تصویرسازی: یک چنگال در کنار تکه‌ای سنگ با پرچم آمریکا که در آن کاشته شده است.
تصویرسازی: یک چنگال در کنار تکه‌ای سنگ با پرچم آمریکا که در آن کاشته شده است.

ایالات متحده باید به سلطه چین بر عناصر کمیاب خاکی پایان دهد

رئیس‌جمهور ترامپ سال را با جسارت معمول خود آغاز کرد؛ زمانی که درگیر جنگ تجاری با چین شد. او سال را با عقب‌نشینی گسترده به پایان می‌رساند.

یک دلیل؟ چین از طریق عناصر کمیاب خاکی اهرم فشار قدرتمندی بر ایالات متحده دارد. این کشور یک انحصار مؤثر بر این عناصر فلزی ایجاد کرده است که استخراج و فرآوری آن‌ها دشوار است. آن‌ها همچنین برای اقتصاد و ارتش ایالات متحده حیاتی هستند – برای ساخت آهن‌رباهای ضروری در طیف وسیعی از لوازم الکترونیکی، از جمله خودروها، جت‌های جنگنده، پهپادها، گوشی‌های هوشمند، کامپیوترها و دستگاه‌های ام‌آر‌آی استفاده می‌شوند. پس از اعمال تعرفه‌ها توسط آقای ترامپ بر چین، این کشور در ماه آوریل با کنترل‌های صادراتی بر عناصر کمیاب خاکی تلافی کرد که دسترسی ایالات متحده را محدود کرد و در ماه اکتبر این کنترل‌ها را تشدید نمود. چند هفته بعد، ترامپ عقب‌نشینی کرد و تعرفه‌های خود را به شدت کاهش داد.

اکنون که چین با موفقیت دولت ترامپ را تحت فشار قرار داده است، تصور تاکتیک‌های مشابه در حوزه‌های دیگر آسان است. چین می‌تواند از کنترل خود بر عناصر کمیاب خاکی برای ممانعت از فروش تسلیحات به تایوان، دسترسی به فناوری‌های پیشرفته غربی یا رد درخواست‌های آمریکا برای محافظت از مالکیت فکری یا مقابله با صادرات مواد اولیه فنتانیل استفاده کند.

شکستن انحصار چین برای امنیت ملی آمریکا حیاتی است. ایالات متحده نیاز دارد منابع جایگزین قابل اعتمادی برای عناصر کمیاب خاکی توسعه دهد تا توانایی ما در ساخت تسلیحات به حسن نیت یک رقیب بالقوه وابسته نباشد. آمریکا همچنین باید وابستگی خود را کاهش دهد تا حتی در زمان صلح، چین نتواند انحصار خود را به عنوان برگ برنده‌ای که هر زمان منافع دو ملت واگرا می‌شوند، به کار گیرد. (آسیب‌پذیری آمریکا در مورد عناصر کمیاب خاکی بخشی از ضعف‌های امنیتی گسترده‌تری است که ما در مجموعه سرمقاله‌های اخیر خود با عنوان «دست‌بالا» توصیف کردیم.)

آقای ترامپ مسئول اصلی این مشکل نیست. بله، جنگ تجاری او بی‌ملاحظه بود. اما چین دهه‌ها پیش، مدت‌ها قبل از اینکه آقای ترامپ رئیس‌جمهور شود، شروع به ایجاد سلطه خود بر عناصر کمیاب خاکی کرد. خبر خوب این است که ایالات متحده می‌تواند با کمک متحدان خود به انحصار چین پایان دهد. دولت ترامپ پیش‌تر برخی از این اقدامات را آغاز کرده است، اما باید کارهای بیشتری انجام دهد – و اعضای کنگره از هر دو حزب باید مشارکت کنند. حفاظت از دسترسی کشور به عناصر کمیاب خاکی باید یک پروژه دوحزبی و بلندمدت باشد.

سلطه چین بر عناصر کمیاب خاکی خود یک پروژه بلندمدت بوده است. رهبران این کشور اهمیت عناصر کمیاب خاکی را برای اقتصاد مدرن در دهه ۱۹۸۰ تشخیص دادند و شروع به یارانه دادن به استخراج و فرآوری آن‌ها از طریق وام‌های بانکی ارزان و کمک‌های مستقیم کردند. این برنامه یک زنجیره تأمین شامل معادن و پالایشگاه‌ها را در سراسر مغولستان داخلی، سیچوان و سایر مناطق ایجاد کرد. دنگ شیائوپینگ، رهبر سابق چین، دهه‌ها پیش گفت: «خاورمیانه نفت دارد؛ چین عناصر کمیاب خاکی دارد.»

این استراتژی موفق بود. امروز، چین ۷۰ درصد از عناصر کمیاب خاکی جهان را استخراج می‌کند. و سهم بیشتری از عرضه جهانی را فرآوری می‌کند — حدود ۹۰ درصد — زیرا برخی از کشورهای دیگر عناصر کمیاب خاکی خود را به مراکزی مانند گوانگجو می‌فرستند.

عناصر کمیاب خاکی عناصری هستند که در مقادیر ناچیز در سنگ‌ها یافت می‌شوند. استخراج آن‌ها یک فرآیند دشوار است که نیازمند مهندسی شیمی پیشرفته است. تولیدکنندگان چینی این مهارت‌ها را طی سال‌ها آزمون و خطا آموختند و موفقیت‌های خود را در مراحل فرآوری تکرار کردند، که برای مفید ساختن اقتصادی عناصر کمیاب خاکی ضروری هستند. در طول آن سال‌ها، قابلیت‌های آمریکا تضعیف شد. اجازه دادن به چین برای دستیابی به این کنترل، نمونه دیگری از روش‌های کوته‌بینانه‌ای است که رؤسای جمهور از هر دو حزب باعث ظهور بزرگترین رقیب خارجی آمریکا شدند.

یکی از مزایای چین، تحمل آن نسبت به آلودگی بوده است. استخراج منجر به آلودگی هوا و آب می‌شود و فرآیند تصفیه، زباله‌های سمی تولید می‌کند. رهبران چین سطوح بسیار بالاتری از آلودگی را نسبت به رهبران کشورهای ثروتمند تحمل کرده‌اند، که یکی از دلایلی بود که ایالات متحده و متحدانش مایل بودند چین بار تولید عناصر کمیاب خاکی را به دوش بکشد.

با این حال، ایالات متحده و متحدانش توانایی تغییر مسیر و ارتقاء قابلیت‌های خود در زمینه عناصر کمیاب خاکی را دارند. به عنوان مثال، نام «عناصر کمیاب خاکی» تا حدی گمراه‌کننده است. آن‌ها آنقدر هم کمیاب نیستند. چین بزرگترین ذخایر شناخته شده جهان را دارد، بخشی به این دلیل که بیش از هر کشور دیگری به دنبال این کانی‌ها بوده است. بسیاری از کشورها، از جمله ایالات متحده، احتمالاً ذخایر خاص خود از عناصر کمیاب خاکی را دارند. این ماه یک شرکت آمریکایی اعلام کرد که یک ذخیره بزرگ از این کانی‌ها را در یوتا کشف کرده است.

تجربه ژاپن گویا است. در سال ۲۰۱۰، چین صادرات به ژاپن را به دلیل یک اختلاف دریایی قطع کرد. ژاپن در کوتاه‌مدت با واردات بیشتر عناصر کمیاب خاکی از استرالیا واکنش نشان داد و شروع به ایجاد قابلیت‌های خود برای آینده کرد. تایمز اخیراً گزارش داد: «توکیو از آن زمان بی‌سروصدا یک زنجیره تأمین را به هم پیوند زده است که به طور قابل ملاحظه‌ای کمتر به چین وابسته است.» امروز ژاپن برای ۶۰ درصد از این منابع به چین وابسته است — هنوز هم زیاد است، اما به اندازه کافی پایین است که ژاپن گزینه‌هایی دارد اگر پکن دوباره دسترسی را محدود کند.

برنامه سرمایه‌گذاری ژاپن به یارانه‌های دولتی وابسته است و هر برنامه موفق آمریکایی نیز همین‌طور خواهد بود. بدون حمایت فدرال، برای شرکت‌های خصوصی سودآور نخواهد بود که سرمایه‌گذاری‌های عظیمی را برای استخراج و فرآوری عناصر کمیاب خاکی انجام دهند و سپس در بازار جهانی با محصولات به شدت یارانه‌ای چین رقابت کنند. اما هیچ چیز غیرعادی در مورد یارانه دادن دولت آمریکا به صنایعی که برای امنیت ملی حیاتی هستند وجود ندارد. از جنگ جهانی دوم، واشنگتن رادار، هوانوردی، ماهواره‌ها، نیمه‌هادی‌ها و اینترنت اولیه را پشتیبانی کرده است. بازدهی این اقدامات عظیم بود.

دولت ترامپ گام‌هایی در این جهت برداشته است. این دولت در معادن و پالایشگاه‌ها سرمایه‌گذاری کرده است، گاهی اوقات با خرید سهام فدرال در شرکت‌های مربوطه. همچنین قراردادهای تجاری برای استخراج و تصفیه عناصر کمیاب خاکی با سایر کشورها، از جمله استرالیا، ژاپن و عربستان سعودی امضا کرده است. راه‌حل بلندمدت باید با یک استراتژی جامع آغاز شود که شامل ایجاد قابلیت‌ها در ایالات متحده و کشورهای متحد، و همچنین تأمین مالی تحقیقات در مورد جایگزین‌های احتمالی برای عناصر کمیاب خاکی باشد. برخی از خودروسازان این تحقیقات را آغاز کرده‌اند.

این تلاش‌ها قابل استقبال اما ناکافی هستند. ما از اعضای کنگره از هر دو حزب می‌خواهیم که قانون‌گذاری برای گسترش قابلیت‌های کشور در زمینه عناصر کمیاب خاکی را آغاز کنند. این قانون‌گذاری باید دوحزبی باشد تا به شرکت‌ها اطمینان دهد که دولت به این پروژه متعهد خواهد ماند. یک مدل الهام‌بخش، قانون CHIPS است که در سال ۲۰۲۲ توسط یک ائتلاف دوحزبی کنگره برای یارانه دادن به تولید نیمه‌هادی‌ها به تصویب رسید. بزرگترین انگیزه، پتانسیل حمله چین به تایوان و اخلال در بازارهای جهانی نیمه‌هادی‌ها بود.

پیچیده‌ترین بخش تولید عناصر کمیاب خاکی آلودگی است. هر لایحه کنگره‌ای باید شامل بودجه‌ای برای پاکسازی و همچنین برای تحقیق در مورد روش‌های استخراج و فرآوری پاک‌تر و جایگزین‌های عناصر کمیاب خاکی باشد.

شکستن سلطه چین نیازمند خلاقیت و صبر است. اما این هدف باید غیرقابل مذاکره باشد. ایالات متحده و متحدانش باید مشکل عناصر کمیاب خاکی خود را حل کنند. دموکراسی‌های جهان نمی‌توانند برای کانی‌های حیاتی به قدرتمندترین دولت اقتدارگرا – و دولتی که روزبه‌روز تهاجمی‌تر می‌شود – وابسته باشند. هزینه‌های بالقوه، برای رفاه و آزادی، بسیار زیاد است.