تصویرسازی از کیتی مارتین
تصویرسازی از کیتی مارتین

هرگز ندیده‌ام والدین اینقدر درباره واکسن‌ها نگران باشند

در دوران پیش از کووید، من کتابی درباره نحوه استفاده از داده‌ها در فرزندپروری در اوایل کودکی منتشر کردم، و یکی از فصل‌های طولانی کتاب در مورد واکسن‌ها و شواهد ایمنی آن‌ها بود. وقتی کتاب منتشر شد، تعجب کردم که آیا در این مورد سوالاتی از من پرسیده می‌شود یا خیر. شیردهی، آموزش خواب و مهدکودک همگی به طور مرتب مطرح می‌شدند. اما یادم می‌آید که فقط یک بار در مورد واکسن‌ها سوال شد. به نظر می‌رسید مردم فصل را خوانده‌اند، پذیرفته‌اند و رد شده‌اند.

امروزه، دنیای سوالات واکسن کاملاً تغییر کرده است - به نظر من، بسیار بدتر شده است. من فقط به نمایش رابرت اف. کندی جونیور اشاره نمی‌کنم که احتمالاً به بالای بوروکراسی مراقبت‌های بهداشتی دولت صعود می‌کند یا سناتورهای جمهوری‌خواه که به طور علنی ایمنی واکسن را زیر سوال می‌برند. چیزی هم در بین والدین اتفاق می‌افتد. من به نوشتن درباره فرزندپروری و صحبت با والدین درباره واکسن‌ها ادامه داده‌ام. و این گفتگوها در چند سال گذشته - و به ویژه سال گذشته - کاملاً تغییر کرده است.

اولین تغییر آشکار است: والدینی و شخصیت‌های عمومی که به شدت مخالف واکسن هستند، بلندتر شده‌اند. آن‌ها بسترهای بزرگ‌تری ایجاد کرده‌اند و برای اظهارات ضد واکسیناسیون تندرو با انگ کمتری روبرو شده‌اند. تردید بیشتر وارد جریان اصلی شده است.

تغییر دوم کمتر واضح است، اما مهم‌تر است: رشد عظیمی در تعداد والدینی وجود داشته است که به آنچه من به عنوان "گروه میانی" فکر می‌کنم تعلق دارند - والدینی که اساساً مخالف واکسن نیستند اما سوالات بیشتر، نگرانی‌های بیشتر و (اغلب) تردید بیشتری نسبت به والدین در گذشته دارند. این گروه می‌خواهند تحقیقات خود را انجام دهند، یا حداقل در مورد جزئیات تحقیق از افراد و مؤسساتی که به آن‌ها اعتماد دارند بشنوند - که شامل دولت یا آکادمی اطفال آمریکا نمی‌شود.

با وجود والدین بیشتر در این گروه پرسشگر، بازار اطلاعات نادرست واکسن از هر زمان دیگری بزرگ‌تر است. مطالعات عمیقاً ناقص که در گذشته هیچ وقت پخش نمی‌شدند، اکنون به طور گسترده در حال گردش، استناد و باور شدن هستند.

یک مثال اخیر: آنتونی ماوسون، یک مدافع مشهور ضد واکسیناسیون، مطالعه جدیدی را به صورت آنلاین منتشر کرد. این مطالعه که در وب‌سایتی منتشر شده است که بر تحقیقات انتقادی از واکسن‌ها تمرکز دارد، دارای نقص‌های روش‌شناختی عمیقی است. نویسندگان ادعا می‌کنند که کودکان واکسینه نشده و واکسینه شده را در فلوریدا مقایسه کرده‌اند و نرخ اوتیسم بالاتری را در بین کودکان واکسینه شده نشان می‌دهند. اما داده‌های مربوط به اینکه چه کسی واکسینه شده و چه کسی نشده است مشکوک به نظر می‌رسد: تعداد بسیار زیادی از کودکان نسبت به جمعیتی که مورد مطالعه قرار گرفته‌اند به عنوان واکسینه نشده برچسب‌گذاری شده‌اند، که نشان می‌دهد محققان به نوعی تعداد زیادی از کودکان واکسینه شده را به اشتباه دسته‌بندی کرده‌اند. (این فقط یکی از چندین مشکل است.)

در گذشته، چنین مطالعه‌ای هرگز در خارج از جوامع حاشیه‌ای که قبلاً به دیدگاهی که از آن حمایت می‌کردند، توجهی نمی‌شد. در شرایط فعلی، این مطالعه در همه جا در اینستاگرام (توسط حساب‌هایی با دنبال‌کنندگان زیاد) و در گروه‌های فیس‌بوک وجود داشت و حتی در جلسه تأیید کندی، که پیشنهاد کرد این مطالعه دلیلی برای ادامه تردید در مورد واکسن‌ها است، به آن استناد شد.

صندوق ورودی من پر از این سوالات بود: "آیا این درست است؟" "آیا می‌توانید به من اطمینان دهید؟" "من قرار است فرزندم را واکسینه کنم اما اکنون مطمئن نیستم!" اینجاست که ما هستیم و به کجا می‌رویم.

چگونه این اتفاق افتاد؟ اگرچه هیچ روندی هرگز توضیح واحد و ساده‌ای ندارد، پاسخ یک کلمه‌ای من این است: کووید. به طور خاص‌تر، راه‌هایی که کووید تصور آمریکایی‌ها از اینکه کدام مقامات قابل اعتماد هستند را تغییر داد. این یک کلیشه است که اعتماد، یک بار از دست رفته، به سختی به دست می‌آید. کمتر درک شده این است که، یک بار به دست آمده، اعتماد می‌تواند مورد بهره‌برداری قرار گیرد.

تغییر در اعتماد با تعطیلی‌ها آغاز شد. برخی از مردم هنوز هم ممکن است معتقد باشند که محدودیت‌های اولیه دوران کووید ایده خوبی بود، اما بسیاری از مردم اینطور فکر نمی‌کنند و در آن زمان هم فکر نمی‌کردند. والدین از تعطیلی مدارس عصبانی بودند. مشاغل از دست دادن مشتریان عصبانی بودند. بسیاری از این محدودیت‌ها جهت‌گیری سیاسی داشتند - جمهوری‌خواهان کمتر از دموکرات‌ها طرفدار محدودیت‌ها بودند. مردم شروع به از دست دادن اعتماد به برخی از مؤسسات - مانند دولت و گروه‌های اصلی بهداشت عمومی - کردند و بخشی از این اعتماد را به دیگران، به ویژه تأثیرگذاران، منتقل کردند.

سپس واکسن‌ها رسیدند. می‌خواهم واضح باشم: عملیات وارپ اسپید، از نظر علمی، یک موفقیت باورنکردنی بود. این عملیات میلیون‌ها و میلیون‌ها زندگی را نجات داد. اگر کندتر حرکت می‌کرد، افراد بیشتری می‌مردند. با این حال، همچنین باعث عصبی شدن مردم شد، همانطور که فناوری‌های جدید اغلب این کار را انجام می‌دهند. این اضطراب دریچه‌ای برای افرادی بود که مخالف واکسن هستند، که بسیاری از آن‌ها نیز مخالف قرنطینه بودند. برخی از آن‌ها توانستند از اعتمادی که اخیراً به دست آورده بودند برای ایجاد مقاومت در برابر واکسن استفاده کنند.

فعالان حقایق را تحریف کردند (به عنوان مثال، اینکه واکسن به سرعت توسعه یافته است) تا به نادرستی‌ها اشاره کنند (به عنوان مثال، اینکه در معرض آزمایش‌های بزرگ قرار نگرفته است). آن‌ها از هر اشتباهی، مانند اغراق‌های اولیه در مورد تأثیر واکسن‌ها بر انتقال، برای ایجاد نگرانی و سردرگمی استفاده کردند.

این ممکن بود در دامنه کووید باقی بماند، به جز اینکه این فعالان اکنون اعتماد مردم را داشتند، و نگرانی‌های آن‌ها در مورد واکسن‌ها با تزریق‌های جدید کووید به پایان نرسید. اگر به من به جای مقامات بهداشت عمومی در این یک واکسن اعتماد دارید، چرا در مورد واکسن‌های دیگر اینطور نباشد؟

من فکر می‌کنم تا حدودی از دست دادن اعتماد به هر حال رخ می‌داد، اما در سال‌های دوران همه‌گیری و پس از آن، توصیه‌های بهداشت عمومی ناخواسته این مشکل را بدتر کرده است.

به طور خاص، توصیه‌های بهداشت عمومی همچنان توصیه می‌کنند که همه - از جمله بزرگسالان و کودکان سالم - هر سال یک دوز تقویت‌کننده کووید-۱۹ دریافت کنند. نشان داده شده است که این واکسن‌ها ایمن هستند و مطمئناً، من فکر می‌کنم دریافت یک دوز سالانه کووید یک انتخاب منطقی است. با این حال، توصیه جهانی با دستورالعمل‌های بسیاری از کشورهای همتای ما مغایرت دارد، و مقامات بهداشت عمومی در ایالات متحده نتوانسته‌اند توضیح دهند که چرا این توصیه‌ها متفاوت است.

فشار برای تقویت‌کننده‌های انبوه کووید فرصتی مستمر برای کسانی که مخالف واکسن هستند فراهم کرده است تا تردید بیشتری ایجاد کنند. یک سلاح‌سازی مؤثر از این توصیه‌های تقویت‌کننده برای تغذیه این روایت وجود داشته است که مقامات دولتی به طور کورکورانه واکسن‌ها را ترویج می‌کنند. ناراحتی مردم از این توصیه‌ها، تا حدی که وجود دارد، فرصت دیگری برای ایجاد بی‌اعتمادی به بقیه برنامه واکسن فراهم می‌کند.

نتیجه ترکیب زیاده‌روی بهداشت عمومی و نیروهای ضد واکسیناسیون با انگیزه، واقعیتی با نرخ واکسیناسیون کمتر برای بیماری‌های دوران کودکی است. آن‌ها قبلاً شروع به کاهش کرده‌اند، و من نگرانم که این روند بیشتر شود. دنیای بدون واکسن‌های دوران کودکی دنیایی نیست که من بخواهم در آن زندگی کنم. با کاهش نرخ واکسیناسیون سرخک و سیاه‌سرفه، کودکان به این بیماری‌ها مبتلا می‌شوند. و برخی از آن کودکان خواهند مرد. همین امر در مورد سایر بیماری‌های قابل پیشگیری با واکسن نیز صادق است.

چگونه می‌توان اعتماد را دوباره به دست آورد، یا حداقل نرخ واکسیناسیون را افزایش داد؟ یک راه واقعی، اما متأسفانه، بیماری است. من در تحقیقات خود دریافته‌ام که وقتی شیوع بیماری‌های قابل پیشگیری با واکسن وجود دارد، مردم بیشتر احتمال دارد واکسینه شوند. اگر نرخ واکسیناسیون سرخک یا فلج اطفال به حدی کاهش یابد که این بیماری‌ها به طور مکرر در جمعیت ظاهر شوند، نرخ واکسیناسیون افزایش می‌یابد.

امکان امیدوارکننده‌تر در نقش متخصصان اطفال نهفته است. مردم به متخصصان اطفال خود اعتماد دارند، و این گروه فرصتی دارد تا به والدین کمک کند تا واقعاً انتخاب‌های واکسن خود را درک کنند. داده‌ها از اعتماد به واکسن‌ها حمایت می‌کنند، و اگر این پیام توسط کسی که والدین به او اعتماد دارند ارائه شود، می‌تواند تفاوت ایجاد کند.

درباره نویسنده

امیلی اوستر مدیر عامل ParentData و اقتصاددان در دانشگاه براون است. کتاب‌های او شامل "انتظار بهتر" و "Cribsheet" است.