زمانی که مرکز هنرهای نمایشی جان اف کندی در سال ۱۹۷۱ درهای خود را گشود، آدا لوئیز هاکستبل، منتقد معماری نیویورک تایمز، تحت تأثیر قرار نگرفت. او سبک ساختمان را "اشرافی مبالغهآمیز" توصیف کرد و گفت که راهروهای طولانی آن "برای مسابقات درگ عالی خواهند بود." او نوشت که خانه اپرای ۲۳۶۰ نفری شبیه به "یکی از آن شکلاتهای ولنتاینِ قرمزپوشِ قدیمیِ داروخانهای" است، و یکشنبه شب، در چهل و هشتمین مراسم افتخارات مرکز کندی، دقیقاً همین بود – یک نامه عاشقانه بزرگ و از مد افتاده به رئیسِ خودخوانده این مرکز، رئیسجمهور دونالد ترامپ.
به نظر میرسید تمام جزئیات این مراسم از تابلوی سلیقه ترامپ برداشته شده باشد، ترکیبی پاکنشدنی از انگیزههای انتقامجویانه و سبک کمپ دهه هشتاد. مدالهای افتخار، که بهطور تاریخی با نوار رنگینکمان تزیین شده بودند و برای چهل و هفت سال توسط خانواده باتورین در بتسدا، مریلند ساخته میشدند، توسط شرکت تیفانی & کو با یک نوار آبی تیره که ادعا میشد مرتبط با "سنت" است، بازطراحی شدند. برندگان امسال شامل خواننده کانتری جورج استریت، گروه گلم-راک کیس، خواننده تنور برادوی مایکل کرافورد — که به خاطر نقش برجستهاش در "شبح اپرا" شناخته میشود — ملکه دیسکو گلوریا گینور، و سیلوستر استالونه، ستاره "راکی" و "رمبو" بودند. ترامپ گفت: "ما گروهی مانند این نداشتهایم"، که جملهای دقیق بود. هیچ گروه قبلی از استعدادهای افتخاری به این اندازه سلیقه یک فرد خاص را منعکس نکرده است.
همچنین، ظاهراً به عنوان ادای احترام به ترامپ: سالادهای استیکخانه که در لیوانهای شیشهای خارج از سالن نمایش سرو میشدند؛ زنانی با صورتهای "مارالاگویی" که چنان آرایش شده بودند که گویی "از توجه شما به این موضوع سپاسگزاریم!" یک کد لباس است. ("این موضوع" اشاره به سینهها بود.) ایستگاههای سلفی در اطراف سرسرای بزرگ چیده شده بودند، با پسزمینههایی خیرهکننده از گلهای رُز له شده، آسمانخراشهای سینمایی و گیتارها. گرگ براکمن، رئیس OpenAI، در میان چهرههای سیاسی مانند مارکو روبیو، هاوارد لوتنیک، کاری لیک و شان دافی پرسه میزد. کلیان کانوی برای عکسبرداری با لباس تور زمردی ژست گرفت. حداقل نه نفر از کسانی که روی فرش قرمز قدم میزدند، با شرکت پارامونت اسکایدنس مرتبط بودند، شرکتی که اخیراً معامله بزرگی از طریق کمیسیون ارتباطات فدرال ترامپ انجام داده و اکنون به دنبال خرید وارنر برادرز است. (اواخر این ماه، نمایش افتخارات از CBS، یک شبکه متعلق به پارامونت، پخش خواهد شد.) مهمانی که ژاکت شرابی رنگ به تن داشت به همراهانش توصیه کرد: "واشینگتن دی.سی. آنقدر هم که میگویند بد نیست."
در مقایسه با قرعهکشی جام جهانی فیفا، که چند روز پیش در این مرکز برگزار شده بود – یک رویداد واقعاً پرستاره، که طی آن ترامپ یک شیء نفرینشده به نمایندگی از جایزه صلح افتتاحیه این نهاد ورزشی را دریافت کرد – مراسم افتخارات به نظر یک موضوع فرعی بود، با آنچه که به نظر میرسید اکثریت سیاستمداران جوان و تازهکار در حال گفتوگوی کاری بودند. از نظر مد، یک ابتذال صیقلی و حساسیتی نسبت به نقشهای جنسیتی سنتی غالب بود: موهای موجدار پریدریایی و صورتهای اصلاح شده، خز و سنجاقهای پرچم. در حالی که به سمت خانه اپرا حرکت میکردیم، لوستر کریستالی، هدیهای از اتریش، بالای سرمان میدرخشید. اگر مانند پرده اول "شبح اپرا" به زمین میافتاد، آیا کرافورد مظنون میشد؟ یا دی.ای.آی. (تنوع، برابری، شمول)؟
شاید رادیکالترین تغییر در مراسم امسال این بود که خود رئیس، مجری برنامه خواهد بود. این کاری است که به نقاط قوت ترامپ به عنوان یک سرگرمکننده میخورد: کاریزما، شیطنت، غیرقابل پیشبینی بودن. او هنگام ورود به ساختمان، طعنه زد که "شاید آماده نشدهام" و "شاید میخواهید کمی بیقید باشید." کمی پس از حضور روی صحنه، قول داد که "سعی کنم مثل جانی کارسون عمل کنم."
وظایف میزبانی حضوری ترامپ به سه مجموعه اظهارات کوتاه محدود بود. او تا حد زیادی از سیاست دوری کرد، به جز چند اشاره: "آنها سعی کردند بایدن این کار را انجام دهد" – ریاست افتخارات – او گفت و اضافه کرد: "من حتماً تماشا میکردم!" او از گردگیری شخصیت امپراتور املاک و مستغلات خود لذت برد. ترامپ پیشتر در همان شب گفت که از محوطه مرکز کندی بازدید کرده است – او ۲۵۷ میلیون دلار از کنگره برای تعمیرات فیزیکی تامین کرده است – و از "سالن سیبرجت" (SyberJet Lounge) که قبلاً "سالن دایرههای خانه اپرا" بود و نام جدید خود را زمانی به دست آورد که شرکت تولیدکننده هواپیما از فرش قرمز برای اجرای باله اشتوتگارت در این مرکز در ماه اکتبر حمایت مالی کرد، شگفتزده شده بود. (این نوعی جایزه تسلیت بود، پس از اینکه گروه رقص آلوین آیلی از حضور سالانه خودداری کرد.) ترامپ شروع کرد: "مرکز کندی ترامپ –" و مکث کرد. جمعیت تشویق کردند. او با شیطنت گفت: "اوه."
این سال، سالی پر از شرمساری و هرج و مرج برای مرکز کندی بود، سازمانی گسترده که همچنین ارکستر سمفونیک ملی و اپرای ملی واشینگتن را در خود جای داده است. این قطب فرهنگی به یکی از پروژههای تخریب برجسته دوران دوم ترامپ تبدیل شده است، از زمانی که ترامپ در یک عصر جمعه در اوایل فوریه پست کرد که قصد دارد دیوید روبنشتاین، رئیس وقت هیئت مدیره، و دیگر امنای که "چشمانداز ما را برای عصر طلایی در هنر و فرهنگ مشترک ندارند" را اخراج کند. تا چهارشنبه بعد، دبورا روتر، که بیش از یک دهه به عنوان رئیس مرکز کندی خدمت کرده بود، به همراه مشاور حقوقی سازمان و تمام منصوبین بایدن در هیئت مدیره که بهطور سنتی غیرحزبی بودند، برکنار شدند. آنها با متحدان رئیسجمهور جایگزین شدند، از جمله خواننده لی گرینوود؛ رئیس ستاد کاخ سفید، سوزی وایلس؛ مجری فاکس نیوز، لورا اینگراهام؛ و مشاور قدیمی ترامپ، دن اسکاوینو. و ترامپ ریچارد گرنل، سفیر سابق آلمان، که برای مدت کوتاهی در دوره اول ترامپ ریاست اطلاعات را بر عهده داشت، را به عنوان رئیس موقت مرکز منصوب کرد. او در Truth Social پست کرد: "ریک، به دنیای نمایش خوش آمدی!"
دلایل ظاهری ترامپ برای به دست گرفتن کنترل این بود که برنامههای مرکز کندی "بسیار وکی" (Wokey) شده بود، با "نمایشهای درگ که به طور خاص جوانان ما را هدف قرار داده بودند"، و اینکه این تسلیم شدن به مفهوم DEI (تنوع، برابری، شمول) سوراخی در بودجه سازمان ایجاد کرده بود. کارولین لویت، سخنگوی مطبوعاتی کاخ سفید، در آن زمان گفت: "مرکز کندی به سختی آموخت که اگر 'وُک' شوید، ورشکست خواهید شد." (همانطور که نیویورکر در ماه آوریل گزارش داد، درآمد مرکز در واقع تحت رهبری روتر به طور پیوسته رشد کرده بود و موقوفات آن بیش از پنجاه درصد افزایش یافته بود.) ورود گرنل نشاندهنده چرخشی به سمت ارتجاعی بود، و ظهور رهبری که در جنگهای فرهنگی بیشتر از فرهنگ تبحر دارد. لیست کردن ضمیرها در امضای ایمیل به صراحت ممنوع شده است. در ماه سپتامبر، مرکز میزبان مراسم دعا برای چارلی کرک، فعال راستگرای کشتهشده بود. برخی از قدیمیهای مرکز کندی، گرنل و معاونانش، نیک مید، ریک لافری و نیک کنی، را "ایکسها" نامیدهاند. (گرنل با نام گرندل نیز شناخته میشود.)
کارمندان به من گفتند که استخدامشدگان جدید "واژگان اساسی اداره هنر را نمیفهمند." آنها سؤالاتی دارند. چیزهایی مثل: "ظرفیت" چیست؟ "نمایش صحنه بزرگ" (arena show) چیست؟ "بکلاین" (backline) چیست؟ "سمت چپ صحنه" چیست؟ "راهنمای سالن" (usher) چیست؟ شاید قابل پیشبینی بود که تصرف ترامپ و اخراج برنامهریزان فرهنگی کهنه کار، مرکز را برای هنرمندان رادیواکتیو کرد. کمدین ایسا ری و موزیکال "همیلتون" اندکی پس از اینکه ترامپ خود را رئیس منصوب کرد، از قراردادهای خود انصراف دادند. هنرمندان دیگر بیسر و صدا این مرکز هنری را ترک کردند؛ حداقل یک نفر موافقت کرد که اجرا کند، اما خواست که نامش در پستهای شبکههای اجتماعی ذکر نشود.
این مرکز ماههاست که با گزارشهای مطبوعاتی آسیبزا دست و پنجه نرم میکند – گزارشهایی از کاهش شدید فروش بلیط، اهداکنندگان محتاط و هنرمندان ناراضی که منتظر پرداخت هستند. حتی با وجود اینکه اعتبار سازمان کاهش یافته است، گرنل افرادی را یافته که چکهای بزرگی مینویسند. برای افتخارات امسال، او قیمت گرانترین صندلیها را به طور چشمگیری افزایش داد. گرنل در یک تماس تلفنی گفت که از "برنامهریزی تخصصی که همیشه قادر به فروش بلیط نیست" نیز حمایت میکند، به شرطی که بتواند یک حامی مالی متمول پیدا کند. (او از بنیاد رابرت کرافت، مالک تیم پاتریوتس، خواست تا تولید "رژه" این مرکز را تامین مالی کند، با اشاره به زیبایی "روحبخش" و هشدار آن علیه یهودیستیزی.) با این حال، رئیس مرکز به عنوان یک وقایعنگار غیرقابل اعتماد از وضعیت مالی خود شناخته میشود. به عنوان مثال، گرنل به خود میبالید که "صدای موسیقی" در شب افتتاحیه خود به طور کامل فروخته شده است. اما طبق ارقام فروش داخلی که توسط نیویورکر بررسی شد، این نمایش تنها با پنجاه و چهار درصد ظرفیت برگزار شده بود. یک کارمند به من گفت: "به طور کلی، من در دوران پاندمی با نیمی از مردم مرده، نتایج بهتری در فروش نمایشها داشتم."
تحت رهبری گرنل، مرکز کندی به نظر میرسد که به مرکزی برای بده بستانهای سیاسی و شخصی تبدیل شده است. رئیس جدید، الیوت برک، وکیل دیرینه خود را به عنوان مشاور حقوقی سازمان، و لیزا دیل، مشاور سابق کمپین کاری لیک (همسر لیک، جف هالپرین نیز برای مرکز کار کرده و ویدئوهای شبکههای اجتماعی ساخته است) را برای رهبری دپارتمان توسعه شانزده نفره، که قبلاً تیمی نزدیک به صد نفر بود، منصوب کرد. چندین کارمند به من گفتند که رویکرد جدید جمعآوری کمک مالی بیشتر شبیه کمپینهای سیاسی است – مجموعهای از تزریقات نقدی یکباره و شدید، اغلب با انتظار دسترسی در ازای آن. یک کارمند گفت: "گرنل به کشورها و شرکتها اهمیت میدهد. او به مردم اهمیت نمیدهد."
هنگامی که ترامپ، گرنل را به عنوان مدیر اطلاعات موقت در دوره اول خود منصوب کرد، گرنل به دلیل عدم ثبت نام به عنوان وکیل یک قدرت خارجی پس از آنکه شرکت روابط عمومی او، کپیتول مدیا پارتنرز، برای بنیادی که توسط مجارستان خودکامه تأمین مالی میشد، کار کرد، مورد انتقاد قرار گرفت. (وکیل گرنل در آن زمان گفت که او نیازی به ثبت نام نداشته است.) در ماه اکتبر، مرکز کندی با سفارت مجارستان در یک کنسرت با حضور ویولونیست زولتان ماگا همکاری کرد، که به گفته ماگا، جشنی "برای آزادی مجارستان، ارزشهای مسیحی و غرور ملی" بود. طبق نسخهای بایگانی شده از وبسایت شخصی گرنل، شرکت روابط عمومی او مشتریانی نیز در قزاقستان داشت؛ روما داراوی، سخنگوی مرکز کندی، ماه گذشته فاش کرد که دولت قزاقستان قول اهدای کمک مالی به این مرکز را داده است.
در پایان نوامبر، سناتور شلدون وایتهاوس، از رود آیلند، اعلام کرد که کمیته محیط زیست و کارهای عمومی تحقیقاتی را در مورد رهبری گرنل آغاز خواهد کرد. وایتهاوس نوشت: "این مرکز به میزان میلیونها دلار درآمد از دست رفته، برنامههای لغو شده، استفاده بدون پرداخت از امکاناتش، و هزینههای بیرویه در رستورانها و هتلهای لوکس در حال غارت شدن است." یک بیانیه مطبوعاتی برای این تحقیق، مرکز کندی را "یک صندوق کثیف و باشگاه خصوصی برای دوستان و متحدان سیاسی ترامپ" نامید. گرنل این اتهامات را تکذیب میکند، هرچند غیرقابل انکار است که این مکان هنری از زمان تصدی وی به وضوح همسو با MAGA (شعار ترامپ: Make America Great Again) شده است. در چند ماه گذشته، این سایت میزبان یک "تالار شهر دوحزبی" NewsNation با حضور کریس کومو و تام هومن و یک اجلاس آزار و اذیت مسیحیان بود که توسط CPAC سازماندهی شده بود و به گفته وایتهاوس، هزینه اجاره به شدت کاهش یافته بود. اسناد به دست آمده توسط وایتهاوس نشان میدهد که فیفا از ساختمانهای این مرکز به صورت رایگان استفاده کرده است، اما یک سخنگو برای گرنل گفت که سازمان فوتبال بیش از دو میلیون دلار کمک مالی کرده است، علاوه بر فراهم کردن پنج میلیون دلار "فرصتهای حمایتی".
طعنه آمیزتر از همه این است که ترامپ به دلیل اعتبار فرهنگی به مرکز کندی جذب شد – منبعی که رانتخواری و خودکامگی وفادارانش به شدت آن را تحلیل برده است. این سازمان به طور تاریخی بر "کاهش دستمزد" (underplays) متکی بود، که در آن هنرمندان برای اجرا در یک مکان فرهنگی مهم، نرخهای بسیار پایینتری را نسبت به حالت عادی میپذیرفتند. اکنون که شهرت این فضا لکه دار شده است، استعدادهای اجرایی انگیزه کمتری برای پذیرش آن دستمزدهای کمتر دارند. و با وجود اصرار دولت بر این که "وُک" شدن مرکز کندی را ورشکست کرده است، نشانه کمی وجود دارد که برنامههای سنتی مقابلهای فروش بلیط را افزایش دهد. یک کنسرت کریسمس که گرنل از فوریه گذشته با اشتیاق از آن تمجید میکرد – او گفت: "ما یک جشن بزرگ و عظیم برای تولد مسیح در کریسمس برگزار میکنیم" – برای ۱۷ دسامبر برنامهریزی شده است. تا ۸ دسامبر، تنها حدود سیصد بلیط از حدود دو هزار و سیصد بلیط فروخته شده بود.
در این مرحله، میدانیم که ترامپ با مرکز کندی چه میخواهد بکند. به عنوان یک توسعهدهنده املاک، میخواهد آن را بازسازی کند؛ به عنوان یک سیاستمدار، میخواهد آن را در جنبش خود ادغام کند. اما سرمایهگذاری ترامپ در این سازمان بسیار شخصی به نظر میرسد. به نظر میرسید هر یک از افتخار یافتگان، جنبه متفاوتی از خودِ ایدهآل رئیسجمهور را نمایندگی میکنند. گروه کیس (Kiss) – گروهی از راکرهای شورشی از کوئینز. استریت (Strait)، که مفهوم رمانتیک مردی محکم و بیآلایش، کسی که بلد است گاوبازی کند، را تداعی میکند. در مورد گینور (Gaynor)، رئیسجمهور با حرارت درباره الهامی که در "سه کلمه ساده" آهنگ امضایش یافت میشود، صحبت کرد: "من زنده خواهم ماند." و ترامپ با صدایی پر از احساس درباره استالونه (Stallone) گفت که او "بزرگترین بازنده در سینما" بود.
شاید روشنگرترین از همه کرافورد باشد، کسی که حتی کلسی گرامر (Kelsey Grammer) هم نتوانست او را معرفی کند، بدون اینکه آهنگی با لحن خودتحقیرکننده بخواند. ("سلام مایکل،" او با آهنگ "سلام دالی" خواند، صدایش از تعهد ناقص به شوخی لرزان بود.) سوپرانو لورا اوسنس (Laura Osnes)، که پس از علنی شدن عدم واکسیناسیونش در برابر کووید توسط نیویورک پست، توسط جامعه برادوی طرد شد، نقش کریستین (Christine)، قهرمان "شبح اپرا" را بازی کرد. اوسنس با دیوید فلپس (David Phelps)، یک هنرمند ضبط مسیحی، برای اجرای آهنگ اصلی نمایش همکاری کرد. در اوج آهنگ، شبح فرمان پرقدرت خود را صادر کرد که "بخوان، فرشته موسیقی من!" کریستین، اسیر درخشان، صدایش را بالاتر و بالاتر کشید.
ترامپ، با تمام آرزوهای برادوی خود، وقتی به عنوان مجری روی صحنه رفت، به نظر نمیرسید کسی باشد که رؤیایش به حقیقت پیوسته است. رفتارش خشک، و کمی تلخ بود. ترامپ با خنده به مخاطبان گفت: "بسیاری از شما افراد بدبخت و وحشتناکی هستید." او بعداً گفت که برخی از بزرگترین هنرمندان شب "احتمالاً مرا زیاد دوست ندارند." مشکلات فنی مراسم را مختل کرد. چند بار، چراغهای سالن قبل از پایان یک ویدئو روشن شدند. در یک لحظه، در میانه سخنرانی، خدمه شروع به حمل پیانو کردند.