کمبود شدید آب در سال جاری، قابلیت سکونت آینده ایران را زیر سوال برده است، به طوری که دهها سد در آستانه خالی شدن قرار گرفتهاند، ساکنان تهران با احتمال اتمام آب در عرض چند هفته مواجه هستند و حتی رئیسجمهور ایده تخلیه پایتخت را مطرح کرده است، هرچند مشخص نیست میلیونها نفر از مردم به کجا خواهند رفت.
کمبود تاریخی باران و خشکسالی پنج ساله جاری، ایران را به لبه پرتگاه کشانده است. اما بحران کنونی ریشه در تصمیمات سیاستگذاری سطح بالا طی دههها دارد که برای تقویت کشاورزی کشور، از جمله با آبیاری فشرده، گرفته شده است تا ایران تا حد زیادی در تولید مواد غذایی خودکفا شود — به قیمت تقریباً تمام منابع آبی گرانبهای کشور.
دولت ایران خرید محصولات خاصی، از جمله محصولات آببر مانند برنج و سیب را تضمین کرده، کود و سایر نهادههای کشاورزی را یارانه داده و وامهای ارزانقیمت برای کشاورزان فراهم کرده است. دولت همچنین اجازه حفر چاههایی را داده که آبهای زیرزمینی به طور فزاینده تخلیهشده را برای مزارع در مناطق خشک و نیمهخشک کشور مکش کردهاند. محققان دریافتهاند که حتی در مواردی که حفر چاه مجاز نبوده، دولت اغلب نتوانسته چاههای غیرمجاز را متوقف کند.
در مجموع، این سیاستها و دیگر عوامل، به تقریباً دو برابر شدن میزان زمینهای آبیاریشده در ایران از زمان انقلاب ۱۳۵۷، به بیش از ۲۲ میلیون هکتار کمک کردهاند.
نیما شکری، مدیر مؤسسه ژئو-هیدرواینفورماتیک در دانشگاه فنی هامبورگ آلمان، گفت: «دولت به طور مؤثری سرمایه طبیعی خود، آب، حاصلخیزی خاک و تابآوری را برای دستیابی به نوعی تولید کوتاهمدت فروخت.»
در داخل ایران، برخی منتقدان از مقامات میخواهند که رویکرد خود را به سیاستهای کشاورزی به طور کامل بازنگری کنند و از آنها میخواهند که این بحران را نشانهای از نیاز به تغییر بدانند. اما برخی کارشناسان میگویند انجام این کار مستلزم تغییرات عمیق در روابط کشور با جهان خارج است.
مشاغل کشاورزی حیاتی باقی ماندهاند زیرا ایران نتوانسته است اقتصاد خود را بیشتر توسعه و تنوع بخشد، بخشی از آن به دلیل تحریمهای غربی اعمال شده بر سر برنامه هستهای آن است. طبق آمارهای جمعآوری شده توسط پروژه ایران ۲۰۴۰ دانشگاه استنفورد، این مشاغل در هر زمان، تا یک چهارم اشتغال کشور را تشکیل دادهاند.
عیسی کلانتری، وزیر کشاورزی سابق ایران و سپس مدیر سازمان حفاظت محیط زیست، ماه گذشته در مناظرهای که در یوتیوب منتشر شد، گفت: «هماکنون ما محیط زیست را تخریب میکنیم، حقوق نسلهای آینده را مصرف میکنیم، به دلایل سیاسی بینالمللی.» او افزود: «چه کسی گفته که ما باید با تمام دنیا بجنگیم؟»
سخنگوی نمایندگی ایران در سازمان ملل به سوالات جزئی پاسخ نداد.
خشک شدن چاهها
نتایج سیاستهای طرفدار کشاورزی دولت را میتوان در تجربه سجاد، کشاورزی که خانوادهاش ۷۰ هکتار سیب و انگور در دامنههای کوهستان زاگرس در جنوب مرکزی ایران کشت میکنند، مشاهده کرد.
او گفت خانوادهاش تا حدی به این دلیل تصمیم گرفتند درختان سیب بکارند که دولت محمود احمدینژاد، رئیسجمهور از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۳، آنها را به این کار تشویق کرده و وام و نهال ارائه داده بود. او و سایر کشاورزان به شرطی صحبت کردند که هویت کامل آنها به دلیل ترس از تلافیجویی برای صحبت با یک خبرنگار خارجی، فاش نشود.
او گفت دولت احمدینژاد همچنین به کشاورزان منطقه آنها اجازه حفر چاههایی را داد که قبلاً ممنوع بود. منتقدان احمدینژاد او را به بیاحتیاطی در قبال منابع آبی کشور در دوران ریاستجمهوریاش متهم کردهاند و به افزایش تعداد چاههای مجاز و غیرقانونی حفر شده در دوران تصدی وی اشاره میکنند. خانواده سجاد نیز مانند دیگران، برای آبیاری محصولات خود چاهی حفر کردند. اما چاه پس از یک سال و نیم خشک شد.
حاکمان روحانی ایران مدتهاست که استدلال میکنند ایران نمیتواند به جهان خارج، به ویژه غرب، برای تأمین غذای مردمش اعتماد کند. حمایت غرب از عراق در طول جنگ وحشیانه آن با ایران در دهه ۱۹۸۰، این بیاعتمادی را بیشتر تقویت کرد.
آیتالله روحالله خمینی، بنیانگذار حکومت اسلامی کشور، زمانی گفت که کشاورزی ایران «باید اساس همه چیز باشد.» جانشین او، آیتالله علی خامنهای، گفته است که ایران باید غذای خود را تأمین کند تا تابع هوسهای «قلدران جهان» نباشد. و یکی از شعارهای مکرر محبوب در میان مقامات ایرانی این است که «کشاورزی محور توسعه اقتصادی است.»
کاوه مدنی، کارشناس آب که در سال ۲۰۱۸ پس از مواجهه با فشار شدید تندروها از سمت معاونت سازمان حفاظت محیط زیست ایران استعفا داد و کشور را ترک کرد، گفت: «این یک اقتصاد تحریمشده در وضعیت مقاومت است، و در وضعیت مقاومت تنها کاری که میتوانند انجام دهند، سوزاندن منابع برای ایجاد فرصتهای شغلی است. اگر نمیتوانید در صنعت یا خدمات شغل ایجاد کنید، اگر نمیتوانید اقتصاد خود را متنوع کنید، پس نمیتوانید اقتصاد خود را از آب جدا کنید.»
میزان مصرف سالانه آب ایران — که حدود ۸۰ تا ۹۰ درصد آن به کشاورزی میرسد — بالاتر از کل منابع آب تجدیدپذیر آن و بسیار بالاتر از آستانه پایداری است، طبق مقاله سال ۲۰۱۸ پروژه ایران ۲۰۴۰ دانشگاه استنفورد. ایران یکی از بالاترین کشورهای رتبهبندی شده در مصرف آب زیرزمینی است، زمین آن با سرعتی هشداردهنده در حال فرونشست است و خاک آن در حال شورتر شدن است، طبق تحقیقات علمی.
یک خشکسالی تاریخی
تغییرات اقلیمی با کاهش بارندگی، بحران را تشدید کرده و منابع آب تجدیدپذیر ایران را بیشتر کاهش داده است. خشکسالی مطمئناً شدید است. طبق گزارش رسانههای محلی، حداقل ۳۲ سد ایران زیر ۵ درصد ظرفیت خود قرار دارند و بارندگی در ۵۳ روز اول پاییز امسال ۸۳ درصد کمتر از میانگین بلندمدت بوده است.
مدنی، که اکنون مدیر مؤسسه آب، محیط زیست و بهداشت دانشگاه سازمان ملل است، گفت: «یکی از عواملی که بسیار مهم است این است که ما هرگز در تاریخ اخیر خشکسالی با این وسعت یا طول را نداشتهایم. نمیتوانیم بگوییم خشکسالی مقصر نیست. باید منصف باشیم.»
اما کارشناسان میگویند خشکسالی صرفاً مسائل اصلی زیربنایی را بدتر میکند. محسن مسگران، متخصص بومشناسی کشاورزی در دانشگاه کالیفرنیا در دیویس و از نویسندگان مقاله ۲۰۱۸ استنفورد، گفت: «تغییرات اقلیمی و کاهش بارندگی قطعاً نقش دارند، اما به سادگی نمیتوانند ابعاد بحران آبی را که اکنون میبینیم توضیح دهند.»
مقامات ایرانی تمایل داشتهاند که بر ماهیت تاریخی خشکسالی کنونی تأکید کنند یا به جای حمایت از تغییرات کلی در سیاست، خواستار راهحلهای فناورانه شوند.
مسگران، که در یک خانواده کشاورز در شمال شرق ایران بزرگ شده است، گفت حتی اگر مقامات میخواستند کشاورزی را کاهش دهند و در نتیجه میلیونها شغل را به خطر بیندازند، دولت فاقد مشروعیت مردمی لازم برای ایجاد چنین تغییری دردناکی است.
دولت ایران طی ۱۵ سال گذشته با دورههای متعددی از اعتراضات مواجه بوده که اغلب به دلیل نارضایتی اقتصادی شعلهور شدهاند. برخی اعتراضات بر روی آب متمرکز بوده، به ویژه در مورد سیاستهای دولت برای انتقال منابع از یک منطقه به منطقه دیگر. اگرچه کمبود آب از تابستان منجر به برخی اعتراضات پراکنده شده است، اما تاکنون قیام گستردهای بر سر این موضوع رخ نداده است.
در حال حاضر، ایران همچنان به خودکفایی غذایی متعهد است. سال گذشته، مجلس برنامه توسعه هفتم را تصویب کرد که خواستار تولید ۹۰ درصد محصولات غذایی اساسی – گندم، جو، برنج، حبوبات، گوشت قرمز و سفید و شکر – در داخل کشور بود.
پیمان فلسفی، نایبرئیس کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مجلس، ماه گذشته در مناظرهای که در یوتیوب منتشر شد، با کلانتری به بحث پرداخت. فلسفی در سخنان خود گفت که ایران میتواند برای بهروزرسانی بخش کشاورزی و افزایش برداشت محصول، به فناوری و سرمایهگذاری چین متکی باشد. او همچنین به بمباران ایران توسط اسرائیل در طول جنگ ۱۲ روزه اوایل سال جاری و گرسنگی فلسطینیان ناشی از محاصره غزه توسط اسرائیل اشاره کرد تا دلیلی برای لزوم تأمین غذای خود توسط ایران ارائه دهد. او گفت: «امروز، کشاورزی و غذا به عنوان سلاح استفاده میشوند.»
نابودی محصولات، حفر عمیقتر چاهها
در جایی که دولت تمایلی به تغییر مسیر ندارد، طبیعت ممکن است حرف آخر را بزند.
برای باغات سیب و انگور خانواده سجاد، آنها آب را از طریق تانکرها حمل میکنند که از شبکه آب شهری پر میشوند. او تخمین زد که هر هفته حدود ۸۵۰ گالن آب به این روش استفاده میکنند.
با این حال، کافی نیست.
او گفت: «ما آبیاری میکنیم، اما هر چقدر آب بدهیم، زمین به آب بیشتری نیاز دارد. زمین خشک است.»
امسال، برداشت سیب آنها به طور کامل شکست خورد، که او آن را به کمبود باران نسبت داد. سیبها کوچک و بیکیفیتتر از آن بودند که فروخته شوند، بنابراین نیمی از آنها را به دوستان و خانواده دادند و بقیه را به عنوان خوراک برای بزهایشان استفاده کردند. سجاد گفت پدرش اکنون در حال بررسی کندن درختان سیب و کاشت چیز دیگری است، هرچند منتظر است تا ببیند آیا بارانی میبارد یا خیر قبل از تصمیمگیری نهایی. سجاد برای تأمین هزینههای خود و خواهر و برادرانش شغل دومی پیدا کرده است.
حتی در شمال نسبتاً پرآب ایران نیز کشاورزان در حال رنج هستند. حسن، یک کشاورز گندم در استان گیلان در ساحل دریای خزر، گفت محصولاتش زمانی تنها با آب باران جمعآوری شده آبیاری میشدند. او گفت که این وضعیت در سه سال گذشته تغییر کرده و شرکتهای بیمه در منطقه بیمه محصولات گندم را متوقف کردهاند. او افزود: «کشت گندم اساساً در حال ناپدید شدن است.»
فرهاد، کشاورزی در نزدیکی شهر تاکستان در شمال مرکزی — که نامش به معنی «تاکستان» است و به کشت انگور معروف است — در یک مزرعه کوچک حدود ۱۰ هکتاری گندم، گوجهفرنگی، انگور و درختان میوه کشت میکند. فرهاد گفت کشاورزان منطقه برای آب به چاههای برقی متکی هستند، بنابراین قطع برق به دلیل کاهش تولید برق آبی در میان خشکسالی، آبیاری را مختل کرده است. این امر به نوبه خود برداشت او را به میزان قابل توجهی کاهش داده است.
همچنین نشانههای شومی وجود دارد که آبهای زیرزمینی در منطقه او در حال ته کشیدن هستند. او گفت دو دهه پیش، کشاورزان میتوانستند در عمق ۲۵ یا ۳۰ متری به آب دسترسی پیدا کنند. اکنون، آنها به طور منظم مجبور به حفر چاه تا ۱۵۰ متر (تقریباً ۵۰۰ فوت) هستند.
او گفت: «تقریباً همه زمزمهها این است که در دو یا سه سال آینده، ما هیچ آبی نخواهیم داشت.»