تنها دقایقی قبل از اینکه رئیس جمهور ترامپ از گلوله یک تروریست در یک تجمع انتخاباتی در باتلر، پنسیلوانیا فرار کند، او یک جلسه کوتاه پشت صحنه با یک زن 95 ساله محلی داشت که پسرش، مارک فوگل، سه سال را در زندان روسیه گذرانده بود.
مالفین فوگل در حالی که با ترامپ دست به دست داده بود، مصیبت پسرش را بازگو کرد، اینکه چگونه برای اولویت بندی پرونده او با دولت بایدن تلاش می کرد و از سلامتی او می ترسید. ترامپ با نشان دادن علامت تایید در مقابل دوربین، قول داد که "او را بیرون می آورد" و سپس از او دعوت کرد تا به قسمت VIP صحنه برود تا سخنرانی او را تماشا کند.
او فقط چند قدم با تریبون فاصله داشت که صدای شلیک گلوله بلند شد و یک گلوله به گوش ترامپ اصابت کرد. نامزد مورد حمله قرار گرفت و یک نماینده کنگره فوگل را از آتش ورودی محافظت کرد.
روز سهشنبه، معلم تاریخ دبیرستانی که در نهایت 1277 روز را در بازداشت روسیه گذراند، با استیو ویتکوف، فرستاده ویژه، به ایالات متحده بازگشت و در کاخ سفید با رئیس جمهور ترامپ دیدار کرد. فوگل گفت: "احساس می کنم خوش شانس ترین مرد روی زمین هستم. من برای همیشه مدیون رئیس جمهور ترامپ و استیو در آنجا خواهم بود."
بازداشت فوگل—به دلیل پرواز به مسکو با ماری جوانا تجویز شده از نظر پزشکی—به یک آزمایش پرتنش در تلاش های واشنگتن برای تعیین اینکه کدام آمریکایی های زندانی در خارج از کشور شایسته نجات هستند، تبدیل شد. این مرد 63 ساله، که در مدرسه ممتاز انگلیسی-آمریکایی در مسکو کار می کرد، یکی از یک سری از آمریکایی هایی بود که با حمله ولادیمیر پوتین به اوکراین دستگیر شدند. در ابتدا به نظر می رسید که روسیه او را صیدی با ارزش قابل توجه می داند: دانش آموزان سابق او شامل فرزندان نوجوان ویلیام برنز، مدیر آژانس اطلاعات مرکزی بایدن. و مایکل مکفال، سفیر مسکو در دوران دولت اوباما. او به 14 سال زندان محکوم شد، یکی از طولانی ترین احکام مواد مخدر در تاریخ پس از شوروی روسیه.
و با این حال دستگیری "آقای فوگل"، همانطور که دانش آموزانش او را صدا می کردند، نتوانست در بین مردم ایالات متحده نفوذ کند و به زودی تحت الشعاع قرار گرفت. شش ماه پس از بازداشت او، همان واحد گمرک روسیه در فرودگاه شرمتیوو مسکو، بریتنی گرینر، ستاره WNBA را دستگیر کرد و او را به اتهام داشتن محصولات ماری جوانا بر اساس همان قانون در قانون کیفری روسیه متهم کرد.
دولت بایدن به سرعت گرینر را "به ناحق بازداشت شده" تعیین کرد و در عرض 10 ماه پس از دستگیری او، او را با ویکتور بوت، قاچاقچی اسلحه محکوم شده، مبادله کرد. فوگل آگاهانه با 17 گرم ماری جوانا پرواز کرده بود، 24 برابر مقدار کمیاب یافت شده در گرینر، که گفت به سادگی فراموش کرده است دو کارتریج ویپ را از چمدان خود خارج کند.
سپس فوگل از یک سری سلول های زندان و یک اردوگاه کار اجباری تماشا کرد که چگونه آمریکایی های دیگر - از جمله تفنگداران دریایی سابق پل ویلان و ترور رید و خبرنگار وال استریت ژورنال ایوان گرشکوویچ - به عنوان بازداشت شدگان ناعادلانه توسط وزارت امور خارجه فهرست شده و با زندانیان روسی در زندان های ایالات متحده و اروپا مبادله شدند.
او در یک تماس تلفنی اشکبار با خانواده اش در ساعات پس از تبادل زندانی اول اوت که گرشکوویچ و ویلان را آزاد کرد، گفت: "این خیلی ناعادلانه است، تحملش خیلی سخت است."
در طول راه، مادر و دو خواهرش کمپینی را برای آزادی او رهبری کردند و به واشنگتن رفت و آمد می کردند تا با قانونگذارانی وقت بگذرانند که امیدوار بودند بتوانند به کاخ سفید فشار بیاورند. این زن نود ساله در خانه اش به سبک مزرعه در باتلر، از خبرنگاران محلی استقبال کرد و پس از سال ها عدم موفقیت در تعیین پسرش به عنوان بازداشت شده ناعادلانه، از وزارت امور خارجه شکایت کرد.
اما این شکایت باعث شد که مقامات وزارت امور خارجه ارتباط با خانواده را سخت تر کنند و توضیح دهند که چه تلاش هایی انجام می دهند. تا آخرین روزهای دولت بایدن، مقامات ارشد آن گفتند که در حال فشار برای آزادی فوگل به دلایل بشردوستانه هستند - پیگیری مبادله اول اوت. در ماه دسامبر، وزارت امور خارجه بایدن رسماً فوگل را به ناحق بازداشت شده اعلام کرد.
آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه وقت، مدت کوتاهی پس از تبادل آگوست به ژورنال گفت: "ما دائماً در تلاش هستیم تا ترتیبات مختلف، پیشنهادات مختلف را امتحان کنیم تا ببینیم چه کاری می توانیم انجام دهیم." "ما یک دقیقه هم دست از کار نمی کشیم تا دیگران از جمله مارک را به خانه برگردانیم."
در ظاهر، پرونده فوگل سرراست بود. معلمی که برای آخرین سال تحصیلی خود قبل از بازنشستگی به روسیه پرواز می کرد، مرتکب جرم حمل ماری جوانا پزشکی شد که برای کاهش کمردرد خود استفاده می کرد. اما بررسی ژورنال نشان داد که عملیات بازداشت او پیچیده تر بود، یک تمرین آزمایشی هماهنگ گسترده برای دستگیری های آینده، که توسط کرملین برنامه ریزی شده بود زیرا یکی از آخرین نهادهای خارج از کنترل خود—یک مدرسه سفارت آمریکا—را خفه می کرد، طبق اسناد قانونی، مصاحبه با مقامات ایالات متحده و خود فوگل.
سرویسهای امنیتی روسیه در حال نظارت بر محوطه دانشگاه بودند تا بهانهای برای بیاعتبار کردن و در نهایت بستن آنچه به مدرسه انتخابی برای نخبگان پس از شوروی تبدیل شده بود، فراتر از دسترس قوانین سختگیرانهتر پوتین بر کلاس درس، پیدا کنند. و در چمدان فوگل، آنها یکی را پیدا کردند.
یک «پرونده ویژه مهم»
این عملیات با یک یادداشت محرمانه به میز گمرک در بزرگترین فرودگاه مسکو آغاز شد که در آن یک "پرونده ویژه مهم" برای سرویس های امنیتی روسیه تشریح شده بود.
مارک فوگل در ارتفاعات بالای اقیانوس اطلس شمالی، برای سال تحصیلی 2021 به روسیه باز می گشت، آخرین سال او قبل از بازنشستگی. فرزندان سفیران و الیگارش ها نزدیک به یک دهه در کلاس او در مدرسه ممتاز در حاشیه مسکو رفت و آمد می کردند. یک مربی مشتاق سافت بال که در اتوبوس تیم گیتار می زد، توپ های تنیس را به سمت دانش آموزان پرتاب می کرد در حالی که میزبان بحث های پر جنب و جوش در مورد انقلاب های قرن بیستم بود. او یک تک چرخه در کلاس خود نگه می داشت. اما سالها کمردرد مزمن - که او با ماری جوانا تجویزی درمان می کرد - آنقدر حاد شده بود که دیگر نمی توانست در حین تدریس بنشیند. درد در صندلی اقتصادی او، در حالی که پرواز شبانه در تاریکی می گذشت، در راهرو قدم می زد.
در فرودگاه شرمتیوو، ماموران گمرک لیست مسافران پروازهای ورودی را بیرون کشیدند و نام فوگل و همسرش، جین را پیدا کردند. یک خبرچین می دانست که معلم با ماری جوانا تجویزی پرواز می کند - و همچنین می دانست که او دیگر از حمایت یک ویزا دیپلماتیک که به تازگی منقضی شده است، برخوردار نیست. افسران با لباس های استتار در کنار یک تسمه چمدان منتظر بودند، زیرا فوگل با یک پیراهن هاوایی از هواپیما خارج شد. فیلم دوربین امنیتی آخرین لحظات آزادی معلم را به تصویر کشید، زیرا یک مامور او را کنار کشید تا چمدانی را که ماری جوانا خود را در کارتریج های ویپ بسته بندی کرده بود، بازرسی کند.
وقتی همسرش در صف بازرسی به او رسید، از نفس نفس زدن شدیدش فهمید که مشکلی پیش آمده است. او گفت: "جین، من واقعاً دچار مشکل شده ام."
دستگیری معلم تاریخ سالخورده از حومه پیتسبورگ به سختی در اخبار بین المللی ثبت می شد، که در آن ماه با تصرف کابل توسط طالبان مشغول بود. به سرعت پس از دستگیری، مسکو تجارت فوگل را با روس ها در ایالات متحده شناور کرد. اما در واشنگتن، این مربی، که اعتراف کرد ماری جوانا تجویزی پزشکی را حمل می کند، ناشناخته باقی ماند و پس انداز بازنشستگی خود را برای تامین کمک حقوقی از دست داد.
یک سفیر سابق، سناتورها و نمایندگان کنگره همگی وارد عمل شدند تا از پرونده او دفاع کنند. سال گذشته، 12 عضو دموکرات و جمهوری خواه کنگره از قانون مارک فوگل حمایت کردند که وزارت امور خارجه را ملزم می کند تا توجیهی برای تصمیمات خود برای کدام آمریکایی ها به عنوان "به ناحق بازداشت شده" تعیین می کند، به کنگره ارائه دهد.
محوطه دانشگاه طلایی
محوطه دانشگاه وسیعی که فوگل در سال 2013 به آن وارد شد، تکه ای درخشان از آمریکا در کشوری بود که در حال روی گرداندن از غرب بود. شهریه برخی از ثروتمندترین والدین روسیه هزینه یک استخر شنا به اندازه المپیک جدید، زمین های تنیس و یک تئاتر را تامین کرده بود که هزار دانش آموز را در خود جای می داد.
در بیرون، یک زیرساخت پنهان به طور همزمان بالا رفت: دوربین های تازه نصب شده که توسط سرویس های امنیتی روسیه نصب شده بود، رو به داخل محوطه محصور شده بود، در حالی که ماموران لباس شخصی در یک پارکینگ نزدیک شیفت می دادند و وسایل نقلیه ورودی و خروجی را یادداشت می کردند. کارکنان محلی، مدیران می دانستند، تحت فشار دولت بودند تا مراقب کارکنان و دانشجویان خارجی باشند.
پوتین به تازگی در ریاست جمهوری دوره جدیدی را به دست آورده بود و بر اعتراضات گسترده ای غلبه کرده بود که معتقد بود وزارت امور خارجه طراح آن بوده است. در سفارت آمریکا، دیپلمات ها از افزایش موارد آزار و اذیت توسط سرویس های امنیتی روسیه خبر دادند. لاستیک های وسایل نقلیه سفارت پاره شده بود، دیپلمات ها گزارش دادند که آپارتمان های آنها مورد سرقت قرار گرفته و مبلمان به طرز مشهودی جابجا شده است و در یک مورد یک سگ خانوادگی به طرز مرموزی مرده است. سفیر مایکل مکفال تقریباً در همه جا که می رفت تعقیب می شد.
در همین حال، پسر نوجوانش با حضور جدید در محوطه دانشگاه، "آقای فوگل" در حال گذراندن تاریخ بود، که اوقات استراحت را در راهرو می گذراند و به دانش آموزانی گوش می داد که او را با نام های مستعاری که برای آنها ابداع کرده بود، صدا می زد. او به عنوان یک مربی، برای هر دو تیم در بازی های سافت بال تشویق می کرد. در کلاس، او در حالی که روی یک توپ یوگا قرمز نشسته بود، تدریس می کرد. او لبه پنجره ها را با یاس بنفش که با آب شدن زمستان مسکو و شکوفه دادن گل های بهاری چیده بود، ردیف می کرد. جین فوگل، همسرش با همسر مکفال دوست صمیمی شد.
سال ها بود که دولت پوتین از مدرسه انگلیسی-آمریکایی به شدت شکایت می کرد و معترض بود که هر موسسه ای که به شهروندان روسی در خاک روسیه آموزش می دهد، باید در وزارت آموزش و پرورش خود ثبت شود و تابع قوانین برنامه درسی روسیه باشد. این مدرسه برای فرزندان دیپلمات های بریتانیایی، کانادایی و آمریکایی تحت رهبری جوزف استالین تاسیس شده بود. فروپاشی شوروی کلاس های درس آن را به انتخاب مورد علاقه برای نخبگان جدید روسیه تبدیل کرد که می خواستند فرزندانشان آموزش آمریکایی دریافت کنند.
اریک روبین، که به عنوان معاون رئیس نمایندگی در سفارت آمریکا در مسکو خدمت می کرد، گفت: "این فرض وجود داشت که آنها هرگز مدرسه ای را تعطیل نمی کنند زیرا همه این الیگارش ها فرزندان خود را به آنجا می فرستادند. مشخص شده است که آنها به این الیگارش ها اهمیتی نمی دهند."
معلمان با ویزای دیپلماتیک وارد می شدند، به عنوان کارکنان سفارتخانه های ایالات متحده، بریتانیا یا کانادا. اما در سال دوم فوگل، زمانی که روسیه شبه جزیره کریمه اوکراین را تصرف کرد، دولت کانادا به شدت علیه الحاق صحبت کرد و کرملین شروع به کاهش تعداد ویزاهای دیپلماتیکی کرد که کانادا می توانست تامین کند. اندکی پس از آن، روسیه شروع به کندی ویزاهای بریتانیایی کرد و مدرسه را در تلاش برای استخدام کارکنان خارجی با مشکل مواجه کرد.
زمانی که دولت اوباما چهار فرد روسی و پنج نهاد روسی را به دلیل آنچه مداخله در انتخابات 2016 خواند تحریم کرد، سیانان گزارش داد که روسیه در پاسخ قصد دارد مدرسه را تعطیل کند. پس از اینکه مایک فلین، مشاور امنیت ملی ورودی، قبل از اولین مراسم تحلیف رئیس جمهور ترامپ با کرملین تماس گرفت تا بگوید دولت او رویکرد متفاوتی را در قبال روسیه در پیش خواهد گرفت، پوتین دست نگه داشت و رسماً از دانش آموزان مدرسه دعوت کرد تا از درخت کریسمس در میدان سرخ بازدید کنند.
در همین حال، فوگل عاشق روسیه و تاریخ پرآشوب آن می شد. در سال 2017، او دانشآموزانش را در جشن صدمین سالگرد انقلاب فوریه رهبری کرد که تزار را سرنگون کرد و تلاش کوتاهی و در نهایت محکوم به فنا برای یک جمهوری دموکراتیک روسیه را آغاز کرد. او دانشآموزان روسی را تشویق کرد تا خاطرات والدین و پدربزرگ و مادربزرگهایشان از دوران کمونیستی را به اشتراک بگذارند - هم نوستالژی برای حس هدف مشترک اتحاد جماهیر شوروی، و هم احساس تهدید و رکود که دیگران به یاد میآوردند. کمردردش بدتر شد، او و همسرش تصمیم گرفتند یک سال دیگر تدریس کنند - سپس در آمریکا بازنشسته شوند.
برای آخرین سال، او باید با یک ویزای معمولی وارد می شد. برای زنده ماندن، مدرسه خود را در وزارت آموزش و پرورش ثبت نام کرده بود. در طول تابستان 2021، گروهی از مردان بخش LGBTQ+ کتابخانه را حذف کردند و کتاب های دیگری که ناقض آموزش میهنی دولت تلقی می شدند.
بوروکراسی های بیزانسی
مالفین فوگل روی ایوان همسایه اش بود که دو دخترش به او گفتند مارک دستگیر شده است.
خانواده با مکفال تماس گرفتند، که سعی کرد مقامات ارشد دولت اوباما را بسیج کند. او گفت: "من با هر کسی که می توانستم صحبت کردم، وزارت امور خارجه، کاخ سفید، اینها افرادی بودند که می شناختم، تا آگاهی را افزایش دهم."
در ابتدا، وزارت امور خارجه خانواده را از صحبت کردن منع کرد. پرونده فوگل یک معما بود. قانون جدیدی، قانون لوینسون، وزارت امور خارجه را ملزم می کرد که "پرونده های اتباع ایالات متحده را که در خارج از کشور بازداشت شده اند بررسی کند تا مشخص کند که آیا اطلاعات معتبری وجود دارد مبنی بر اینکه آنها به طور غیرقانونی یا ناعادلانه بازداشت شده اند" - و اگر چنین است، برای آزادی آنها تلاش کند. فوگل اعتراف کرد که ماری جوانا حمل می کند - که طبق قانون روسیه غیرقانونی است. با این حال، حکم 14 ساله او، که با استانداردهای روسیه بسیار سختگیرانه بود، با حال و هوای ضد آمریکایی که کشور را فرا گرفته بود، مطابقت داشت.
این پرونده بعد سیاسی آشکاری داشت: پس از دستگیری، سرویسهای امنیتی روسیه مدرسه را تفتیش کردند و به دنبال آن تلویزیون دولتی، که ادعا میکرد راهروها پناهگاهی برای یک حلقه بزرگ و فراملی مواد مخدر با هدف قرار دادن کودکان با یک معلم تاریخ کهنه کار و 17 گرم ماریجوانای تجویزیاش در هسته آن بود.
به گفته اعضای خانواده فوگل، وکیل مدافع فوگل در مسکو، که از کلیسای ارتدکس روسیه در پرونده خود علیه گروه اعتراضی پانک پوسی رایت نمایندگی کرده بود، به نظر می رسید علاقه کمتری به شکست دادن اتهامات داشت تا اینکه آیا این پرونده در آمریکا توجه سیاسی را به خود جلب می کند یا خیر. فوگل ها که در ابتدا از سوالات او گیج شده بودند، در نهایت به این نتیجه رسیدند که او امیدوار است یک مبادله زندانیان را ترتیب دهد. پس از شش ماه، آنها وکیل جدیدی پیدا کردند که برای بحث در مورد این پرونده به وزارت امور خارجه رفت.
در آنجا، مقامات روسی پیشنهادی را مطرح کردند - اگر آمریکا فوگل را با روس ها در زندان های ایالات متحده مبادله کند، اعتراض نخواهند کرد.
اما پس از آن، یک پرونده مواد مخدر مشهورتر در همان ترمینال فرودگاه مسکو در نهایت دیپلماسی گروگان گیری روسیه را به اخبار صفحه اول تبدیل کرد. وقتی خبر رسید که بریتنی گرینر، ستاره بسکتبال، با بوت در باند فرودگاهی در امارات متحده عربی مبادله شده است، فوگل در زندان شکسته شد. مادرش ناراحت شد: او گفت: "به مارک و خانواده ما همان حقوقی داده نمی شود که به بریتنی و خانواده او داده می شود. ما باید او را به اندازه بریتنی گرینر مشهور کنیم، حتی اگر بازیکن بسکتبال نباشد."
"آیا مارک فوگل را فراموش کرده اید؟"
اندکی پس از آن، گرینر در مقابل نقاشی دیواری در واشنگتن، دی سی، ظاهر شد که دیگر آمریکایی های بازداشت شده ناعادلانه در روسیه، ایران و چین را به نمایش می گذاشت.
فوگل غایب بود، بنابراین برخی از دانش آموزان سابق او و هنرمندان محلی پرتره های خود را نقاشی کردند و در اطراف خانه مالفین به نمایش گذاشتند. دیگری یک مستند ساخت، "آیا مارک فوگل را فراموش کرده اید؟"
در وزارت امور خارجه، مکفال هنوز میپرسید که چرا پرونده او به عنوان بازداشت شده ناعادلانه تعیین نشده است: او گفت: "من هرگز پاسخ روشنی دریافت نکرده ام." خانواده مستقیماً از طریق رئیس دانشگاهی که او را می شناخت، درخواست هایی را برای جیل بایدن - یک مربی همکار - ارسال کردند، اما بی پاسخ ماندند. جین فوگل با جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی، صحبت کرد، که متعهد شد خواستار "آزادی بشردوستانه" همسرش شود. روسیه تحت تأثیر این درخواست قرار نگرفت. ماه ها به سال ها تبدیل شد.
فوگل در اردوگاه زندان خود در میان یکنواختی و احساس گناه به خاطر آنچه خانواده اش با آن روبرو بودند، دست و پنجه نرم می کرد. روزها صرف کاشت تربچه، قدم زدن در حیاط زندان و خواندن تنها کتاب های انگلیسی در کتابخانه زندان - دکتر ژیواگو، موبی دیک و آنا کارنینا - بارها و بارها می شد. او ماه ها به هم سلولی هایش انگلیسی آموخت، لطفی که آنها با اجازه دادن به او برای تماس با خانه از طریق تلفن های همراه پیش پرداختی که قاچاق کرده بودند، جبران کردند.
مشکلات کمرش بدتر شده بود و مرتباً در درمانگاه بود. در طول مدت زندانش، پزشکان زندان که انگلیسی صحبت نمی کردند، صدها تزریق و قرص به او می دادند که نمی توانست آنها را شناسایی کند و کمکی نمی کرد.
یکی از معدود نامه هایی که او توانست به خانه بفرستد، کمی ناامیدی داشت. او نوشت: "معلمان حداقل به اندازه ب-بالرها مهم هستند."