زمانی که دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، ۱۰۰ روز اول دوره دوم ریاستجمهوری خود را به پایان رساند، ما فهرستی از نیروهای محرک و همراهان سیاست خارجی او را منتشر کردیم؛ در آن به بررسی افرادی پرداختیم که در روزهای اولیه به عنوان بانفوذترین دستیاران او ظاهر شده بودند و همچنین کسانی که کنار گذاشته شده بودند.
با نزدیک شدن به یکسالگی این دوره، تصمیم گرفتیم تا به جنبه مثبت آن فهرست بازگردیم و دریافتیم که این فهرست تا حد زیادی پابرجا مانده است، که نشاندهنده کمبود نسبی جابجایی پرسنل در دولت دوم ترامپ در مقایسه با دوره اول اوست. همچنین، نفوذ برخی مقامات طی هشت ماه گذشته در دولت افزایش یافته است.
در ادامه، افرادی معرفی میشوند که به طور برجستهای سیاست خارجی ترامپ را شکل میدهند و آن را ابلاغ میکنند.
استیو ویتکاف
استیو ویتکاف، توسعهدهنده میلیاردر املاک و مستغلات و دوست نزدیک ترامپ، به عنوان دیپلمات ارشد و مذاکرهکننده اصلی رئیسجمهور در زمینههای مختلف از خاورمیانه تا جنگ روسیه و اوکراین ظهور کرده است. با وجود فقدان تجربه دیپلماتیک قبلی، ویتکاف پیروزیهایی را به دست آورده است، از جمله آزادی یک معلم آمریکایی که در فوریه در روسیه بازداشت شده بود. ویتکاف، به همراه جارد کوشنر، داماد ترامپ، همچنین موفق به مذاکره برای آتشبس در غزه شدند، که به طور مؤثری به درگیری بین اسرائیل و حماس که در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ آغاز شده بود، پایان داد.
اما در مورد پایان دادن به جنگ روسیه و اوکراین، ویتکاف موفقیت بسیار کمتری داشته است. در ماه اوت، اجلاس صلح در آلاسکا بین ترامپ و ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، بدون توافق به پایان رسید. برنامههای برای اجلاس دیگری در بوداپست نیز پس از آنکه مشخص شد روسیه آماده ارائه امتیازات نیست، فروپاشید.
ویتکاف دور جدیدی از دیپلماسی با روسیه و اوکراین را رهبری میکند که با همکاری ویتکاف و کوشنر برای تهیه یک طرح صلح ۲۸ مادهای آغاز شد. مشخص نیست این تلاش چقدر موفق خواهد بود — چندین ماده از آن پیشنهاد اولیه پس از مخالفت اوکراین و متحدان اروپاییاش حذف شده است و روسیه دوباره سیگنال داده است که آماده مصالحه نیست.
بیتجربگی ویتکاف همچنین منجر به چندین اشتباه و جنجال شده است. در ماه اوت، او ظاهراً موضع مذاکراتی روسیه در مورد اوکراین را به اشتباه تفسیر کرد و ادعا کرد که روسیه امتیازات بزرگی ارائه میدهد در حالی که چنین نبود، که گفته میشود به نتایج ناامیدکننده اجلاس آلاسکا کمک کرد. و در اواخر ماه نوامبر، ویتکاف با درخواستهایی برای کنارهگیری مواجه شد پس از فاش شدن رونوشت مکالمهای بین او و یکی از دستیاران ارشد پوتین که در آن ویتکاف ظاهراً به روسیه در مورد نحوه لابیگری با ترامپ مشاوره داده بود. —سم اسکوو
مارکو روبیو
در صد روز اول دوره دوم ترامپ، اغلب به نظر میرسید که مارکو روبیو، وزیر امور خارجه آمریکا، کنار گذاشته شده است — به ویژه با توجه به اینکه ویتکاف مکرراً برای رهبری مذاکرات در مورد مسائل مهم مختلف انتخاب میشد و نقشی را بر عهده میگرفت که معمولاً توسط دیپلمات ارشد آمریکا ایفا میشود. اما روبیو اکنون در میان بانفوذترین اعضای دولت قرار دارد و واضح است که ترامپ به او اعتماد دارد. در اوایل دسامبر، رئیسجمهور اظهار داشت که روبیو ممکن است به عنوان «بزرگترین وزیر امور خارجه» تاریخ آمریکا شناخته شود.
روبیو علاوه بر خدمت به عنوان وزیر امور خارجه، مشاور امنیت ملی نیز هست — و او اولین کسی است که از زمان هنری کیسینجر، همزمان هر دو نقش را ایفا میکند. روبیو همچنین بایگان موقت ایالات متحده است، و از فوریه تا اواخر اوت، به عنوان مدیر موقت آژانس توسعه بینالمللی ایالات متحده (USAID) خدمت کرد و بر انحلال آن آژانس نظارت داشت.
فراتر از تمجیدهای ترامپ و عناوین متعدد او، نفوذ روبیو در دولت در عملیات نظامی جاری آمریکا در آمریکای لاتین نیز مشهود بوده است. سلسله حملات به قایقهای ادعایی قاچاق مواد مخدر در منطقه، که در اوایل سپتامبر آغاز شد و تا کنون بیش از ۸۰ نفر را به کام مرگ فرستاده است، به طور گسترده به عنوان بخشی از تلاش گستردهتر برای ایجاد تغییر رژیم در ونزوئلا دیده میشود — و روبیو به عنوان نیروی محرک پشت این تلاش شناخته میشود.
نفوذ روبیو در مذاکرات روسیه و اوکراین نیز آشکار بوده است، جایی که او به نظر میرسد به عنوان یک عامل متوازنکننده با رویکردی شکاکتر نسبت به روسیه در برابر ویتکاف و ترامپ عمل میکند، که تمایل بیشتری به اعتماد به نیتهای مسکو دارند. به عنوان مثال، در ماه اکتبر، پس از یک تماس تلفنی بین ترامپ و پوتین، رئیسجمهور آمریکا، روبیو را مأمور کرد تا جزئیات اجلاس آینده با پوتین در بوداپست، مجارستان را بررسی کند؛ با این حال، پس از گفتگوی روبیو با همتای روسی خود، اجلاس برنامهریزیشده به طور ناگهانی لغو شد.
و ماه گذشته، روبیو گزارشاً به تسکین نگرانیها در میان متحدان ایالات متحده در اروپا کمک کرد، پس از آنکه طرح صلح ۲۸ مادهای اولیه ویتکاف-کوشنر منتشر شد و بیش از حد به نفع مسکو تلقی گشت. او به دلیل سوق دادن دولت ترامپ به در نظر گرفتن بیشتر نگرانیهای اروپا و کییف اعتبار یافته است، و این طرح به نسخهای بازنگری شد که برای اوکراین قابل قبولتر است.
در حالی که بسیاری از مسائل مربوط به مذاکرات صلح اوکراین هنوز نامشخص است، روبیو همچنان در کانون این بحثها قرار دارد. —جان هالتوانگر
پیت هگست
پیت هگست، وزیر دفاع، متعهد شده است که با تمرکز بر افزایش کشندگی نیروها، «روحیه جنگاوری» را به ارتش بازگرداند. به عنوان بخشی از این تلاش، او بر تغییرات عمدهای در وزارت دفاع و به طور کلی در ارتش آمریکا نظارت داشته است — از جمله برداشتن گامهای بحثبرانگیز برای محدود کردن دسترسی رسانهها؛ حذف ابتکارات تنوع، برابری و شمول؛ و ممنوعیت حضور اعضای ترنسجندر در ارتش. هگست همچنین اقدام به تغییر عنوان خود به «وزیر جنگ» و تغییر نام وزارت دفاع به «وزارت جنگ» کرده است، اگرچه این تغییر نام هنوز رسمی نشده است زیرا انجام آن نیاز به تأیید کنگره دارد.
نفوذ هگست در دولت را میتوان با رسواییهای بزرگی که در کانون آنها بوده است نیز سنجید. در اولین مورد — حادثه ماه مارس که به «سیگنالگیت» معروف شد — هگست برنامههای طبقهبندیشدهای در مورد عملیات نظامی ایالات متحده علیه حوثیهای یمن را در اپلیکیشن پیامرسان سیگنال در یک گفتگوی گروهی با دیگر مقامات ارشد آمریکا، که به طور ناخواسته یک روزنامهنگار برجسته را نیز شامل میشد، به بحث گذاشت. گزارش اخیر بازرس کل پنتاگون نشان داد که هگست، که هرگونه تخلف را تکذیب کرده است، با اقدامات خود جان نیروهای خدماتی را به خطر انداخته است.
رئیس پنتاگون همچنین به دلیل عملیات ۲ سپتامبر علیه یک قایق ادعایی قاچاق مواد مخدر در کارائیب تحت بررسی قرار گرفته است. در آن حادثه، ایالات متحده دومین حمله را به دو مردی که از حمله اولیه جان سالم به در برده بودند، انجام داد و هر دو را کشت، که منتقدان آن را جنایت جنگی میدانند (اگرچه اکثر کارشناسان حقوقی میگویند کل عملیات ایالات متحده علیه قایقهای ادعایی مواد مخدر غیرقانونی است). سؤالاتی باز در مورد آنچه دقیقاً اتفاق افتاده است، وجود دارد، از جمله اینکه آیا هگست مستقیماً دستور حمله دوم را صادر کرده یا اینکه فرمانده نیروهای ویژه ناظر بر عملیات صرفاً بر اساس دستور رئیس پنتاگون عمل کرده است. دولت ترامپ هیچ مدرکی برای پشتیبانی از ادعاهای خود مبنی بر دخالت قایقهای هدفقرار گرفته در قاچاق مواد مخدر، علناً ارائه نکرده است.
جنجالهای پیرامون هگست منجر به گمانهزنیهایی مبنی بر پایان یافتن دوران او به عنوان رئیس وزارت دفاع شده است، اما او همچنان بیعذر و سرسخت باقی مانده است. در سخنرانی در اوایل دسامبر، هگست از حملات قایقها دفاع کرد و اظهار داشت که ترامپ «میتواند و اقدام نظامی قاطعی را همانطور که صلاح میداند برای دفاع از منافع ملت ما انجام خواهد داد.»
اما باید دید که آیا هگست میتواند این طوفانها را پشت سر بگذارد، زیرا حتی برخی از جمهوریخواهان نیز از رئیس پنتاگون انتقاد کردهاند. اگرچه هگست یک کهنهسرباز گارد ملی ارتش است، اما قبل از تبدیل شدن به وزیر دفاع، تجربه دولتی قبلی نداشت و بسیاری او را از نامزدهای بسیار فاقد صلاحیت برای کابینه ترامپ میدانستند. در همین حال، گزارشها حاکی از آن است که ترامپ دیگر هنگامی که به طور داخلی پیشنهاد میشود که هگست برای این کار مناسب نیست، مخالفت نمیکند. —جان هالتوانگر
جی.دی. ونس
معاون رئیسجمهور، جی.دی. ونس، همانند سوابق دوران سناتوری خود، به عنوان یک صدای بلند در دولت ظاهر شده که برای ایالات متحدهای کمبخششتر و محافظتکنندهتر در روابط فراآتلانتیک تلاش میکند و مدافع سیاستهای سرسختانه ضد مهاجرتی در داخل و خارج از کشور است.
در اوایل سال، او در جریان بازدید ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین، از کاخ سفید، وی را به دلیل عدم قدردانی کافی از حمایت ایالات متحده در مبارزه با روسیه، به طور علنی توبیخ کرد. کاخ سفید همچنین اخیراً دوست صمیمی ونس، دن دریسکول، وزیر ارتش را مأمور کرده تا کییف را تحت فشار قرار دهد تا یک طرح صلح را که به شدت به نفع روسیه تلقی میشود، بپذیرد.
ونس در اوایل دوره دوم ترامپ، اروپا را با ایراد یک سخنرانی برجسته در کنفرانس امنیتی مونیخ شوکه کرد، جایی که او متحدان دیرینه اروپایی را متهم کرد که بیش از حد مهاجر پذیرفتهاند و به اندازه کافی نسبت به احزاب پوپولیست راست افراطی نوظهور فراگیر نیستند. ونس همچنین به طور مکرر از دولت آلمان انتقاد کرده است که تلاش میکند حزب راست افراطی «آلترناتیو برای آلمان» (AfD) را «نامشروع» جلوه دهد. اطلاعات آلمان، حزب AfD را به عنوان یک گروه افراطی طبقهبندی کرده است و برخی از سیاستمداران آلمانی خواستار ممنوعیت این حزب شدهاند.
و معاون رئیسجمهور، که اغلب از پستهای X برای ابراز افکار خود استفاده میکند، اخیراً رهبران سیاسی کانادا را به دلیل آسیب رساندن به استانداردهای زندگی کشورشان از طریق ترویج تنوع از آنچه او «جنون مهاجرتی» خواند، به شدت سرزنش کرد.
دیدگاههای انزواطلبانه ونس در مورد مسائلی مانند میزان هزینهای که واشنگتن باید برای دفاع از اوکراین بپردازد، همراه با تمایل او به دخالت آشکار در سیاستهای داخلی دموکراسیهای غربی دیگر، نمادی از نوع سیاستهای خارجی «اول آمریکا» است که به شدت معاملاتی و اغلب نامنظم هستند و استراتژی امنیت ملی منتشر شده توسط کاخ سفید در اوایل این ماه، نمونه بارزی از آن است. — ریچل اسوالد
البرج کلبی
نادربودن این است که رئیس سیاستگذاری وزارت دفاع ایالات متحده در هشت ماه اول کار خود به عنوان معاون وزیر دفاع در امور سیاستگذاری، به اندازه البرج کلبی نفوذ داشته باشد. این وضعیت میتواند تا حدی به دلیل تجربه کم رئیس او، هگست، در اداره بوروکراسی به وسعت پنتاگون، و همچنین اخراج بسیاری از ژنرالها و دریاسالاران ردهبالا توسط هگست باشد که در غیر این صورت میتوانستند مانع نفوذ بوروکراتیک کلبی شوند.
پیش از دوره کنونی، کلبی که در دولت اول ترامپ به عنوان معاون دستیار وزیر دفاع در امور استراتژی خدمت کرده بود، به عنوان یک تندرو در قبال چین و برای اولویتبندی منابع نظامی ایالات متحده در منطقه اقیانوس هند و آرام به ضرر اروپا شهرت داشت. با این حال، شور و حرارتی که کلبی با آن به اجرای دستور کار خود پرداخت — از جمله از طریق اقداماتی مانند توقف یکجانبه برخی محمولههای تسلیحاتی به اوکراین و بازگشایی مشارکت دفاعی محبوب استرالیا-بریتانیا-ایالات متحده برای بازنگری — بسیاری را شگفتزده کرد.
هم دموکراتها و هم جمهوریخواهان در کنگره، کلبی را متهم کردهاند که اطلاعات اولیه مربوط به دفاع را که برای انجام وظایف نظارتی خود نیاز دارند، از جمله در مورد تصمیم اخیر وزارت دفاع برای خروج ۸۰۰ سرباز از رومانی، از آنها پنهان کرده است. تنشهای فزاینده دوحزبی بین کلبی و ناظران دفاعی کنگره، که بسیاری از آنها از حفظ تعهدات نظامی ایالات متحده به اروپا و خاورمیانه حمایت میکنند، به عرصه عمومی کشیده شده است، و چندین انتخاب پرسنل ارشد برای دفتر کلبی به دلیل عدم حمایت کافی کنگره، نامزدیهایشان متوقف شده است. —ریچل اسوالد
استفان میلر
استفان میلر، اگرچه از نظر فنی دارای پست سیاست خارجی در کاخ سفید نیست، اما به عنوان معاون رئیس ستاد ترامپ و مسئول مورد اعتماد او برای اجرای یک سیاست مهاجرتی تهاجمی و گسترده ضد مهاجرتی، تأثیر مستقیمی بر روابط دوجانبه ایالات متحده با اکثریت قریب به اتفاق کشورهایی که مهاجرت به ایالات متحده دارند، گذاشته است.
میلر چهره عمومی سرکوب سختگیرانه دولت بر پناهندگان، پناهجویان، افراد تحت وضعیت حفاظت موقت یا آزادی بشردوستانه، کارگران متخصص H1-B، کارگران فصلی و به ویژه کارگران مهاجر غیرقانونی بوده است. پس از تیراندازی مرگبار ماه نوامبر در واشنگتن به دو نفر از نیروهای گارد ملی توسط یک مرد افغان که اوایل امسال به طور رسمی از دولت ایالات متحده پناهندگی دریافت کرده بود، میلر با زبانی تند و بیگانههراسانه از پایان دادن به سیاستهایی حمایت کرد که پس از سقوط افغانستان به دست طالبان در سال ۲۰۲۱، امکان مهاجرت تعداد زیادی از اتباع افغان به ایالات متحده را فراهم کرده بود.
میلر همچنین با روبیو همکاری نزدیک داشته تا از تلاش آشکار دولت برای سرنگونی نیکولاس مادورو از قدرت در ونزوئلا حمایت کند و به شدت از حملات موشکی ایالات متحده به قایقهای ادعایی قاچاق مواد مخدر در کارائیب و اقیانوس آرام شرقی دفاع کرده است. — ریچل اسوالد
جارد کوشنر
داماد ترامپ در دولت دوم ترامپ کمتر در مرکز توجه بوده و نقش رسمی «مشاور ویژه» را مانند دولت اول خود ندارد. با این حال، کوشنر در کنار ویتکاف در دو مذاکره مهم دیپلماتیک ترامپ در سال جاری ظاهر شده است.
او در اوایل اکتبر برای نهایی کردن توافق صلح ۲۰ مادهای غزه به اسرائیل سفر کرد و در ماه نوامبر در یک سفر انفرادی، مذاکرات بیشتری با بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، انجام داد. کوشنر و ویتکاف همچنین در اوایل دسامبر چندین ساعت را در مسکو رو در روی پوتین گذراندند و پس از آن یک مکالمه دو ساعته با زلنسکی داشتند، که به دنبال پیشبرد مذاکرات هنوز در حال انجام برای پایان دادن به جنگ روسیه در اوکراین بود.
کوشنر نیز مانند ویتکاف، موضوع نگرانیهایی در مورد تضاد منافع با کسبوکارهای خود بوده است — شرکتهای او قراردادهایی به ارزش میلیاردها دلار در منطقه با کشورهای حوزه خلیج فارس دارند، و نقش احتمالی او در آینده غزه پس از جنگ، موجب حیرت شده است.
اما کوشنر در یک مصاحبه (باز هم در کنار ویتکاف) با برنامه «۶۰ دقیقه» بلافاصله پس از اعلام توافق صلح غزه، این نگرانیها را کنار زد. او گفت: «آنچه مردم تضاد منافع مینامند، استیو و من تجربه و روابط مورد اعتمادی مینامیم که در سراسر جهان داریم.» —ریشی ایهنگار
اسکات بسنت
اسکات بسنت، وزیر خزانهداری ایالات متحده، مانند بسیاری از پیشینیان خود، به یکی از بازیگران محوری سیاست خارجی دولتی که در آن خدمت میکند، تبدیل شده است. و نقش او ممکن است در سال دوم دوره دوم ترامپ حتی بانفوذتر شود.
بسنت در درجه اول جنگهای تجاری ترامپ را مدیریت کرده است. این نقش شاید برای یک کهنهکار وال استریت که سالها نسبت به تعرفهها و موانع تجاری شکاک بود، غافلگیرکننده باشد؛ با این حال، بسنت اکنون میگوید که به خرد افزایش مالیات بر واردات برای وادار کردن سایر کشورها پی برده است. جنگهای تجاری متعدد ترامپ به اهداف خود دست نیافتهاند — کسری تجاری ایالات متحده در هشت ماه اول سال جاری بسیار بزرگتر از سال گذشته بود، و «توافقات تجاری» با اروپا، چین و بریتانیا همچنان در حد آرزو هستند، نه نهایی شده — اما حداقل اکنون یک حامی قدرتمندتر دارند.
بسنت همچنین نقش برجستهای در مذاکرات تجاری جاری با چین ایفا کرده است، از جمله در جلسات برگزار شده در اوایل دسامبر، زیرا واشنگتن و پکن به دنبال تبدیل آتشبس تجاری خود به چیزی شبیه به یک توافق تجاری هستند. این مسئله از آن جهت اهمیت دارد که برای کاخ سفید ترامپ، چین بیشتر یک چالش اقتصادی است تا یک چالش امنیت ملی.
بسنت همچنین در بهرهبرداری از فن دیپلماسی ایالات متحده برای اهداف سیاسی ترامپ، به ویژه نجات مالی یک متحد ایدئولوژیک در آرژانتین — یک شرطبندی چند میلیارد دلاری که ممکن است هنوز هم نتیجه دهد — نقش مؤثری داشته است.
اما رئیس قدرتمند امور مالی ایالات متحده ممکن است سال آینده نفوذ بیشتری پیدا کند. ترامپ هنوز در حال برنامهریزی برای اصلاحات اساسی در فدرال رزرو است، از جمله تعیین یک رئیس جدید. این ممکن است منجر به انتخاب کوین هست، مشاور اقتصادی کاخ سفید، برای این نقش شود و بسنت را به یک موقعیت دوگانه به عنوان رئیس خزانهداری و مشاور کاخ سفید منتقل کند. این امر او را به یک معمار بالقوه سیاست اقتصادی داخلی و خارجی ایالات متحده تبدیل خواهد کرد، در زمانی که این سیاستها قرار است دستور کار سیاسی ترامپ را تحت سلطه خود قرار دهند. —کیث جانسون
ملانیا ترامپ
ملانیا ترامپ، بانوی اول، تا حد زیادی از کانون توجه سیاست خارجی دوری کرده است، به جز یک استثناء کلیدی: جنگ روسیه و اوکراین. بانوی اول که اهل اسلوونی است، خود را در تلاشهای دیپلماتیک برای پیوند مجدد هزاران کودک اوکراینی ربودهشده توسط روسیه با خانوادههایشان، درگیر کرده است. کییف، مسکو را متهم کرده است که حداقل ۱۹۰۰۰ کودک اوکراینی را از زمان آغاز حمله تمامعیار روسیه در فوریه ۲۰۲۲ ربوده و اخراج کرده است؛ مسکو ادعا میکند که اقداماتش با هدف حفظ امنیت آنها بوده است.
بانوی اول علناً برای آزادی آنها تلاش کرده است، از جمله با نوشتن نامهای به پوتین، که به گفته خودش، همسرش آن را شخصاً تحویل داده است. او در نهایت حتی یک خط ارتباطی باز با رهبر روسیه برقرار کرد و در طول ماهها با او کانالهای پشت پرده داشت، که در ماه اکتبر آن را بیان کرد.
قابل ذکر است که اظهارات خود ترامپ نشان میدهد که او در مورد جنگ گوش شنوا داشته و حتی گاهی دیدگاه همسرش را در مورد پوتین به چالش کشیده است. ترامپ در ماه ژوئیه در دفتر بیضی به یاد آورد: «به خانه میروم، به بانوی اول میگویم، 'میدانی، امروز با ولادیمیر صحبت کردم. گفتگوی فوقالعادهای داشتیم.' و او گفت، 'اوه واقعا؟ شهر دیگری [در اوکراین] به تازگی مورد حمله قرار گرفت.'» —کریستینا لو
سوزی وایلز
سوزی وایلز، رئیس ستاد کاخ سفید، به عنوان عضوی اصلی و مقتدر از حلقه داخلی ترامپ بوده است، در حالی که عمدتاً در سایه فعالیت میکند و از پشت صحنه امور را کنترل میکند. وایلز به ندرت به دلیل هدایت سیاست خارجی ایالات متحده در تیتر خبرها قرار میگیرد، اما ترامپ نفوذ او را ستوده و علناً او را «قویترین زن جهان» نامیده است.
ترامپ در ماه ژوئیه اعلام کرد: «او میتواند با یک تماس تلفنی یک کشور را نابود کند.» —کریستینا لو