در روزهای قبل از کریسمس، در حالی که سرخک، سیاه سرفه و آنفولانزا در سراسر کشور در حال گسترش و افزایش بودند، وزارت بهداشت و خدمات انسانی (Department of Health and Human Services) تا مرز کنار گذاشتن لیست دیرینه واکسنهای توصیه شده برای کودکان در کشور پیش رفت.
همانطور که شبکه سیانان گزارش داد، برنامه این سازمان این بود که از یک لیست کوتاهتر، مشابه آنچه دانمارک توصیه میکند، استفاده کند. همانطور که نشریه پولیتیکو اندکی بعد گزارش داد، این برنامه در لحظات آخر به دلیل نگرانیهای حقوقی و سیاسی کنار گذاشته شد.
منابع داخل و اطراف این وزارتخانه از آن زمان تاکنون اشاره کردهاند که احتمالاً اتفاقی بسیار بدتر در راه است. دکتر دیمتر داسکالاکیس، مدیر سابق بخش بیماریهای تنفسی در مراکز کنترل و پیشگیری از بیماری (Centers for Disease Control and Prevention - CDC)، گفت: «آنها همچنان میتوانند ما را با کشوری مانند دانمارک همسو کنند.» او در ماه اوت در اعتراض به سیاسیسازی سیاست واکسن توسط این سازمان استعفا داد. «اما آنها همچنین میتوانند لیست را به طور کلی حذف کنند، به طوری که هیچ توصیه رسمی وجود نداشته باشد، بلکه فقط پیشنهادهای مبهمی ارائه شود.»
هر یک از این تغییرات غیرقابل قبول خواهد بود. از جمله، لیست CDC که به عنوان برنامه واکسیناسیون کودکان نیز شناخته میشود، به تعیین اینکه کدام واکسنها تحت پوشش بیمه قرار میگیرند، کدامها در برنامه واکسیناسیون برای کودکان (Vaccines for Children Program) که واکسنهای حیاتی را برای افراد بدون بیمه یا دارای بیمه ناقص فراهم میکند، گنجانده میشوند، و کدامها از مسئولیتهای خاصی محافظت میشوند که در غیر این صورت ممکن است سازندگان واکسن را از بازار آمریکا دور کند، کمک میکند. تغییر این توصیهها یا کاهش آنها به "تصمیمگیری مشترک بالینی", این پروتکلها را مختل میکند و میتواند دریافت برخی واکسنهای نجاتبخش را برای میلیونها خانواده تقریباً غیرممکن سازد، حتی اگر آنها همچنان خواهان آن باشند.
با این حال، هیچ یک از این اقدامات تعجبآور نخواهد بود.
در ۱۱ ماهی که رابرت اف. کندی جونیور به عنوان وزیر بهداشت تایید شد، آشفتگی ثابتی را در سیاستها و برنامههای واکسیناسیون کشور به وجود آورده است. او صدها میلیون دلار سرمایهگذاری فدرال برای واکسنهای mRNA را لغو کرد، از جمله واکسنهایی که توانایی ما را برای مبارزه با همهگیری بعدی آنفولانزا بهبود میبخشیدند. او پزشکان و دانشمندان اداره غذا و دارو (FDA) و CDC را که دههها بر سیاست واکسن فدرال نظارت داشتند، فراری داد.
شاید بدتر از همه، او کل ۱۷ عضو کمیته مشورتی شیوههای ایمنسازی (Advisory Committee on Immunization Practices - ACIP) را اخراج کرد. این گروه مسئول مشاوره به CDC در مورد اینکه کدام واکسنها برای چه کسانی توصیه شود، است. اکنون این کمیته شامل ترکیبی از ایدئولوگها و افراد ناکارآمد است که شخصاً توسط آقای کندی انتخاب شدهاند.
این گروه جدید و نمایشی، تاکنون اقدامات زیر را انجام داده است:
توصیهها برای هرگونه واکسن آنفولانزا حاوی تیومرسال (thimerosal) را لغو کرد؛ ماده نگهدارندهای که بطریهای چند دوز واکسن را از باکتری و سایر آلودگیها محافظت میکند. این ماده تقریباً یک قرن است که مورد استفاده قرار میگیرد و دههها داده برای اثبات ایمنی آن وجود دارد.
توصیه دیرینه برای واکسن ترکیبی سرخک، اوریون، سرخجه و آبلهمرغان (MMRV) را برای کودکان زیر ۴ سال لغو کرد. این تغییر سیاست بر اساس هیچ نگرانی پزشکی یا علمی معتبری نیست.
توصیه واکسنهای کووید-۱۹ را برای افراد سالم زیر ۶۵ سال متوقف کرد، مگر اینکه با یک متخصص مراقبتهای بهداشتی صحبت کنند؛ اقدامی که دسترسی افراد نیازمند یا خواهان این واکسنها را دشوارتر میکند.
توصیههای مربوط به واکسیناسیون هپاتیت ب را از اینکه همه نوزادان باید این واکسن را دریافت کنند، به موردی تغییر داد که میتوان آن را به یک ایموجی شانه بالا انداخت: مادران تازه که آزمایش آنها برای هپاتیت ب منفی است، باید خودشان تصمیم بگیرند که آیا نوزادانشان را هنگام تولد واکسینه کنند یا خیر، اما ممکن است صبر کردن را در نظر بگیرند.
هیچ یک از این تغییرات مبتنی بر شواهد نیستند. همه آنها مغایر با توصیههای کارشناسان خود CDC (و اکثر گروههای پزشکی برجسته کشور) هستند. و همه اینها احتمالاً باعث سردرگمی، تضعیف اعتماد عمومی و در نهایت کاهش نرخ واکسیناسیون کشور خواهند شد. دکتر پل آفیت، مدیر مرکز آموزش واکسن در بیمارستان کودکان فیلادلفیا، گفت: «ما از هماکنون از زنان بارداری میشنویم که آزمایش آنها برای هپاتیت ب مثبت است، اما تصمیم میگیرند واکسن را دریافت نکنند. زیرا پیامی که از این توصیه دریافت میکنند این است که خود واکسن خطرناک است.»
حامیان این اقدام برای همسو کردن توصیههای ایالات متحده با کشورهایی که به اصطلاح "کشورهای همتراز" مانند دانمارک، ژاپن و آلمان هستند – که همه آنها واکسنهای کمتری نسبت به ایالات متحده توصیه میکنند – آن را یک اصلاح عقلانی و مبتنی بر عقل سلیم معرفی کردهاند. اما، همانطور که بیشمار پزشک و دانشمند توضیح دادهاند، وقتی صحبت از سلامت عمومی میشود، کشورهایی که واکسنهای کمتری در لیست ضروری خود دارند، در واقع همتراز ما نیستند.
برای مثال، در دانمارک، مراقبتهای پیش از تولد رایگان و همگانی است. بیش از ۹۵ درصد زنان باردار برای هپاتیت ب غربالگری میشوند، و آنهایی که آزمایششان مثبت است، به سرعت درمان و به دقت تحت نظارت قرار میگیرند. در ژاپن و بیشتر کشورهای اروپایی، سیستمهای مراقبتهای اولیه ظرفیت پیدا کردن و واکسینه کردن کودکانی را دارند که در معرض خطر بالاتری برای بیماریهای قابل پیشگیری با واکسن قرار دارند – و در بسیاری از این کشورها، مرخصی استعلاجی با حقوق نیز به حداقل رساندن شیوع بیماریهای واگیر از طریق مدارس و ادارات کمک میکند.
هیچ یک از این موارد در ایالات متحده صدق نمیکند.
در اینجا، تقریباً یک چهارم زنان باردار فاقد مراقبتهای پیش از تولد کافی هستند، و آنهایی که در معرض بالاترین خطر ابتلا و شیوع بیماریهای قابل پیشگیری با واکسن قرار دارند، اغلب کمترین دسترسی را به پزشکان یا داروخانهها دارند. زمانی که مقامات بهداشتی ایالات متحده سعی کردند از طریق برنامههای واکسیناسیون با هدف گروههای پرخطر، هپاتیت ب را ریشهکن کنند، به طرز فاجعهباری شکست خوردند. تنها زمانی که در سال ۱۹۹۱ یک سیاست واکسیناسیون همگانی در بدو تولد را اجرا کردند، عفونتهای هپاتیت ب سرانجام به شدت کاهش یافت – حدود ۹۹ درصد.
در واقع، اگر سیستم سلامت عمومی ایالات متحده یک مزیت نسبت به سایر کشورها داشته باشد، احتمالاً همان واکسنها هستند. همانطور که دادههای خود CDC نشان میدهد، واکسیناسیون روتین دوران کودکی صدها میلیون بیماری و دهها میلیون بستری شدن در بیمارستان را در اینجا پیشگیری کرده است. همچنین نیم تریلیون دلار در هزینههای پزشکی صرفهجویی کرده است، رقمی که با در نظر گرفتن هزینههای غیرمستقیم و اجتماعی مانند کاهش بهرهوری و از دست دادن دستمزدها، به چندین تریلیون دلار میرسد.
ایالات متحده معمولاً نرخ واکسیناسیون سرخک بالاتری نسبت به اروپا دارد و در نتیجه موارد سرخک کمتری را تجربه میکند. در مقایسه با دانمارک، ما همچنین نرخ بستری شدن در بیمارستان برای روتاویروس (که باعث اسهال میشود و میتواند در نوزادان و کودکان کشنده باشد) و ویروس سنسیشیال تنفسی (RSV) (که عامل اصلی بستری شدن کودکان در بیمارستان است) پایینتری داریم. دلیل این تفاوتها مورد مناقشه نیست: ما به طور روتین علیه هر دو ویروس واکسینه میکنیم، اما دانمارک این کار را نمیکند.
آقای کندی و حامیانش بارها گفتهاند که والدین باید بتوانند خودشان تصمیم بگیرند که آیا فرزندانشان را واکسینه کنند یا خیر. اما اقدامات دولت ترامپ کشور را به سمتی سوق داده است که حتی کسانی که واکسن میخواهند، ممکن است نتوانند آن را دریافت کنند.
دکتر فیونا هاورز، کارشناس واکسن که در ژوئن در اعتراض به CDC استعفا داد، گفت: «هرگاه از یک توصیه روشن و جهانی فاصله بگیرید، اجرا دشوارتر میشود.» آیا بیمه همچنان باید واکسنی را پوشش دهد که تحت تصمیمگیری مشترک بالینی قرار میگیرد؟ شاید. آیا همچنان میتوانید آن را از داروخانه تهیه کنید؟ نه لزوماً.
در حال حاضر، بیمهگران سلامت قول دادهاند که صرفنظر از آنچه CDC انجام میدهد یا میگوید، به پوشش واکسنها ادامه دهند؛ احتمالاً به این دلیل که میدانند واکسیناسیون افراد بسیار ارزانتر از اجازه دادن به بیمار شدن آنهاست. اما اگر این بیمهگران در نهایت نظر خود را تغییر دهند، مصرفکنندگان راه حل آشکاری نخواهند داشت – و در هر صورت، این وعده فقط برای خانوادههایی است که از ابتدا بیمه درمانی تجاری دارند. حدود نیمی از کل کودکان آمریکایی به جای آن به برنامه واکسیناسیون برای کودکان که بودجه فدرال دارد، متکی هستند – و این برنامه دقیقاً تحت صلاحیت آقای کندی، رئیس ضد واکسن ما، قرار دارد.
اگر CDC برنامه واکسیناسیون کودکان را تغییر دهد تا شبیه به دانمارک شود، یا آن برنامه را به طور کلی حذف کند، و اگر وزیر بهداشت تصمیم بگیرد برنامه واکسیناسیون برای کودکان را بر این اساس تنظیم کند، حدود نیمی از خانوادههای آمریکایی ممکن است ناگهان خود را بدون راهی واضح برای دریافت واکسنهای ضروری بیابند – بهترین محافظت ممکن آنها در برابر مجموعهای از بیماریهای مخرب، از جمله روتاویروس، RSV و هپاتیت ب.
در همین حال، اداره غذا و دارو (FDA) در حال تلاش برای ایجاد تأثیری حتی بزرگتر و ماندگارتر بر دسترسی آمریکاییها به واکسنها است. مقامات ارشد این سازمان، پس از ادعا، بدون ارائه هیچ مدرکی، مبنی بر اینکه واکسنهای کووید در مرگ ۱۰ کودک نقش داشتهاند، فهرستی از الزامات جدید را برای این واکسنها پیشنهاد کردهاند، از جمله چندین مورد که منتقدان میگویند از نظر لجستیکی غیرممکن است و میتواند ما را بدون واکسنهای کووید یا آنفولانزای مورد تأیید FDA رها کند.
دکتر داسکالاکیس، دکتر هاورز و دیگران میگویند که این از دست دادن تأییدیه فاجعهبار خواهد بود.
تغییرات در برنامه فدرال جبران خسارت ناشی از واکسن (Vaccine Injury Compensation Program) نیز میتواند دسترسی به واکسن را به طور جدی تضعیف کند. این برنامه که به افرادی که از عوارض جانبی نادر برخی واکسنها رنج میبرند، غرامت میپردازد، در سال ۱۹۸۸ پس از آنکه موجی از پروندههای قضایی تهدید به بیرون راندن سازندگان واکسن از بازار آمریکا کرد، تاسیس شد. اگر آقای کندی تصمیم بگیرد هر واکسنی را که تحت عنوان مبهم "تصمیمگیری مشترک بالینی" قرار میگیرد، از این برنامه مستثنی کند – و اگر هیچ کس جلوی او را نگیرد – سازندگان واکسن ممکن است دوباره تهدید به ترک بازار آمریکا کنند.
آقای کندی همچنین میتواند با افزودن اوتیسم به لیست شرایطی که سازندگان واکسن به طور بالقوه مسئول آن هستند، این شرکتها را فراری دهد. (دههها تحقیق، ادعای اینکه واکسنها باعث اوتیسم میشوند را رد کرده است. اما آقای کندی و حامیانش به طرز شگفتآوری نسبت به این شواهد بیتفاوت بودهاند.) دکتر هاورز گفت: «آنها فروش واکسن در اینجا را متوقف خواهند کرد. و صرفنظر از آنچه ACIP میگوید، صرفنظر از آنچه FDA میگوید، صرفنظر از آنچه پزشک شما میگوید، و صرفنظر از آنچه شما واقعاً میخواهید، اگر شرکتها آنها را نفروشند، مردم نمیتوانند آنها را دریافت کنند.»
ما نیازی به تعجب نداریم که این آینده چگونه خواهد بود. ما هماکنون میتوانیم آن را در جوامع سراسر کشور مشاهده کنیم؛ جایی که سرخک و سیاه سرفه دوباره شیوع یافتهاند و نوزادان و کودکان خردسال از هر دو بیماری جان خود را از دست دادهاند. ما همچنین میتوانیم آن را در فصل آنفولانزای کنونی پیشبینی کنیم: واکسن آنفولانزای امسال تطابق ناقصی با سویههای در حال گردش فعلی نشان داده است. واکسنهای جدید، مبتنی بر فناوری mRNA، روزی ما را قادر میساختند تا از این نوع اشتباه جلوگیری کنیم. اما رهبران کشور با تصمیماتی که امسال گرفتند، آن آینده را به خطر انداختهاند.
هیچ کس نباید تعجب کند که سال ۲۰۲۵ – زمانی که برجستهترین مخالف واکسن در کشور به بالاترین مقام بهداشتی رسید – با بهمریختگی سیاستهای واکسیناسیون ما و به خطر افتادن فزاینده دسترسی ما به واکسنها به پایان میرسد.
آقای کندی با زیر پا گذاشتن تهاجمی تقریباً تمام فرآیندها و پروتکلهایی که پیش از این نهادهای سلامت عمومی ما را اداره میکردند، ما را به این پرتگاه رسانده است. او به منصوبشدگان سیاسی نفوذ عظیمی بر دانشمندان سازمانها بخشیده است. او افراد دارای تخصص معنیدار را از برنامهریزی و مشاورههای خود کنار گذاشته است. و او مخالفان را تا حد مدیر CDC اخراج کرده و آنها را با نوکران، چاپلوسان و دلالان سلامت جایگزین کرده است.
این هنجارشکنی بیوقفه فقط یک محصول جانبی برنامههای بزرگتر آقای کندی نیست؛ بلکه یک ویژگی مرکزی است. تغییرات بوروکراتیک در برنامههای مبهم و دارای اختصارات، به راحتی پس از یک لحظه خشم و اندکی فراموش میشوند، به خصوص در دنیایی که مملو از تیترهای تاریک و نگرانکننده است. اما از طریق همین چشمپوشی است که ممکن است در نهایت واکسنها را به طور کلی از دست بدهیم.
واکسنها یک پیروزی برای نبوغ انسانی، پزشکی مدرن و سلامت عمومی هستند. با آنها، ما آبله، آبلهمرغان، تب زرد، فلج اطفال، سرخک، اوریون، سرخجه، هپاتیت ب، کووید، مننژیت و موارد دیگر را شکست دادهایم. اگر آقای کندی کشور را در مسیری که اکنون تعیین کرده است، ادامه دهد، مجبور خواهیم بود به نسلهای آینده توضیح دهیم که چگونه آنها را رها کردیم.