در جریان دیدار اخیر خود با گروه تماس اوکراین، وزیر دفاع Pete Hegseth اظهار داشت که "واقعیتهای استراتژیک جدی" اکنون مانع از آن میشود که ایالات متحده "در درجه اول" بر اروپا تمرکز کند. معنای عملی این امر نامشخص است. این میتواند نشاندهنده خروج نیروها یا تواناییها از اروپا باشد، یا میتواند به معنای خروج کامل از پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) باشد.
به نظر میرسد حفظ مشارکت ایالات متحده در ناتو، هرچند به شکلی محدود، بهینهترین سناریو برای پیشبرد است. اما حتی دستیابی به این سناریو نیز با توجه به سرخوردگیهای دیرینه ایالات متحده از هزینههای دفاعی ناکافی اروپا دشوار است. سوال استراتژیک اصلی برای پایتختهای اروپایی این است: چگونه میتوان واشنگتن را متقاعد کرد که ناتو همچنان یک معامله خوب برای امنیت ایالات متحده است؟
حل بحران مرزی ایالات متحده یک اولویت برای اکثریت قریب به اتفاق رای دهندگان آمریکایی - و دولت ترامپ است. ناامیدی از مهاجرت غیرقانونی سالهاست که در حال افزایش است. همانطور که پایتختهای اروپایی به خوبی میدانند، مهاجرت غیرقانونی یکی از دشوارترین چالشها در حکومتداری معاصر است. ایالات متحده به بینشها و تواناییهای سایر کشورهایی که چالشهای مشابهی را تجربه کردهاند، نیاز دارد. خوشبختانه، ناتو میتواند به عنوان بستری برای چنین تبادل نظر و اقداماتی عمل کند.
این امر مستلزم تغییر نگرش است. در طول موجودیت خود، جهتگیری استراتژیک ناتو در درجه اول به سمت اروپا بوده است. این منطقی بود: اروپا سرزمینی بود که احتمالاً درگیری با اتحاد جماهیر شوروی در آن رخ میداد. همانطور که منطق - به اصطلاح "دفاع در عمق" - پیش میرفت، بهتر بود که واشنگتن از متحدان خود در جنگ در اروپا حمایت کند تا اینکه جنگ در ایالات متحده رخ دهد.
یک دوره مهم در طول جنگ در افغانستان وجود داشت - برای بیش از 20 سال، متحدان نیروهای خود را در آنجا مستقر کردند تا، از جمله، حمایت ثابت قدم خود را از ایالات متحده پس از حملات وحشتناک 11 سپتامبر 2001 نشان دهند.
اما در زمان الحاق غیرقانونی کریمه توسط روسیه در سال 2014، مشخص شد که روسیه بار دیگر قصد برچیدن ناتو و بازسازی امپراتوری خود را دارد. تمرکز اصلی این ائتلاف متعاقباً بر بازدارندگی و دفاع در برابر تجاوز روسیه در اروپا بوده است.
با این حال، سازمانهایی مانند ناتو به اندازه کافی قوی هستند که بتوانند بیش از یک مسئله را به طور همزمان حل کنند. چالشهای ناتو دیگر محدود به قاره اروپا نیست. امنیت فراآتلانتیک و اقداماتی که زیربنای آن هستند، دو طرفه است. ناامیدیهای واشنگتن از عدم تمایل اروپا به برآورده کردن اهداف هزینههای دفاعی این ائتلاف، حداقل تا حدی، ناشی از این احساس است که ایالات متحده بیشتر از متحدانش در امنیت اروپا سرمایهگذاری کرده است. چرا این روند را معکوس نکنیم و راههایی را پیدا نکنیم تا این ائتلاف بتواند بیشتر به امنیت آمریکای شمالی کمک کند؟
ناتو چه کاری میتواند انجام دهد؟ در طول سالها، ناظران راههای متعددی را پیشنهاد کردهاند که ناتو میتواند برای مقابله با بحرانهای مرزی مفید باشد. اولاً، میتواند درسهای آموخته شده از تجربیات خود متحدان با مهاجرت ابزاری را به اشتراک بگذارد. به عنوان مثال، در جناح شرقی ناتو، متحدانی مانند لیتوانی، لتونی و لهستان مجبور بودهاند با بلاروس و روسیه که عمداً مهاجران را از مرزهای خود عبور میدهند تا به بیثباتی سیاسی دامن بزنند، مقابله کنند.
در جناح جنوبی ناتو، در سال 2021، اسپانیا مجبور شد با تسهیل ورود 8000 مهاجر، عمدتاً از کشورهای جنوب صحرای آفریقا، به منطقه خودمختار اسپانیایی Ceuta توسط مراکش، در پی یک اختلاف سیاسی، مقابله کند. مهاجرت دریایی مداوم، عمدتاً از آفریقا، سالهاست که کشورهای اروپایی را به چالش کشیده است و آنها پاسخهایی را توسعه دادهاند - از جمله ایجاد یک آژانس کامل (گارد ساحلی و مرزی اروپا) - برای مقابله با آن.
چرا تحت شورای آتلانتیک شمالی، کمیتهای برای مقایسه دیدگاهها، استراتژیها و همکاری برای مقابله با مهاجرت غیرقانونی و ابزاری ایجاد نکنیم؟
از نظر قابلیتهای نظارتی، گزارشها حاکی از آن است که وزارت امنیت داخلی ایالات متحده تقریباً 10 پهپاد نظارتی غیرمسلح کلاس Predator را برای پوشش حدود 6000 مایل مرز زمینی و 95000 مایل خط ساحلی اداره میکند.
این یک کمبود توانایی است که متحدان ممکن است بتوانند به صورت دوجانبه وارد عمل شوند و آن را جبران کنند. اروپا سالهاست که از پهپادهای نظارتی برای شناسایی و نظارت بر مهاجرت استفاده میکند. ناتو، درست مانند سایر پاسخهای چندجانبه به چالشهای پیچیده، مانند هماهنگی کمکها به اوکراین یا فرماندهی و کنترل عملیات ائتلاف نظامی، میتواند در انتقال الزامات تاکتیکی و هماهنگی کمکهای متحدان نقش داشته باشد.
در نهایت، همانطور که ناتو با کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا وارد گفتگو میشود، این ائتلاف ممکن است به ایجاد گفتگو با کشورهای آمریکای لاتین و کارائیب نیز فکر کند. در هر صحنهای، مهاجرت - قانونی یا غیرقانونی - اغلب ناشی از بلایای انسانی و بیثباتی است. شرکای اروپایی میتوانند به طور مفیدی دیدگاه بیرونی و تجربیات به دست آمده خود را برای ارائه ایدههای تازه به بحث در مورد مقابله با چالشهای مرزی ارائه دهند.
در واقع، شرایط بیثباتی که به تحریک مهاجرت غیرقانونی کمک میکند، احتمالاً در سالهای آینده بدتر خواهد شد، زیرا کشورهای سراسر جهان با تغییرات اکولوژیکی و چالشهای حکمرانی دست و پنجه نرم میکنند. گفتگو با منطقه آمریکای مرکزی و لاتین میتواند برای تبادل ایدهها در مورد اینکه چگونه نیروهای نظامی کشورهای مختلف میتوانند از فعالیتهای دولتی که به جلوگیری از بحرانهای مهاجرتی در وهله اول کمک میکنند، مانند عملیات پاسخگویی بشردوستانه و ظرفیتسازی امنیتی، حمایت کنند، مفید باشد.
زمان آن فرا رسیده است که این ائتلاف تصور کند که زیربنای امنیت منطقه آتلانتیک شمالی به چه معناست. واشنگتن بر تامین امنیت مرزهای خود متمرکز است، چالشی که متحدانش در آن سوی اقیانوس نیز با آن دست و پنجه نرم کردهاند. اگر قرار است ناتو همچنان ائتلاف نظامی چندجانبه برتر جهان باقی بماند، پس باید راههایی را برای کمک به کشورهای عضو خود برای رسیدگی به چالشهای امنیتی کلیدی - و مشترک - خود بیابد. از این گذشته، همه ما در این ماجرا با هم هستیم.