در حدود دهه 1920، طبقه خاصی از والدین – آنهایی که پول کافی برای گاه به گاه ولخرجی برای فرزندانشان را داشتند – شروع به وحشت کردند. شرکتهای اسباببازی و تولیدکنندگان خرت و پرت کودکان را با تبلیغات بمباران میکردند و بچهها والدین خود را برای گرفتن هدیه آزار میدادند. بسیاری از والدین میخواستند فرزندانشان این تجملات جدید را داشته باشند، اما همچنین میخواستند که آنها بفهمند پول محدودیتهایی دارد.
مجلات فرزندپروری یک راهکار را پیشنهاد کردند: پرداختهای هفتگی کوچک به نام کمک هزینه (allowance) که کودکان میتوانستند پسانداز کنند و برای خرید اسباببازی یا دیگر تفریحات خودشان استفاده کنند. امید این بود که این پرداختها به کودکان آموزش دهد که به جای خرج کردن، پسانداز کنند. اما همه از این ایده استقبال نکردند. سیدونی متسنر گرونبرگ، نویسنده و معلم تأثیرگذار، استدلال کرد که برخی از کاربردهای کمک هزینهها «تبادل و تعامل زندگی خانوادگی را با خرید و فروش بازار» اشتباه میگیرد؛ مقالهای در سال 1935 در مجله Parents’ Magazine استدلال کرد که این پرداختها کودک را به یک «بزرگسال حسابگر و سختگیر در معامله» تبدیل خواهد کرد.
یک قرن بعد، کمکهزینهها همچنان وجود دارند. بر اساس یک نظرسنجی در سال 2018 که توسط مریل لینچ و Age Wave از 2500 والد آمریکایی انجام شد، بیش از نیمی از والدینی که فرزندان 7 تا 17 ساله داشتند، کمک هزینه میدادند. اوایل امسال، یک نظرسنجی از Wells Fargo از تقریباً 1600 والدین با فرزندان 5 تا 17 ساله نشان داد که 71 درصد از آنها کمک هزینه میدادند، با میانگین پرداخت 37 دلار در هفته. امروزه اما، ماهیت کمک هزینه گسترش یافته است. برخی از والدین همچنان پول نقد میدهند. اما با گسترش کارتهای اعتباری، ابزارهای سرمایهگذاری دیجیتال و اپلیکیشنهای «همین الان بخر، بعداً پرداخت کن»، برخی از والدین (به ویژه ثروتمندترها) از این پرداختها برای آشنا کردن فرزندانشان با جنبههای پیچیدهتر اکوسیستم مالی استفاده میکنند: کارمزدهای بانکی، نرخ بهره، سرمایهگذاری، امتیازات اعتباری، و پرداخت وام. لیزا جیکوبسن، استاد تاریخ در دانشگاه کالیفرنیا سانتا باربارا و نویسنده کتاب «پرورش مصرفکنندگان: کودکان و بازار انبوه آمریکا در اوایل قرن بیستم»، به من گفت که اساساً، اینها «کمکهزینههایی هستند که برای دوران سرمایهداری مالی تقویت شدهاند.»
کمکهزینهها – و بحثهای پیرامون آنها – مدتهاست که پنجرهای به عادات مالی و نگرانیهای یک دوران بودهاند. جیکوبسن گفت که این پرداختها «با تغییر اقتصاد سیاسی دائماً بازتعریف میشوند»؛ به عنوان مثال، پس از رکود بزرگ، محبوبیت تقسیم پرداختها برای خریدهای گرانقیمت به اقساط کوچکتر افزایش یافت، بنابراین برخی از والدین شروع به آموزش اصول اولیه اعتبار و بازپرداخت به فرزندان خود کردند. بعدها در همان قرن، با شروع افتتاح حساب بانکی برای فرزندان بیشتر والدین، این حسابها به مکانی معمول برای نگهداری کمکهزینهها تبدیل شدند و به کودکان معرفی اولیه با عمل واریز و برداشت پول، نوشتن چک و تعامل با یک مؤسسه مالی را ارائه دادند.
امروزه، با افزایش چشمگیر فهرست مهارتهای لازم برای شهروندی مالی خودکفا، برخی از خانوادههای متمولتر کمکهزینهها را حتی فراتر بردهاند – و گروه جدیدی از اپلیکیشنها و بازیها برای کمک به این امر ظاهر شدهاند. به عنوان مثال، Greenlight به کودکان اجازه میدهد پسانداز کمک هزینه خود را به صندوقهای قابل معامله در بورس (ETF) هدایت کنند، بازیهای کوچک در مورد تفاوت بین کارتهای اعتباری و نقدی انجام دهند و اصول حفظ یک امتیاز اعتباری خوب را مطالعه کنند. یک اپلیکیشن دیگر به نام Till Financial، کودکان را تشویق میکند تا برای پلتفرمهایی مانند اسپاتیفای و نتفلیکس پرداختهایی را تنظیم کنند تا با ریتم اشتراکها آشنا شوند. همچنین برای پسانداز به کودکان انگیزه ایجاد میکند و به والدین اجازه میدهد پس از رسیدن کودکان به اهداف پسانداز خود، مبلغ پسانداز شده را با آنها مطابقت دهند. (این مشابه روش بیل و ملیندا گیتس است: در سال 2014، ملیندا گفت که آنها فرزندانشان را تشویق میکردند تا پول کمک هزینه خود را برای امور خیریه پسانداز کنند، با قول مطابقت دادن آن وجوه در پایان هر سال.) اپلیکیشن و کارت بدهی FamZoo پیشنهاد میکند که والدین برای آموزش پرداختهای بهره مرکب، به فرزندانشان وامهای نمادین (mock loans) بدهند. در خارج از فضای مجازی، برخی از والدین از بازیهایی مانند Cashflow for Kids (ساخته شده توسط نویسنده کتاب خودساخته «پدر پولدار پدر فقیر») استفاده میکنند که به کودکان در مورد سرمایهگذاری در شرکتها، «کسب داراییها و مقابله با خطرات بدهیها» آموزش میدهد.
البته، گفتگوها در مورد پول (و کمکهزینهها به طور کلی) بسته به وضعیت اجتماعی-اقتصادی خانوادهها متفاوت به نظر میرسند و بیشتر خانوادهها از اپلیکیشنهای سرمایهگذاری برای فرزندان خود استفاده نمیکنند. اما برخی از والدین با درآمد متوسط و بالا، کمکهزینهها را فرصتی آموزشی و پیچیده میدانند: این خانوادهها مقدار پول نقدی را که میدهند محدود میکنند، نه به این دلیل که توانایی پرداخت بیشتر را ندارند، بلکه برای کمک به فرزندانشان در درک محدودیتهای پول. کسانی که فرزندان خود را به سرمایهگذاری تشویق میکنند، نه به این دلیل که به سودهای ناچیز نیاز دارند، بلکه برای کمک به یادگیری کودکان این کار را انجام میدهند.
اما برای والدین طبقه کارگر، کمکهزینهها بیشتر یک هدف بودجهای واقعی را دنبال میکنند. جی. مایکل کالینز، استاد مالی شخصی در دانشگاه ویسکانسین-مدیسون، به من گفت که والدین ممکن است بگویند: «بیا، هفتهای 5 دلار میگیری»، زیرا این تنها مبلغی است که میتوانند برای تفریح فرزندشان بپردازند. اما این نوع بودجهبندی درس ارزشمندی به کودکان میدهد. جویس سرید، استادی که در دانشگاه مینه سوتا در مورد امور مالی خانواده تحقیق کرده است، به من گفت: این به آنها میآموزد که «شما همیشه نمیتوانید از من چیزی بخواهید.» «یادگیری نحوه مدیریت پول بر عهده خود شماست.»
بسیاری از والدین، در حالی که فرزندان خود را برای اقتصادی نامطمئن آماده میکنند، احتمالاً جایی در میانه قرار میگیرند؛ نه برای فرزندان خود سبد سرمایهگذاری متنوعی ایجاد میکنند و نه آنها را به یک قلک فیزیکی محدود میکنند. (و بسیاری اصلاً کمک هزینه نمیدهند.) اگر فرزندی تلفن داشته باشد، احتمالاً Greenlight روی آن نصب نخواهد بود – اما ممکن است یک اپلیکیشن پرداخت داشته باشد: بر اساس نظرسنجی Wells Fargo، حدود نیمی از پاسخدهندگان گفتند که کمک هزینه فرزندان خود را (حداقل تا حدی) از طریق اپلیکیشنهایی مانند اپل پی و ونمو، واریز مستقیم به حساب جاری دیجیتال یا کارتهای بدهی پیشپرداخت شده پرداخت میکنند. (بسیاری از بانکها نیز حسابهایی مخصوص کودکان ارائه میدهند.) والدین معمولی احتمالاً انتظار ندارند که فرزندشان به عنوان یک معاملهگر روزانه جوان عمل کند، اما بسیاری از والدین، مانند همیشه، با فرزندانشان در مورد ظرافتهای مدرن نحوه مدیریت پول خود صحبت میکنند. اکثر والدینی که به نظرسنجی Age Wave و Merrill Lynch پاسخ دادند، گفتند که به نوجوانان 13 تا 17 ساله خود در مورد «بدهی، اعتبار، بودجهبندی و مزایای سرمایهگذاری» آموزش دادهاند.
با وجود تلاشهای والدین، کمکهزینهها لزوماً نسل جدیدی از افراد باهوش مالی را پرورش نمیدهند. به طور کلی، سرید گفت که تحقیقات در مورد کمکهزینهها نتایج متفاوتی دارد. خانوادهها به قدری متفاوت و ناسازگار به آنها نزدیک میشوند که نمیتوان ادعای کلی در مورد اینکه این پرداختها چقدر در آموزش استفاده مسئولانه از پول به کودکان مؤثر هستند، داشت. یک مقاله در سال 2021 به این نتیجه رسید که دریافت کمکهزینه در اوایل زندگی تأثیر آماری معناداری بر احتمال داشتن موجودی کارت اعتباری یا افتتاح حساب بانکی در اوایل بزرگسالی ندارد. افرادی که در دوران کودکی کمکهزینه دریافت کرده بودند، کمی (7.4 درصد) بیشتر از دیگران احتمال داشت که در جوانی قبوض خود را پرداخت کنند، اما این تنها مدرک از یک مزیت بلندمدت بود.
با این حال، انگیزه تلاش برای آموزش به کودکان برای مدیریت یک سیستم مالی پیچیده قابل درک است، با توجه به اینکه والدین چیزهای دیگری زیادی وجود دارد که نمیتوانند فرزندانشان را برای آنها آماده کنند. با دسترسی به خانهداری که برای بسیاری از جوانان دشوار شده، افزایش بدهی وام دانشجویی، و هوش مصنوعی که بازار کار را دگرگون میکند، بسیاری از والدین نگران آینده فرزندان خود هستند – و آموزش ظرافتهای کارمزدهای بانکی، سرمایهگذاریهای ETF و امتیازات اعتباری ممکن است راهی برای بازپسگیری کنترل باشد. والدین نمیتوانند پیشبینی کنند که اشتغال یا مسکن در دو دهه آینده چگونه خواهد بود، اما میتوانند فرزندان خود را با دانش اقتصادی پر کنند و دعا کنند که کافی باشد.