دوران دانشجویی حقوق در دانشگاه ویرجینیا، و همچنین در طول ازدواج اولش با امیلی بلک، همکلاسی حقوقی‌اش در UVA، که در سال ۱۹۸۲ با او ازدواج کرد، ادامه یافت. در سپتامبر ۱۹۸۳، او در پروازی به داکوتای جنوبی اوردوز کرد. او به جرم نگهداری هروئین متهم شد، که به خاطر آن به دو سال حبس تعلیقی محکوم شد، و پنج ماه بعد را در یک مرکز بازپروری در نیوجرسی گذراند. کمی پس از خروج از درمان، برادرش دیوید کندی، که حدود یک سال کوچک‌تر بود، در یک اتاق هتل در پالم بیچ بر اثر اوردوز مواد مخدر درگذشت، در حالی که سایر اعضای خانواده در نزدیکی ملک کندی جمع شده بودند.

اگرچه کندی می‌گوید که از زمان پاک شدن از اعتیاد هروئین مصرف نکرده است، اما همچنان مغز خود را نوعی «داروخانه فرمولاسیون» می‌داند که قادر است هر چیزی — صخره‌نوردی، فالکونری، سکس — را به یک ماده مخدر تبدیل کند. در سال ۲۰۲۴، مجله نیویورک رابطه‌اش با گزارشگرش اولیویا نوزی را قطع کرد، پس از اطلاع از آنچه یک رابطه شخصی نامناسب با کندی تلقی شد، کسی که او سال قبل درباره‌اش نوشته بود. (پس از انتشار نسخه چاپی این مقاله، ادعاهای مفصل‌تری درباره رابطه او با نوزی مطرح شد. کندی از اظهارنظر خودداری کرد.) پرستار بچه سابق فرزندان کندی به ونتی فر گفت که وقتی او ۲۳ ساله و کندی ۴۵ ساله بود، به او دست درازی کرده بود. کندی پس از انتشار مقاله در پیامکی از پرستار بچه عذرخواهی کرد، اگرچه گفت که حوادثی را که او توصیف کرده بود به یاد نمی‌آورد. او به طور علنی گفت: «من بچه خوب کلیسا نیستم. من آنقدر اسکلت در کمد دارم که اگر همه آنها می‌توانستند رأی دهند، می‌توانستم برای پادشاهی جهان کاندید شوم.»

کندی می‌گوید پس از دوره توانبخشی در اوایل دهه ۱۹۸۰، خود را از طریق روال‌ها و اصول الکلی‌های گمنام — ترکیبی از تعهد معنوی، شفافیت رادیکال و تمرکز بر خدمت — بازسازی کرد. به عنوان نامزد ریاست‌جمهوری، به تیم امنیتی خود گفت که باید هر روز، هر کجا که سفر می‌کند، در جلسه ۱۲ قدم شرکت کند. او این رویه را از زمان نقل مکان از لس‌آنجلس به واشنگتن ادامه داده است. از او پرسیدم که چقدر معتاد بودن در حال بهبودی هنوز بر او تأثیر می‌گذارد. او گفت: «فکر می‌کنم همه چیز را شکل داده است.» او حتی به عنوان وزیر HHS، از دیگران در حال بهبودی حمایت می‌کند. «من تمام وقت تماس‌ها را دریافت می‌کنم.»

به نظر خودش، بهبودی از اعتیاد به هروئین او را از لعنت به میان زندگان بازگردانده است. او به من گفت، با نقل قولی از چیزی که می‌گوید در دوران مصرف خوانده است، «زندگی کردن در جهنم» به شما دیدگاهی متفاوت در مورد زندگی می‌دهد و فرصتی برای «نوعی رستگاری». برای بازسازی عزت نفسش، او تلاش کرد تا شرم پنهان اعتیادش را با زندگی‌ای که به هدفی بزرگ‌تر از خودش اختصاص یافته بود، جایگزین کند. به این ترتیب، بهبودی شخصی او، که ریشه در ایمان کاتولیکش داشت، با جنگ صلیبی عمومی او علیه آنچه او تهدیدات جدی برای سلامت آمریکایی‌ها می‌دانست، در هم آمیخت. اما شاید همین امر نیز شور و اشتیاق زیادی به موعظه‌های او درباره واکسن‌ها و مسائل دیگر می‌بخشد. او درباره فرآیند ۱۲ قدم گفت: «باید، می‌دانید، کاملاً خودتان را وقف یک سبک زندگی کنید. این سفر قهرمان جوزف کمبل است که همه ما در آن هستیم.»

پس از ورود به مرحله بهبودی، او Riverkeeper را که یک سازمان غیرانتفاعی برای حفاظت از رودخانه هادسون و دیگر حوضه‌های آبریز نیویورک بود، توسعه داد؛ یک دفتر وکالت محیط‌زیستی تأسیس کرد؛ از بلک طلاق گرفت؛ برای بار دوم با مری ریچاردسون، یک معمار، ازدواج کرد؛ و یک مبارزه مادام‌العمر را علیه آلودگی شیمیایی سلامت انسان آغاز کرد. در سال ۲۰۱۰، پس از ۱۶ سال زندگی مشترک، او درخواست طلاق از ریچاردسون را ارائه داد؛ او کندی را به خیانت‌های گسترده متهم کرد و کندی نیز او را آزارگر توصیف کرد. قبل از پایان مراحل تلخ، ریچاردسون خودکشی کرد. در سال ۲۰۱۴، کندی با هاینز ازدواج کرد. او شش فرزند دارد، دو فرزند با بلک و چهار فرزند با ریچاردسون.

در کار خود به عنوان وکیل دادگستری، او موفق بود: او علیه شرکت جنرال الکتریک به دلیل آلوده کردن رودخانه هادسون؛ شرکت دوپونت به دلیل آلودگی در یک کارخانه ذوب روی در ویرجینیای غربی؛ و شرکت مونسانتو به دلیل نوعی سرطان که ادعا می‌شود ناشی از گلایفوسیت، ماده اصلی یکی از محبوب‌ترین علف‌کش‌های جهان با نام تجاری راندآپ بود، احکامی را دریافت کرد. او بسیاری از پرونده‌ها را خود پیگیری کرد.

جان مورگان، یکی از موفق‌ترین وکلای دادگستری کشور، با کندی در پرونده‌های حقوقی پس از نشت گاز طبیعی در کالیفرنیای جنوبی در سال ۲۰۱۵ و حادثه دیدنی خروج قطار از ریل در ایست فلسطین، اوهایو در سال ۲۰۲۳ همکاری کرد. مورگان می‌گوید سه نوع وکیل وجود دارد: یابندگان (finders)، که شاکیان را پیدا می‌کنند؛ کَنندگان (grinders)، که پرونده‌ها را پیگیری می‌کنند؛ و نگهبانان (minders)، که همه چیز را در مسیر نگه می‌دارند. کندی یکی از بهترین یابندگانی بود که او تا به حال ملاقات کرده بود. مورگان به من گفت: «مردم از او پیروی می‌کنند.»

اگرچه کندی بیش از چهار دهه علیه آلاینده‌های محیط‌زیستی دعوای حقوقی انجام داده است، تمرکز او بر واکسن‌ها تنها پس از آن آغاز شد که مادرانی با کودکان مبتلا به اوتیسم در سخنرانی‌های او حاضر شدند — و پس از آنکه یکی از آن‌ها او را متقاعد کرد تا مطالعاتی را بخواند که ارتباطی بین واکسن‌ها و اوتیسم را نشان می‌داد. این واقعیت که واکسن‌ها می‌توانند به مردم آسیب برسانند، مورد مناقشه نیست: وجود برنامه جبران خسارت ناشی از آسیب واکسن ملی گواهی بر اذعان نهاد بهداشت عمومی آمریکا به این موضوع است. با این حال، فراوانی و ماهیت این آسیب به شدت مورد مناقشه است. از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۲۲، حدود ۵ میلیارد دوز واکسن در ایالات متحده توزیع شد. برنامه NVICP تقریباً به ازای هر ۱ میلیون دوز یک توافق پرداخت کرد. کندی معتقد است که نرخ واقعی آسیب می‌تواند ۱۰۰ برابر بیشتر از آنچه گزارش می‌شود، باشد. همانند مبارزه خود علیه آلاینده‌های شرکتی، او ابزارهای یک وکیل دادگستری را به مبارزه واکسن می‌آورد — انسانی کردن قربانیان، اهریمنی جلوه دادن مخالفانش، و غلبه بر مخاطبانش با تحقیقات و نیروی هسته‌ای خشمش.

عکس رابرت اف. کندی جونیور که در دفتر تاریک با نوری روشن بر روی او می‌تابد، کت و شلوار خاکستری با کراوات قرمز، نشسته بر روی صندلی با پایی که روی پای دیگر انداخته، با میزی چوبی، دو چراغ کم‌نور با پایه‌های حکاکی شده عقاب، و پرچم آمریکا با قلب روی میزش
الینور کاروچی برای <cite>آتلانتیک</cite> <br>کندی در دفتر کارش در وزارت بهداشت و خدمات انسانی، اکتبر ۲۰۲۵
الینور کاروچی برای <cite>آتلانتیک</cite>

علم، برخلاف داستان‌های پریان و درام‌های دادگاهی، همیشه روایت روشنی ارائه نمی‌دهد. نتایج اولیه ممکن است تکرار نشوند. یافته‌های واقعی ممکن است در نویز آماری گم شوند. عوارض جانبی فاجعه‌بار ممکن است زمان ببرند تا ظاهر شوند. در جستجوی مداوم حقیقت، مردم ممکن است دچار سردرگمی شوند: مارگارین یک جایگزین سالم برای کره بود — تا اینکه مطالعات نشان داد که منبع چربی‌های ترانس مصنوعی است که سالانه ۵۰,۰۰۰ مرگ و میر زودرس ایجاد می‌کند. داروی وایوکس (Vioxx) شرکت مرک یک مسکن معجزه‌آسا بود — تا اینکه محققان تخمین زدند که با حدود ۱۴۰,۰۰۰ مورد اضافی بیماری قلبی مرتبط است. هرم غذایی دهه ۱۹۹۰، که بر کربوهیدرات‌های فرآوری‌شده به جای فیبر و پروتئین تأکید داشت، با توجه به آنچه تحقیقات درباره ریشه‌های اپیدمی چاقی فعلی ما نشان داده است، اکنون شبیه یک جوک ناخوشایند به نظر می‌رسد.

کندی فکر می‌کند افراد بیشتری باید از او پیروی کرده و علم را مستقیماً مصرف کنند. او دوست دارد بگوید: ««اعتماد به متخصصان» ویژگی علم نیست. ویژگی دموکراسی نیست. ویژگی تمامیت‌خواهی و مذهب است.» اما اینکه همه «تحقیقات خود را انجام دهند»، همانطور که کندی توصیه می‌کند، حتی قبل از ظهور فناوری‌هایی مانند نانوعلم و ویرایش ژنوم نیز غیرقابل اجرا بود. وقتی به کندی پیشنهاد کردم که او اکنون نقش متخصص سلامت را بر عهده گرفته است، او این را رد کرد. «من به مردم نمی‌گویم به من اعتماد کنند. من به مردم می‌گویم: 'به من اعتماد نکنید.'»

در طول گفتگوهایمان، ما اغلب بر سر جزئیات یک بحث علمی یا دیگری با هم چالش داشتیم. به عنوان مثال، من به کندی یادآوری کردم که در سال ۲۰۰۵، او پیشنهاد کرده بود که حذف تیمروسال از بیشتر واکسن‌ها منجر به کاهش تشخیص اوتیسم خواهد شد — اما از آن زمان، تیمروسال از بیشتر واکسن‌ها حذف شده بود، با این حال تشخیص اوتیسم همچنان رو به افزایش بود. او نیز به نوبه خود استدلال کرد که این را می‌توان با افزودن آلومینیوم به واکسن‌ها در همان دوره زمانی، و با این واقعیت که برخی از واکسن‌های آنفولانزا هنوز حاوی تیمروسال بودند، توضیح داد. اما بیشتر زنان باردار و کودکان خردسال دیگر واکسن‌های آنفولانزا حاوی این ماده نگهدارنده را دریافت نمی‌کنند — و این موضوع قبل از ممنوعیت تیمروسال از واکسن‌های آنفولانزا توسط کندی نیز صادق بود.

بار دیگر، او اشاره کرد که ایالات متحده، کشوری که به شدت واکسینه شده است، تنها ۴.۲ درصد از جمعیت جهان را تشکیل می‌دهد اما ۱۹ درصد از مرگ و میرهای ناشی از کووید را شامل می‌شود. من مقابله کردم که این تفاوت‌ها احتمالاً با عوامل دیگری از جمله گزارش‌دهی جامع‌تر آمریکا، نرخ بالاتر بیماری‌های مزمن، جمعیت سالخورده‌تر و آب و هوای سردتر توضیح داده می‌شود. او همه اینها را پذیرفت، اما گفت که قصد دارد نکته محدودتری را مطرح کند و آن این است که این ایده «که تنها چیزی که ما را نجات داد واکسن بود، قانع‌کننده نیست.»

او یک مطالعه واکسن کووید کنترل‌شده با پلاسیبو بر روی زنان باردار، که توسط فایزر انجام شده بود، برای من فرستاد که ناهنجاری‌های مادرزادی بیشتری را در نوزادان گروه واکسینه‌شده نسبت به گروه واکسینه‌نشده نشان می‌داد. من مقابله کردم که فایزر این تفاوت را از نظر آماری ناچیز اعلام کرده بود. او پاسخ داد که دلیل اینکه این تفاوت به اهمیت آماری نرسیده بود، این بود که مطالعه به اندازه کافی بزرگ نبود و «فایزر به محض مشاهده نتیجه بد، آن را متوقف کرد.» اگر این درست باشد، نشان‌دهنده نیت بدخواهانه از سوی شرکت بود. او پرسید: «چرا در مورد این از فایزر سوال نمی‌کنید؟ شما باید خط تلفن آن‌ها را به آتش بکشید.»

بنابراین با فایزر تماس گرفتم، که به من اجازه مصاحبه با دانشمندی را داد که بخشی از برنامه واکسن کووید شرکت بود، اما درخواست کرد نام این دانشمند برای حفظ حریم خصوصی فاش نشود. این محقق به من گفت که مطالعه نه به دلیل نتیجه بد، بلکه به این دلیل متوقف شده بود که داده‌ها هیچ نگرانی ایمنی در مورد واکسن را نشان نمی‌داد — به این معنی که با توجه به خطرات جدی ناشی از عفونت کووید در دوران بارداری، جلوگیری از دریافت واکسن توسط گروه کنترل غیراخلاقی بود.

این محقق همچنین توضیح داد که تحقیقات بیشتر نشان داده است که از تمام ناهنجاری‌های مادرزادی که ابتدا گزارش شده بود، تنها یکی پس از تزریق واکسن، در هفته ۲۴ بارداری، منشأ گرفته است. محقق به من گفت: «شما نمی‌توانید یک واکسن را مسئول چیزی بدانید که قبل از تزریق واکسن اتفاق افتاده است.»

هنگامی که با داده‌هایی که با استدلال‌هایش در تضاد هستند مواجه می‌شود، کندی به طور معمول بدخواهی را به طرف مقابل نسبت می‌دهد — اینکه آنها با انگیزه سود یا پیشرفت شغلی عمل می‌کنند. تجربه او به عنوان یک وکیل دادگستری ممکن است این واکنش را در او ایجاد کرده باشد. همانطور که جان مورگان، شریک حقوقی او، به من گفت، دشوار است که از آلاینده‌ها و شرکت‌های سیگار شکایت کنی و متقاعد نشوی که متهمان «در کار قتل عمد» هستند. کندی همین دیدگاه را به نهاد پزشکی نیز تعمیم داده و آن را تحت سلطه شرکت‌های بزرگ داروسازی و حامیان دولتی آنها معرفی می‌کند — با وجود این واقعیت که بیشتر متخصصان اطفال، ویروس‌شناسان و اپیدمیولوژیست‌ها زندگی خود را وقف کمک به کودکان و کاهش رنج کرده‌اند.

و اگر کندی اینقدر نگران تضاد منافع است، پس پنل واکسن CDC که او تغییر داده است چه می‌شود؟ برخی از متخصصانی که او منصوب کرده بود قبلاً به عنوان شاهد برای شاکیان در پرونده‌های حقوقی ایمنی واکسن دستمزد دریافت کرده بودند. خود کندی، علاوه بر میلیون‌ها دلاری که به عنوان وکیل دادگستری کسب کرده بود، حقوق زیادی از Children’s Health Defense — ۵۱۰,۵۱۵ دلار در سال ۲۰۲۲ — یک سازمان غیرانتفاعی که او از ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۳ رهبری می‌کرد و برای مبارزه با قوانین سختگیرانه‌تر واکسن پول جمع‌آوری می‌کرد، دریافت کرد. کل پروژه سیاسی او — کمپینش، استخدامش توسط ترامپ، نقش او در HHS — با توانایی او در اثبات اینکه دانشمندان درباره واکسن‌ها مردم را فریب می‌دادند، گره خورده است. او اگر نظرش را تغییر می‌داد، چیزهای زیادی از دست می‌داد.

در طول کمپین ریاست‌جمهوری خود، کندی بارها می‌گفت که در یک مطالعه واکسن کووید، فایزر متوجه شده بود که «افرادی که واکسن دریافت کرده بودند، در پایان آن مطالعه ۲۳ درصد نرخ مرگ و میر کلی بالاتری داشتند»؛ او امروز نیز این را می‌گوید. او این ادعا را بر اساس تفسیر خود از یک آزمایش اولیه واکسن کووید فایزر استوار می‌کند، و این ادعا وحشتناک به نظر می‌رسد — یک دلیل قاطع برای کسانی که به دنبال دلیلی برای شک و تردید در مورد توصیه‌های رسمی بهداشت هستند. نتیجه اصلی آن آزمایش در سال ۲۰۲۰ این بود که نرخ عفونت در گروه واکسینه‌شده به طور قابل توجهی کمتر از گروه پلاسیبو بود (هشت عفونت در مقابل ۱۶۲). این مطالعه حدود ۴۴,۰۰۰ نفر را دنبال کرد که به طور تصادفی به دو گروه کور تقسیم شدند، یک گروه واکسن کووید و یک گروه تزریق پلاسیبو دریافت کردند. در طول شش ماه، ۲۱ نفر در گروه واکسن و ۱۷ نفر در گروه پلاسیبو فوت کردند. (دانشمندان از این اعداد برای تعیین چیزی که نرخ «مرگ و میر کلی» می‌نامند، استفاده می‌کنند.) این اعداد همان‌هایی هستند که کندی برای ادعای خود مبنی بر اینکه یک مطالعه نشان داده است که خطر مرگ شما با دریافت واکسن ۲۳ درصد افزایش می‌یابد، استفاده می‌کند.

اما دانشمندانی که من با آن‌ها در مورد ادعای کندی صحبت کردم، توضیح دادند که این مطالعه به اندازه کافی بزرگ نبود و به اندازه کافی طولانی نبود تا افزایش خطر مرگ و میر را نشان دهد. علاوه بر این، یک بررسی FDA گفت که هیچ یک از مرگ و میرهای موجود در مطالعه به واکسن مربوط نبود. (کندی می‌گوید این بررسی ذهنی بود.) اعداد کندی نیز گمراه‌کننده بودند. در طول بخش کور مطالعه، ۱۵ مرگ در گروه واکسن و ۱۴ مرگ در گروهی که پلاسیبو دریافت کردند، وجود داشت. (پس از آشکار شدن اطلاعات، گروه پلاسیبو شروع به دریافت واکسن کرد.) در سال ۲۰۲۳، پیتر دوشی، سردبیر یک مجله پزشکی معتبر بریتانیایی، ایمیلی به تیم کندی نوشت و توصیه کرد که بر اساس این اعداد، نتیجه‌گیری صحیح در مورد مرگ و میر از این مطالعه این بود که «اساساً تعداد مرگ و میر در گروه‌های واکسن و پلاسیبو یکسان بود.»

همانطور که در پاییز گذشته صحبت و پیامک رد و بدل می‌کردیم، کندی و من دائماً به همان بحث‌هایی بازمی‌گشتیم که دو سال پیش داشتیم. او به داده‌های مرگ و میر کلی از مطالعه واکسن فایزر اشاره می‌کرد. من پاسخ می‌دادم که دانشمندانی که داده‌ها را می‌فهمند، می‌گویند این داده‌ها به معنای آنچه او می‌گوید نیست — و اشاره می‌کردم که حتی پس از جهش ویروس به سویه‌های جدید، مطالعات مشاهده‌ای همچنان نشان می‌دادند که تزریق فایزر در برابر بستری شدن در بیمارستان و مرگ بسیار مؤثر است.

کندی از تسلیم شدن خودداری کرد. او به من گفت، وقتی واکسن‌ها معرفی شدند، متخصصان بهداشت عمومی «به مردم می‌گفتند، 'این جان شما را نجات خواهد داد.' آن‌ها مدرکی برای این موضوع نداشتند. ۲۳ درصد مرگ و میر کلی! این بی‌معنا نیست؟ نمی‌دانم در کدام جهان زندگی می‌کنید.»

متخصصان واکسن به من گفتند که آنها در جهانی زندگی می‌کنند که در آن برای خواندن و تفسیر داده‌ها آموزش دیده‌اند — نه در جهانی که شما داده‌ها را از مطالعات به صورت گزینشی انتخاب کنید، نتایج هشداردهنده استخراج کنید، و سپس پیشنهاد دهید که آنها افزایش مرگ و میر ناشی از واکسن را نشان می‌دهند، در حالی که در واقع چنین چیزی را نشان نمی‌دهند.

کندی، مانند باتاچاریا، تمایل دارد به گالیلئو اشاره کند. اما در روایت کندی، شروران نه تنها روحانیونی بودند که گالیلئو را دستگیر و اکتشافاتش را محکوم کردند، بلکه دانشمندان همکار اخترشناس نیز بودند که از ترس سرنوشت او، از نگاه کردن از طریق تلسکوپش خودداری کردند. این تمثیلی است که خطرات ناشناخته واکسن را به نوعی نقطه‌ای ثابت در آسمان شب، یک ابرنواختر یا ماه، آماده برای کشف توسط هر کسی که مایل به به خطر انداختن اعتبار خود برای جستجوی حقیقت است، می‌دانگارد.

چهار روز پس از مرگ چارلی کرک، کندی دوباره خواست با من صحبت کند. او از دخترش کیک خواست تا یک تماس زوم برقرار کند تا او نیز یک ضبط از تبادل ما داشته باشد. تلاش‌های من برای فراتر رفتن از شکاف به خوبی پیش نمی‌رفت.

وقتی آن یکشنبه دور هم جمع شدیم، او گفت: «شما تقریباً مقصد خود را مخابره کردید. اینکه دو طرف هستند که حرف یکدیگر را نمی‌شنوند، هر دو سرسخت هستند، و هر دو فکر می‌کنند بر اساس علم عمل می‌کنند.» او این را یک ابزار ژورنالیستی نامید. او گفت: «این کمی خودخواهانه است، زیرا، می‌دانید، روزنامه‌نگار این موضع را می‌گیرد که 'باشه، من به این پدیده نگاه می‌کنم که دو طرف دارد و من در وسط هستم' — فرد خردمندی که می‌تواند همه چیز را ببیند.» او پیشنهاد کرد که از موافقت برای صحبت با من پشیمان است و رابطه ما را با داستان عقربی که از قورباغه برای عبور از رودخانه کمک می‌خواهد، مقایسه کرد، که تنها پس از کمک، قورباغه را نیش زد و کشت.

او ادامه داد: «هر مقاله‌ای درباره من یکسان است، که هرگز بر پایه علم نیست؛ هرگز یک بحث نیست؛ همیشه یک حمله شخصی است. «او یک نظریه‌پرداز توطئه است، او ضد علم است، او یک آدم دیوانه است، او یک کرم مغزی دارد،» یا داستان خرس، یا داستان وال، یا داستان سگ، هر کدام از اینها، و این چیزی است که آنها روی آن تمرکز می‌کنند.» او معتقد بود مقالاتی درباره برخی از این رویدادهای رنگارنگ گذشته‌اش، تلاشی برای منحرف کردن توجه از ماهیت استدلال‌های اوست. او گفت: «من شما را به چالش می‌کشم که حتی یک توطئه را به من بگویید که درباره آن صحبت کرده باشم و به حقیقت نپیوسته باشد.» «آیا این یک توطئه است که من گفتم گلایفوسیت — که راندآپ — می‌تواند باعث سرطان، مانند لنفوم غیرهاجکین شود؟ هر سه هیئت منصفه با من موافقت کردند. آیا این یک نظریه توطئه است که من گفتم واکسن کووید از انتقال جلوگیری نخواهد کرد؟ اکنون همه این را قبول دارند. آیا این یک نظریه توطئه است که من گفتم ماسک‌ها بر پایه علم نیستند؟ اکنون همه با این موافقند. تعطیلی مدارس اشتباه بود.»

او هنوز تمام نکرده بود. او با عصبانیت گفت که مردم از علاقه او به ترور پدر و عمویش برای بی‌اعتبار کردن او استفاده کرده‌اند. او گفت: «من هرگز نگفته‌ام که پدرم توسط سیا کشته شده است. من گفته‌ام که شواهد غیرمستقیمی وجود دارد.» او گفت هیچ‌کس تناقضات کالبدشکافی پدرش را توضیح نداده است، که با ادعای اینکه تنها قاتل پدرش فعال فلسطینی سیرهان سیرهان بوده است، در تضاد بود. «رابرت کندی چهار بار از پشت مورد اصابت گلوله قرار گرفت. ما می‌دانیم چه بلایی بر سر هر گلوله در تفنگ سیرهان آمد. او شش نفر دیگر را هدف قرار داد. او نمی‌توانست پدرم را کشته باشد. پس، می‌دانید، این یک واقعیت است. این علم است. و شاید شما بتوانید راهی را پیدا کنید که او می‌توانست پشت پدرم قرار گیرد.»

ما به جایی که شروع کرده بودیم، بازگشتیم. او گفت: «می‌دانید، یک روزنامه‌نگار واقعی» گزارش می‌دهد که مردم از استدلال‌های او می‌ترسند و حقایق را انکار می‌کنند، «اما فکر نمی‌کنم آتلانتیک به شما اجازه این کار را بدهد.»

من گفتم: «شما وزیر HHS هستید. قاعدتاً می‌توانید با هر کسی در CDC تماس بگیرید تا این بحث را داشته باشید.»

او پاسخ داد: «۲۱,۰۰۰ نفر در آن آژانس هستند و من قرار نیست با هر یک از آن‌ها بحث شخصی داشته باشم. ضمناً، آنها به این دلیل می‌روند که نمی‌توانند از موقعیت خود دفاع کنند.» البته، افرادی که کار خود را ترک می‌کنند این را مورد بحث قرار خواهند داد. اما برای پیروزی در دادگاه افکار عمومی، گمان می‌کردم، کندی ترجیح می‌داد با من بحث کند.

همه چیز کاملاً ناامیدکننده به نظر می‌رسید. در حالی که این مقاله را پیش‌نویس می‌کردم، از ناتوانی‌ام در ایجاد حتی حداقل نقاط مشترک واقعی که پیشرفت علمی عموماً نیاز دارد، ناامید شدم. بنابراین پیامی به کندی فرستادم که در آن وضعیت فعلی‌ام را توضیح دادم و درخواست یک گفت‌وگوی دیگر را داشتم. دقایقی بعد، یکی از مشاوران پیامک فرستاد: «می‌خواهید امروز ساعت ۱ بعد از ظهر در خانه وزیر ملاقات کنید؟»

کندی خانه جدید خود در جورج‌تاون را، نه چندان دور از جایی که عمو جک به عنوان نماینده کنگره و سناتور زندگی می‌کرد، چند هفته پس از تأییدش خریداری کرد. یک ورودی داخلی با یادداشت‌های امضا شده‌ای از چهار رئیس‌جمهور جمهوری‌خواه اخیر — جرالد فورد، رونالد ریگان، جورج اچ. دبلیو. بوش و ترامپ — به او تزئین شده است. از او پرسیدم چرا نامه‌ای از باراک اوباما یا بیل کلینتون، آخرین رئیس‌جمهورانی که قبل از ترامپ برای آنها کمپین کرده بود، وجود ندارد. او گفت: «آنها در انبار هستند.» یک پرچم آمریکایی از سال ۱۸۶۵ در اتاق نشیمن او آویزان است، که کندی گفت این پرچم با پرچمی که به رئیس‌جمهور آبراهام لینکلن کمی قبل از تیراندازی‌اش داده شده بود، همراه است.

با یافتن حداقل یک نقطه توافق، یعنی اهمیت آزادی بیان، شروع کردیم. در واقع، کندی با بسیاری از برادران جمهوری‌خواه خود مخالفت کرد و گفت: «هر چیزی که مرگ چارلی کرک را برای توجیه سانسور به ابزار تبدیل کند، با ارزش‌های او سازگار نیست.»

ناگزیر، اما، به زودی به جایی برگشتیم که بحث را رها کرده بودیم. کندی پیشنهاد کرد که داستان من با نگاهی به بیانیه‌ای که در وب‌سایت CDC منتشر شده است — «واکسن‌ها باعث اوتیسم نمی‌شوند» — به پایان برسد. در طول فرآیند تأیید، بیل کسیدی از او قول گرفته بود که این عبارت را در ازای رأیش حذف نکند. اما کندی راه‌حلی پیدا کرده بود. در ۱۹ نوامبر، او صفحه را به روز کرد و یک ستاره در کنار این عبارت قرار داد و متنی اضافه کرد که می‌گفت «مطالعات احتمال اینکه واکسن‌های نوزادی به بروز اوتیسم کمک کنند، را رد نکرده‌اند.» اگرچه واکسن MMR و تی‌مروسال هیچ ارتباطی با اوتیسم نشان نداده‌اند، کندی می‌گوید که او نتوانسته است هیچ مطالعه‌ای در مورد خطر احتمالی اوتیسم از سایر واکسن‌های دوران کودکی پیدا کند. او معتقد است که عدم وجود این تحقیقات، اعتبار ادعای وب‌سایت CDC را تضعیف می‌کند.

کیک به ما در مبل پیوست. هاینز طبقه بالا نشسته بود و ویرایش‌های نهایی خاطراتش را انجام می‌داد. از کندی پرسیدم: آیا او اکنون، به عنوان وزیر بهداشت کشور، استدلال می‌کند که علم نشان می‌دهد واکسن‌ها باعث اوتیسم می‌شوند، همانطور که در گذشته گفته بود؟ یا صرفاً استدلال می‌کند که این سوال هنوز به طور قطعی توسط علم پاسخ داده نشده است؟ او با دقت پاسخ داد: «من در مورد برخی چیزها عقایدی دارم، اما، می‌دانید، عقاید من بی‌ربط هستند. آنچه ما نیاز داریم علم است و ما به علم قطعی نیاز داریم. ما علم پیشنهادی داریم.»

من با دیگران در مورد این موضوع صحبت کرده بودم. آنها با کندی موافق بودند که هر واکسنی از نظر تأثیر بر نرخ اوتیسم مورد مطالعه قرار نگرفته است. اما آنها استدلال می‌کردند که انجام این کار فوری نیست، زیرا شواهد با کیفیت بالا موجود در مورد واکسن‌ها هیچ ارتباطی را نشان نمی‌دهند. جاشوا گوردون، که به عنوان مدیر موسسه ملی بهداشت روان به نظارت بر تحقیقات اوتیسم فدرال کمک می‌کرد، به من گفت که افزایش اخیر در نرخ اوتیسم را می‌توان عمدتاً با معیارهای گسترده‌تر تشخیص و با افزایش میانگین سن والدین در زمان لقاح توضیح داد.

گوردون به من گفت: «اگر واکسن‌ها به اوتیسم کمک می‌کنند، این یک تأثیر بسیار، بسیار کوچک است که هیچ شکی نیست که اگر مطالعه را انجام دهید و تأثیر کوچک را به طور قطعی نشان دهید، آن تأثیر کوچک بسیار کمتر از مزیت واکسن‌ها خواهد بود.» او ادامه داد: «این ایده که پس از انجام آن مطالعات، به یک توصیه علمی متفاوت خواهید رسید، به وضوح نادرست است.» وقتی از او درباره بیانیه در وب‌سایت CDC که کندی با آن مخالفت می‌کند («واکسن‌ها باعث اوتیسم نمی‌شوند») پرسیدم، گوردون گفت که این «یک بیانیه به زبان ساده» است که اجماع علمی را خلاصه می‌کند و برای تشویق واکسیناسیون نجات‌بخش در نظر گرفته شده است.

استنلی پلوتکین، یکی از برجسته‌ترین متخصصان واکسن کشور و نویسنده اصلی کتاب درسی دانشکده پزشکی واکسن‌های پلوتکین، پیامی مشابه داشت. او به طور بلاغی پرسید: «آیا می‌توانم بگویم که واکسن‌ها باعث اوتیسم نمی‌شوند؟» او گفت: «تنها چیزی که می‌توانم بگویم این است که هیچ مدرکی» مبنی بر این موضوع وجود ندارد. او برخی از مطالعاتی را که کندی به آن‌ها استناد کرد، به دلیل طراحی ضعیف رد کرد. او گفت با یک مطالعه اپیدمیولوژیک بزرگ جدید که به این موضوع می‌پردازد، با طراحی مناسب برای در نظر گرفتن متغیرهای مخدوش‌کننده، مخالفت نخواهد کرد. اما او گفت که «مطالعه‌ای که توسط یک فرد مغرض با هدف دستیابی به نتیجه‌ای خاص طراحی شده باشد» را نخواهد پذیرفت.

ترامپ به درستی انتخاب شد و کندی را به عنوان وزیر HHS منصوب کرد تا اولویت‌هایی را که ترامپ در طول مبارزات انتخاباتی مطرح کرده بود، اجرا کند. این امر به سیاست‌های علمی کندی مشروعیت دموکراتیک می‌بخشد، حتی اگر متخصصان بهداشتی آموزش‌دیده از آنچه ممکن است به معنای آن باشد، وحشت کنند. اما در حالی که در اتاق نشیمن او نشسته بودیم، متوجه شدم که کندی استدلالی را مطرح می‌کند که قبلاً آن را درک نکرده بودم — یک ادعای سیاسی، نه یک ادعای واقعی. او می‌گفت که صرف نظر از جان‌های نجات‌یافته توسط واکسن‌ها، دولت بی‌مسئولیت است که آنها را بدون اینکه ابتدا تمام خطرات پنهان را به طور جامع رد کند، توصیه کند. او معتقد است که تنها چند واکسن، از جمله واکسن سل، به اندازه کافی مورد مطالعه قرار گرفته‌اند تا از این معیار عبور کنند. کندی بودجه وزارتخانه‌اش را کاهش داده بود. اما اکنون، او می‌گوید، قصد دارد میلیاردها دلار برای صدها مطالعه تحقیقاتی در مورد ارتباط احتمالی واکسن‌ها با بیماری‌های مزمن هزینه کند. او در مورد تقویت‌کننده‌های واکسن کووید گفت: «تنظیم پیش‌فرض در پزشکی این است که «هیچ آسیبی نرسانید». شما هرگز مداخله‌ای را انجام نمی‌دهید — به خصوص با یک انسان سالم — مگر اینکه بدانید ایمن و مؤثر است. و ما نمی‌دانیم که آیا ایمن و مؤثر است.»

پرسیدم: «چه می‌شود اگر در مورد واکسن‌ها اشتباه کنید؟» شش جراح کل سابق، اکثر کارشناسان واکسن، و تقریباً کل جامعه علمی معتقدند که او اشتباه می‌کند. چه می‌شود اگر، با گذشت زمان، شواهد نشان دهد که اقدامات او نرخ واکسیناسیون را کاهش داده است بدون کاهش در بیماری‌های مزمن، اما با افزایش رنج و مرگ ناشی از ویروس‌ها و باکتری‌ها؟ او چگونه واکنش نشان خواهد داد؟

کندی گفت: «یعنی، ما گوش خواهیم داد.» این پاسخی بود که می‌خواستم بشنوم. اما سپس او یک بار دیگر دلایلی را لیست کرد که چرا اشتباه نخواهد کرد: او در مورد بیماری‌های مزمنی صحبت کرد که به عنوان واکنش‌های نامطلوب احتمالی روی برچسب سازندگان واکسن ظاهر می‌شوند؛ شواهدی که نشان می‌دهد نرخ مرگ و میر ناشی از بیماری‌هایی که واکسن‌ها در برابر آنها ایمن‌سازی می‌کنند، قبل از ظهور واکسن‌ها در حال کاهش بود؛ و تصمیمات بد سیاسی و نرخ بالای مرگ و میر آمریکا در سال‌های کووید. او گفت: «می‌دانید، ما انواع مداخلات را داریم. سلامت خوب فقط با یک سرنگ به دست نمی‌آید.» وکیل دادگستری همچنان در تلاش بود تا نقاطی را به هم وصل کند که به حکم مورد نظر او منجر می‌شد، فرزند یتیم خاندان سلطنتی آمریکا، بازگشته از جهنم، همچنان در حال مبارزه برای انجام حق تولد خود.