به نظر میرسد واژهنگاران انتشارات دانشگاه آکسفورد دارند ما را سر کار میگذارند. در ۲۰۱۵، «کلمه» سالشان «??» بود. در ۲۰۲۳، rizz. در ۲۰۲۴، brain rot. و اکنون ناشران فرهنگ لغت انگلیسی آکسفورد rage bait (طعمه خشم) را انتخاب کردهاند. همانطور که این را مینویسم، ربات غلطیاب بسیاری از این کلمات را با خطوط قرمز یا آبی زیرشان، مرا به تصحیح اشتباهاتم ترغیب میکند. اما هیچ اشتباهی در اینجا رخ نداده است.
«طعمه خشم» – هم این اصطلاح و هم این پدیده – محصول اقتصاد توجه است. اطلاعیه آکسفورد آن را اینگونه تعریف میکند: «محتوای آنلاینی که عمداً برای برانگیختن خشم طراحی شده است» و «معمولاً برای افزایش بازدید یا تعامل با یک صفحه وب یا حساب رسانه اجتماعی خاص منتشر میشود.» این انتشارات اشاره میکند که استفاده از آن در سال گذشته سه برابر شده است. آکسفورد پس از رأیگیری بیش از ۳۰,۰۰۰ نفر، این تصمیم را گرفت. آکسفورد با تأیید این انتخاب، ممکن است به دنبال شهرت، کلیک، یا – بله – خشم باشد، اما همچنین به درستی تشخیص میدهد که زبان انعطافپذیر است و جدیدترین نوآوریها آنلاین هستند.
زبان آزادترین بازاری است که ما داریم. کلماتی که پیروز میشوند، صرف نظر از منشأشان، به دلیل شایستگی خود غالب میشوند. «طعمه خشم» کلمهای گویا و کاربردی است. از آنجا که زبان انگلیسی قبلاً نتوانسته بود چنین اصطلاح کارآمدی را ارائه دهد، باید خوشحال باشیم که اینترنت این نیاز را برآورده کرده است.
هنگامی که آکسفورد و دیگر مراجع سنتی از ایدهها و اصطلاحات برگرفته از اینترنت حمایت میکنند، در بسیاری از موارد به بیتوجهی به دنبال کردن روندها در بهترین حالت و در بدترین حالت، به تحقیر میراث فرهنگی انگلیسیزبانان متهم میشوند. کایلا بارتش در National Review با تقبیح ارتقاء «rizz» دو سال پیش نوشت: «مؤسساتی مانند آکسفورد – حافظ اصلی زبان انگلیسی برای قرنها – انتخابی دارند: این درهمگویی جدید را ارتقا دهند، یا انگلیسیزبانان را به سمت عبارات ارزشمندتر سوق دهند.» او سپس استدلال کرد که «شکسپیر و دیکنز به کنار گذاشته شده و با تیکتاکرها و ترولهای آنلاین جایگزین شدهاند.» در همان سال، نشریه بریتانیایی The Tab گله کرد: «انگار آنها کلمهای را میبینند که یک بار در تیکتاک شنیدهاند و بلافاصله فرض میکنند که همه جوانان اینگونه صحبت میکنند.» زیر این شکایتها، بحث قدیمیتری بین توصیفگرایان (که به دنبال ثبت نحوه ابراز وجود مردم هستند) و تجویزیگرایان (که طرفدار اجرای هنجارهای زبانی سنتی هستند) وجود دارد.
با این حال، امسال انتقاد از گروه دوم کمرنگ شده است. شاید «درهمگویی جدید» پیروز شده باشد. شاید تصمیم آکسفورد برای انتخاب «brain rot» در سال گذشته، آخرین جوهر را در این مورد ریخته باشد. برخی ایراد گرفتهاند که پدیده «طعمه خشم» بسیار وخیم و موذیانه است که اصطلاح آن به این شکل ارتقا یابد. همانطور که زو ویلیامز در The Guardian ناله کرد: «با این «طعمه خشم» که همهگیر شده است، آکسفورد، موفق باشی در تجارت فرهنگ لغتت.» در غیر این صورت، شکایت اصلی این بوده است که «طعمه خشم» در واقع «دو کلمه» است. (آکسفورد در تلاش برای پیشبینی چنین انتقاداتی، اصرار کرده است که کلمه سال آنها «میتواند یک کلمه یا عبارت واحد باشد که واژهنگاران ما آن را به عنوان یک واحد معنایی منفرد در نظر میگیرند.»)
همه کلمات یک شکاف معنایی را پر میکنند. یا به طور خلاصه یک پدیده جدید را توصیف میکنند یا یک پدیده موجود را به شیوهای جذابتر و دقیقتر بیان میکنند. «طعمه خشم» هر دو را انجام میدهد. تنها در دو هجا، یک استراتژی جلب توجه بیزمان را که بر پایه ضعف انسانی استوار است، به تصویر میکشد و شتاب بیگانگی الگوریتمی ما را از گفتمان ارزشمندتر ایدهها منتقل میکند. این واژه، حقارت برخی از انگیزههای انسانی و وضعیت ناکارآمد سیاستهای معاصر را افشا میکند.
بدون مفهوم طعمه خشم، نمیتوانستیم به درستی توضیح دهیم که چرا رئیسجمهور ایالات متحده ممکن است ویدئوهای تولید شده توسط هوش مصنوعی را از خود در حال ریختن مدفوع بر سر آمریکاییهایی که به سیاستهای او اعتراض میکنند، پخش کند. همچنین نمیتوانستیم توضیح دهیم که چرا گاین نیوسام، فرماندار کالیفرنیا و نامزد احتمالی انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۸، پیروزیهای انتخاباتی دموکراتها در نوامبر را با یک ویدئو در تیکتاک جشن گرفت که او و همحزبیهایش ترامپ و دیگر جمهوریخواهان را در یک مبارزه تقلیدی کشتی کج به باد انتقاد میگیرند. نیوسام پست کرد: «این چیزی است که ما آن را یک "زمینزدن" مینامیم.»
پیروزی در بحثهای آنلاین در پرورش یک بیطرفی طعنهآمیز است، در حالی که رقیبان را به خشمی جدی و بیدقت تحریک میکند. این شاهکار خود به یک میم تبدیل شده است: تصویری از یک شیر که بر سر میمونی بیخیال و سرگرمکننده فریاد میکشد. در سال ۲۰۲۵، میمون در حال پیروزی است.
این بدان معنا نیست که ارتقای اصطلاحات میم همیشه منطقی است. Dictionary.com «۶۷» را به عنوان کلمه سال ۲۰۲۵ خود انتخاب کرد. این عدد که «سیکس سِوِن» تلفظ میشود، به میمی تبدیل شده است که بچههای نسل آلفا عاشق تکرار آن هستند، در حالی که حرکت دستهایشان را شبیه به حرکت شعبدهبازی میکنند. لحن آنها تقلیدی از رپر فیلادلفیایی Skrilla است که آهنگ «Doot Doot (6 7)» او پس از آنکه موسیقی متن ویدئوهای تبلیغاتی ویروسی تیکتاک برای گارد NBA، LaMelo Ball، که ۶ فوت و ۷ اینچ قد دارد، شد، این شوخی را آغاز کرد. اما اصطلاح «۶۷»، که فاقد تعریف است، احتمالاً ماندگار نخواهد شد؛ هیچ کودکی آن را در یک جمله استفاده نمیکند. این صرفاً یک شوخی درونی جهانی است که کودکان برای ایجاد ارتباط از آن استفاده میکنند، که آن را به انتخابی عجیب برای کلمه سال تبدیل میکند.
مشکل گره زدن کلمات جدید به میمها این است که میمها از بین میروند. کلمات میم-محور محبوب دهه ۲۰۱۰، مانند «on fleek» و «yeet»، اکنون خجالتآور هستند. بازماندگان واژگانی باید یک جایگاه را پر کنند، بنابراین «selfie» (سلفی)، «cancel» (لغو کردن) و «ghosting» (شبح شدن) وعده ماندگاری میدهند. تا زمانی که ما تحت حکومت الگوریتمهایی باشیم که تعامل را بر ظرافت ترجیح میدهند، «طعمه خشم» نیز احتمالاً ماندگار خواهد بود.