جایگاه اروپا در نظم غربی به ندرت تا این حد ناپایدار بوده است. امنیت قارهای با سؤالاتی روبرو است که زمانی غیرقابل تصور بودند، زیرا اتحاد فراآتلانتیک، با بازگشت دونالد ترامپ به قدرت در ایالات متحده، متزلزلتر از هر زمان دیگری از پایان جنگ سرد به نظر میرسد.
این امر باعث شده است که مسئلهای که زمانی مرده بود دوباره زنده شود: سربازی اجباری. یک دیپلمات ارشد ناتو به من گفت: «برای اولین بار از زمانی که در اینجا کار کردهام، متحدان در مورد چگونگی عملکرد این موضوع، چگونگی کاهش موانع شغلی و بهترین روشها برای استخدام، از جمله سربازی اجباری، صحبت میکنند.»
سربازی اجباری زمانی در تقریباً همه کشورهای اروپایی یک هنجار بود. اما در طول جنگ سرد و پس از آن، به نفع ارتشهای کوچکتر و حرفهایتر، شروع به کماهمیت شدن کرد. بریتانیا زمانی پیشتاز شد که در سال 1960 خدمت ملی را رها کرد. بسیاری دیگر، مانند فرانسه و هلند، برنامههای خود را در دهه 1990 کنار گذاشتند یا به طور اساسی تغییر دادند. تنها تعداد انگشت شماری از کشورها به سربازی اجباری پایبند بودند، مانند فنلاند و سوئیس.
با این حال، امروز اروپا توسط تهدیدات احاطه شده است. روسیه، اگرچه درگیر تهاجم به اوکراین است، اما جاه طلبیهایی برای بازپس گیری داراییهای امپراتوری سابق خود دارد. خاورمیانه در هرج و مرج است. ایدههای قدیمی دوباره روی میز هستند.
تحقیر آشکار ترامپ نسبت به اروپا کاهش نیافته است. او در حال حاضر تهدید جنگ تجاری را بر فراز این قاره به اهتزاز درآورده است، در حالی که مقامات ناتو را با تعهد ولرم خود به اتحاد نگران نگه داشته است.
پیام ترامپ به اروپا کاملاً ساده است: شما باید سپاسگزارتر باشید و شروع به مراقبت از خودتان کنید. برای اروپاییها، تنها تفسیر قابل قبول از این پیام، عشق سخت است. او هنوز به طور کامل نگفته است «شما تنها هستید». اما تضمین امنیتی ایالات متحده برای اروپا متزلزلتر از همیشه به نظر میرسد. و بهترین راه برای نگه داشتن او در کنار خود، در صورت امکان، این است که خودکفاتر شوید.
والتر لندگراف، یکی از اعضای ارشد برنامه اوراسیا در موسسه تحقیقات سیاست خارجی که 20 سال در ارتش ایالات متحده خدمت کرده است، گفت: «همیشه اختلافاتی وجود داشته است، و بیایید صادق باشیم: اروپاییها دفاع خود را به اندازه کافی جدی نگرفتهاند.»
«اما قبل از ترامپ، هیچ چشم انداز واقعی وجود نداشت که آمریکا اروپا یا ناتو را رها کند. من صمیمانه میترسم که دیگر اینطور نباشد، مگر اینکه اروپاییها به وضوح نشان دهند که بیشتر هزینه میکنند و بیشتر انجام میدهند. سربازی اجباری سربازان یک راه دیدنی برای انجام این کار است که ترامپ به وضوح میتواند آن را درک کند.»
برای روشن شدن، احتمال سربازی اجباری فقط پاسخی به ترامپ نیست. در حالی که تصویر دقیق از کشوری به کشور دیگر متفاوت است، دیدگاه کلی این است که با توجه به شرایط موجود، نیروهای مسلح متحدان اروپایی در وضعیتی نیستند که بتوانند به راحتی و بدون حمایت ایالات متحده از یک حمله جلوگیری کنند. از پایان جنگ سرد، بسیاری از کشورها به طور گسترده هزینههای دفاعی، پرسنل خدماتی و تدارکات تجهیزات را کاهش دادهاند.
سیاستهای امنیتی آنها نیز در سایر ملاحظات اقتصادی، مانند اینکه چقدر باید در قبال روسیه و چین موضع تندی داشته باشند، در چارچوب مشارکت اقتصادی یا دسترسی به منابع انرژی، گره خورده است. ناتو تا حدی فقط به اندازه ضعیفترین حلقه خود قوی است و برخی از آن حلقهها بسیار نازک شدهاند.
اینجا یک تناقض وجود دارد: به ویژه در اروپای غربی، یک نمایش نمایشی از قدرت مستلزم این است که شهروندان جوان را مجبور به انجام مشاغل خطرناکی کنیم که به اندازه بخش خصوصی دستمزد خوبی ندارند و در بسیاری از موارد کیفیت زندگی نسبتاً پایینی را ارائه میدهند. این ممکن است به معنای دستمزد کم، مسکن بی کیفیت و چشم انداز محدود برای خانواده شما باشد، به عنوان مثال.
سربازی اجباری برای اروپاییها یا ناتو بیگانه نیست. برخی از کشورهای نوردیک، مانند فنلاند، نروژ و دانمارک، نوعی سربازی اجباری را حفظ کردهاند، همانطور که کشور بالتیک استونی نیز این کار را انجام داده است. سایر متحدان از زمان تهاجم به اوکراین مدلهای موقتی را معرفی کردهاند.
در سراسر جهان، کشورهایی که طرفدار سربازی اجباری هستند، عموماً به قدرتهای متخاصم نزدیک هستند، خواه روسیه، چین یا کره شمالی باشد. حتی در آنجا، این مسئله میتواند بحث برانگیز باشد: تایوان در دهه 2000 شروع به کاهش سربازی اجباری کرد و به دنبال انتقال به یک ارتش حرفهای بود، قبل از اینکه سال گذشته خدمت یک ساله را دوباره معرفی کند. در اروپا، این کشورها، مانند فنلاند و سوئد، معمولاً از قبل با هدف 2 درصد از تولید ناخالص داخلی برای هزینه کردن متحدان ناتو در زمینه دفاع مطابقت دارند یا به آن نزدیک میشوند. اما آنها همچنین کشورهای کوچکتری هستند، جایی که رسیدن به این هدف آسانتر است.
سربازی اجباری برای کشورهایی که نسبتاً از این تهدیدات مصون هستند، بسیار سختتر است. امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه، یکی از بلندترین صداهای جنگ طلب اروپا، میخواست در سال 2018 خدمت سربازی اجباری را بازگرداند، اما کمبود حمایت سیاسی منجر به یک طرح داوطلبانه رقیق شده شد که برخی آن را بیشتر شبیه به «اردوگاه پیشاهنگی» میدانستند.
اما ناتو آماده است تا اعضای خود را تحت فشار قرار دهد. بخشی از این تلاش در قالب اهداف توانمندی است: اهداف خاص برای هر متحد در مورد آنچه اتحاد در سناریوهای مختلف از آنها نیاز دارد - از جمله تهاجم زمینی.
ممکن است دستیابی به این اهداف از طریق یک نیروی کاملاً حرفهای امکان پذیر باشد. با این حال، دههها خودشیفتگی به این معنی است که برای کشورهایی مانند آلمان، هلند و حتی نیروهای نسبتاً قدرتمند فرانسه و بریتانیا، استخدام یک چالش بزرگ است.
هاکون لوند ساکسی، استاد کالج دانشگاه دفاع نروژ گفت: «دو سنت من این است که اگر قرار باشد کشورهای اروپایی امیدی به رسیدن به اهداف خود داشته باشند، باید به سربازی اجباری نگاه کنند. بدیهی است که این کار در مناطقی که قبلاً آن را دارند، مانند اروپای شمالی و شرقی، آسانتر است. سوال این است که چگونه کشورهایی مانند آلمان را متقاعد میکنید که در حال حاضر برای رسیدن به اهداف هزینهکرد خود تلاش میکنند.»
اگر قرار است متحدان با نسل بعدی چالشها روبرو شوند، نه تنها به نیرو نیاز دارند. یک مقام ارشد امنیتی اتحادیه اروپا به من گفت: «اگر سیستمهای تسلیحاتی بیشتری میخریم، اشکال سایبری و سایر اشکال ترکیبی جنگ را جدیتر میگیریم، پس به افرادی نیاز داریم که این مشاغل را انجام دهند - و افرادی که آنها را آموزش دهند.»
برخی از چهرههای ارشد نظامی در متحدان ناتو به طور خصوصی با ایده سربازی اجباری مخالف هستند، زیرا میترسند که در نهایت به یک بار تبدیل شود. سربازان حرفهای اغلب نسبت به ارتشهای سرباز وظیفه بدبین بودهاند و آنها را به عنوان آموزش دیده ضعیف و مجهز نامناسب میدانند.
ناتو نمیتواند به اعضای خود بگوید که چه کاری انجام دهند. اما گفتگوها در میان متحدان در مورد بهترین شیوهها در صورت وقوع سربازی اجباری - و چگونگی جذاب کردن آن برای کشورهای مختلف - آغاز شده است.
یک منبع ارشد امنیتی اروپا که در گفتگوهای سطح بالا شرکت داشته است، گفت: «در کشورهای مرزی، ممکن است شاهد ایجاد نیروهای میهنی باشیم، افرادی که میتوانند آموزش ببینند تا در صورت نیاز به نظارت بر گذرگاههای راه آهن توسط نیروها، وارد عمل شوند، به عنوان مثال. در غرب، من تعجب نخواهم کرد اگر شاهد تلاش برای گسترش تعداد نیروهای ذخیره باشیم. این ممکن است به معنای افرادی با مهارتهای حرفهای، مانند مهندسان، یا تخصص فنی باشد که میتوانند برای انجام وظایف خاص در خانه آموزش ببینند. همچنین ممکن است به معنای داوطلبان بیشتری باشد که میتوانند با بحرانهای ملی، مانند پاسخ به سیل، مقابله کنند و بار را از دوش سربازان آموزش دیده بردارند.»
مالکوم چالمرز، معاون مدیر کل مؤسسه خدمات متحد سلطنتی، گفت که برای کشورهایی مانند بریتانیا، میتواند نقشی برای نیروهای ذخیره در «حفاظت از زیرساختهای ملی، جلوگیری از حملات سایبری، پشتیبانی از سربازان حرفهای و سایر خدمات ملی» وجود داشته باشد. وی گفت: «فضا برای تفکر خلاقانه در مورد امنیت میهنی وجود دارد.»
کشورهای اروپایی بعید است که این موضوع را به طور علنی بپذیرند، اما این موضوع به طور گسترده پذیرفته شده است که ایالات متحده دیدگاه تاریکی نسبت به نحوه اجازه اروپا به دفاع خود داده است تا تا این حد به حسن نیت واشنگتن متکی باشد. یک ارتقاء قابل توجه به شدت مورد نیاز است و مدت زیادی است که اینطور بوده است. با این حال، هر چقدر هم که برخی محکومیتهای ترامپ از اروپا را ناخوشایند بدانند، دلیل اینکه نظرات او اینقدر آزاردهنده است این است که در اعماق وجودشان میدانند که حق با اوست.