برای دههها، سیاست ایالات متحده در قبال آفریقا برای هر دو طرف، هم واشنگتن و هم آفریقا، نتیجهای کمتر از حد انتظار داشته یا به طور کامل شکست خورده است - و به نظر میرسد دولت ترامپ متوجه این موضوع شده است. در 3 فوریه، اعلام کرد که آژانس توسعه بینالمللی ایالات متحده (USAID)، یکی از عناصر کلیدی تعامل سنتی ایالات متحده با آفریقا را تعطیل میکند. مارکو روبیو، وزیر امور خارجه، در توضیح این تعطیلی، از این آژانس به دلیل نقض اصل راهنمای سیاست خارجی دونالد ترامپ انتقاد کرد - یعنی، باید با دقت بر دستیابی به دستاوردهای ملموس برای آمریکاییها تمرکز کند.
سیاست ایالات متحده در قبال آفریقا به شدت نیازمند دوز واقعیگرایی است. شاید بیشتر از هر حوزه دیگری در سیاست خارجی، تعامل واشنگتن با این قاره بیش از حد ایدهآلگرایانه و غیرعملی است. برای دههها، واشنگتن تاکتیکهای غیرقابل اجرا را در پیگیری اهداف دست نیافتنی به کار گرفته است - و دیده است که رقبایش در این قاره پیشرفت میکنند، در حالی که نفوذ و محبوبیت ایالات متحده کاهش مییابد.
برای اطمینان از بازدهی بهتر سرمایهگذاریهای خود در آفریقا، دولت باید عناصر اصلی سیاست واشنگتن در قبال این قاره را اصلاح کند و تعامل تجاری را به عنوان حوزه اصلی تلاش جدید تثبیت کند.
یک آفریقای مرفه آشکارا در راستای منافع ایالات متحده است، اما کمکهای توسعهای ایالات متحده نتوانسته است توسعه گستردهای را در این قاره ایجاد کند.
آفریقا امروز نسبت به هر زمان دیگری در تاریخ، جمعیت بیشتری از افراد فقیر دارد، اگرچه نرخ کلی فقر از سال 1990 اندکی کاهش یافته است. در بسیاری از کشورها، مقامات فاسد نیز اغلب کمکهای توسعهای را غارت میکنند یا حتی بر سر آن میجنگند، و کمکهای سخاوتمندانه ایالات متحده ممکن است رژیمهای بیکفایت و فاسد را از پاسخگویی در برابر شهروندان خود مصون نگه دارد.
به طور مشابه، در حالی که کمکهای توسعهای میتواند اهرم مفیدی برای سیاستگذاران واشنگتن باشد، اما در شکل کنونی خود، نفوذ اندکی برای ایالات متحده به ارمغان آورده است. دولتهای آفریقایی اغلب در مسائل کلیدی در سازمان ملل، در کنار رقبای ایالات متحده علیه واشنگتن رای میدهند. آفریقای جنوبی علناً با حماس و روسیه همسو است، علیرغم اینکه بزرگترین ذینفع برنامه اضطراری رئیسجمهور ایالات متحده برای کمکهای ایدز است. مقامات ارشد در مکانهایی مانند زیمبابوه، دولت ایالات متحده را مسخره میکنند، علیرغم میلیاردها دلاری که واشنگتن در طول دههها به آن کمک کرده است. دولتهای آفریقایی تا حد زیادی کمکهای ایالات متحده را چیزی میدانند که به آنها بدهکار هستند، نه لطفی که باید جبران کنند.
روبیو خاطرنشان کرد که برخی از فعالیتهای USAID در داخل وزارت امور خارجه ادامه خواهد داشت و حفظ برخی از عناصر آن ارزشمند است. برنامههای بهداشت عمومی با بودجه ایالات متحده در نجات میلیونها نفر از مردم آفریقا یک موفقیت آشکار بودهاند. آنها همچنین کلید اقتدار اخلاقی غیرقابل اندازهگیری اما در عین حال واقعی هستند که به ایالات متحده در مبارزه برای نفوذ در برابر چین کمک میکند.
با اصلاحاتی که نیاز به مالکیت بیشتر کشور دریافتکننده برنامهها و حفاظتهای قویتر در برابر استفادههای غیرقانونی مانند تامین مالی سقط جنین دارند، این برنامهها میتوانند به نجات جانها ادامه دهند و از رسیدن بیماریهای وحشتناکی مانند ابولا به ایالات متحده جلوگیری کنند. برنامههای دیگری که به مقابله با چین کمک میکنند، مانند تامین مالی دولت ترامپ برای حذف تجهیزات مخابراتی چینی از شبکههای کشورهای مختلف، باید ادامه یابد.
با این حال، در صورت عدم وجود شرایط تخفیف دهنده قانعکننده، واشنگتن باید به کمک به کشورهایی با رژیمهای خصمانه مانند زیمبابوه پایان دهد و در عوض کمکهای خود را برای کشورهای دوستتر محفوظ نگه دارد. دولت ترامپ همچنین باید کمکها را مشروط به حمایت از اهداف کلیدی ایالات متحده کند. این شامل رایهای مهم در سازمان ملل میشود، اگرچه چنین شرایطی باید به ندرت و فقط در رایهایی استفاده شود که به طور مادی بر رفاه آمریکاییها تأثیر میگذارند. بیشتر کشورهای آفریقایی به دلایل دیگر در سازمان ملل با ایالات متحده مخالفت خواهند کرد، و واشنگتن نمیخواهد مشروط کردن، یک عامل تحریک دائمی در روابط خود با آفریقا باشد.
و در حالی که برخی ممکن است بترسند که مشروط کردن میتواند کشورها را به آغوش چین سوق دهد، اما کمکها در حال حاضر مانع از استقبال مشتاقانه کشورهای آفریقایی از رقبای واشنگتن نشده است. آنچه اکنون لازم است این است که به کشورهای آفریقایی نشان دهیم که یک مشارکت سالم با ایالات متحده و تمام مزایایی که میتواند به همراه داشته باشد، نیازمند عمل متقابل است.
یکی دیگر از عناصر کلیدی سیاست سنتی ایالات متحده در قبال آفریقا، ترویج دموکراسی و احترام به حقوق بشر است. در حالی که دنیایی با تعداد هر چه بیشتر دولتهای دموکراتیک که از حقوق بشر محافظت میکنند، به طور مستقیم در راستای منافع ملی ایالات متحده قرار دارد، واشنگتن هنوز کشف نکرده است که چگونه به طور موفقیتآمیز گسترش دموکراسی را تشویق کند. برعکس، کودتاها در چهار سال گذشته در سراسر کمربندی از کشورهای جنوب صحرای آفریقا افزایش یافته است، حتی در حالی که دولت بایدن تجدید دموکراتیک را به بخش کلیدی از دستور کار سیاست خارجی خود تبدیل کرده است.
بخشی از مشکل این است که اهداف دموکراسی ایالات متحده چقدر میتواند غیرواقعی باشد. واشنگتن برای حکومت دموکراتیک به سبک غربی در کشورهایی با جوامع، تاریخ و فرهنگهایی کاملاً متفاوت از غرب تلاش میکند.
به عنوان مثال، سومالی را در نظر بگیرید، جایی که هدف دیرینه سیاست ایالات متحده، ترویج «حکومت دموکراتیک» تحت لوای یک دولت مرکزی قوی است. با این حال، جامعه سومالی توسط رقابتهای قبیلهای از هم پاشیده شده است که چنین هدفی را کاملاً غیرعملی میکند. همکاری دوجانبه با ایالتهای تشکیل دهنده سومالی که نسبتاً خوب عمل میکنند، به ویژه سومالیلند، هدف بسیار واقعبینانهتری خواهد بود و بنابراین شانس واقعی موفقیت خواهد داشت.
تعامل واشنگتن در زمینه دموکراسی و حقوق در آفریقا باید ناشی از ارزیابیهای سنجیده از فرهنگ، تاریخ و جوامع کشورها باشد. اگر هیچ سناریوی قابل قبولی وجود ندارد که در آن دولت یک کشور این ارزشها را بپذیرد، واشنگتن باید تعامل خود را در محدودیتهای آن واقعیت تنظیم کند. دولت ایالات متحده میتواند سعی کند به آرامی دولتهای شریک را در مورد مزایای دموکراسی و حقوق بشر متقاعد کند، اما نباید اهداف قابل دستیابی ایالات متحده را در یک هدف بیهوده قربانی کند.
تاکتیکهای ایالات متحده نیز نیاز به اصلاح دارند. در مواقعی، واشنگتن به طور بیهدف شرکای آفریقایی را با سخنرانیهای عمومی که بیشتر برای مصرف سیاسی داخلی ایالات متحده طراحی شدهاند، تحریک میکند. تذکرات عمومی میتواند مناسب باشد اگر در خدمت یک منافع مادی و قابل دستیابی آمریکایی باشد، اما نمیتوان کشورها را با زور به پذیرش واقعی دموکراسی و احترام به حقوق بشر وادار کرد.
ژستگیری کمتر در انظار عمومی از برخی از آسیبهای اعتباری که هنگام سازش اجتنابناپذیر واشنگتن بر سر اصول خود به وجود میآید، جلوگیری میکند. همچنین به سیاستگذاران فضای بیشتری برای مانور در موقعیتهای دشوار مانند کودتاها میدهد. به جای اینکه همه کودتاها را به یک اندازه بد تلقی کنیم و واشنگتن را ملزم به توقف تعامل با دولت یا قدرت مسئول کنیم، یک سیاست ظریفتر در مورد رفتار با خونتاها بر اساس آنچه برای منافع ایالات متحده در خطر است، بهتر خواهد بود.
بر اساس نظرسنجی Afrobarometer در سال 2024، اکثر آفریقاییهایی که در نظرسنجی شرکت کردهاند، در واقع در صورتی که رهبران سوء استفادهگر را برکنار کند، یک کودتا را میپذیرند. این نشان میدهد که به جای "دموکراسی"، ایالات متحده باید "مشروعیت" در نظر مردم را به عنوان معیار حکمرانی خوب اتخاذ کند.
آفریقا کلیدی در رقابت جهانی علیه چین، روسیه و ایران است. بنابراین، همانطور که واشنگتن خواستههای بیشتری از شرکای آفریقایی خود دارد، باید همزمان مزایای دوستی با ایالات متحده را بهتر نشان دهد.
دولت ترامپ باید با تبدیل تبادلات تجاری به قلب سیاست خود در قبال آفریقا شروع کند. دولتهای آفریقایی از رویکردی مبتنی بر تجارت و سرمایهگذاری استقبال خواهند کرد، زیرا تقریباً همه آنها با بحران بیکاری جوانان مواجه هستند. تمرکز بر فعالیتهایی که دولتهای آفریقایی از آن استقبال میکنند - به جای تحمیل برنامههای دموکراتیزاسیون و درکهای مترقی از مسائل فرهنگی مانند حقوق LGBTQ که اغلب از آن ناراضی هستند - موفقیت بیشتر ایالات متحده را در آفریقا تضمین میکند.
شرکتهای آمریکایی که در آفریقا سود میبرند، به اقتصاد ایالات متحده نیز کمک میکنند و قدرت نرمی را گسترش میدهند که به پیوند دادن کشورهای دیگر به ایالات متحده کمک میکند. عملیات آنها میتواند انواع هنجارهای اقتصادی، نظارتی و حکومتی را تقویت کند که برای یک میدان بازی عادلانه که به شرکتهای آمریکایی اجازه میدهد فرصتهای پرسود را به دست آورند، بسیار مهم هستند. روابط تجاری همچنین مشارکتهای برابر را تقویت میکند که نیازمند مشارکت از هر دو طرف است، در حالی که کمکهای بشردوستانه همیشه یک رابطه نامتعادل اهداکننده-التماسکننده ایجاد میکند.
به طور کنایهآمیزی، یک تعامل تجاریمحور ممکن است به تسریع رشد دموکراسی و احترام به حقوق بشر نیز کمک کند. افزایش رفاه همیشه منجر به سیستمهای دموکراتیکتر نمیشود، اما یک طبقه بازرگان و طبقه متوسط به طور کلی نیروهای تثبیتکنندهای هستند که میتوانند بدترین انگیزههای دولتها را کنترل کنند.
البته چالشهایی وجود خواهد داشت. واشنگتن باید شرکتهای آمریکایی علاقهمند به آفریقا را بهتر تشویق و یاری کند. همچنین باید تواناییهای خود را برای کمک به دولتهای آفریقایی در بهبود محیط کسبوکار خود ارتقا دهد.
دولت ترامپ همچنین باید برای نبردهای بوروکراتیک کوبندهای که اگر شروع به تغییر مسیر بودجهها و پرسنل لازم برای موفقیت در تعامل تجاریمحور کند، آماده شود. این امر مستلزم تغییر جهت از تاکتیکهای غیرقابل استفاده و اهداف غیرواقعی به سمت سیاستهای مبتنی بر نتایج است.
آفریقا برای امنیت و رفاه ایالات متحده بسیار مهم است و نمیتوان به سیاست ناکارآمد ایالات متحده در قبال آفریقا ادامه داد. با تمرکز مجدد بر آنچه به نفع ایالات متحده است، آفریقا نیز سود خواهد برد.