منبع تصویر / گتی
منبع تصویر / گتی

ناوگان خودنمایانه ترامپ

کشتی‌های کلاس ترامپ بیشتر درباره برندسازی هستند تا استراتژی.

تصور کنید مدیرعامل یک شرکت خودروسازی به مهندسان و طراحان خود می‌گوید که می‌خواهد خط تولید جدیدی از اتومبیل‌ها را بسازند. او هیچ چیز در مورد اتومبیل‌ها نمی‌داند و علاقه‌ای به نحوه تولید آن‌ها ندارد، اما یک چیز را مطمئن است: این خط تولید به نام خودش نامگذاری خواهد شد. همه کف می‌زنند – چون البته که کف می‌زنند – اما هیچ کس واقعاً نمی‌داند چه اتفاقی خواهد افتاد، جز اینکه خط تولید باید جذاب و اسپرت به نظر برسد.

این تقریباً همان کاری است که رئیس‌جمهور امروز انجام داد، زمانی که اعلام کرد کلاس جدیدی از کشتی‌ها به نام دونالد جی. ترامپ به «ناوگان طلایی» اضافه خواهد شد، نامی که او برای نیروی دریایی تجدید شده ایالات متحده انتخاب کرده است. (ممکن است درباره مناسب بودن نامگذاری کشتی‌های نیروی دریایی، و موارد دیگر، به نام خودش توسط یک رئیس‌جمهور در حال خدمت تعجب کنید. با عرض پوزش، اما این کشتی دیگر از آب گذشته است.)

کنفرانس مطبوعاتی امروز ترامپ از جمله پر هرج‌ومرج‌ترین اجراهای او بود و سخنرانی نامفهوم و پاسخ‌های سردرگم او گمانه‌زنی‌ها درباره سلامت شناختی‌اش را متوقف نخواهد کرد. برای مثال، هنگامی که از او درباره نتیجه نهایی درگیری با ونزوئلا پرسیده شد، او به خطوط همیشگی‌اش درباره فرستادن مردم از زندان‌ها و بیمارستان‌های روانی به ایالات متحده پرداخت، گویی کسی دکمه اشتباهی را فشار داده و ضبط اشتباهی پخش شده است. او همچنین تاکید کرد که می‌خواهد کشتی‌های آمریکایی جذاب‌تر باشند و اشاره کرد که در طراحی کشتی‌های جدید دخالت خواهد کرد زیرا «من فردی بسیار زیبایی‌شناس هستم.»

(ظاهراً هیچ کس هرگز برایش توضیح نداده است که طراحی جذاب برابر با ارزش نظامی نیست. بمب‌افکن B-52، که دهه‌ها ستون اصلی نیروی بمب‌افکن ایالات متحده بوده است، توسط خدمه خود با علاقه BUFF نامیده می‌شد. بزرگ، زشت، چاق… بقیه‌اش را خودتان می‌توانید حدس بزنید.)

ترامپ و جان فلان، وزیر نیروی دریایی، امروز خبرهایی را اعلام کردند. (مارکو روبیو، وزیر امور خارجه، و پیت هگست، وزیر دفاع نیز حضور داشتند، اما خود را به برخی تملق‌های استاندارد محدود کردند.) اول، ما متوجه شدیم که رئیس‌جمهور ایالات متحده به وضوح نمی‌داند کشتی جنگی چیست. دوم، ایالات متحده قصد دارد در کلاس جدیدی از شناورهای نیروی دریایی سرمایه‌گذاری کند. سوم، آمریکا قرار است بیش از ۳۰ سال سیاست هوشمندانه را با قرار دادن مجدد تسلیحات هسته‌ای بر روی شناورهای سطحی نیروی دریایی ایالات متحده معکوس کند.

ترامپ اعلام کرد که کشتی‌های جدید کلاس ترامپ «کشتی جنگی» خواهند بود، اما به نظر می‌رسد نسخه‌های بسیار بزرگ‌تری از ناوهای جنگی موجود نیروی دریایی، یعنی ناوشکن‌های کلاس آرلی برک هستند؛ اولین کشتی، که «دیفایانت» نامیده می‌شود، حدود سه برابر اندازه یک برک خواهد بود. نیروی دریایی همچنین توسعه کلاس جدیدی از ناوچه‌ها را اعلام کرده است. ناوشکن‌ها و ناوچه‌ها، همانطور که نیروی دریایی می‌داند (و همانطور که فرمانده کل قوا باید بداند) کشتی جنگی نیستند. کشتی‌های جنگی عظیم و قدرتمند هستند و برای وارد آوردن – و تحمل – آسیب‌های جدی طراحی شده‌اند. ناوشکن‌ها و ناوچه‌ها کمتر مقاوم هستند و ماموریت‌هایی را انجام می‌دهند که به سرعت و چابکی بیشتری نسبت به کشتی‌های جنگی نیاز دارند. اما هیچ کدام از این‌ها مهم نیست: هدف، ظاهراً، این بود که به یک رئیس‌جمهور کودک‌صفت اسباب‌بازی جدیدی بدهند، که به نام خودش نامگذاری شده است، در ازای مقادیر زیادی پول که نیروی دریایی بعداً راهی برای خرج کردن آن پیدا خواهد کرد.

در واقع، سرمایه‌گذاران دفاعی از این اعلامیه استقبال کردند، اما هزینه کردن احتمالاً خیلی دیرتر انجام خواهد شد، زیرا ایالات متحده ظرفیت ساخت شناورهایی را که هنوز طراحی نکرده است، ندارد. ترامپ امروز به یک خبرنگار گفت که انتظار دارد اولین کشتی ظرف دو و نیم سال آینده برسد، که این امر تنها در صورتی ممکن است که نیروی دریایی مقداری رنگ طلایی روی یک کلاس برک بزند، چند موشک اضافه کند و سپس عبارت یواس‌اس ترامپ را بر روی آن حک کند. اما آخرین باری که نیروی دریایی واقعاً تلاش کرد نوع جدیدی از کشتی بسازد – ناوشکن کلاس زوموالت – این فرآیند سال‌ها طول کشید و به شکست انجامید.

بزرگترین خبر امروز زمانی منتشر شد که فلان گفت کلاس جدید ترامپ، تسلیحات هسته‌ای حمل خواهد کرد. چرا؟ شاید فلان، که هیچ تجربه‌ای در نیروی دریایی یا با آن ندارد، فکر کرده است که ترامپ می‌خواهد کشتی‌های جدید همه چیز را در بهترین و بزرگترین شکل ممکن داشته باشند. (فلان امروز قول داد که آن‌ها «خوش‌منظره‌ترین» ناوهای جنگی جهان خواهند بود.) اما مانند هر چیز دیگری در مورد این طرح آشفته، قرار دادن تسلیحات هسته‌ای بر روی ناوشکن‌ها، رزمناو‌ها یا «کشتی‌های جنگی» در قرن بیست و یکم هیچ منطقی ندارد – اگر اصلاً زمانی هم منطقی داشته باشد.

در طول جنگ سرد، شناورهای سطحی ایالات متحده انواع مهمات هسته‌ای را برای استفاده علیه کشتی‌ها، زیردریایی‌ها و اهداف زمینی حمل می‌کردند، زیرا منطق تقابل شوروی و آمریکا چنین بود: جنگ جهانی سوم یک رویارویی نهایی بین دو نیروی نظامی عظیم، از جمله دوئل‌های هسته‌ای در دریا، خواهد بود. در سال ۱۹۹۱، با آخرین نفس‌های اتحاد جماهیر شوروی، رئیس‌جمهور جورج اچ. دابلیو. بوش دستور حذف تمام این تسلیحات از ناوگان سطحی را صادر کرد. بسیاری از افسران نیروی دریایی راحت شدند: من از گفتگو با چندین نفر در آن زمان می‌دانم که آن‌ها تسلیحات هسته‌ای روی کشتی‌هایشان را باری بیهوده می‌دانستند.

نیروی دریایی امروز قرار نیست با ناوگان شوروی وارد یک رویارویی هسته‌ای شود. همچنین، بعید است که در دریا با ناوگان چین یا روسیه تبادل ابرهای قارچی انجام دهد. حمل تسلیحات هسته‌ای بر روی شناورهای سطحی – سکوهای بزرگ، کند و آسیب‌پذیر – نه تنها از نظر استراتژیک بی‌معناست، بلکه یک خطر غیرضروری است. جورج اچ. دابلیو. بوش و دیک چنی، وزیر دفاع او، که هر دو از حامیان سرسخت دفاعی بودند، این را بیش از سه دهه پیش می‌دانستند.

مانند تمام پروژه‌های خودنمایانه ترامپ، به نظر می‌رسد هیچ کس نمی‌پرسد که این طرح‌های جدید چه هدف ملی را دنبال می‌کنند. آیا نیروی دریایی به کشتی‌های جدید نیاز دارد؟ اگر آن‌ها را بدست آورد، باید با آن‌ها چه کار کند؟ آیا واقعاً لازم است که به تسلیحات هسته‌ای مجهز شوند؟ پاسخ دولت ترامپ، به وضوح این است: چه کسی اهمیت می‌دهد؟ همانطور که دریادار بازنشسته مارک مونتگومری به وال استریت ژورنال گفت، طرح ناوگان طلایی «دقیقاً همان چیزی است که ما به آن نیاز نداریم» – اما او افزود، هیچ کس بر نیازهای دریایی آمریکا تمرکز نکرده است، زیرا «آن‌ها بر تصویر ذهنی رئیس‌جمهور متمرکز شده‌اند که یک کشتی جنگی، یک کشتی با ظاهر جذاب است.»

فلان شاید اطلاعات زیادی در مورد نیروی دریایی نداشته باشد، اما ترامپ را می‌شناسد: او قول داد که کشتی‌های جدید کلاس ترامپ در هر بندری که از آن بازدید کنند، «شکوه و احترام» الهام خواهند بخشید. اما استراتژی چیزی فراتر از دادن اسباب‌بازی‌های مرگبار به رئیس‌جمهوری است که درک ساده‌انگارانه‌ای از کشتی‌ها دارد. این هنر انتخاب کردن است، تلاشی برای تطبیق ابزارها با اهداف. در یک دنیای منطقی، این باید تفکری باشد که هدایت کننده خرید تسلیحات است.

من بیش از دو دهه به افسران نظامی در کالج جنگ دریایی آموزش دادم. یکی از چیزهایی که از گفتگو با دانشجویانم یاد گرفتم این بود که نیروی دریایی واقعاً باید بیشتر روی افسران و ملوانان خود سرمایه‌گذاری کند و سرعت عملیاتی را که آن‌ها را خسته می‌کند، کاهش دهد. بهترین کشتی‌های جهان اگر خدمه آن‌ها خسته و کم‌تجربه باشند، معنای چندانی نخواهند داشت. همانطور که تحلیلگر دفاعی جان فراری اخیراً نوشت، سال‌هاست که نیروی دریایی «از نظر ساختاری به خطر افتاده است» زیرا افراد آن خسته هستند، کشتی‌های آن «سریع‌تر از آنچه که می‌توانند تعمیر شوند در حال فرسودگی هستند» و آمادگی ناوگان در حال کاهش است. این‌ها مشکلات جدی هستند که نیاز به کار جدی دارند، اما ترامپ راهی برای دور زدن همه این صحبت‌های آزاردهنده پیدا کرده است و نام خود را بر روی یک کشتی جدید گذاشته و به ارتش گفته است که آن را بسازد.

امروز در مار-ئه-لاگو، ترامپ بار دیگر بر درخواست خود مبنی بر اینکه گرینلند باید بخشی از ایالات متحده شود، تاکید کرد. طرح او برای ناوگانی از کشتی‌های جنگی با نام تجاری ترامپ، تنها کمی بیشتر از یک رژه پیروزی در نوک (Nuuk) احتمال وقوع دارد – و هیچ یک به نفع ملی ایالات متحده نیست.