رابرت نوبکر
رابرت نوبکر

دانشگاه کالیفرنیا، سن دیگو و بحران آموزش

وقتی ۱ نفر از هر ۱۲ دانشجوی سال اول نمی‌تواند ریاضیات دوره راهنمایی را حل کند، این نشان‌دهنده مشکلات جدی در آمریکاست.

بر اساس گزارش تکان‌دهنده جدیدی از کارگروه مشترک سنا و مدیریت دانشگاه کالیفرنیا، سن دیگو در مورد پذیرش، تعداد دانشجویان سال اولی که مهارت‌های ریاضی‌شان کمتر از سطح دبیرستان است، طی پنج سال گذشته تقریباً ۳۰ برابر افزایش یافته است. بدتر از آن، از هر ۱۲ دانشجوی سال اول، یک نفر مهارت‌های ریاضی زیر سطح راهنمایی دارد. این بدان معناست که دانشجویان دانشگاه ممکن است با سوالاتی مانند این مشکل داشته باشند: «۷+۲=۶+__؟» یا این: «سارا نه سکه پنی و نه سکه دایم داشت. در مجموع چند سکه داشت؟»

پیش از بررسی این که چه اشتباهی رخ داده است، اجازه دهید ابتدا از کارگروه UCSD (دانشگاه کالیفرنیا، سن دیگو) که متشکل از اعضای هیئت علمی و مدیران است، به خاطر گفتن حقیقت قدردانی کنیم. البته، این یک معیار پایین است، اما معیاری است که بسیاری از دانشگاه‌های دیگر شجاعت عبور از آن را نداشته‌اند. مدرسان ریاضی جبرانی و همکاران هیئت علمی آنها که در کنارشان ایستادند نیز به دلیل به صدا درآوردن زنگ خطر، شایسته تقدیر هستند.

این شکست گسترده نتیجه سه بحران متقاطع است. اولین و بنیادی‌ترین بحران این است که چگونه یک کالج بسیار گزینشی می‌تواند این همه جوان را که به طرز غم‌انگیزی بی‌سواد هستند، پذیرش کند. راه حل این مشکل دوگانه است: اولاً، رهبران دانشگاه باید بپذیرند که آزمایش پذیرش بدون نیاز به آزمون (test-optional) شکستی مطلق بوده است. آنها باید مسیر خود را تغییر دهند، به فریاد کسانی که سرسختانه به ایدئولوژی تنوع، برابری و شمول (DEI) پایبندند توجه نکنند و شرط SAT، ACT یا CLT (آزمون جدید یادگیری کلاسیک) را مجدداً برقرار کنند تا کنترل کیفیت کافی در پذیرش‌ها فراهم شود و اطمینان حاصل شود که کلاس‌های دانشگاهی می‌توانند در سطح دانشگاه تدریس شوند.

ثانیاً، برای دانشجویان پذیرفته‌شده، ارزیابی‌های بیشتری باید انجام شود تا اطمینان حاصل شود کسانی که به دوره‌های جبرانی (که نباید شامل واحد دانشگاهی شوند) نیاز دارند، آنها را دریافت کنند. بسیار مهم است که UCSD – که مدت‌ها به عنوان یک «دانشگاه دولتی با اعتبار آیوی لیگ» شناخته می‌شد – اعتبار برند خود را نزد والدین، سیاست‌گذاران، کارفرمایان و متقاضیان آینده بازگرداند. این کالج باید تضمین کند که مدرک سال‌های ۲۰۲۶، ۲۰۲۷ و ۲۰۲۸ نشان‌دهنده این است که فارغ‌التحصیلان دارای مدرک UCSD واقعاً یک دوره آموزش عالی را به اتمام رسانده‌اند. این احتمالاً نیازمند یک آزمون خروج ریاضی خواهد بود. چنین ارزیابی و پاسخی در سطح کل موسسه، اصلاحات اساسی در برنامه درسی را نیز می‌طلبد که توسط رهبران هوشیار و با سرعتی بی‌سابقه در میان کمیته‌های اداری-دانشگاهی هدایت شود.

دو بحران ریشه‌ای دیگر ترسناک‌تر هستند. افشای UCSD احتمالاً به این معناست که ایالات متحده میلیون‌ها فارغ‌التحصیل دبیرستانی و افراد ۲۰ تا ۲۹ ساله دارد که برای رویارویی با کار و زندگی مدرن آماده نیستند و فاقد مهارت‌های منطقی حل مسئله هستند که جبر به طور سنتی به نوجوانان می‌آموخت.

اما وضع از این هم بدتر است: دانشجویان پذیرفته‌شده در UCSD، به طور متوسط، نمرات «A» را در دروس ریاضی دبیرستان دریافت کرده بودند که ظاهراً سال‌ها فراتر از مبانی جبر و حساب ساخته شده بودند. این یک فریب بود. مدارس به وضوح نمرات را فراتر از آنچه بسیاری از دانش‌آموزان کسب کرده یا شایسته آن بودند، افزایش داده‌اند. چگونه مدارس می‌توانند چنین بی‌خدمتی بزرگی به مالیات‌دهندگان و مهم‌تر از آن، به خود این دانش‌آموزان بکنند؟ بخشی از تقصیر را می‌توان به «افت تحصیلی ناشی از همه‌گیری» نسبت داد، اما چه کسی تصمیم گرفت وانمود کند که به دانش‌آموزانی که به هیچ وجه در یک موضوع صلاحیت ندارند، دروغ گفته شود – و در موردشان دروغ گفته شود – که آنها به سطح تسلط رسیده‌اند؟

اگر این اتفاق در ایالتی که بر مسئولیت‌پذیری تأکید می‌کند رخ داده بود، فرماندار تحقیقات فوری در مورد چگونگی رسیدن به این وضعیت را رهبری می‌کرد. اما فرماندار کالیفرنیا، گوین نیوسام، در حال ارزیابی شرایط برای کمپین ریاست‌جمهوری ۲۰۲۸ است و به نظر نمی‌رسد که او سوالاتی را مطرح کند که اتحادیه‌های معلمی چپ‌گرا، متحدان احتمالی کمپین او، نمی‌خواهند پرسیده شوند. به هر حال، منطقه آموزش و پرورش یکپارچه سانفرانسیسکو از سال ۲۰۱۴ به طور عمدی ریاضیات را با جدیت کمتر آموزش می‌دهد با این ادعای مسخره که ریاضیات نژادپرستانه است – بدون هیچ اعتراضی از سوی آقای نیوسام تا زمانی که ۸۲ درصد از رای‌دهندگان سال گذشته در صندوق‌های رای، مخالفت خود را با این سیاست‌های ضد جدیت ابراز کردند.

با توجه به این خلاء رهبری مؤثر، کنگره باید جلسات استماع برگزار کند و بررسی کند که چگونه این دانشجویان به طور سیستماتیک شکست خورده‌اند – و چگونه دلارهای مالیات فدرال همچنان به سیستمی با این فساد اساسی سرازیر شده است.

یک جامعه جدی باید به بحرانی در این مقیاس توجه کند. این موضوع شایسته یک تحقیق کامل کنگره‌ای و خشم دوحزبی است. در عوض، گفتگو احتمالاً توسط چیزی قبیله‌ای‌تر و کم‌حاصل‌تر ربوده خواهد شد: یک نزاع حزبی بر سر سرنوشت بوروکراتیک وزارت آموزش. پیشنهاد مجدد رئیس‌جمهور ترامپ برای لغو این وزارتخانه احتمالاً تیتر خبرها را به خود اختصاص خواهد داد و اکسیژنی را مصرف می‌کند که باید بر مسئولیت‌پذیری فوری و اصلاحات واقعی متمرکز شود. برای ثبت، من از حذف این وزارتخانه حمایت می‌کنم؛ این وزارتخانه بی‌فایده و تا حد زیادی ناکارآمد است. اما یک روند قانونی برای انجام این کار وجود دارد و آن از طریق کنگره – شاخه دولت که قوانین را می‌نویسد – می‌گذرد. آنچه به جای مشورت و اصلاحات به دست خواهیم آورد، یک نمایش دیگر مانند ده‌ها نمایش دیگری است که در حال حاضر در واشنگتن در جریان است، که فقط معتادان به مبارزه سیاسی را مجذوب می‌کند، در حالی که قربانیان واقعی دوباره نادیده گرفته می‌شوند.

جایگاه مفیدتر برای تمرکز سیاست‌گذاری، خط لوله آموزشی شکست‌خورده‌ای است که منجر به نیازمندی کالج لا جولا به آموزش کسرهای کلاس چهارم شده است. ما هنوز نمی‌دانیم این مشکل چقدر کالیفرنیا محور است، اما باید آن را دریابیم. ارزیابی ملی پیشرفت تحصیلی (NAEP) سال گذشته نشان داد که مهارت ریاضی کودکان ما از سال ۲۰۱۳ به قدری کاهش یافته که تقریباً چهار دهه از پیشرفت ملی قبلی را از بین برده‌ایم.

بحران‌های آموزشی «اسپوتنیک» (۱۹۵۷) در دوران جنگ سرد و «ملتی در خطر» (۱۹۸۳) زنگ‌های هشدار بزرگی بودند، اما قناری UCSD در معدن زغال‌سنگ ممکن است بزرگ‌تر باشد. خشمگین شدن از این قصور ملی کافی نیست؛ ما باید برنامه‌ای برای رفع آن بسازیم. این کار با بررسی صادقانه اینکه نقطه شروع ما چقدر پایین است، آغاز می‌شود.

آقای سس، رئیس سابق دانشگاه، از سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۳ به عنوان سناتور ایالات متحده از نبراسکا خدمت کرده است.