© سب جارنو
© سب جارنو

دوریس کرنز گودوین: «شاید بارون‌های دزد هم فکر می‌کردند خدا هستند»

زندگینامه نویس روسای جمهور در مورد غول های فناوری، آنچه ترامپ می تواند از لینکلن بیاموزد و چرا او همچنان به آمریکا خوشبین است

دوریس کرنز گودوین، چند دقیقه زودتر که می رسم، از قبل در سالن نشسته و با یک آرزومند خوش و بش می کند. خانم بزرگ تاریخ آمریکا - نویسنده کتاب "تیم رقبا" در مورد آبراهام لینکلن، و دیگر کتاب های پرفروش در مورد رهبران تاریخی ایالات متحده، به ویژه روزولت ها و لیندون جانسون، که گودوین به عنوان یک زن جوان برای آنها کار می کرد - باشگاه بوستون خود را برای ناهار انتخاب کرده است.

The Quin House که در محله بک بی شهر واقع شده است، هیچ کد لباسی ندارد، که مایه آسودگی است زیرا من فراموش کرده ام کراوات بیاورم. گودوین با اینکه هفته قبل از ملاقات ما 82 ساله شد، یک تور گردبادی به من می دهد. سبک باشگاه التقاطی است (یک اثر هنری مدرن پر زرق و برق در اینجا، یک پرتره قاب طلایی از یک فرد مهم و برجسته گذشته در آنجا) و اعضای آن به سمت جوان متمایل هستند. او از دکورهای عجیب و غریب می پرسد: "جالب نیست؟" گودوین هر سه شنبه در اینجا با پنج دوست زن از جمله جیل آبرامسون، که اولین سردبیر اجرایی زن نیویورک تایمز بود، شام می خورد.

ما روز بعد از مراسم تشییع جنازه جیمی کارتر در کلیسای جامع ملی واشنگتن و 10 روز قبل از دومین مراسم تحلیف دونالد ترامپ ملاقات می کنیم. هیچ لحظه ای بهتر از این برای استفاده از مغزهای مورخ محبوب ریاست جمهوری آمریکا وجود ندارد. گودوین، که لباسی رنگارنگ و بلوزی پوشیده است، در حالی که از سالن غذاخوری عبور می کنیم، نگاه ها را به خود جلب می کند. کیت، پیشخدمت ما، که لهجه غلیظ بوستونی دارد، مانند یک پادشاه از او استقبال می کند. گودوین پس از اینکه کیت نوشیدنی های غیر الکلی را گذاشت، می گوید: "من یک لیوان سانسر خواهم داشت." من سفارش او را تکرار می کنم.

من تابستان گذشته در کنفرانسی در بیگ اسکای، مونتانا، در ارتفاعات کوه های راکی با گودوین برخورد کردم. گودوین در شام، حاضران را با حکایاتی درباره روسای جمهور آمریکا سرگرم کرد. راهروهای ساکت و غارمانند هتل مرا به یاد فیلم "درخشش" انداخت. در ترسناک ترین صحنه فیلم، دنی، کودک، در حالی که سوار سه چرخه است، در راهرو می چرخد تا ارواح دو دختر کشته شده را پیدا کند. به گودوین یادآوری می کنم که وقتی در بیگ اسکای بودیم، زنگ هشدار گوش خراش هتل ساعت 4 صبح به صدا درآمد. از آنجایی که در مسیر کم نور به سمت علائم خروج هیچ روحی را ندیده بودم، وقتی در همان سفر با گودوین که لباس خواب پوشیده بود برخورد کردم، تقریباً او را در آغوش گرفتم. ما به جمع پریشان حال مهمانان در بیرون ورودی اصلی پیوستیم. آژیر اشتباه بود. او می خندد: "بله، نمی توانم آن را فراموش کنم."

از او می پرسم، آیا می تواند در تاریخ ایالات متحده مشابه این لحظه را به یاد بیاورد؟ گودوین پاسخ می دهد: "مورد ترسناک دهه 1850 است." او حمله بدنام سال 1856 به چارلز سامنر، یکی از رهبران لغو برده داری، توسط پرستون بروکس، یک نماینده طرفدار برده داری را بازگو می کند که او را با عصا در صحن سنا مورد ضرب و شتم قرار داد. "سامنر در شمال به یک قهرمان تبدیل می شود. این خشم به بسیج کردن میانه روها کمک می کند. در همین حال، بروکس در جنوب به عنوان کسی که کار بزرگی انجام داده است، قهرمان می شود. مردم شروع به استفاده از عصا می کنند. این من را به یاد 6 ژانویه می اندازد."

آیا او می گوید که ایالات متحده امروز با شبحی مشابه روبرو است؟ من می گویم که مقایسه دیدگاه های بسیار متفاوت آمریکا در مورد حمله به تپه کاپیتول در ژانویه 2021 با ملت دوشاخه در آستانه جنگ داخلی ایالات متحده، بدشگون به نظر می رسد. گودوین پاسخ می دهد: "عجیب است که در جنگ داخلی، یا رکود بزرگ، یا آغاز جنگ جهانی دوم آرامش پیدا کنیم، اما کل خلق و خوی خوش بینانه من به این بستگی دارد که بگوییم ما از آن عبور خواهیم کرد و قوی تر ظاهر خواهیم شد." "ما بهای وحشتناکی برای جنگ داخلی پرداختیم، اما برده داری، گناه اصلی خود را از بین بردیم."

کیت پس از اینکه شراب ما را گذاشت، می خواهد انتخاب پیش غذای ما را بداند. گودوین سوپ کدو حلوایی را انتخاب می کند - او اضافه می کند: "من سوپم را خیلی داغ دوست دارم." دوباره، من از او پیروی می کنم. کاسه های ما می رسند اما سوپ به اندازه کافی داغ نیست. گودوین کیت را صدا می زند. او می گوید: "کاری کنید که آنقدر داغ باشد که برای برگرداندن آن به دستکش نیاز داشته باشید." من هم همینطور، می گویم.

گودوین از آن دسته افرادی است که به جای لعنت کردن تاریکی، شمع روشن می کند. به جز آخرین کتابش، یک داستان عاشقانه ناتمام، مرثیه ای برای همسر مرحومش ریچارد گودوین، که برای جان اف کندی و جانسون کار می کرد، آثار او شامل تاریخ های بزرگی از چهره های متغیری است که به آمریکا کمک می کنند تا بر مشکلات شدید غلبه کند. یک کیفیت سینمایی در کار گودوین وجود دارد. او اغلب با مستندساز کن برنز یا استیون اسپیلبرگ همکاری می کند. پروژه فعلی او تاریخ غرب آمریکا است که توسط کوین کاستنر، بازیگر، روایت می شود.

بازگشت ترامپ به راحتی در آمریکای گودوین جای نمی گیرد. من پیشنهاد می کنم دوره ای که امروزه طنین انداز می شود، زمانی است که کارنگی ها، راکفلرها و واندربیلت ها - ایلان ماسک ها، مارک زاکربرگ ها و جف بزوس های عصر خود - در حال تعریف مجدد معنای ثروتمند بودن بودند. گودوین این مقایسه را دوست دارد. او می گوید: "بارون های دزد احتمالاً در آینه نگاه می کردند و فکر می کردند خدا هستند."

او می گوید اواخر قرن نوزدهم زمانی بود که تحولات تکنولوژیکی گیج کننده، شکاف های وسیع بین فقیر و غنی، و نارضایتی آمریکای شهرهای کوچک از شهرهای مهاجرپذیر "گناهکار" بود. سپس تدی روزولت، یکی از قهرمانان گودوین (او آنها را "مردان من" می نامد) از راه می رسد. روزولت عصر پیشرفت را آغاز می کند، تراست ها را از بین می برد، به هر آمریکایی یک معامله عادلانه ارائه می دهد و از دولت برای مهار قدرت عظیم ترکیب های خصوصی استفاده می کند. گودوین می گوید: "یک مرد انگلیسی گفت که دو نیروی طبیعت را در آمریکا دیده است - آبشار نیاگارا و تدی روزولت."

من می پرسم، روزولت امروز کیست؟ او پس از اندکی تامل می گوید: "تاریخ به این راحتی این شخصیت ها را تولید نمی کند." "او می دانست چگونه از جایگاه قلدری استفاده کند." سپس، "تدی در توییتر عالی بود." من می گویم مارک تواین و وینستون چرچیل هم همینطور. اما شاید آنها زندگی خود را هدر داده باشند. گودوین می گوید: "لینکلن همیشه می گفت خودجوش صحبت نکن - قبل از صحبت فکر کن." "اما او می توانست در مناظره خیلی سریع باشد. وقتی کسی او را به دورویی متهم کرد، گفت 'اگر من دو چهره داشتم، آیا این یکی را می پوشیدم؟'"

به گودوین اعتراف می کنم که کیفیت سورئال سیاست های اخیر ایالات متحده، من را از تاریخ به سمت علمی تخیلی سوق داده است. مدار ترامپ به میدان نبردی تبدیل شده است که کدام یک از غول ها بر هوش مصنوعی مسلط می شوند - فناوری ای که ظاهراً دنیای ما را زیر و رو خواهد کرد. ماسک همچنین می خواهد مریخ را مستقر کند. گودوین می گوید: "من جان گریشام یا یک رمان معمایی را ترجیح می دهم." اما او می پذیرد که رهبری که بر رسانه های روز خود مسلط شود، برنده می شود. سخنرانی های لینکلن در روزنامه ها چاپ و به جزوه تبدیل شد. فرانکلین دی روزولت گفتگوهای کنار آتش خود را از رادیو پخش کرد.

او به من می گوید: "سال بلو [رمان نویس بزرگ شیکاگو] گفت شما می توانید در خیابان ها قدم بزنید و ببینید که مردم به رادیوهای خود چسبیده اند و کلمه ای از حرف های FDR را از دست نمی دهند." هشت نفر از هر 10 آمریکایی به او گوش می دادند - گودوین می گوید: "بقیه احتمالاً رادیوهای خود را از پنجره بیرون انداخته بودند." کندی و رونالد ریگان قدرت تلویزیون را می دانستند. "سپس رسانه های اجتماعی از راه می رسند و ترامپ بر آن مسلط شده است."


ما سوپ های خود را تمام کرده ایم، که کیت دقیقاً آن را "بسیار داغ" توصیف کرد. او سفارش بعدی ما را می خواهد. گودوین پس از بحث، ماهی آزاد آب پز را انتخاب می کند اما به جای کلم بروکلی با سیب زمینی سرخ کرده ترافل. او می گوید: "لطفاً با سس مایونز، نه کچاپ." من با عذرخواهی برای عدم اصالت، همان پیش غذا را انتخاب می کنم. گودوین می گوید: "نه، اما شما کلم بروکلی می خورید، بنابراین یکسان نیست."

او به همان اندازه که من از او سؤال می کنم، از من می پرسد. کنجکاوی او واقعی است. اما واضح است که او نمی خواهد در مورد کارهایی که ترامپ انجام خواهد داد، حدس بزند. او می گوید: "من در آینده پژوهی خوب نیستم."

آیا او می تواند یک عصر پیشرفت جدید را در عصری تصور کند که خواندن به طور فزاینده ای یک فعالیت اقلیت است؟ گودوین پاسخ می دهد که همسر مرحومش دیک از جنوب فرانسه، جایی که در دهه 1950 در ارتش ایالات متحده خدمت می کرد، برای دوستانش نامه می نوشت. ساعت مورد علاقه او زمانی بود که در حالی که در کتابخانه محلی مطالعه می کرد، سیگاری می کشید.

در هفته آخر زندگی اش، در سال 2018، او در خانه این زوج در کنکورد، ماساچوست مراقبت های تسکین دهنده دریافت کرد. خانه آنها حدود 10000 کتاب داشت. هفته آخر او یک "بیدارباش ایرلندی" طولانی در کتابخانه پایین بود که دوستان در رفت و آمد بودند. دیگر اجازه نداشت سیگار بکشد، اما یک سیگار روشن نشده را در دهانش نگه می داشت. تا آخرین نفس، او هنوز روی کتاب خود کار می کرد. گودوین می گوید: "آخرین حرف های دیک به من این بود، 'تو شگفت انگیزی'."

من می پرسم، چگونه عاشق خواندن شدید؟ گودوین به من می گوید که مادرش، که از نقص قلبی رنج می برد و در خانه بستری بود، تمام وقت مطالعه می کرد و مدام او را به کتابخانه می فرستاد. گودوین در لانگ آیلند، کوچکترین دختر از سه دختر، بزرگ شد. دو تای دیگر پرستار شدند. هر دو والدینش در 16 سالگی مدرسه را ترک کردند. گودوین همچنین یک معلم تاریخ زن الهام بخش داشت. او می گوید: "احساس می کردید که با شخصیت ها زندگی می کنید." "وقتی او داستان مرگ لینکلن را برای ما تعریف کرد، گریه کرد."

پس از نقل مکان به بروکلین، گودوین طرفدار بروکلین داجرز شد، که مانند تیم فعلی او، بوستون رد ساکس، بازنده های قهرمان هستند. عنوان خاطرات او، "تا سال بعد صبر کن"، یک ترجیع داجرز بود. او می گوید: "اگر من از طرفداران یانکیز بودم، تمام عمرم خوشحال بودم." گودوین چند سال پیش به یک مسابقه فوتبال لیورپول در آنفیلد برده شد. او از آواز و روحیه تعلق شگفت زده شد. "آنها حتی از جمعیت بیسبال هم احساساتی تر بودند. مردم مشتاق آن هویت جمعی هستند."

من می پرسم، مردم به کجا می توانند نگاه کنند. گودوین می گوید که ترامپ با دومین مراسم تحلیف خود این فرصت را دارد که اولین اشتباه خود را جبران کند. دفعه قبل او از "کشتار آمریکایی" صحبت کرد. این بار او می تواند خصومت های قدیمی را فراموش کند و کشور را گرد هم آورد. من تردید خود را ابراز می کنم که ترامپ این کار را انجام دهد. گودوین پاسخ می دهد: "لینکلن می گفت که دموکراسی سیستمی است که به شما اجازه می دهد به سطح استعداد و نظم خود برسید." "بسیاری از مردم دیگر این احساس را ندارند. اینجاست که طبقه وارد می شود. مردم احساس می کنند که دیگر هرگز صمیمیتی را که هنگام عضویت پدرشان در اتحادیه داشتند، نخواهند داشت. ترامپ در این مورد صحبت کرد. شما تعجب می کنید که چه استعدادهایی در آنجا وجود دارد و سیستم اجازه نمی دهد آنها پیشرفت کنند."

او چه پیشنهادی به ترامپ می کند؟ گودوین از نیاز به خدمات ملی برای از بین بردن موانع بین آمریکایی ها صحبت می کند - گرد هم آوردن افراد از طبقات، نژادها و مناطق مختلف از طریق پیش نویس نظامی یا خدمات غیرنظامی. او می گوید: "ما قبلاً سالن مطالعه داشتیم، وقتی مطالعه می کردیم." "آنها هم می توانند همین را داشته باشند." او می گوید ترامپ می تواند چنین پروژه ای را میراث خود کند. "کندی گفت که مشکلاتی که توسط انسان ایجاد می شود، توسط انسان قابل حل است. مگر اینکه خصومت های جامعه شناختی و روانی بین آمریکایی ها را از بین ببریم، تنها راهی که می توانیم آن را تغییر دهیم این است که یک مشکل خارجی بزرگ داشته باشیم... اگر من نمی نوشتم، این کاری بود که روی آن کار می کردم."

کیت برای سفارش بعدی ما برگشته است. من یک دابل اسپرسو با شیر داغ در کنارش می خواهم. گودوین فقط آب داغ می خواهد. من تا حدودی از روی غرور، از او می خواهم که این بار با من مطابقت کند. او قهوه نمی خورد. او می گوید: "هاوارد شولتز [مدیر اجرایی سابق استارباکس] به من گفت که بعد از ساعت 3 بعد از ظهر هرگز کافئین مصرف نمی کند." ساعت 3:15 بعد از ظهر است: ما بیش از دو ساعت است که در حال گفتگو هستیم. من با کمک کیت او را متقاعد می کنم که یک آمریکانو با شربت وانیل بخورد. گودوین پس از موافقت با سفارش می گوید: "این عالی است." وقتی قهوه می رسد، او یک جرعه قهرمانانه می نوشد. "وای، من این را دوست دارم."


من می پرسم، پروژه بعدی نوشتن او چیست؟ آیا او به اندرو جکسون، رئیس جمهور ایالات متحده که بیشتر از همه به ترامپ تشبیه می شود، فکر کرده است؟ جکسون که از سال 1829 تا 1837 در دفتر کار بود، زمین چروکی را مصادره کرد و نخبگان روشنفکر نیویورک را شکنجه کرد. گودوین مردد به نظر می رسد. او پاسخ می دهد: "من موضوعاتی را انتخاب می کنم زیرا می خواهم با آنها از خواب بیدار شوم و با آنها به خواب بروم." "چیزی در مورد زندگی در دهه 1850 و 1860 وجود دارد که، هر چقدر هم که دیوانه به نظر برسد، باعث می شود احساس کنید در لبه چیز مهمی هستید." تحقیق در مورد پدران بنیانگذار آمریکا نیز برای او جذابیت ندارد. او می گوید: "مطمئن نیستم چرا اینطور است، اگرچه اخیراً عاشق جورج واشنگتن شده ام."

من پیشنهاد می کنم، به نظر می رسد که لینکلن مرد مورد علاقه شماست. چهره گودوین روشن می شود. وقتی او شروع به نوشتن "تیم رقبا" کرد، با دیوید دونالد، مورخ هاروارد، مشورت کرد. او به من گفت: «بعد از زندگی با لینکلن احساس بهتری خواهید داشت. مردم اینطور می کنند.» او همچنین وقتی باراک اوباما، که عاشق این کتاب بود، در طول مبارزات انتخاباتی سال 2008 با او تماس گرفت، احساس خوبی داشت. "او می خواست بداند که لینکلن هوش عاطفی لازم برای بخشیدن دشمنانش و منصوب کردن آنها در کابینه اش را از کجا پیدا کرده است." گودوین به یاد می آورد که در یک مهمانی در شب تحلیف اوباما، هیلاری کلینتون با او شوخی کرد و گفت: "من برای اینکه وزیر امور خارجه شدی از تو سپاسگزارم."

سپس اسپیلبرگ کتاب او را به یک فیلم تبدیل کرد و دانیل دی-لوئیس نقش لینکلن را بازی کرد. او می گوید: "در نهایت عاشق دانیل شدم. من لینکلن را دوست دارم و او را دوست دارم." این حس او با این واقعیت تقویت شد که لوئیس خارج از صحنه و در صحنه در نقش خود باقی ماند. او این بازیگر را به شهر لینکلن، اسپرینگفیلد، ایلینوی برد و آنها برای نوشیدن بیرون رفتند. وقتی او برای تماشای اولین کات فیلم به خانه اسپیلبرگ رفت، کارگردان عصبی این طرف و آن طرف قدم می زد. گودوین می گوید: "مهم نیست چه موفقیتی به دست آورده اید، همیشه چیز بعدی است، درست است؟" آنها توافق کردند که این بازیگر انگلیسی-ایرلندی لینکلن بود و لینکلن هم او بود.

به نظر می رسد که گودوین به طور طبیعی کافئین دار است و خوشحال می شود دو ساعت دیگر گفتگو کند. افسوس که من یک پرواز برگشت به دی سی دارم. من پیشنهاد می کنم، چیزی که شما نیاز دارید این است که پروژه بعدی خود را پیدا کنید. او پاسخ می دهد: "می دانم - من هنوز به دنبال آن هستم." او اشاره می کند که او زیاد در سفر است و در مورد رهبری سخنرانی می کند. او می گوید: "سفر فوق العاده ترین چیز است." او به تازگی یک هفته را در لندن با یکی از پسرانش، همسرش و دو پسرشان سپری کرده است. گودوین می گوید: "چیزی جادویی در مورد لندن در کریسمس وجود دارد." "ما به میخانه ها و نمایش ها و هاملیز [فروشگاه اسباب بازی] رفتیم. به نظر می رسید یک ماه آنجا بودیم."

پس از تسویه حساب، از گودوین می پرسم که خلاصه ای از آنچه یک رهبر خوب را می سازد چیست - موضوعی که بیشتر از همه از او خواسته می شود در مورد آن صحبت کند. او پاسخ می دهد: "این مجموعه ای از ویژگی ها است." "هوش هیجانی و فروتنی است - اذعان به اینکه چیزهایی را نمی دانید و اشتباه خواهید کرد. سهیم شدن در اعتبار است، داشتن آرزویی بزرگتر از خودتان، شفقت است." من در برابر این سوال که آیا ترامپ هیچ یک از این ویژگی ها را دارد مقاومت می کنم. خوش بینی گودوین آنقدر غیرقابل مهار است که احساس می کنم بد سلیقه است. او در حالی که با هم دست می دهیم می گوید: "امیدوارم دوباره همدیگر را ببینیم." برای اولین بار نیست که خوشحالم از سفارش او پیروی می کنم.

ادوارد لوس سردبیر ملی ایالات متحده در فایننشال تایمز است.

اولین نفری باشید که از آخرین داستان های ما مطلع می شوید — در اینستاگرام FT Weekend و X را دنبال کنید، و برای دریافت خبرنامه FT Weekend هر شنبه صبحثبت نام کنید