آزمون تورینگ، ابزاری دیرینه برای سنجش هوش ماشینی، نقطهای را ارزیابی میکند که در آن یک ماشین تولیدکننده متن میتواند انسانی را فریب دهد و او را به این باور برساند که ربات نیست. ChatGPT اوایل امسال این معیار را پشت سر گذاشت و عصر جدیدی از فناوری را آغاز کرد، هرچند نه لزوماً عصری از هوش فراانسانی. اما اخیراً، هوش مصنوعی از آستانه دیگری عبور کرد، نوعی آزمون تورینگ برای چشم: تصاویر و ویدئوهایی که هوش مصنوعی میتواند تولید کند، اکنون گاهی از نمونههای واقعی قابل تشخیص نیستند. با آموزش، پالایش و انتشار مدلهای جدید و مناسب برای تصویر توسط شرکتهایی از جمله OpenAI، متا و گوگل، عموم مردم آنلاین این توانایی را پیدا کردند که فوراً محتوای واقعگرایانه هوش مصنوعی را در هر موضوعی که تصور میکردند، از فن آرت ابرقهرمانی و حیوانات بامزه گرفته تا صحنههای خشونت و جنگ، تولید کنند.
«سِلاپ» (Slop)، اصطلاح (غیر)هنری برای محتوای تولیدشده با هوش مصنوعی، در سال ۲۰۲۵ فراگیر شد و الهامبخش اصطلاحات فرعی جدیدی مانند «سلاپر» (slopper) شد که به صورت توهینآمیزی برای کسی که برای فکر کردن به هوش مصنوعی تکیه میکند، به کار میرود. سلاپ فراتر از حوزههای سرگرمی سوررئال یا بیهوده رفت؛ روزهای نسبتاً بیضرر تصاویر عجیب و غریب و آشکارا جعلی «شامپ میگو مسیح» در فیدهای فیسبوک به پایان رسید. در سال ۲۰۲۵، رئیسجمهور ایالات متحده برای ترویج سیاستهای خود و تمسخر منتقدانش به «اَجیسلاپ» (agitslop) هوش مصنوعی تکیه کرد و دیگر سیاستمداران نیز از او پیروی کردند. سم آلتمن، مدیر عامل OpenAI، به نوعی طلسم همهجا حاضر در Sora، فید رسانههای اجتماعی سلاپ شرکت خودش تبدیل شد. همه این محتوا قانعکننده نبود، اما بخش زیادی از آن به اندازه کافی نزدیک بود — و در دنیای دیجیتال که به طور فزایندهای دیداری-شنیداری است، این ممکن است نشاندهنده یک «روبیکون» (Rubicon) مهمتر از آزمون تورینگ باشد.
کارخانه استودیو گیبلی OpenAI
در نگاه به گذشته، تقریباً عجیب به نظر میرسد. در اوایل سال، OpenAI مدل به روز شده GPT-4o خود را منتشر کرد که توانایی تولید تصاویر ثابت در پنجره متنی ChatGPT را داشت. یکی از دموهای استفاده شده برای تبلیغ این محصول، یک سلفی گروهی از سم آلتمن و چند تن از همکارانش بود که به نقاشی به سبک انیماتور افسانهای ژاپنی، هایائو میازاکی، از خانه انیمیشن استودیو گیبلی تبدیل شده بود. این مدل به طرز خیرهکنندهای در تقلید از زیباییشناسی ارگانیک و کاملاً انسانی استودیو گیبلی خوب عمل کرد؛ این ترفند ویروسی شد و اینترنت با سلاپ گیبلی مملو از تصاویر تصادفی شد که به راحتی به انیمه تبدیل شده بودند. یک سطح پایین و نگرانکننده زمانی حاصل شد که حساب کاربری کاخ سفید در X به طور بدبینانهای از این میم برای ترویج جمعآوری مهاجران استفاده کرد و تصویری گیبلیفای شده را به اشتراک گذاشت که دستگیری یک زن با پوست قهوهای را نشان میداد که «مجرم خارجی محکوم به قاچاق فنتانیل» نامیده شده بود.
انجیل هوش مصنوعی (The AI Bible)
در ماه مه، گوگل Veo 3 را منتشر کرد، یک مدل تولید ویدئوی هوش مصنوعی که میتوانست کلیپهای هشت ثانیهای فوتورئالیستی را تولید کند. چند ماه بعد، سازمانی به نام The AI Bible یک ویدئوی هشت دقیقهای را در یوتیوب منتشر کرد که «عروج» (Rapture) را با گرافیک هوش مصنوعی شبیه به صحنههای حذف شده از «بازی تاجوتخت» (Game of Thrones) به تصویر میکشید. هیچ بودجه تلویزیونی گرانقیمتی لازم نبود، فقط صبر برای تایپ درخواستها در یک کادر متنی. این «سلاپوکالیپس» (slopocalypse) بیش از هشتصد هزار بازدید به دست آورد، که نشان میدهد چگونه مخاطبان آنلاین به راحتی کپیهای خالی را به عنوان برنامههای تلویزیونی دیدنی و جذاب میپذیرند.
حیواناتی که روی ترامپولین میپرند
هوش مصنوعی، مانند یک غول دیداری-شنیداری، میتواند آرزوها را برآورده کند، چیزهای خارقالعادهای را به تصویر بکشد که دوست داریم باور کنیم واقعی هستند و تمایل ما را برای تعلیق ناباوری آزمایش کند. در ماه ژوئن، مردی در کالیفرنیا ویدئوی واقعی از کایوتها را ضبط کرد که وارد یک ترامپولین میشوند و به طور بازیگوشانه بالا و پایین میپرند. این فیلم الهامبخش هیاهوی ویدئوهای هوش مصنوعی شد که حیوانات دیگر را نشان میداد که به گونهای روی ترامپولین میپرند که اگر اینقدر لذتبخش نبودند، قطعاً غیرقابل باور به نظر میرسیدند: خرگوشهایی که بالاتر از حد معمول میجهند، موسهایی که پشتک میزنند، خرسهایی که بالا و پایین میپرند تا زمانی که تشک پاره میشود. برخی از این تصاویر به دلیل استفاده از زیباییشناسی دوربینهای نظارتی مادون قرمز، که موجودات سایهمانند را در شب نشان میداد، واقعی به نظر میرسیدند — اما البته، وقتی در یک فید ویدئویی اسکرول میکنید، انگیزه کمی برای دوبار نگاه کردن وجود دارد.
سم آلتمن در حال سرقت واحدهای پردازش گرافیکی (GPU)
در ابتدا، سلاپ یک فرمت به طور گستردهای تحقیر شده بود، از آن دسته مزخرفات پرطرفدار که توسط مزارع محتوا یا ترولها تولید میشد. اما در ماه سپتامبر، با راهاندازی اپلیکیشن Sora از OpenAI، یک شبکه اجتماعی و فید برای ویدئوهای تولیدشده توسط هوش مصنوعی، این شرکت شروع به متقاعد کردن کاربران کرد که سلاپ چیزی است که همه ما باید برای سرگرمی بسازیم. Sora به شما امکان میداد که خود را به نوعی عروسک هوش مصنوعی تبدیل کنید، تا توسط کاربران دیگر به دلخواه پذیرفته و بازسازی شوید. آلتمن خود را سوژه آزمایشی این ویژگی قرار داد، که منجر به یکی از محبوبترین ویدئوهای این پلتفرم جدید شد: کلیپی از آلتمن که واحدهای پردازش گرافیکی (GPU)، که برای اجرای هوش مصنوعی لازم هستند، را از قفسههای یک فروشگاه تارگت میدزدد و توسط یک نگهبان امنیتی دستگیر میشود. این فیلم به عنوان یک شوخی در نظر گرفته شده بود، اما یک دیپفیک متقاعدکننده از کسی که مرتکب جرمی میشود، دقیقاً همان چیزی است که باید ما را بترساند.
سلاپ ضد ممدانی اندرو کومو
استعداد جدید هوش مصنوعی در ساخت ویدئوهای واقعگرایانه به سرعت به عنوان یک سلاح سیاسی مورد استفاده قرار گرفت. در ماه اکتبر، کمپین شهرداری فرماندار سابق، اندرو کومو، یک تبلیغ تولیدشده توسط هوش مصنوعی را منتشر کرد که در آن «مجرمان حامی زهران ممدانی» حضور داشتند — مجموعهای از شخصیتها، از زنستیز گرفته تا سارق مغازه، بر اساس کلیشههای خام و اغلب نژادپرستانه، که همگی حمایت خود را از شهردار منتخب فعلی ابراز میکردند. این ویدئو، که کمپین به سرعت آن را حذف کرد، توانایی عجیب هوش مصنوعی را در ارائه واقعگرایی عاری از اخلاق نشان داد؛ تصور اینکه بازیگران انسانی با چنین فیلمنامه توهینآمیز و مضحکی همکاری کنند دشوار است. کمی پس از انتشار این تبلیغ، حسابهای کاربری رسانههای اجتماعی با نام «شهروندان مخالف ممدانی» ظاهر شدند که محلیهای ظاهری را نشان میدادند که با صدای بلند علیه رأیدهندگان «احمق» که ممدانی را به پیروزی رسانده بودند، اعتراض میکردند. این تلاش آشکار برای ایجاد یک جنبش ضد ممدانی، زمانی متوقف شد که برخی از حسابها به عنوان هوش مصنوعی برچسبگذاری و حذف شدند. حتی بیشتر از «مجرمان حامی زهران»، این نیویورکیهای جعلی به طرز وحشتناکی واقعگرایانه بودند.
فضولات پرنده ترامپ و سلاپ تختخواب درمانی
دونالد ترامپ سال را با به اشتراک گذاشتن یک ویدئوی هوش مصنوعی از «غزه ترامپ» آغاز کرد، یک منظره شهری بازسازیشده از قلمرو فلسطین که با مجسمههای طلایی خودش پر شده بود. این ویدئو توسط دو فیلمساز اسرائیلی آمریکایی برای طنزپردازی ایده ترامپ مبنی بر تبدیل غزه به «ریویرای خاورمیانه» تولید شده بود، اما برای ترامپ صرفاً یک ماکت مفید از دیدگاهش بود. علاقه در حال رشد رئیسجمهور به ویدئوهای هوش مصنوعی در ماه اکتبر به اوج خود رسید، زمانی که او یک کلیپ تولیدشده از خودش را به اشتراک گذاشت که در آن یک بمبافکن با کلمات «کینگ ترامپ» را هدایت میکند و چیزی شبیه به مدفوع را روی معترضان «نه به پادشاهان» میاندازد. این ویدئو، نسبتاً کارتونی اما با این حال نفرتانگیز، اگر توسط خود فرمانده کل قوا منتشر نمیشد، احتمالاً یک تکه اپمرای عجیب و غریب اینترنتی باقی میماند، احتمالاً به عنوان نمایشی از آنچه او آرزو میکرد بتواند با مخالفانش انجام دهد. کلیپ تولیدشده دیگری که ترامپ تقریباً در همان زمان به اشتراک گذاشت، او را در برنامه فاکس نیوز لارا ترامپ نشان میداد که بیمارستانهای متخصص در فناوری معجزهآسای خیالی و مبتنی بر نظریه توطئه معروف به «تختخوابهای درمانی» (MedBeds) را تمجید میکند. یا ترامپ به نحوی از ساختگی بودن این فیلم بیخبر بود یا دانسته تصمیم گرفت آن را ترویج کند. در هر صورت، این اخبار دیپفیک بود.
نقاشی دیواری کریسمس-سلاپ در تیمز
با افزایش سهولت تولید سلاپ، این پدیده از روی صفحه نمایشهای ما به فضاهای فیزیکی در حال حرکت است. در ماه نوامبر، ساکنان شهر کینگستون آپون تیمز در حومه لندن با کمال تعجب دریافتند که یک نقاشی دیواری تعطیلات بزرگ که در یک منطقه خرید مرکز شهر نصب شده بود، شادی کریسمس را با وحشت هوش مصنوعی درهم آمیخته است. قرار بود این صحنهها نمایشگر یک بازار زمستانی باشند که روی رودخانه یخزده برگزار میشود؛ اما شرکتکنندگان، هیبریدهای سگ-پرنده جهشیافته، آدمبرفیهایی با چشمان بیش از حد، و بدنهای انسانی بودند که به طرز غیرممکنی در یک توده فشرده جمع شده بودند. گفته میشد که این نقاشیها توسط هنرمند بریتانیایی مت کالیشاو کشیده شده و به سفارش یک صاحبخانه محلی بوده است، این نقاشیهای دیواری جنجال سیاسی به پا کرد — آیا آنها تفسیری پنهان بر مهاجرت ارائه میدادند؟ — و به زودی پاره شدند. با این حال، یک شهروند از این اثر تقدیر کرد و آن را «آنقدر بد که خوب است» توصیف کرد.
تبلیغ کاملاً هوش مصنوعی مکدونالد
اگر سال ۲۰۲۵ نقطه عطف فراگیری سلاپ بود، سرآغاز یک واکنش منفی نیز بود. سطحی بودن، اشکالات، و بافتهای بیش از حد صاف محتوای هوش مصنوعی به نمادهایی از فریبکاری درهمآمیخته با تنبلی تبدیل شدند. این ماه، مکدونالد هلند یک آگهی تعطیلات را منتشر کرد که به طور کامل با هوش مصنوعی ساخته شده بود، با عنوان «ترسناکترین زمان سال»، که صحنههای مختلفی از اتفاقات ناگوار تعطیلات را به تصویر میکشید: سقوط درختان کریسمس، فجایع پختوپز، و آوازخوانانی که در طوفان برف گرفتار شدهاند. راهحل، طبق تبلیغ، این است که وارد یک رستوران گرم، دنج و غیرواقعی مکدونالد شوید و تا ژانویه در آنجا پنهان بمانید. هم به دلیل دیدگاه منفیاش نسبت به آداب و رسوم یولتاید و هم به دلیل تلاش ناموفقش برای صرفهجویی در هزینههای تولید، این تبلیغ آنقدر مورد استقبال قرار نگرفت که شرکت تصمیم گرفت آن را پس بگیرد. مکدونالد هلند در بیانیهای عذرخواهی کرد و اذعان داشت که برای بسیاری از مشتریانش، تعطیلات در واقع «شگفتانگیزترین زمان سال» است. هیچکس نمیخواهد زیر درخت کریسمس سلاپ پیدا کند.