چند سال اخیر نوعی بحران وجودی را برای جامعه سیاست خارجی ایالات متحده ایجاد کرده است. یک سری اشتباهات بزرگ—مانند حمله به عراق و افغانستان، و تغییر رژیم در لیبی—باعث شده است که بسیاری از آمریکاییها تخصص دستاندرکاران سیاست خارجی ایالات متحده را زیر سوال ببرند. برخی استدلال کردهاند که دو پیروزی انتخاباتی رئیسجمهور دونالد ترامپ در سالهای ۲۰۱۶ و ۲۰۲۴، تأییدی پوپولیستی بر این ایده بود که رؤسای جمهور نیازی ندارند به اندازه غریزه خود به کارشناسان گوش دهند.
اما بیشتر پژوهشگران روابط بینالملل نسبت به اشتباهات سیاستگذاری ذکر شده در بالا، تردید داشتند و این را به صورت عمومی نیز بیان کردند. در یک نظرسنجی از دانشگاهیان ایالات متحده در سال ۲۰۰۴، تنها ۱۵ درصد از تصمیم واشنگتن برای ورود به جنگ عراق در سال قبل حمایت کردند – سطحی از حمایت که بسیار پایینتر از عموم مردم بود. این سیاستگذاران بودند که اغلب به هشدارهای پژوهشگران بیتوجهی کردند.
این واقعیت که پژوهشگران در تغییر مسیر سیاستگذاری ایالات متحده موفق نبودهاند، نشان میدهد که چقدر این دو جامعه باید شکاف بین خود را پر کنند. کتاب درون اتاق وضعیت: نظریه و عمل تصمیمگیری در بحران (Inside the Situation Room: The Theory and Practice of Crisis Decision-Making)، که توسط کرن یاری-میلو، رئیس دانشکده روابط بینالملل و امور عمومی دانشگاه کلمبیا (SIPA)، و هیلاری رودهام کلینتون، وزیر امور خارجه سابق و استاد فعلی SIPA، ویرایش شده است، آخرین تلاش برای تشویق پژوهشگران روابط بینالملل و سیاستگذاران به گفتگو با یکدیگر است.
کلینتون و یاری-میلو در مقدمه خود قول میدهند که خوانندگان دو حوزه کلیدی را بهتر درک خواهند کرد: «اول، چگونه یافتههای ادبیات تصمیمگیری در بحران در روابط بینالملل میتواند به پیشرفت درک ما از موفقیتها و شکستهای اخیر در سیاست خارجی ایالات متحده کمک کند؛ و دوم، چگونه تجربیات دستاندرکارانی که در موقعیتهای بحرانی بودهاند، میتوانند نظریههای آکادمیک در مورد نحوه تفکر رهبران را تأیید یا به چالش بکشند.»
کلینتون و یاری-میلو با دقت مشارکتکنندگان خود را گرد هم آوردند. بخش دانشگاهی شامل فصلهایی از برخی از برجستهترین اذهان در روابط بینالملل است—از جمله رُز مکدرموت درباره نقش احساسات، الیزابت ساندرز و جسیکا ویکس درباره افکار عمومی، و آستین کارسون درباره اقدامات پنهانی. همه این فصلها خلاصههای قابل فهمی از وضعیت دانش آکادمیک برای خوانندگانی هستند که نیاز به مرور ادبیات ضروری دارند.
در بخش سیاستگذاران، چهرههای برجستهای مانند کاترین اشتون، سیاستمدار بریتانیایی، و دنیس راس، دیپلمات آمریکایی، فصلهایی را درباره تجربیات سیاست خارجی خود ارائه کردهاند. فهرست دستاندرکاران دوحزبی است، با مشارکت چهرههای ثابتقدم دموکرات مانند کلینتون و لئون پانهتا، وزیر دفاع سابق، در کنار سفیر جان جی. سالیوان و رابرت اوبراین، مشاور امنیت ملی، که دیدگاههای خود را از خدمتشان در دولت اول ترامپ ارائه میدهند.
بازگویی موفقیتهای بزرگ امنیتی ملی این دستاندرکاران سیاست —مذاکرات برای توافق هستهای ایران، برنامهریزی برای حمله به اسامه بن لادن، کشتن ابوبکر البغدادی رهبر داعش، و تلاش برای بازدارندگی تهاجم روسیه به اوکراین— اغلب خواندنی و تاملبرانگیز است. جزئیات جالبی نیز وجود دارد؛ به عنوان مثال، از مشارکت اوبراین به وضوح پیداست که او از مارک اسپر، وزیر دفاع سابق، خوشش نمیآید.
کتاب درون اتاق وضعیت (Inside the Situation Room) تلاشی ارزشمند برای پر کردن شکاف بین دانشگاهیان و سیاستگذاران است، و ویراستاران مجموعه بسیار خوبی از مشارکتکنندگان را گرد هم آوردهاند. متأسفانه، کتاب حاصله همچنین پوچی انجام این تمرین را در حال حاضر —و چالشهای انجام آن در آینده— برجسته میکند.
با خواندن فصلهای کتاب، سخت بود که نتیجه نگیریم شکاف بین پژوهشگران و دستاندرکاران همچنان پابرجاست. به عنوان کسی که بیش از یک جلد کتاب را ویرایش کردهام، میدانم که چقدر دشوار است که نویسندگان را به گنجاندن بینشهای فصول دیگر ترغیب کرد. با این حال، در این مورد، عدم تعامل خود نشانهای گویا است.
برای مثال، فصل کارسون درباره اقدامات پنهانی مفید است، اما واقعاً با فصل پانهتا در مورد تعقیب بن لادن یا فصل اوبراین در مورد کشتن بغدادی ارتباطی برقرار نمیکند. به همین ترتیب، نه پانهتا و نه اوبراین با فصل کارسون تعامل ندارند. همین امر در مورد بررسی فصل علمی ساندرز و ویکس درباره نقش افکار عمومی و فصل عملیاتی ویکتوریا نولاند، معاون سابق وزیر امور خارجه، در مورد همین موضوع صادق است. در حالی که همه این بخشها ارزش خواندن دارند، به نظر میرسد نویسندگان مشارکتکننده از کنار یکدیگر عبور میکنند.
این مشکل با تناقضات موجود در فصلهای دستاندرکاران تشدید میشود. برای مثال، هم پانهتا و هم اوبراین اذعان دارند که در برنامهریزی عملیات پنهانی خود برای هدف قرار دادن بن لادن و بغدادی، رئیس دفتر کاخ سفید را کنار گذاشتند. اما این با پیشنهاد نولاند در فصل خود که مشاوران سیاسی باید در مذاکرات سیاستگذاری گنجانده شوند، در تناقض است. متأسفانه، هیچیک از فصلهای آکادمیکتر با این معما دست و پنجه نرم نمیکنند.
شبح رابرت جرویس، پژوهشگر افسانهای و استاد سابق SIPA که تقریباً چهار سال پیش درگذشت، بر این کتاب سایه افکنده است. کلینتون و یاری-میلو، جرویس را الهامبخش کتاب درون اتاق وضعیت (Inside the Situation Room) میدانند. جرویس پژوهشگر نادری بود که سیاستگذاران او را جدی میگرفتند؛ او کسی بود که سیا برای ارزیابی شکستهای اطلاعاتی مهم، مانند عدم پیشبینی انقلاب ایران در سال 1979، با او تماس میگرفت. جرویس از طریق پژوهشها و شبکه شخصی خود توانست بر نحوه شکلدهی سیاستگذاران به تصمیمات سیاست خارجیشان تأثیر بگذارد.
به طرز کنایهآمیزی، در حالی که بسیاری از ایدههای علمی موجود در کتاب درون اتاق وضعیت (Inside the Situation Room) ارزشمند هستند، اما مبدعان آنها از شهرت چشمگیر جرویس بیبهرهاند. در حال حاضر، او جانشینی ندارد.
سوگیری ناگفته دیگری نیز در موضوعاتی که کلینتون و یاری-میلو برای این مجموعه ویرایش شده انتخاب کردهاند، وجود دارد: سوگیری به سمت عمل. کتاب درون اتاق وضعیت (Inside the Situation Room) عمدتاً سیاستهای پیشفعال ایالات متحده را پوشش میدهد که محیط جهانی را شکل دادهاند، مانند اقدامات پنهانی یا مذاکرات حساس.
مسلماً، اقدامات اجبارآمیز، عملیات مخفی، دیپلماسی پشت پرده و نشستهای سطح بالا اجزای حیاتی سیاست خارجی هستند. با این حال، اغلب بحرانهای سیاست خارجی تمرینهایی در واکنش سریع هستند تا پیشبینی —مواردی که در آن یک بازیگر دیگر در روابط بینالملل وضعیتی را ایجاد میکند و مقامات ایالات متحده چارهای جز واکنش در لحظه ندارند.
جالب بود اگر کلینتون و یاری-میلو فصلهایی را در مورد واکنش به بحران حمله سال 2012 به کنسولگری ایالات متحده در بنغازی، لیبی، یا پیگیری حملات 7 اکتبر 2023 حماس به اسرائیل، شامل میکردند. با خطاهای حذفشان، ویراستاران اذعان نمیکنند که بخش بزرگی از سیاست خارجی ایالات متحده به کنترل خسارات منجر میشود.
متأسفانه، خواندن کتاب درون اتاق وضعیت (Inside the Situation Room) در طول دومین دولت ترامپ، تمرینی بیرحمانه در پوچی است. برای مثال، توصیه کارسون در مورد نیاز به محرمانگی با احترام به اقدامات پنهانی منطقی است —فقط حیف است که او از اشاره به حماقت استفاده از سیگنال برای ارتباط جزئیات عملیات نظامی غفلت کرده است. اظهارات نولاند درباره لزوم اطلاعرسانی شاخه اجرایی به اعضای کنگره در هر اقدام نظامی، با توجه به تأخیرهای دولت کنونی در اطلاعرسانی به شاخه قانونگذاری درباره حملات هوایی خود به قایقهای مظنون به قاچاق مواد مخدر در کارائیب، به طرز غمانگیزی خندهدار است.
فصل جنیفر کلاین، ربکا ترکینگتون، ملان ورور، و راشل وگلستین که بر لزوم گنجاندن زنان در تصمیمگیری بحران تأکید میکند، به خوبی بیان شده است، اما برای این دولت، این موضوع شبیه یک تمرین در تنوع، برابری و شمول (DEI) به نظر خواهد رسید و بنابراین نادیده گرفته خواهد شد. فصل رید پاولی و جسیکا چن وایس در مورد اجبار مملو از توصیههای دقیق برای دستاندرکاران است، و یادآور نکتهای است که فقدان ثبات دولت ترامپ آن را قادر به اجبار از طریق یک کیسه کاغذی هم نمیکند.
همه فصلها بر نیاز به تحلیل هوشیارانه اطلاعات قابل اقدام تأکید میکنند — که ممکن است برای دولتی مصمم به سیاسی کردن آن، تعجبآور باشد. تماشای دولت ترامپ که در بحرانهای مختلف سیاست خارجی دست و پا میزند، خواندن توصیههایی را دردناک میکند که در دستان کارآمدتر، ممکن است به خوبی مورد استفاده قرار گیرند.
کتاب درون اتاق وضعیت (Inside the Situation Room) شکاف بین پژوهشگران و سیاستگذاران را در دومین دولت ترامپ پر نخواهد کرد. اما سیاستگذاران مشتاق باید آن را برای زمانی که —یا اگر— فرصتی برای جمعآوری قطعات سیاست خارجی در ژانویه 2029 پیدا کردند، در دسترس داشته باشند.