در حال حاضر، اینترنت مملو از راهنماهای هدیه است که با یک کلیک میتوان آنها را خرید. این راهنماها وعده میدهند که هدیه ایدهآل (زیر ۱۰۰ دلار!) را برای هر کسی در لیست شما، چه همسر کوهنوردتان، چه خواهرزاده سینهفیلتان یا دوستدختر سابق عاشق آبجوتان، پیدا خواهید کرد. در زمانی که خرید کردن به نوعی خودبیانگری ما تبدیل شده است، به راحتی میتوان حس کرد که «دوستت دارم» را میتوان با ارسال دو روزه بیان کرد. اما به یادماندنیترین هدایا به ندرت در یک راهنمای هدیه یافت میشوند.
هدیه دادن یک هنر است. ما نمیتوانیم آن را برای راحتی به دیگران بسپاریم. این عمل، نیازمند تخیل و توجه به فردی است که دوستش دارید – یا حداقل به کسی که فکر میکنید بیادبی است اگر برایش هدیهای نداشته باشید. هدیهدهندگان واقعاً بزرگ این دنیا، راز را میدانند: بهترین هدایا باعث میشوند گیرنده احساس کند که دیده شده است. همانطور که گفته میشود، این فکر است که اهمیت دارد. و اغلب، این فکر نیاز به هزینه زیادی ندارد.
زمانی که از خوانندگان خواستیم درباره به یادماندنیترین هدایای زمان و توجهی که دریافت کردهاند به ما بگویند، با نزدیک به ۶۰۰ پاسخ مواجه شدیم. در میان پاسخها، روندهای بسیاری پدیدار شد. سه خواننده نوشتند که چقدر از تمیز کردن ماشینشان قدردانی کردهاند. بیست و چهار خواننده درباره کارتهای دستساز، ۲۳ نفر درباره عکسها، ۲۲ نفر درباره لیستهایی از خاطرات یا دلایل دوستداشتنشان به ما گفتند. برای چندین نفر، این لیست به شکل یک دسته کارت بازی تبدیل شد که روی آنها نوشته شده بود «۵۲ دلیل که دوستت دارم» – اگر یک دسته کارت و یک ماژیک دم دست دارید، شاید خرید تعطیلات ناتمام شما جوابی پیدا کرده باشد.
از میان این سیل پاسخها، ما ۱۳ مورد از هدایای غیرمعمول و تأثیرگذار زمان و حضور را انتخاب کردیم. امیدواریم این لیست تنها راهنمای هدیهای باشد که واقعاً به آن نیاز دارید.
( ۱ )
تحویل ویژه
یک کریسمس در سال ۱۹۹۶، زمانی که همسرم در مأموریت بود، احساس کلافگی میکردم. من مادری جوان و شاغل با سه فرزند بودم که دو نفر از آنها هنوز پوشک میشدند. به دوستی شکایت کردم که نمیتوانم تصور کنم چگونه یک درخت کریسمس را تهیه کنم، به خانه بیاورم و نصب کنم، آن هم با بچهها در اطراف و بدون کمک همسرم. چند هفته بعد، یک شب در خانه ما به صدا درآمد. آن دوست با یک درخت کریسمس کاملاً تزئین شده ایستاده بود. او پرسید: «کجا میخواهید بگذاریدش؟» به سختی میتوانستم از شدت اشک صحبت کنم. آنقدر تحت تأثیر قرار گرفته بودم که او اظهارنظر گذرا من را جدی گرفته و به آن عمل کرده بود. بیش از ۳۰ سال بعد، هرچند مدتهاست که با آن دوست در تماس نیستم، اما همیشه ژست او را در زمان کریسمس به یاد میآورم.
تاد آلن، ویرجینیا بیچ
هزینه تخمینی: ۶۵ دلار (در سال ۱۹۹۶)؛ زمان: ۲-۳ ساعت
( ۲ )
در کنار هم
من و همسرم ۵۷ سال است که ازدواج کردهایم و در حالی که از هدیه دادن به خانواده و دوستانمان لذت میبریم، ترجیح میدهیم به جای خرید هدیه برای یکدیگر، پول پسانداز کنیم تا کاری را با هم انجام دهیم. بنابراین، چند سال پیش، وقتی همسرم هدیه تولدی به من داد، غافلگیر شدم. یک منگنه بود. یک منگنه معمولی و ساده. او متوجه شده بود که من هر وقت نیاز به منگنه کردن چیزی داشتم، به دفتر کار خانگیام میرفتم و احساس کرد که نباید این کار را انجام دهم. امروز ما در خانهای متفاوت هستیم که بیشتر برای دوران پیری مناسب است، اما دفتر کار خانگی من هنوز طبقه بالا است و آن منگنه جدید همیشه در طبقه اول در دسترس است. تحت تأثیر قرار گرفتم که حتی پس از این همه سال زندگی مشترک، همسرم هنوز به بهبود زندگی من متعهد بود.
رزماری کیندون، شارلوتسویل، ویرجینیا
هزینه تخمینی: ۱۰ دلار؛ زمان: ۳۰ دقیقه
( ۳ )
هدیه زندگی
پدرم به عنوان هدیه فارغالتحصیلی من از دانشگاه، ناگهان سیگار را ترک کرد. او بیش از ۴۰ سال سیگار میکشید. ترک سیگار تلاش و زمان فوقالعادهای از او گرفت. اوایل کار به خصوص دشوار بود. اکنون ۲۰ سال از آن زمان میگذرد و او به من میگوید که هنوز هوس سیگار دارد، اما به هدیهاش وفادار مانده است. او به همه ما آیندهای روشن و سالم را در کنار هم بخشید.
کریسی هافارد، سانتا کروز، کالیفرنیا
هزینه: ۰ دلار؛ زمان: ۲۰ سال
( ۴ )
تخت خوابی برای خود
یک سال، برای تولد همسرم، تصمیم گرفتم زمان آن رسیده که سگمان، «مانگو»، را از رختخواب بیرون بیندازم. به جای اینکه چیز دیگری را که همسرم نیازی به آن نداشت برایش بخرم، میخواستم یک عامل آزاردهنده را از زندگیاش حذف کنم. سگ میکس جک راسل/شیواوا ۵ ساله ما تنها ۱۵ پوند وزن دارد، اما شبها میتواند به طور شگفتانگیزی فضای زیادی را اشغال کند. من یک تخت دنج روی زمین برای مانگو با یک پد حرارتی آماده کردم و بالاخره تختخوابمان را دوباره برای خودمان داشتیم. همسرم این هدیه را دوست داشت. او دوست داشت که من واقعاً به این فکر کرده بودم که چه چیزی او را خوشحال میکند.
آنجلا هیگینز، گلدن ولی، مینه سوتا
هزینه تخمینی: ۴۰ دلار؛ زمان: ۵ دقیقه
( ۵ )
صدای او، برای همیشه
در دهه ۲۰ زندگیام، از پدرم خواستم که کتابهای مورد علاقه کودکیام را برایم ضبط کند تا به عنوان هدیه کریسمس داشته باشم. میخواستم مطمئن شوم که فرزندانم نیز میتوانند از تواناییهای داستانگویی او به همان اندازه که من لذت بردم، لذت ببرند، حتی اگر او تا زمان تولد آنها دیگر در کنار ما نباشد. پدرم یک داستانگوی ماهر است: او تمام صداها و جلوههای صوتی را انجام میدهد. پدرم هنوز زنده است، و اکنون پسرم تقریباً به سنی رسیده که میتواند از شنیدن داستانها به صورت حضوری قدردانی کند. اما من هنوز آن ضبط را دارم، و دانستن اینکه صدای پدرم برای نسلهای آینده حفظ خواهد شد، به من شادی میبخشد.
کَرین دیویس، بوستون
هزینه: ۰ دلار؛ زمان: چندین عصر خواندن در میکروفون
( ۶ )
تلاش روزانه
شانزده سال پیش، همسرم برای تولدم به من «آزادی قهوه برای تمام عمر» را هدیه داد. وقتی او این را گفت چشمانم را چرخاندن. تصور کردم این فقط بهانه ای غمگین برای هدیه تولد فراموش شده است. اما از آن زمان، او هر روز قهوهساز را با آب فیلتر شده تازه پر کرده و فنجان قهوه من را هر شب بیرون گذاشته است. او قهوهساز را به طور منظم تمیز میکند. او تمام کِیکاپها و قهوههای دان و آسیاب شدهای را که مصرف میکنیم خریداری کرده است. من قهوههای طعمدار را دوست دارم، بنابراین او همیشه به دنبال محصولات فصلی جدید برای من است تا امتحان کنم. من مسئول آشپزخانه و تمام کارهای مربوط به برنامهریزی، خرید، آمادهسازی، پخت و پز و تمیز کردن هستم. اما قهوه نه. من از قهوهام بدون دغدغه، فنجان به فنجان لذت میبرم. این تلاشی روزانه، هفتگی و ماهانه است که همسرم برای من انجام میدهد. اگر این تعهد روزانه به عشق ما نیست، پس نمیدانم چیست.
رونی رابرتس، ویان، اوکلاهاما
هزینه تخمینی: ۵۰-۶۰ دلار در ماه؛ زمان: یک عمر
( ۷ )
عشقی در حال شکوفایی
سالها پیش، همسرم کیسهای پر از غنچههای لیلیوم روز را به من تقدیم کرد. شنیده بودم که آنها خوراکی هستند و به او گفته بودم که میخواهم آنها را امتحان کنم. کار همسرم اغلب او را به حومه شهر میبرد. یک روز، او یک مزرعه متروکه را دید که کنار آن تپهای از گلهای لیلیوم وحشی روییده بود. در آن روزها، او مجبور بود پیراهن و کراوات بپوشد. هنوز هم از تصور او در وسط ناکجاآباد در حال چیدن غنچههای لیلیوم با لباس رسمی لبخند به لبم میآید.
کریستین براون، گرند رپیدز، میشیگان
هزینه: ۰ دلار؛ زمان: ۳۰ دقیقه
( ۸ )
جشنواره فیلم "به ما اعتماد کن"
سال گذشته، برای کریسمس، پسرمان و همسرش یک پاکت به ما دادند که حاوی دو «بلیط» چاپی برای «جشنواره فیلم به ما اعتماد کن» بود، جشنوارهای که خودشان ابداع کرده بودند. بلیطهای دستساز زیبا داخل سبدی پر از بطریهای کوچک مشروبات الکلی از کشورهای مختلف قرار داشتند که با سه فیلمی که انتخاب کرده بودند، مطابقت داشتند. در سه شب جداگانه، آنها شام به ما تعارف کردند و فیلمهایی را به ما نشان دادند که فکر میکردند دوست خواهیم داشت. یکی از فیلمها را شاید هنوز ترجیح میدادیم نبینیم، اما دو فیلم دیگر فوقالعاده بودند. ما از توجه و خلاقیت آنها بسیار خوشحال شدیم. این هدیه ساعتها خنده و زمان خانوادگی را برایمان به ارمغان آورد. این یکی از بهترین هدایایی است که تا به حال دریافت کردهایم.
ایو بردی، دنور
هزینه تخمینی: ۲۴ دلار (برای مینیالکل)؛ زمان: ۳ شب
( ۹ )
قاشقی که نمیتوانست
زمانی که دخترانم ۷ و ۹ ساله بودند، چند بار در حین سرو اسپاگتی به آنها گفتم: «واقعاً دوست دارم یک قاشق پاستا داشته باشم.» من معلم و مادر مجردی بودم و یک قاشق پاستا چیزی نبود که واقعاً به آن نیاز داشته باشیم. با این حال، با خود فکر میکردم، داشتن یکی از آنها خوب خواهد بود. روز کریسمس، یک «قاشق پاستا» دستساز از دخترانم کادو گرفتم. آنها سرهای فلزی دو چوبلباسی را شکسته و با تفنگ چسب حرارتی به یک کاردک چوبی چسبانده بودند. سپس آن را با ماژیک تزئین کرده و چند مهره پلاستیکی به آن اضافه کرده بودند. اولین واکنش من از این بود که فهمیدم آنها میدانستند تفنگ چسب حرارتی را کجا نگه میداشتم، و نگران شدم. سپس، غرق در عشق شدم. توضیح دادم که هرچند نمیتوانیم از این قاشق برای پاستا استفاده کنیم، اما به وضوح یک اثر هنری و مهندسی است. آن را در ویترین شیشهای با فسیلها و گنجینههایمان به نمایش خواهیم گذاشت. ۱۱ سال از آن زمان میگذرد و این هنوز گرانبهاترین هدیهای است که تا به حال دریافت کردهام.
مری آیلین ییگر، الکساندریا، ویرجینیا
هزینه: ۰ دلار؛ زمان: ۱۵ دقیقه
( ۱۰ )
زمان قرض گرفته شده
هر سال قبل از کریسمس، وقتی بچه بودیم، پدرم به کتابخانه میرفت و با دقت کتابهایی را برای هر یک از ما انتخاب میکرد. آنها را به عنوان هدیه بستهبندی میکرد و در روزهای منتهی به کریسمس، به ما اجازه میداد هر روز یک کتاب را باز کنیم. ما دوست داشتیم کتابهای مخصوصی داشته باشیم که فقط برای ما انتخاب شده بودند. این کار ما را در حین آمادهسازی والدینمان برای تعطیلات، سرگرم خواندن نگه میداشت. بعد از تعطیلات، وقتی خواندنمان تمام میشد، او تمام کتابها را پس میداد.
شری سبستا، کلیفنتون پارک، نیویورک
هزینه: ۰ دلار؛ زمان: ۲ ساعت
( ۱۱ )
به پیش رفتن
سالها پیش، داستانی درباره پدرم برای دوستپسرم آن زمان تعریف کردم. زمانی که خیلی کوچک بودم، پدرم مرا به رژه بابانوئل تورنتو برده بود. از پدرم خواسته بودم برایم یک فرفره بخرد، و او پاسخ داده بود: «تو این را نمیخواهی.» من کودکی نبودم که زیاد چیزی بخواهم. احساس میکردم پیام پشت امتناع او این بود که من ارزش آن را ندارم که او پولش را خرج کند. سی سال پیش، وقتی در دوره تحصیلات تکمیلی بودم، وارد آپارتمان دانشجوییام شدم که با دوستپسرم مشترک بودم و تعداد زیادی فرفره دیدم. دوستپسرم تپهای از کتابها را ساخته بود تا فرفرهها را روی آن قرار دهد و یک پنکه برقی را از پایین به سمت آنها نشانه رفته بود تا بچرخند. شگفتزده شدم و خشکم زد. سپس شروع به گریه کردم. فرفرهها آنجا بودند، آزادانه داده شده بودند، کاملاً غافلگیرکننده، بدون هیچ پیام پنهانی. آن دوستپسرم بعداً همسرم شد، و اگرچه اکنون دیگر با هم نیستیم، اما من هنوز فرفرهها را دوست دارم. آنها به من یادآوری میکنند که دوستپسرم برایم چه کرد، و نه اینکه پدرم چه چیزی را رد کرد.
جی. لین فریزر، تورنتو
هزینه تخمینی: ۵-۶ دلار؛ زمان: ۲ ساعت
( ۱۲ )
دستی یاریگر
پنج یا شش سال پیش، دخترم کتی هشت دست قالبگیری شده از گچ را به من هدیه داد. وقتی جعبه را باز میکردم و دستهای بیشتری بیرون میآوردم، حیرتزده شدم. ابتدا متوجه نشدم که این دستها متعلق به چه کسی هستند. سپس به همهچیز پی بردم: یکی برای هر یک از اعضای خانواده نزدیکم بود، از نوههای کوچکم تا پدرشوهر سالمندم. برای هر نفر بسیار لذتبخش بود که داستان قالبگیری را تعریف کند: چقدر سخت بود که به اندازه کافی ثابت بمانند، چه چیزی اشتباه پیش رفت، چقدر هیجانزده بودند وقتی بالاخره دست پدیدار شد. کتی مجبور بود همه را جمع کند، از راه دور مواد لازم را به آنها بدهد، به آنها آموزش دهد چگونه این کار را انجام دهند، و نکاتی برای ایجاد یک حرکت دستی رسا ارائه دهد. و بعد از کریسمس، آنها به من یاد دادند چگونه دست گچی خودم را بسازم تا به بقیه بپیوندد! اکنون همه آنها با افتخار در خانهمان به نمایش گذاشته شدهاند و هر بار که رد میشوم به من اشاره میکنند.
الیز اسمیت، جکسون، میسیسیپی
هزینه تخمینی: ۲۰ دلار؛ زمان: هفتهها سازماندهی
( ۱۳ )
ترمیم شده
در یک روز مادر، پسرم که آن زمان ۱۸ ساله بود، گلی و یادداشتی در آشپزخانه برایم گذاشت. یادداشت نوشته بود: «هدیه شما طبقه بالا است.» طبقه بالا دیدم که او سوراخی را که در دیوار ایجاد کرده بود، زمانی که بر سر تصمیم والدینی که من گرفته بودم، عصبانی شده بود، ترمیم کرده است. تفکر او برایم نمادین بود: ما میتوانیم عصبانی شویم، کارهایی انجام دهیم یا حرفهایی بزنیم که از آنها پشیمان شویم، و سپس اوضاع را ترمیم کنیم. اغلب به هدیهاش فکر میکنم، و به اینکه پسرم به چه مردی دلسوز تبدیل شده است. او اکنون ۳۵ ساله است و با فرزندان کوچک خودش که بدون شک او را به جنون خواهند رساند، بسیار مهربان است. میدانم که آنها همیشه میتوانند با عشق اوضاع را ترمیم کنند.
جولی تیگ، بلومینگتون، ایندیانا
هزینه تخمینی: ۵ دلار؛ زمان: ۱ ساعت