یکی از مهمترین سلاحها در زرادخانه آمریکا، موشک کروز تاماهاوک است که میتواند بیش از ۱۰۰۰ مایل را طی کند تا ۱۰۰۰ پوند مواد منفجره را با دقت چند فوت به هدف برساند. در ماه ژوئن، ارتش ۳۰ فروند از آنها را برای نابودی بخشهایی از تأسیسات هستهای ایران شلیک کرد بدون آنکه حتی یک سرباز آمریکایی را به خطر بیندازد. با افزایش تهدیدات در اروپا، خاورمیانه و آسیا، ایالات متحده و متحدانش به تعداد کافی از این موشکها در اختیار ندارند. در یک جنگ طولانیمدت، ما برای نیروهای خودمان هم تاماهاوک کم خواهیم آورد، چه رسد به نیروهای متحدانمان.
سال گذشته، به نظر میرسید راهحلی پیدا شده است. ایالات متحده نزدیک به توافقی برای تولید مشترک تاماهاوکها در یک کارخانه در ژاپن بود که میتوانست تولید این موشکها را دو برابر کند. مذاکرات دشوار بود. آمریکاییها باید ژاپن را متقاعد میکردند تا با فهرست بلندی از محدودیتها در مورد نحوه تولید و استفاده از این سلاحها و اینکه به چه کسانی میتواند آنها را بفروشد، موافقت کند.
اما این ژاپنیها نبودند که این مشارکت را از بین بردند، بلکه مخالفت از درون بود. برخی مقامات وزارت خارجه و دفاع استدلال میکردند که گسترش تولید در خارج از کشور به اقتصاد آمریکا آسیب میرساند و برتری فناورانه ما را به خطر میاندازد. طبق گفته یک مقام ارشد سابق که در مذاکرات شرکت داشت، یک مدیر اجرایی در شرکت RTX (که قبلاً ریتیون نام داشت و سازنده تاماهاوک است)، با مخالفان همصدا شد و برای صبر کردن تا پس از انتخابات نوامبر استدلال کرد. (شرکت RTX این موضوع را که سعی در کند کردن روند داشته است، تکذیب میکند.) در ماههای آشفته اولیه دومین دولت ترامپ، این توافق به سردی گرایید.
ماجرای تاماهاوک به یک مشکل اساسی برای امنیت ملی آمریکا اشاره دارد: ایالات متحده به تنهایی نمیتواند با ظرفیت صنعتی رو به رشد چین که مستقیماً به قدرت نظامی تبدیل میشود، همگام شود. چین نزدیک به ۲۸ درصد از سهم تولید جهانی را در اختیار دارد، در حالی که ایالات متحده حدود ۱۷ درصد را دارد. طبق یک برآورد، چین سیستمها و تجهیزات تسلیحاتی پیشرفته را پنج تا شش برابر سریعتر از آمریکا به دست میآورد. یک کشتیسازی چینی میتواند بیش از مجموع تمام سازندگان آمریکایی، کشتی بسازد.
ایالات متحده اکنون در خطر قرار گرفتن در موقعیت بریتانیا در اواخر قرن نوزدهم و آلمان و ژاپن در قرن بیستم است: یعنی از نظر نظامی توسط یک قدرت صنعتی نوظهور سبقت گرفته شود. تاریخ نشان میدهد که چنین رقابتهایی بین قدرتهای در حال ظهور و قدرتهای تثبیتشده اغلب به جنگهای فاجعهبار ختم میشود. دستکاری چین در تجارت بینالملل، افزایش خصومت با همسایگان و بهویژه افزایش شتابدهنده نظامی آن، نیاز مبرم به بازدارندگی معتبر را نشان میدهد.
راهحلی آماده برای این مشکل وجود دارد. در حالی که ایالات متحده به تنهایی نمیتواند با چین رقابت کند، اما وقتی به نزدیکترین متحدان خود، از جمله ژاپن، کره جنوبی، کانادا، استرالیا و اتحادیه اروپا بپیوندد، میتواند با ظرفیت تولید چین برابری کند. برای امنیت و آزادی جهانی، دموکراسیهای جهان باید بسیار کاملتر از آنچه اکنون انجام میدهند، همکاری کنند.
برای مدت طولانی، بسیاری از متحدان حفاظت خود را به ایالات متحده واگذار کردهاند – همانطور که رئیسجمهور باراک اوباما آن را "سواری مجانی" نامید. آنها سهم کمی از تولید اقتصادی خود را صرف ارتش کرده و به جای آن به ایالات متحده تکیه کردهاند. این وضعیت دیگر با توجه به تجاوز فزاینده چین در آسیا و جنگافروزی روسیه در اروپا قابل دفاع نیست.
ایالات متحده نیز مقصر است، همانطور که مورد شکستخورده تاماهاوک نشان میدهد. ما باید رویکرد خود را نسبت به اتحادها برای جهانی که آمریکا دیگر ابرقدرت غالب نیست، بازنگری کنیم. ما باید به متحدان ثابتقدمی مانند استرالیا، کره جنوبی و ژاپن اعتماد بیشتری کنیم و برای همکاری با طیف وسیعتری از شرکا آمادگی داشته باشیم. ما باید اتحادهایی بسازیم که فراتر از همکاری نظامی بوده و در مورد رقابت اقتصادی و فناورانه برای همگامی با ظرفیت صنعتی چین نیز باشند.
در همین زمان، آمریکاییها در حال تماشای رئیسجمهور خود هستند که پایههای اتحادهایمان را تضعیف میکند.
پس از تهدیدات رئیسجمهور ترامپ مبنی بر تصرف گرینلند، دانمارک اعلام کرد که سامانههای دفاع موشکی را از تولیدکنندگان اروپایی به جای آمریکایی خریداری خواهد کرد. پس از اینکه آقای ترامپ در اوایل سال جاری کمکهای نظامی و اطلاعاتی به اوکراین را به طور موقت تعلیق کرد، برخی متحدان اعلام کردند که استفاده از F-35 را به دلیل ترس از اینکه ایالات متحده ممکن است پشتیبانی از این هواپیما را قطع کند، مورد بازنگری قرار خواهند داد.
آقای ترامپ به طور مشابه به روابطی که آمریکا در آسیا به آنها نیاز دارد، آسیب میرساند. او مذاکرات با ژاپن را نه بر تولید نظامی، بلکه بر برنج، از همه چیز مهمتر، متمرکز کرده است. با تحت فشار قرار دادن کره جنوبی بر سر تجارت، او پیشنهاد کرده است که نیروهای آمریکایی را خارج کند. او ۲۵ سال تلاش برای ایجاد اتحاد با هند علیه چین را با وضع تعرفه بر این کشور پس از امتناع نخستوزیر نارندرا مودی از اعتبار دادن به آقای ترامپ برای کاهش تنشها با پاکستان، تضعیف کرد.
در همین حال، چین در حال پیشرفت صنعتی عظیمی است. در سال ۲۰۲۴، پکن ۱۲ برابر بیشتر از ایالات متحده فولاد تولید کرد و بیشتر مواد معدنی حیاتی مورد نیاز برای تسلیحاتی مانند جنگنده F-35 و موشک تاماهاوک را پالایش میکند. در این زمینهها و سایر زمینههای متمایز، حتی با متحدان و شرکا، ایالات متحده بدون ایجاد تغییرات دیگر برای جبران عقبماندگی تلاش خواهد کرد.
جایی که چین بر تولید صنعتی مسلط است
عناصر خاکی کمیاب مواد حیاتی برای موشکهای هدایتشونده، سامانههای رادار و موتورهای الکتریکی هستند.
- ایالات متحده
- متحدان و شرکا
- چین
۱۵۰ تن متریک عناصر خاکی کمیاب
فولاد به مقادیر زیاد برای ساخت کشتیها، هواپیماها و مهمات ضروری است.
- ایالات متحده
- متحدان و شرکا
- چین
۵۰۰,۰۰۰ تن متریک فولاد خام
منابع: World Steel, U.S.G.S.
شباهتهای تاریخی زیادی برای رشد چین وجود ندارد. طبق مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی، این کشور از سال ۲۰۰۴ سهم خود را از تولید جهانی بیش از سه برابر کرده است. برای همگامی، ایالات متحده به متحدان خود نیاز دارد تا قدم پیش بگذارند. آقای ترامپ به درستی ادعای اعتبار برای مقابله با "سواری مجانی" (free riders) را دارد. در شش دهه گذشته، هزینههای نظامی ایالات متحده بین ۳ تا ۹.۴ درصد تولید ناخالص داخلی (GDP) بوده است، در حالی که این رقم برای متحدان ما کمتر از ۱ درصد بوده است.
در سالهای اخیر، این وضعیت شروع به تغییر کرده است. ژاپن اعلام کرده است که ۲ درصد تولید ناخالص داخلی خود را صرف دفاع خواهد کرد. اروپا نیز تمایل به افزایش هزینهها نشان داده است. جنگ روسیه علیه اوکراین، همراه با تهدیدات آقای ترامپ برای خروج از ناتو، اعضای این ائتلاف را ترغیب کرد تا متعهد شوند که در سالهای آینده ۵ درصد از تولید ناخالص داخلی خود را صرف دفاع کنند.
این پیشرفت بر تلاشهای کمتر اجباری و پایدارتر دولت بایدن برای تقویت اتحادها استوار است. رئیسجمهور جو بایدن دو قدرت نظامی اروپایی — سوئد و فنلاند — را وارد ناتو کرد، روابط نظامی با فیلیپین را بازسازی نمود و به گرم شدن روابط بین متحدان بیاعتماد در کره جنوبی و ژاپن کمک کرد. در زمینههایی مانند تولید برق و کشتیها، اتحادهای تقویتشده میتوانند در رقابت با چین تفاوت ایجاد کنند.
جایی که آمریکا، با متحدانش، میتواند با چین برابری کند
برق اقتصاد صنعتی مورد نیاز برای تولید نظامی را تأمین میکند.
- ایالات متحده
- متحدان و شرکا
- چین
۵ تراوات ساعت تولید برق
ظرفیت کشتیسازی برای ساخت نیروی دریایی مدرن و نگهداری آن ضروری است.
- ایالات متحده
- متحدان و شرکا
- چین
۲۰,۰۰۰ تن ناخالص ظرفیت کشتیسازی
منابع: سازمان ملل، Our World in Data
با همه اینها، اتحادهایی که آمریکا در قرن ۲۱ میسازد با اتحادهای گذشته متفاوت خواهد بود. در جنگ سرد، آمریکا و متحدانش با دفاع مشترک از دموکراسیها در برابر کمونیسم تحت رهبری روسیه متحد شدند. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، به عنوان تنها ابرقدرت باقیمانده، ایالات متحده میتوانست عمدتاً شرایط اتحادهای خود را به کشورهایی که از نظر اقتصادی و نظامی به آن وابسته بودند، دیکته کند.
اکنون کشورها، حتی متحدان نزدیک، گزینههای دیگری دارند. ایالات متحده باید به کسانی که ارزشهای ما را به اشتراک میگذارند، اطمینان دهد که ما همچنان به آنها متعهد هستیم. برای آنهایی که چنین نیستند، مانند عربستان سعودی، باید نشان دهیم که همسویی با ما، نه با چین، به نفع آنهاست. و باید شروع به ترمیم آسیبهای وارده به روابط در جهان در حال توسعه کنیم، جایی که کاهش کمکها و سایر ابزارهای قدرت نرم، میدان را برای پکن باز گذاشته است.
چین شکستناپذیر نیست. چالشهای قابل توجه آن شامل جمعیت پیر، کاهش ارزش املاک و فساد ریشهدار است. با این حال، حتی اگر پکن دچار لغزش شود، به لطف جمعیت زیاد، گستره جغرافیایی وسیع و قدرت اقتصادی تثبیتشده خود، در قرن آینده همچنان قدرتمند باقی خواهد ماند، همانطور که کورت کمپبل و راش دوشی، دو کارشناس ارشد آسیا در دولتهای دموکرات گذشته، در مقالهای در آوریل در نشریه فارن افرز (Foreign Affairs) استدلال کردند.
در حالت ایدهآل، متحدان آمریکا با هم کار خواهند کرد و برای جبران نفوذ چین و قدرت مخرب سایر حکومتهای خودکامه، حتی بدون مداخله ایالات متحده، همکاری خواهند کرد. نشانههایی وجود دارد که این امر ممکن است. در سالهای اخیر، کرهایهای جنوبی تانکهایی را به لهستان ارائه کردهاند، زمانی که متحدان غربی قادر به انجام این کار نبودند. هنگامی که کره شمالی نیروهایی را به اوکراین در حمایت از نیروهای روسی فرستاد، سئول گروهی از افسران اطلاعاتی را برای اطلاعرسانی به قدرتهای ناتو در مورد آنچه باید انتظار داشت، اعزام کرد. دبیرکل ناتو کمک به دموکراسیهای آسیایی را به عنوان یک دلیل برای تداوم ارتباط پیمان مطرح کرده است.
در نهایت، این موضوع فراتر از همکاری نظامی است. همانطور که اروپا به لطف قدرت صنعتی ایالات متحده از توتالیتاریسم قرن بیستم نجات یافت، واشنگتن نیز باید در رقابت پیش رو، هر جا که میتواند، زمینه مشترک همکاری پیدا کند. قدرت اقتصادی، تجاری و تولیدی چین به اتحادهایی نیاز خواهد داشت که فراتر از میدان نبرد در کنار هم بایستند. برای رقابت طولانیمدت با قدرت پکن، ایالات متحده به تمام دوستانی که میتواند به دست آورد، نیاز خواهد داشت.