اعتبار تصویر...الکساندر کاگین برای نیویورک تایمز
اعتبار تصویر...الکساندر کاگین برای نیویورک تایمز

نسل بومرها در حال اعتراض به ترامپ هستند. نسل Z کجاست؟

دولت دوم ترامپ از هم‌اکنون در حال شکستن محدودیت‌های قانونی بر قدرت خود و تضعیف حاکمیت قانون است. پس چرا واکنش عمومی تا این حد بی‌رمق بوده است؟

با توجه به تاریخ افتخارآمیز آمریکا به عنوان قدیمی‌ترین دموکراسی مشروطه جهان، ممکن بود انتظار بسیج گسترده‌ای را در پاسخ داشته باشیم. و در حالی که مقاومت‌هایی وجود داشته است – به ویژه، جنبش «بدون پادشاه» که تخمین زده می‌شود پنج میلیون نفر را در ماه اکتبر به خیابان‌ها کشاند – مقیاس اعتراضات همچنان به بزرگی آنچه با توجه به شدت تهدید می‌توان انتظار داشت، نیست. در دوره اول ریاست‌جمهوری ترامپ، میلیون‌ها نفر اعتراض کردند در حالی که وضعیت بسیار کمتر وخیم بود.

یکی از مهم‌ترین و گیج‌کننده‌ترین عوامل، عدم حضور جوانان است. اگر در اعتراضات «بدون پادشاه» شرکت کرده‌اید یا آن را از نزدیک دیده‌اید، قطعاً متوجه افزایش سن شرکت‌کنندگان شده‌اید. به گفته YouGov، تنها ۸ درصد از آمریکایی‌های ۱۸ تا ۲۹ ساله می‌گویند در اعتراضات ماه اکتبر شرکت کرده‌اند، در مقایسه با ۱۳ درصد از افراد ۶۵ سال و بیشتر. دانشجویان به وضوح غایب هستند. روزنامه دانشجویی دانشگاه رایس تنها «حدود ۳۰» دانشجو را در میان جمعیتی بیش از ۱۳۰۰۰ نفر در اعتراض هیوستون شمارش کرد و روزنامه تولین «چندین» دانشجو را در اعتراضی بیش از ۱۰۰۰۰ نفر در نیواورلئان ثبت کرد.

این الگوها نشان‌دهنده یک تغییر شدید نسبت به اوج اعتراضات جورج فلوید در ژوئن ۲۰۲۰ است، زمانی که ۱۳ درصد از افراد ۱۸ تا ۲۹ ساله، همانطور که مرکز تحقیقات پیو دریافت، گزارش کردند که در ماه گذشته در یک رویداد شرکت کرده‌اند. در آن زمان، افراد زیر ۳۰ سال چهار نفر از هر ده معترض را تشکیل می‌دادند. اعتراضات فلوید یک ناهنجاری نبود. نوجوانان و بزرگسالان جوان به رهبری جنبش‌های اعتراضی در ایالات متحده، مانند جنبش‌هایی که خواستار حقوق مدنی و پایان جنگ ویتنام در دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ بودند، کمک کرده‌اند. اخیراً، آن‌ها هسته اصلی اعتراضات علیه جنگ اسرائیل در غزه پس از حملات ۷ اکتبر ۲۰۲۳ بودند. در سطح بین‌المللی، جوانان نقش کلیدی در بهار عربی و مقاومت در برابر تصرف هنگ کنگ توسط چین ایفا کردند.

غیبت جوانان در اعتراضات علیه اقتدارگرایی آقای ترامپ مهم است، و نه فقط برای تعداد جمعیت. معترضان جنبش «بدون پادشاه» همان افرادی هستند، و در بسیاری موارد همان‌هایی که در دوره اول ریاست‌جمهوری آقای ترامپ اعتراض کردند. اما افراد مسن با پلاکاردها در اقتصاد توجه، خبر قدیمی محسوب می‌شوند. در نتیجه، اعتراضات «بدون پادشاه» تأثیر کمتری بر سیاست ما داشته است تا مثلاً اعتراضات کوچک‌تر تی پارتی در ماه‌های اولیه ریاست‌جمهوری باراک اوباما، که قبل از انتخابات میان‌دوره‌ای ۲۰۱۰ به ایجاد یک واکنش منفی کمک کرد.

واضح‌ترین توضیحات احتمالی برای این غیبت معترضان جوان، قابل قبول نیست. اول، هیچ مدرکی دال بر علاقه جوانان به آقای ترامپ وجود ندارد. اگرچه آن‌ها در سال ۲۰۲۴ با نرخ بالاتری نسبت به مبارزات قبلی او از وی حمایت کردند، اما تأیید عملکرد او در طول دوران ریاست‌جمهوری‌اش به شدت کاهش یافته است – یکی از دلایلی که حزب او در انتخابات اخیر در نیوجرسی و ویرجینیا عملکرد ضعیفی داشت. در این مرحله، هفت نفر از هر ده نفر زیر ۳۰ سال از نحوه مدیریت کار توسط آقای ترامپ ناراضی هستند، که بالاترین نرخ در بین تمام گروه‌های سنی است.

توضیح دیگری که ممکن است برای افراد مسن جذاب باشد، تغییر توجه به سمت فرهنگ آنلاین است، اما وجود اینستاگرام و دیگر پلتفرم‌ها مانع از این نشد که بیش از یک میلیون دانشجو در راهپیمایی «مارس برای زندگی ما» در سال ۲۰۱۸ علیه خشونت با اسلحه، مدرسه را ترک کنند. شواهد علوم اجتماعی نشان می‌دهد که تلفن‌های همراه و رسانه‌های اجتماعی در واقع می‌توانند با انتشار اطلاعات، کمک به هماهنگی و ایجاد آگاهی از مشارکت همسالان، اعتراضات را تسهیل کنند.

احتمال دیگر این است که جوانان بر روی مسائل دیگری مانند هزینه‌های زندگی متمرکز هستند؛ بحث در مورد وضعیت دموکراسی ممکن است بیش از حد انتزاعی یا بی‌ربط به زندگی آن‌ها به نظر برسد. اما این خیلی ساده‌انگارانه به نظر می‌رسد. پیو دریافت که حدود یک چهارم آمریکایی‌های ۱۸ تا ۲۹ ساله نگران این هستند که فردی را می‌شناسند که توسط دولت کنونی اخراج شود، که این سهم بسیار بالاتر از آمریکایی‌های مسن‌تری است که صفوف اعتراضات اخیر را تشکیل می‌دهند. همچنین جوانان بیشتر از افراد مسن نگران هستند که از آن‌ها خواسته شود شهروندی خود را ثابت کنند. و دولت ترامپ مستقیماً جوانان را از طریق اقدامات خود علیه دانشگاه‌ها هدف قرار می‌دهد.

در نهایت، البته درست است که ترس از دستگیری، آزار و اذیت یا بدتر از آن ممکن است برخی افراد را از اعتراضات ترامپ دور نگه دارد. اما خطرات مشابه مانع از اعتراض جوانان با تعداد بیشتر پس از کشته شدن آقای فلوید یا علیه جنگ غزه نشد. همچنین خطرات در هنگ کنگ، در طول بهار عربی یا در ایالات متحده در طول اعتراضات حقوق مدنی و جنگ ویتنام نیز مانع آن‌ها نشد.

توضیح قانع‌کننده‌تر برای کمبود نسبی جوانان در جنبش ضد ترامپ و طرفدار دموکراسی این است که آن‌ها دلسرد و بی‌انگیزه شده‌اند. اما مقصر دانستن آن‌ها به خاطر این نگرش اشتباه خواهد بود. نسل‌های قدیمی‌تر باید به جای آن درک کنند که دنیایی که ما ایجاد کرده‌ایم، به نظر نمی‌رسد مسیری قابل دوام برای ایجاد تغییر ارائه دهد.

تجربیات چند سال اخیر را در نظر بگیرید. جنبش عدالت نژادی که در سال ۲۰۲۰ به اوج خود رسید، با ناامیدی و واکنش منفی به پایان رسید. اعتراضات غزه تضادهای شدیدی را برانگیخت بدون اینکه پیروزی‌های سیاسی یا خط‌مشی واضحی برای سازمان‌دهندگان خود به ارمغان آورد. شاید از همه مهم‌تر، خود آقای ترامپ به کاخ سفید بازگشته است، که برای جوانانی که تنها او را به عنوان شخصیت اصلی در سیاست ما می‌شناسند، حسی از بیهودگی در مخالفت و فعالیت‌گرایی ایجاد می‌کند. او اولین بار زمانی سوگند ریاست‌جمهوری را ادا کرد که دانشجویان سال اول کالج امروز در دبستان بودند.

انتخابات ارائه شده به جوانان نیز خیلی بهتر نیست. با توجه به واقعیت‌های سیستم دوحزبی ناکارآمد ما، تنها جایگزین برای یک حزب جمهوری‌خواه تحت تسلط ترامپ، حزب دموکرات است، که تحت سلطه یک قدرت‌مداری سالخورده و رو به زوال است که نخبگانش بیشتر احتمال داشت در یک عروسی در همپتونز شرکت کنند تا در همان روز در یک اعتراض «بدون پادشاه».

جوانان همچنین بدون شک متوجه بزدلی بسیاری از افراد و نهادهایی می‌شوند که بیشترین خطر را از حملات آقای ترامپ علیه دموکراسی دارند. برخی از دانشگاه‌های برجسته و شرکت‌های حقوقی قراردادهای نابرابری با دولت ترامپ بسته‌اند؛ چندین سازمان رسانه‌ای و شرکت‌های فناوری نیز به همین ترتیب توافقات مشکوکی انجام داده‌اند که شامل پرداخت به رئیس‌جمهور به شکلی می‌شود. اخیراً، بسیاری از شرکت‌ها توسط آقای ترامپ برای اهدای کمک مالی برای سالن رقص جدیدی که او پس از تخریب بال شرقی کاخ سفید می‌سازد، مورد درخواست قرار گرفته‌اند. گزارش شده که او از اینکه چقدر به راحتی این شرکت‌های حقوقی و اهداکنندگان را مرعوب کرده است، ابراز تعجب کرده. حتی کنگره نیز ساکت است، به طوری که استیو بنن، استراتژیست سابق ترامپ، آن را با دوما، پارلمان فرمایشی روسیه، مقایسه کرده است.

غیبت جوانان از اعتراضات متعارف هم یک مشکل و هم یک هشدار است. مخالفت با سرعت اقتدارگرایانه آقای ترامپ نیازمند استراتژی‌های جدیدی است که قشر وسیع‌تری از جمعیت را درگیر کند. برای مثال، در شیکاگو، همسایگان گروه‌های اجتماعی تشکیل داده‌اند که از ابزارهایی از پیامک گرفته تا سوت برای مقابله با یورش‌های وحشتناک مهاجرتی استفاده می‌کنند. هر شکلی که این مخالفت به خود بگیرد، باید چیزی را ارائه دهد که اعتراضات متعارف در حال حاضر ارائه نمی‌دهند: شکلی از مقاومت اخلاقاً قانع‌کننده که بتواند نتایج ملموسی به دست آورد.