اعتبار: نایلا روچل برای نیویورک تایمز
اعتبار: نایلا روچل برای نیویورک تایمز

دولت ترامپ به ملی‌گرایی خود نیاز بیشتری به مسیحیت دارد

به محض اینکه پیت هگست با تاتوی صلیب جنگ‌های صلیبی و حضورش در یک کلیسای کالوینیست، برای سمت وزیر دفاع نامزد شد، به ظرفی طبیعی برای ترس‌های لیبرال‌ها درباره مفهوم وحشتناک «ملی‌گرایی مسیحی» تبدیل گشت.

این اصطلاح را می‌توان به دو شیوه درک کرد. برداشت اول بر بخش «مسیحی» تأکید می‌کند و ملی‌گرایی را ابزاری تصور می‌کند که از طریق آن مؤمنان محافظه‌کار، دکترین‌های خود را بر جامعه‌ای کثرت‌گرا تحمیل می‌کنند. این همان تصویری است که قوی‌ترین پارانویا را در میان لیبرال‌ها ایجاد می‌کند، با تصاویر انگیزیسیون‌ها، محاکمات جادوگران، و جمهوری گیلعاد (اشاره به رمان سرگذشت ندیمه).

اما برداشت دومی نیز وجود دارد که در آن «ملی‌گرایی» واژه کنترل‌کننده است و صفت مذهبی، اندکی بخور است که مؤمنان را با اعمال و انتخاب‌های دنیوی راحت می‌سازد.

با این نوع ملی‌گرایی مسیحی، ایراد اصلی ممکن است نه زیاده‌روی در اخلاق‌گرایی مذهبی در سیاست باشد، بلکه کمبود آن باشد. و این برداشت دوم اغلب به واقعیت‌های دومین دولت ترامپ نزدیک‌تر به نظر می‌رسد.

با مناقشات جاری پیرامون هگست آغاز کنیم — دستورات او برای باریدن مرگ بر قایق‌های ونزوئلایی که گمان می‌رفت حامل مواد مخدر بودند، و تصمیم ادعایی، حداقل در یک مورد، برای از بین بردن بی‌رحمانه بازماندگان.

نمی‌خواهم بگویم که سیاست حملات مستقیم به کارتل‌های مواد مخدر ذاتاً با ایده‌های مسیحی درباره جنگ عادلانه ناسازگار است؛ شاید بتوان موردی را ساخت و راهبردی را تدوین کرد که دقیقاً مشخص کند چه زمانی یک قاچاقچی مواد مخدر به یک رزمنده تبدیل می‌شود.

اما من چنین موردی را از هگست یا دولت نمی‌شنوم. استدلال در عوض بیشتر یک فایده‌گرایی خونخوارانه است: کشته شدن افراد بد جان آمریکایی‌ها را نجات می‌دهد؛ می‌توانید به ما اعتماد کنید که همه اینها افراد بد هستند؛ نه، نمی‌توانید توجیه قانونی را ببینید؛ و به هر حال، اوباما افراد بیشتری را با حملات پهپادی خود کشت. ملاحظات سنتی مسیحی در مورد جنگ عادلانه اصلاً به نظر نمی‌رسد که وارد بحث شوند.

این کمبود خاص به دوران ترامپ منحصر نیست: از هیروشیما و ناگاساکی گرفته تا دوران پس از ۱۱ سپتامبر، شاهین‌های آمریکایی هرگز احساس نکرده‌اند که تلاش‌های مذهبی برای تعیین محدودیت بر استفاده از زور، به‌ویژه آنها را محدود می‌کند.

آنچه در مورد این دولت قابل توجه است، گستردگی این کمبود مذهبی است. هنگامی که دولت ترامپ برنامه‌های کمک خارجی را که اغلب بازتاب‌دهنده یک انسان‌گرایی آشکارا مسیحی بودند، کاهش داد، برخی محافظه‌کاران مذهبی از این کاهش‌ها استقبال کردند یا با آن کنار آمدند. اما به استثنای مسئله ترنسجندرها، اولویت‌های مذهبی با گرایش «راست‌گراتر» نیز توجه کمی از این دولت دریافت کرده‌اند.

این دولت به‌وضوح جنبش طرفدار حق حیات (pro-life) را در فاصله نگه داشته است. و در بهترین حالت، اقدامات نمادین به سمت تنظیم و محدود کردن رذایل فزاینده (پورنوگرافی، مواد مخدر، قمار) ارائه کرده است که مسیحیت انجیلی زمانی به شدت با آنها مخالفت می‌کرد. همچنین هنوز پاسخ‌های جدی به نگرانی مذهبی جدیدتر در مورد کاهش نرخ زاد و ولد ارائه نکرده است.

و کارهای کمی برای رفع نگرانی‌های فزاینده مسیحیان در مورد اثرات غیرانسانی‌کننده آینده هوش مصنوعی انجام داده است. اگر ائتلاف راست‌گرایان بین طبقه‌ی ثروتمند حامی هوش مصنوعی و پایگاهی که بالقوه نسبت به هوش مصنوعی شکاک است (که استیو بنن سخنگوی احتمالی آن است) تقسیم شده باشد، دولت ترامپ به شدت از طرفی حمایت کرده که می‌خواهد «خدای ماشینی» را بسازد.

دولت تاکنون سخنرانی‌های کلی زیادی درباره ارزش مسیحیت برای تمدن آمریکا، همراه با شکایات ریاست‌جمهوری درباره آزار و اذیت مسیحیان در خارج از کشور و پست‌های پرهیزکارانه در شبکه‌های اجتماعی در تعطیلات کاتولیک ارائه کرده است. اما در غیاب سیاست‌گذاری‌های مبتنی بر مذهب، این‌ها گاهی بیشتر شبیه یک نمایش از سیاست مسیحی به نظر می‌رسد تا یک واقعیت کامل.

در ارائه این تحلیل، باید تأکید کنم که سیاست‌گذاری صادقانه مسیحی نیز می‌تواند به بیراهه برود (در مورد خاورمیانه، من معامله‌گرایی کافرانه ترامپ را به ایده‌آلیسم انجیلی جورج دبلیو بوش ترجیح می‌دهم) یا صرفاً نامحبوب باشد (تصور نمی‌کنم جنگی علیه پورنوگرافی، میزان محبوبیت ترامپ را به طرز چشمگیری بهبود بخشد).

و گاهی اوقات اولویت‌های نه چندان مذهبی دولت ترامپ صرفاً بازتاب خواسته حامیانش است. ائتلاف راست‌گرا سکولارتر از گذشته است، و حتی بسیاری از محافظه‌کاران کلیسارو به نظر می‌رسد بیشتر نگران مهاجرت هستند تا سقط جنین. بسیاری از نومسیحیان آنلاین بیشتر درگیر جنگ‌های میم (meme wars) هستند تا قوانین اخلاقی. و ترس‌های مذهبی درباره هوش مصنوعی مبهم است: هیچ جایگزین «سنتی» روشنی برای پیشی گرفتن از چینی‌ها وجود ندارد.

با این حال، من فکر می‌کنم یک سیاست مسیحی‌تر می‌تواند در سه جبهه به کاخ سفید کمک کند. در سیاست‌گذاری، یک بینش اجتماعی مسیحی به دولت کمک می‌کند تا با مشکل اجتماعی اصلی زمان ما، یعنی جایگزینی رذایل لذت‌جویانه زودگذر با تعهدات دائمی، کنار بیاید. در سیاست، بلاغت عمومی آمیخته با خیریه مسیحی بیشتر ممکن است برای دولتی که محبوبیتش رو به کاهش است، دوستان مورد نیاز را به ارمغان آورد.

و از نظر اخلاقی، در موارد خاص و مشخص — از نحوه برخورد با بازداشت‌شدگانی که به زندانی در السالوادور فرستادیم تا سرنوشت قاچاقچیان مواد مخدری که ممکن است موشک‌های ما آن‌ها را بی‌دفاع در دریا رها کرده باشند — اندکی مسیحیت بیشتر در ملی‌گرایی این دولت، ممکن است صرفاً مانع از انجام کارهای پلید شود.