سیاستمداران حزب کارگر معمولاً دیدگاه مثبتی نسبت به رقبای محافظهکار خود ندارند. "پستتر از انگلها" قضاوت نای بیون، وزیر کارگر پس از جنگ، بود. اما در مصاحبهای با اکونومیست در سوم دسامبر، سر کیر استارمر، نخستوزیر، اعترافی قابل توجه داشت که اگر حزب کارگر قدرت را از دست بدهد: "اگر دولت محافظهکار باشد، میتوانم شبها راحت بخوابم." اما دولت راستگرای پوپولیست حزب رفرم بریتانیا "مسئلهای کاملاً متفاوت" است.
سر کیر بحرانی را پیشبینی میکند. به گفته نخستوزیر، تهدید برای بریتانیا حزب محافظهکار نیست. بلکه یک دولت بالقوه حزب رفرم است که "آسیب بزرگی به کشورمان، جامعهمان، جایگاه جهانیمان وارد میکند و بخش زیادی از کشورمان را ویران خواهد کرد." نظرسنجیها به دولتی به رهبری نایجل فاراژ اشاره دارند. به روایت سر کیر، این امر بریتانیا را از نظر اقتصادی نابود میکند، جامعه آن را از هم میپاشد و احتمالاً غرب را نیز متلاشی میکند. دولت اغلب در حال تقلا او، در تحلیلش، آخرین شانس برای میانه است. اکنون لحظه سرنوشتساز است. آیا سر کیر مرد این میدان است؟
سر کیر هشدار میدهد که اثرات دولت حزب رفرم تنها در بریتانیا احساس نخواهد شد. او میگوید: "حزب رفرم حزبی است که طرفدار پوتین یا بیطرف نسبت به پوتین است." رهبر سابق این حزب در ولز اخیراً به دلیل پذیرش رشوه طرفدار روسیه به ده و نیم سال زندان محکوم شد. نخستوزیر میگوید: "مداخله طرفدار روسیه در دموکراسی ما... واقعی است." بریتانیا ائتلاف داوطلبان، گروهی متشکل از ۳۵ کشور که به اوکراین در مقابله با روسیه کمک میکنند، را رهبری میکند. سر کیر میگوید: "هیچ راهی وجود ندارد که بریتانیا با نایجل فاراژ به عنوان نخستوزیر بتواند بخشی از این ائتلاف باشد."
در واشنگتن، برخی افراد نزدیک به دونالد ترامپ از دیدن آقای فاراژ در آن سمت خوشحال خواهند شد. این برای سر کیر مشکلی ایجاد نمیکند. او میگوید: "من یک عملگرا هستم. در دنیای موجود زندگی میکنم." آیا بریتانیا میتواند برای مبارزه به نمایندگی از متحدان ناتو به آمریکا تکیه کند؟ یک "بله" قاطعانه. نخستوزیر این تصویرسازی برخی در کاخ سفید از بریتانیا به عنوان جزیرهای از کابوسها، که توسط مهاجران و باندهای تجاوز تسخیر شده و در آن مردم به خاطر پستهای آنلاین زندانی میشوند، را با بیاعتنایی رد میکند. با این حال، او گاهی میگوید که حرفشان بیراه نیست. این ایده آنها که اروپا به اندازه کافی برای دفاع از خود هزینه نکرده است "احتمالاً درست است."
به گفته سر کیر، خارج کردن بریتانیا از رکود اقتصادی اصلیترین سپر در برابر دولت حزب رفرم است. دستمزدهای واقعی از زمان بحران مالی، دورهای که از ریاضت اقتصادی، برگزیت، تا همهگیری و شوک اوکراین را در بر میگیرد، به سختی افزایش یافتهاند. استانداردهای زندگی باید بهبود یابند. اما چگونه؟ بریتانیا میتواند بیشتر تجارت کند. دولت میتواند نقش خود را ایفا کند، ابتدا با از بین بردن موانع تجاری از طریق توافقات جامع و سپس با نتایج معاملات خودش، که سر کیر با افتخار آنها را برمیشمرد. چند ناو جنگی؟ برای ۱۰ میلیارد پوند شماست، نروژ. چند جنگنده تایفون؟ هرچه شما بخواهید، ترکیه.
روابط قویتر با اروپا کمک خواهد کرد. سر کیر امیدوار است که "به تدریج رابطه را نزدیکتر کند." مسیر روشن است. اما جهشهای بزرگی مانند پیوستن مجدد به اتحادیه گمرکی در کار نخواهد بود، که باعث نارضایتی رایدهندگان خسته حزب کارگر است. یک روند ثابت و آهسته در حوزههای خاص مانند تامین انرژی پیشنهاد شده است. در نشستهای منظم و جداگانه، چرخدنده در حال چرخش است.
هرچه سر کیر به سیاست داخلی بریتانیا نزدیکتر میشود، دستور کار او نیز کمرنگتر میگردد. به نظر نخستوزیر، اصلیترین چیزی که سرمایهگذاران میخواهند "ثبات و قطعیت" است. به اعتبار دولت سر کیر، ساختوساز در بریتانیا آسانتر شده است. اما فراتر از آن، دستور کار اصلاحی غایب است. بودجه بریتانیا در ۲۶ نوامبر نمونهای از این وضعیت بود. از کاهش هزینهها اجتناب کرد، به وضعیت مالی بریتانیا ثبات بخشید، اما فراتر از آن شامل مزایایی مانند کاهش هزینههای انرژی و ثابت ماندن کرایههای راهآهن، و همچنین یک سیستم رفاهی سخاوتمندانهتر – اما همچنان سرسختانه بدون اصلاح – بود.
دستور کار دولت سر کیر با بزرگی چالش مطابقت ندارد. او موافق است که بریتانیا در نقطه عطفی قرار دارد – مانند سال ۱۹۴۵ یا ۱۹۷۹. به گفته سر کیر، آن لحظات رهبرانی داشتند که از آنها بهره بردند. کلمنت آتلی، نخستوزیر حزب کارگر، باید "کشور را بازسازی میکرد." مارگارت تاچر قصد داشت "الگوها را بشکند." هر جمله به اندازه کافی کوتاه است که روی تابلوهای انتخاباتی قرار گیرد. چه چیزی روی برچسب اتومبیل سر کیر قرار میگیرد؟ "ماموریت ما برای نوسازی ملی، تجدید کشورمان، درک کشورمان آنگونه که هست، که جامعهای از افراد معقول، عملگرا و دلسوز است که اگر فرصت کمی هم داشتند، به یکدیگر کمک میکردند." به عنوان نمونهای از سبک گفتاری استارمر، بهتر از این نیست؛ اما به عنوان فلسفهای برای حفظ وحدت میانه یا حتی الهامبخشی، به کار بیشتری نیاز دارد.
پذیرش اینکه محافظهکاران، در واقع، متحدان علیه حزب رفرم هستند، ممکن است نتیجه معکوس دهد. برخی در حزب رفرم از "حزب واحد" یاد میکنند – اجماعی سست میان احزاب اصلی بریتانیا که به ویرانی منجر شده است. آقای فاراژ از اینکه سر کیر با فکر رقبای راست میانه خود در قدرت آسوده میخوابد، بسیار خوشحال خواهد شد. بسیاری در حزب کارگر ناراحت خواهند بود. اما نخستوزیر میداند که نبردی بزرگتر در پیش است، حتی اگر دولت در حال نزاع حزب کارگر همیشه اینگونه عمل نکند. پارادوکس سر کیر در همینجاست: مردی که میتواند بزرگی لحظه را بیان کند، اما هنوز دقیقاً نمیداند چگونه با آن روبرو شود.