تصویرسازی از یان بوچزیک
تصویرسازی از یان بوچزیک

روش صحیح جستجوی کار جدید

آیا می خواهید از نوشته های آرتور مطلع باشید؟ثبت نام کنید تا هر زمان که ستون جدیدی منتشر شد، ایمیلی دریافت کنید.

یکی از دوستان جوانم به من گفت: «شغل من یک کابوس کافکایی است.» من منظور او را اشاره به رمان سورئالیستی مشهور فرانتس کافکا در سال 1915، مسخ، درک کردم. در این رمان، قهرمان داستان، گرگور سامسا، در زندگی به عنوان یک فروشنده دوره گرد گرفتار شده است که آن را یکنواخت و بی معنی می یابد. گرگور می اندیشد: «روز به روز، در جاده. شکنجه سفر را دارم، نگرانی در مورد تغییر قطار، خوردن غذای بد در همه ساعات، دیدن چهره های جدید، عدم وجود روابطی که دوام بیاورند یا صمیمی تر شوند». زندگی او مهمتر از، شاید، یک سوسک نیست که بدون فکر از مکانی به مکان دیگر می رود و در نهایت در گمنامی کامل می میرد. و اینجاست که نبوغ سورئال نویسنده وارد می شود: گرگور در واقع تبدیل به یک حشره غول پیکر می شود (که اغلب در اقتباس های تصویری به صورت سوسک به تصویر کشیده می شود).

من تصور کردم که دوستم یک مقایسه استعاری انجام می دهد - و فکر نکردم که لازم است بررسی کنم که آیا او به سرنوشت گرگور دچار شده است یا خیر. در عوض، قضاوت کردم که او نیاز به تغییر وضعیت خود دارد و توصیه های مبتنی بر علوم اجتماعی را در مورد بهترین راه برای ورود به بازار کار ارائه کردم. شاید شما در زندگی کاری خود بتوانید با احساس بیگانگی و درماندگی دوست من ارتباط برقرار کنید. یا شاید شما فقط می خواهید درآمد بیشتری کسب کنید. در هر صورت، شما تنها نیستید: در هر زمان معین، بخش قابل توجهی از کارگران آمریکایی به دنبال شغل بهتری هستند.

با این وجود، ممکن است در یک محیط اقتصادی نامشخص، به دلیل تردید در مورد اینکه آیا تغییر اوضاع را بهتر یا بدتر می کند، تمایلی به برداشتن این گام نداشته باشید. بنابراین اجازه دهید توصیه هایی را که به دوستم دادم به اشتراک بگذارم، تا به شما کمک کند با درک ترس های خود و روبرو شدن منطقی با آنها، جستجوی شغلی را که بیشتر مناسب شما است، ساختار دهید.

از شماره ژوئیه/اوت 2024: دست از تلاش برای درک کافکا بردارید

برای اکثر مردم، تغییر شغل عامل مهمی برای استرس است. بر اساس مطالعه ای که از ابزار ارزیابی استاندارد فهرست استرس زندگی هولمز-راهه استفاده کرد، تغییر استخدام شما به طور متوسط حدود یک سوم به اندازه مرگ همسر، نصف به اندازه طلاق، تقریباً به اندازه مرگ یک دوست نزدیک و 50 درصد بیشتر از ترک سیگار استرس ایجاد می کند. پس جای تعجب نیست که افراد عادی با مشاغل ثابت تمایلی به ترک آن ندارند، حتی زمانی که تجربه زندگی کاری آنها عالی نیست.

مردم تا حدی به دلایل بیولوژیکی در برابر تغییرات بزرگ زندگی، مانند یافتن شغل جدید، مقاومت می کنند. به عنوان مثال، مغز زمانی کارآمدتر است و انرژی کمتری مصرف می کند که بتواند به حافظه تثبیت شده تکیه کند - زمانی که مجبور نباشد اطلاعات جدید زیادی را پردازش کند. یک فرضیه عصب شناختی این است که این توضیح می دهد که چرا برخی افراد متعصب و بسته فکر هستند. همچنین مقاومت افراد در برابر نوآوری را توضیح می دهد - چرا آنها ممکن است تمایلی به یادگیری مهارت های شغلی جدید، ملاقات با گروهی از همکاران جدید، یافتن راهی برای قرار گرفتن در سمت راست یک رئیس جدید و انجام یک رفت و آمد سریعتر نداشته باشند.

روانشناسان ویژگی های افرادی را که بیشترین مقاومت را در ترک شغل دارند، مطالعه کرده اند. همانطور که انتظار می رفت، آنها دریافتند که این امر در مورد افرادی که شخصیت های ریسک گریزی دارند، صدق می کند. برای مثال، در مطالعه ای در سال 2015 بر روی کارمندان آلمانی فناوری اطلاعات، محققان نشان دادند که حتی زمانی که کارمندان قصد ترک شغل به طور مساوی بالایی داشتند، کسانی که در برابر تغییر مقاومت می کردند، در مقایسه با کسانی که پذیرای تغییر بودند، حدود یک سوم احتمال داشت که شغل خود را تغییر دهند.

پدر مرحوم من متعلق به این دسته مقاوم بود. یادم می آید یک بار به لیست استخدام شغل خود نگاه می کرد و می گفت: «دوست دارم برای یکی از این شغل ها درخواست بدم.» پرسیدم: «چرا نمیدی؟» او طوری به من نگاه کرد که انگار من دیوانه ام که چنین چیزی را پیشنهاد می کنم. اما پدرم ویژگی دیگری داشت که مقاومت او را در برابر تغییر شغل بهتر توضیح می دهد: وظیفه شناسی بالا. روانشناسان در سال 2016 نظریه پردازی کردند که افرادی که این ویژگی شخصیتی مثبت را دارند، ممکن است به ویژه تمایلی به عنوان فردی که از شغلی به شغل دیگر می رود نداشته باشند و به احتمال زیاد از موقعیتی که دارند بهترین استفاده را می کنند.

با توجه به چنین مقاومتی، آنچه مردم واقعاً می خواهند بدانند این است که آیا تغییر شغل، با تمام اختلال و عدم اطمینان، احتمالاً منجر به خوشبختی بیشتر می شود یا خیر. پاسخ این است: احتمالاً. بدیهی است که یک تصمیم نهایی به این بستگی دارد که شما در شغل قدیمی خود چقدر ناراحت هستید و کیفیت شغل جدید چقدر است. اما همانطور که در مقاله قبلی نوشته ام، بر اساس یک مطالعه، افرادی که شغل خود را عوض می کنند، معمولاً رضایت خود را از موقعیتی که ترک می کنند در مقیاس 1 تا 7، 4.5 ارزیابی می کنند. شغل جدید در شش هفته اول نمره 6 را به دست آورد، اما در شش ماه بعد به حدود 5.5 کاهش یافت. با این حال، یک سود خالص بلندمدت یک امتیاز رضایت، چیز کمی نیست.

بسیار جالب تر برای گرگور سامساهای نیروی کار این است که اگر شغل خود را ترک نکنید چه اتفاقی می افتد. اگرچه احتمالاً می توانید روی سوسک نشدن حساب کنید، اما نشان داده شده است که رضایت شغلی پایین مزمن در تحقیقات باعث ایجاد مشکلات روانی می شود. در مطالعه ای در سال 2019 بر روی کارمندان دولتی ژاپنی، روانشناسان به تأثیرات بر خلق و خوی کارگران یک سال پس از گزارش نارضایتی شغلی پرداختند. آنها دریافتند که نارضایتی شغلی به طور قابل توجهی با افسردگی در پیگیری یک ساله مرتبط است.

جای تعجب نیست که کیفیت کار نیز آسیب می بیند. محققانی که «جایگیری خارج از شغل» را مطالعه می کنند - زمانی که فرد به دلیل عوامل خارجی مانند راحتی برای مدرسه فرزند یا محل خرید خانه در یک استخدام خاص باقی می ماند - در سال 2017 دریافتند که این رفتار باعث کاهش عملکرد و تعهد شغلی و افزایش غیبت می شود.

روژه کارما: قاتل شغل کالیفرنیا که نبود

اگر بازار کار آمریکا در رکود بود، هر نگرانی که ممکن است در مورد ترک شغل داشته باشید، می تواند به خوبی توجیه شود. با این حال، در شرایط فعلی، ممکن است بخواهید راهی برای مقابله با اضطراب خود پیدا کنید و جهش کنید. بهترین راه برای انجام این کار شروع با این شناخت است که نگرانی نوعی ترس غیرمتمرکز است. برای گرفتن تصمیمات خوب در یک موقعیت نامشخص با اضطراب کمتر، باید توجه خود را دقیقاً بر این متمرکز کنید که چرا ناراضی هستید و دقیقاً چه چیزی به جای آن می خواهید. به این ترتیب، کل فرآیند تغییر شغل کمتر بی شکل و ترسناک خواهد بود.

یک راهنمای مفید برای انجام این کار از همکارم در هاروارد، ایتن برنشتاین و همکارانش، مایکل بی. هورن و باب موستا، آمده است. کتاب جدید آنها، جاب مووز، تجربیات صدها تغییر شغل را مستند کرده است، و نشان می دهد که تغییر شغل آنها عمدتاً ناشی از یکی از چهار "جستجو" است. نارضایتی اصلی شما از شغل احتمالاً تحت طرح آنها قرار می گیرد - درست همانطور که یکی از تلاش های آنها ممکن است با نحوه ارزیابی یک فرصت جدید مطابقت داشته باشد.

جستجوی 1: خلاص شدن.
شغل شما مانند یک بن بست به نظر می رسد و آینده شما در نتیجه بسیار سوسک مانند به نظر می رسد. این ممکن است به این دلیل باشد که هیچ فضایی برای پیشرفت یا تغییر نمی بینید و این ممکن است شامل رئیسی باشد که پیشرفت را غیرممکن می کند. هدف در اینجا این است که به دنبال شغل جدیدی باشید که باور دارید هم می تواند از شما حمایت کند و هم شما را به چالش بکشد. وقتی برای یک موقعیت مصاحبه می کنید، حتماً در مورد آن فرصت بپرسید.

جستجوی 2: به دست آوردن کنترل مجدد.
در اینجا، مشکل این است که شما هیچ حرفی در نحوه کار خود ندارید. استعاره جانورشناسی کمتر سوسک و بیشتر همستر است. به طور کلی، این نشان دهنده فرهنگ شرکتی سختگیرانه یا یک رئیس کنترل کننده است. هدف شما در جستجوی شغل این است که مکان جدیدی پیدا کنید که به شما امکان می دهد بیشتر در مورد چگونگی، زمان و مکان کار خود نظر بدهید.

جستجوی 3: به دست آوردن هم ترازی مجدد.
نارضایتی شما ممکن است ناشی از سوء تفاهم، بی احترامی یا دست کم گرفته شدن باشد. این تقریباً همیشه منعکس کننده یک مشکل مدیریتی است و بسیار رایج است. بر اساس گزارش هاروارد بیزینس ریویو، 54 درصد از کارگران آمریکایی گزارش می دهند که از رئیس خود به اندازه کافی احترام نمی بینند. راه یافتن یک تطابق بهتر این است که نه تنها مدیر بالقوه خود را در مصاحبه ارزیابی کنید، بلکه با کارمندان سازمان نیز صحبت کنید. وقتی این کار را انجام می دهید، حتماً به طور خاص در مورد اینکه آیا موسسه فرهنگ احترام و قدردانی را تقویت می کند یا خیر، سؤال کنید.

جستجوی 4: برداشتن گام بعدی.
در این مورد، نارضایتی شغلی شما تقصیر کارفرمای شما نیست. شما به سادگی از شغل یا مسیر شغلی قدیمی خود فراتر رفته اید. این درک زمانی اتفاق می افتد که شما به یک نقطه عطف در زندگی می رسید، مانند رسیدن به سن 50 سالگی یا زمانی که فرزندانتان خانه را ترک می کنند. نشانه بارز در اینجا کسالت سطحی با وضع موجود است. تشخیص این امر نیاز به بینش دارد: شما باید با دقت به احساس درونی خود گوش دهید تا گزینه های مختلفی را پیدا کنید.

آرتور سی. بروکس: راز خوشبختی در محل کار

نویسندگان جاب مووز از خوانندگان خود می خواهند که یک نکته بسیار مهم را هنگام تغییر شغل به خاطر داشته باشند: به دنبال بهبود باشید، نه کمال. هنگامی که در زندگی احساس گیر افتادگی می کنید، به راحتی می توان تغییر شغل را به عنوان دارویی برای همه مشکلات خود دید. البته، اوضاع به ندرت به این سادگی است. همانطور که قبلاً دیدیم، سناریوی واقعی این است که، در طول سال اول تغییر شغل، شما از 4.5 به 5.5 خواهید رفت، نه تا 7، در مقیاس رضایت. یک شغل جدید ازدواج شما را درست نمی کند یا به رشد موهای من کمک نمی کند. و احتمالاً باید انتظار داشته باشید که چیزهایی را پیدا کنید که در موقعیت جدید کمتر دوست دارید - برای مثال، یک شغل بهتر می تواند یک شغل پر تقاضاتر باشد.

وقتی به آن فکر می کنید، یافتن یک شغل جدید که از هر نظر عالی باشد، در واقع کاملاً سورئال خواهد بود. مثل تبدیل شدن به سوسک.