امانوئل ماکرون، رئیسجمهور فرانسه، در تاریخ ۲۷ نوامبر هنگام معرفی طرح جدیدی برای خدمت داوطلبانه در نیروهای مسلح، تقریباً سه دهه پس از پایان خدمت اجباری در فرانسه در دهه ۱۹۹۰، گفت: «ما باید بسیج شویم. تنها راه اجتناب از خطر، آماده شدن برای آن است.»
تلاش فرانسه که هدف آن جذب حدود ۳۰۰۰ داوطلب در سال آینده و ۵۰,۰۰۰ نفر در سال تا سال ۲۰۳۵ است، جدیدترین اقدام نیروهای مسلح غربی است که تلاش میکنند صفوف خود را پر کرده و پس از دههها کاهش نیرو از پایان جنگ سرد، تقویت شوند. اگرچه فرانسه بازگرداندن خدمت ملی اجباری را رد کرده است، چندین کشور اروپایی دیگر از جمله لتونی، لیتوانی و سوئد به آن روی آوردهاند. برخی دیگر نیز به این سمت حرکت میکنند. دولت آلمان اخیراً ثبت نام اجباری تمام مردان ۱۸ ساله را به عنوان سربازان بالقوه پیشنهاد کرده است.
دلیل اصلی این فوریت تازه را میتوان در سنگرهای اوکراین یافت. پس از پایان جنگ سرد، کشورهای غربی برای بهرهمندی از مزایای صلح آسودهخاطر شدند. به جز فنلاند که یک استثنای قابل توجه بود، کمتر کشوری نیازی به حفظ ارتشهای بزرگ با دهها هزار نیروی ذخیره دید. نابودی سریع ارتش عراق توسط آمریکا در طول اولین جنگ خلیج فارس (۹۱-۱۹۹۰) نشان میداد که نیروهای حرفهای و چابک با فناوری برتر میتوانند دشمنان بسیار بزرگتر را شکست دهند. با این حال، ژنرالهای غربی از تلفات سرسامآور سربازان پیاده در هر دو طرف جنگ اوکراین غافل نماندهاند. در صورت مواجهه با چنین تلفاتی، ارتشهای بسیار آموزشدیده بیشتر کشورهای غربی به سرعت فرسوده خواهند شد. ادوارد آرنولد از موسسه خدمات متحد سلطنتی (RUSI)، یک اتاق فکر در لندن، میگوید که درس این است که در درگیریهای شدید، به نیروهای بسیار بیشتری نیاز خواهد بود.
دلیل دوم، یک بحران جذب نیروی طولانیمدت است که بسیاری از نیروهای غربی را قادر نساخته حتی ارتشهای کوچکتر خود را پر کنند. ارتش آمریکا در سالهای ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳ به میزان ۲۵٪ از اهداف جذب نیروی خود عقب ماند که معادل حدود ۱۵,۰۰۰ سرباز فعال در سال است. پنتاگون سال ۲۰۲۳ را «سختترین سال» از زمان ایجاد نیروی کاملاً داوطلب در سال ۱۹۷۳ نامید. در همین حال، بریتانیا حدود ۱۳۷,۰۰۰ نیروی نظامی منظم دارد که کمترین تعداد در ۱۸۱ سال گذشته است. کانادا، استرالیا، ژاپن و نیوزلند همگی برای جذب کافی نیروهای منظم با مشکل مواجه بودهاند.
برخی بر این باورند که این وضعیت به دلیل فردگرایی بیشتر و تمرکز بر مشاغل در میان جوانان نسبت به نسلهای گذشته است. آنتونی کینگ از دانشگاه اکستر معتقد است انگیزههای استخدام ترکیبی از ایدهآلهای میهنپرستانه و نگرانیهای عملگرایانه است. اما او از فرسایش حس وظیفه ملی و همچنین تردید نسبت به ناسیونالیسم که به دهه ۱۹۷۰، زمان اوج احساسات ضدجنگ بازمیگردد، نگران است. شواهدی برای حمایت از این دیدگاه وجود دارد. نظرسنجی گالوپ اینترنشنال در ۴۵ کشور در سال گذشته نشان داد که افراد کمتری نسبت به ده سال پیش مایل به جنگیدن برای کشور خود بودند.
با این حال، به جای سرزنش کردن متقاضیان استخدام به خاطر نگرشهایشان، وزارتخانههای دفاع باید به بررسی کاستیهای خود بپردازند. نگاهی دقیقتر به دادههای استخدام نشان میدهد که جوانان بیشتری مایل به خدمت به کشورشان هستند تا جایگاهی برای پذیرش آنها. مشکل این است که تنها اقلیتی مناسب هستند – بیشتر آنها بیش از حد چاق، معتاد به مواد مخدر یا افسرده برای خدمت هستند (نمودار ۱ را ببینید). بر اساس مطالعه پنتاگون که بر پایه دادههای پیش از پاندمی است، تنها ۲۳٪ از آمریکاییهای ۱۷ تا ۲۴ ساله بر اساس وزن، شرایط پزشکی و سابقه مصرف مواد مخدر خود، الزامات پیوستن به ارتش را برآورده میکردند. متأسفانه، وضعیت از آن زمان بدتر شده است. استخدامکنندگان در دانمارک، سوئد و بریتانیا حدود ۶۰٪ از متقاضیان را رد کردند.
با این حال، این امر احتمالاً کمتر نشاندهنده آمادگی جسمانی جوانان و بیشتر نشاندهنده موانع بوروکراتیکی است که نیروهای غربی بر سر راه ثبتنام آنها قرار دادهاند. برخی از معافیتهای پزشکی به مرز پوچی میرسیدند. آکنه، اگزما یا شکستگی پا در دوران کودکی مانع از ورود متقاضیان میشد، حتی در حالی که به سربازان فعال که چنین شرایطی در آنها ایجاد میشد، اجازه ماندن داده میشد. یک وزیر استرالیایی به طور خلاصه این قوانین را «احمقانه» خواند. محققان شرکت رند (RAND Corporation)، یک اتاق فکر، اشاره کردند که هر کسی که در دوران نوجوانی برای اختلال نقص توجه و بیشفعالی (ADHD)، که حدود ۱۰٪ از کودکان را تحت تأثیر قرار میدهد، تحت درمان قرار گرفته باشد، برای پیوستن به ارتش باید معافیت بگیرد. همچنین بسیاری از تقریباً یکسوم جوانان ۱۸ ساله آمریکایی که اظهار داشتند حداقل یک بار در سال گذشته ماریجوانا مصرف کردهاند (اگرچه استفاده بسیار گاهبهگاه نادیده گرفته میشود و احتمالاً بسیاری از سربازان دروغ میگوینند)، نیز باید معافیت بگیرند.
یافتههای رند (RAND) که نشان میداد تقاضا برای معافیت بیمعنی است، به ویژه آزاردهنده بود. اگرچه سربازانی که با سابقه جزئی کیفری برای نگهداری ماریجوانا وارد شده بودند، کمی بیشتر احتمال داشت که به دلیل اتهام مواد مخدر از ارتش اخراج شوند، اما این سربازان در سایر زمینهها عملکرد بهتری نسبت به میانگین داشتند. رند (RAND) گزارش داد: «سربازانی که سابقه مصرف ماریجوانا داشتند، به همان اندازه سایر سربازان احتمال داشت دوره اول خدمت خود را به پایان برسانند و به درجه گروهبان برسند، و کمتر احتمال داشت که به دلایل بهداشتی یا عملکردی ارتش را ترک کنند.»
بریتانیا، کانادا و استرالیا شروع به لغو این محدودیتها کردهاند. آنها وعده میدهند که هنگام بررسی موارد اختلال نقص توجه و بیشفعالی (ADHD)، آسم یا آلرژیها، با احتیاط و درایت بیشتری عمل کنند. با این حال، روند درخواست معافیت اغلب ترسناکتر از یک میدان موانع نظامی است. در بریتانیا، که وظیفه جذب نیرو را به یک شرکت خصوصی واگذار کرده است، برخی از متقاضیان چهار سال منتظر ماندهاند. در آمریکا بین ۶۱٪ تا ۷۳٪ از معافیتها در دوره ۲۰۱۶-۲۰۲۰ اعطا شدند، اما زمانهای انتظار طولانی اغلب منجر به این میشد که نامزدهای بسیار واجد شرایط و مشتاق به دنبال کار در جای دیگری باشند.
یکی از رویکردها، کاهش شکاف واجد شرایط بودن است. در سال ۲۰۲۲، ارتش ایالات متحده یک دوره آمادهسازی را آغاز کرد که در آن متقاضیان مشتاق ۳۰ تا ۹۰ روز آموزش فیزیکی و تحصیلی را پشت سر میگذارند تا به حداقل استانداردهای لازم برای ثبت نام برسند. بر اساس دادههای فرماندهی جذب نیروی ارتش ایالات متحده، بیش از ۵۱,۰۰۰ داوطلب از طریق این دوره مقدماتی سرباز آینده به ارتش پیوستهاند. نیروی دریایی ایالات متحده نیز با ابتکار عمل آمادهسازی خود از این روند پیروی کرده است.
اما به جای اینکه متقاضیان را به استاندارد مورد نیاز برسانند، برخی از نیروهای مسلح استانداردهای خود را پایین میآورند. در برخی موارد، مانند پایان دادن به ممنوعیت خالکوبی، ریش و سبیل، این کار منطقی است. اما برخی دیگر کوتهبینانه به نظر میرسند. برای مثال، نیوزلند و کانادا برخی از الزامات فکری مانند دیپلم دبیرستان و آزمونهای استعدادسنجی را کاهش دادهاند. و برخی دیگر، از جمله بریتانیا، آزمونهای آمادگی جسمانی را آسانتر میکنند.
کاترین کوزمینسکی از CNAS، یک اتاق فکر مستقر در واشنگتن، میگوید که دستکاری در استانداردها میتواند دولت را در معرض اتهاماتی قرار دهد که کیفیت نیروها را به خطر میاندازد. از این رو، دولتها با احتیاط عمل میکنند. بیشتر نیروهای مسلح اصرار دارند که با وجود این تغییرات، کیفیت نیروها همچنان در بالاترین سطح باقی میماند. اما افسران نظامی بریتانیا به طور خصوصی از کاهش استانداردهای آمادگی جسمانی گله میکنند. این امر عواقبی دارد: تعداد کمتری از نیروهای بریتانیایی مراحل متوالی آموزش را طی میکنند، احتمالاً به این دلیل که با سطح پایینتری از آمادگی جسمانی، انگیزه یا تابآوری وارد میشوند.
نیروهای مسلح در تلاشند تا در بازار کار رقابت بهتری داشته باشند. سال گذشته، نیروهای بریتانیایی بزرگترین افزایش حقوق خود را در دو دهه اخیر تجربه کردند. پاداشهای ثبتنام نیز سخاوتمندانه است. مسکن، مراقبتهای بهداشتی، شهریه دانشگاه، هزینههای جابهجایی و تأمین مالی وام مسکن همگی بخشی از این بسته است. پیام واضح است: از خود نپرسید که شما برای کشورتان چه کاری میتوانید انجام دهید، بلکه بپرسید کشور شما برای شما چه کاری میتواند انجام دهد.
این تغییرات در حال نتیجهدهی هستند. امسال، ارتش آمریکا چهار ماه زودتر از موعد به هدف جذب نیروی خود رسید که یک تغییر چشمگیر تنها در چند سال است. در دوازده ماه منتهی به اول اکتبر، نیروهای مسلح بریتانیا برای اولین بار از سال ۲۰۲۱، البته تنها با چند صد نفر، افزایش یافتند (نمودار ۲ را ببینید). درخواستها ۴۴٪ افزایش یافت. بوندسور آلمان نیز افزایش ۲۸ درصدی در جذب نیرو را گزارش کرد. کانادا و استرالیا برای اولین بار در بیش از یک دهه به اهداف جذب نیروی خود رسیدند. کشورهای اروپایی که خدمت اجباری بر پایه قرعهکشی را مجاز میدانند، مانند دانمارک، لتونی و لیتوانی، شاهد پر شدن ارتشهای خود عمدتاً با داوطلبان بودهاند.
با این حال، مشکل اینجاست که افراد تقریباً با همان سرعتی که به نیروهای مسلح میپیوندند، آن را ترک میکنند. از هر چهار نیروی جدید، یک نفر ظرف شش ماه پس از پیوستن به بوندسور (ارتش آلمان) آن را ترک میکند؛ در بلژیک، گزارش شده است که ۴۴٪ ظرف یک سال آن را ترک میکنند. وعده موجسواری در یک ساحل گرمسیری به زودی جای خود را به واقعیت خوابیدن در گل میدهد. از نگرانیهای خاص، از دست دادن افراد با مهارتهای کمیاب است. موسسه خدمات متحد سلطنتی (RUSI) سال گذشته اشاره کرد که تعداد بیسابقهای از افسران در حال ترک ارتش بریتانیا هستند و تعداد خلبانان به سطح «بحرانی» رسیده است.
از جمله دلایلی که موسسه خدمات متحد سلطنتی (RUSI) برای خروج نیروها ذکر کرده، مشکلاتی است که افسران در داشتن یک زندگی خانوادگی عادی با آن روبرو هستند، زیرا بسیاری از آنها باید هر ۱۸ تا ۲۴ ماه پست خود را تغییر دهند. بسیاری از آنها همسرانی شاغل دارند؛ اما جابهجاییهای مکرر، ادامه کار آنها را دشوار میکند. این ناتوانی در حفظ افراد ماهر، برای کشورهای غربی که برنامههای بلندپروازانهای برای افزایش چشمگیر تعداد نیروها دارند، نویدبخش نیست. ¦
این مقاله در بخش بینالملل نسخه چاپی با عنوان «عجب ارتشی!» منتشر شد.