هوش مصنوعی مدتهاست که ترسهای پادآرمانشهری را در تخیل عمومی برانگیخته است: وقتی جامعه انسانی بتواند نه تنها سریعتر، بلکه عمیقتر از ما استدلال کند، چه خواهد شد؟ وقتی رایانهها بتوانند فراتر از کنترل انسان عمل کنند، چه خواهیم کرد؟
با این حال، در حالی که گمانهزنیها درباره این به اصطلاح تکینگی به اوج خود رسیده است، هوش مصنوعی به چیز دیگری دست یافته است که دستکم به همان اندازه نفسگیر—و تقریباً کاملاً غیرمنتظره—است. در هفتههای پس از تحلیف دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده، هوش مصنوعی و منافع مالی پشت آن، کنترل بیسابقهای بر دولت به دست آوردهاند.
این امر عمدتاً از طریق تصمیم ترامپ برای اعطای اختیارات گسترده به ایلان ماسک، یک فرد غیرانتخابی که هیچ بررسی یا تأیید کنگرهای را پشت سر نگذاشته است، برای تغییر شکل دولت رخ داده است. ماسک به عنوان رئیس دپارتمان کارآمدی دولت (DOGE) که به تازگی ایجاد شده است، ویرانیهایی را بر سر یکی پس از دیگری از ارکان اصلی واشنگتن، از جمله کمکهای خارجی، پنتاگون و وزارتخانههای آموزش و پرورش، خزانهداری و بهداشت و خدمات انسانی آورده است.
ماسک همچنین شروع به برچیدن دفتر حمایت مالی مصرف کنندگان کرده است، که به طور فعال برخی از مشاغل او را تنظیم کرده و بر سایر مشاغلی که او به دنبال توسعه آنهاست، از جمله وامدهی و امور مالی از طریق X، که قبلاً توییتر بود، نظارت کرده است. در سراسر دولت فدرال، دولت ترامپ در حال پاکسازی کارمندان دولتی در تعداد زیادی است، در حالی که از ابزارهای هوش مصنوعی برای بازرسی از هزینهها و عملیات به منظور کاهش هزینهها استفاده میکند. آدام لویتین، استاد حقوق در دانشگاه جورج تاون، به نیویورک تایمز گفت: «این مقرراتزدایی از طریق اخراج است.»
در روزهای اخیر، در حالی که ترامپ و ماسک این اقدامات را به عنوان اقدامات فوری و دیرینه برای افزایش کارایی دولت و کاهش ضایعات توجیه کردهاند، به طور فزایندهای روشن شده است که قدرت ماسک همچنین خطر تابع کردن منافع و نهادهای ایالات متحده را به صنعت رو به رشد هوش مصنوعی، یک مرز بسیار رقابتی اقتصاد که ماسک سرمایهگذاری زیادی در آن کرده است، دارد.
دامنه تضاد منافع بالقوه بسیار حیرتانگیز است. اگر ماسک و ترامپ بر جریان فزاینده دستورات دادگاهی که به طور موقت بسیاری از این تصاحبهای اولیه قدرت را مسدود میکند—چه از طریق تجدید نظرهای قضایی موفقیتآمیز یا صرفاً سرپیچی از دادگاهها—غلبه کنند، چیز کمی وجود خواهد داشت که جلوی هجوم گسترده و ناگهانی هوش مصنوعی به جزئیات دولت را بگیرد.
اگر مهار نشود، دسترسی DOGE به اطلاعات حساس و محرمانه درباره میلیونها آمریکایی که در سوابق وزارت خزانهداری و جاهای دیگر وجود دارد، میتواند آنچه را که ممکن است سودآورترین کالا در دهههای آینده باشد—دادهها—به دامن بارون جدید هوش مصنوعی کشور برساند.
ماسک، ثروتمندترین مرد جهان، بیشتر به خاطر شرکت خودروهای برقی (EV) خود، تسلا، شناخته شده است. اما دلیلی وجود دارد که باور کنیم او ممکن است به زودی تغییر مسیر داده و اولویت را به سرمایهگذاریهای هوش مصنوعی خود بدهد، جایی که دسترسی به دادهها به اندازه قدرت محاسباتی مهم است. به موقعیت پیچیده تسلا در چین فکر کنید. اخیراً، فروش آن در این کشور به طور چشمگیری توسط BYD، یک سازنده جوان و نوآور خودروهای برقی چینی، پیشی گرفته است. BYD شاهد افزایش ۴۱ درصدی در فروش در چین در سال گذشته بود و بیش از پنج برابر بیشتر از تسلا در آنجا خودرو فروخت.
اما وانگ چوانفو، بنیانگذار BYD، به همان اندازه که ممکن است در مورد فروش خودرو هیجانزده باشد، ترجیح میدهد در مورد دادههایی که تسلط شرکتش بر جادههای چین فراهم میکند، لاف بزند. او اخیراً گفت: «اگر دادههای یک خودرو یک قطره آب باشد، BYD اقیانوسی از آن را دارد.»
ظهور BYD و سایر تولیدکنندگان خودروی چینی که به سرعت در حال حرکت هستند، ممکن است ماسک را متقاعد کند که آینده ثروت عظیم او کمتر به خودروها گره خورده است تا به کنترل دادهها. این بدان معنا نیست که تسلا در شرف شکست است، اما اکنون که چین میتواند خودروهای برقی با سیستمهای ناوبری و کیفیت کلی تولید کند که به همان اندازه خوب یا بهتر برای زیر 10000 دلار هستند، بخشی از قیمت یک تسلا، ماسک ممکن است تصمیم بگیرد که این زمان خوبی برای تغییر مسیر است.
نقش ماسک به عنوان مدیرعامل تسلا نیز به تضاد منافع بالقوه متعددی اشاره دارد. در ۱۳ فوریه، رسانهها گزارش دادند که قرارداد وزارت امور خارجه برای صرف ۴۰۰ میلیون دلار برای خودروهای برقی زرهی با تسلا ویرایش شد تا پس از گزارشهای مربوط به قرارداد، هرگونه اشارهای به این شرکت حذف شود جنجال به پا کرد. همچنین سوالی در مورد تجارت ماسک در چین وجود دارد، جایی که بخش عمدهای از تولید تسلا در آن مستقر است. این هفته، این شرکت یک کارخانه عظیم باتری به ارزش ۲۰۰ میلیون دلار در شانگهای افتتاح کرد. نفوذ ماسک بر ترامپ بیرقیب به نظر میرسد؛ این در روز چهارشنبه به نمایش گذاشته شد، زمانی که او در حالی که فرزندش را با خود داشت، از دفتر بیضی سخنرانی کرد، در حالی که رئیس جمهور بیشتر تماشا میکرد. آیا ماسک از این مزیت با مداخله در سیاست چین با هدف ترویج یا حفظ منافع تجاری خود استفاده خواهد کرد؟ با توجه به موقعیت غیرمعمول ماسک در راس دولت، چه چیزی مانع او میشود؟
نشانههایی از علاقه روزافزون ماسک به هوش مصنوعی در جاهای دیگر وجود دارد. همانطور که در ستون اخیر اشاره کردم، ماسک در روزهای نخست دولت جدید به سایر بازیگران بزرگ هوش مصنوعی کنایه زد، زمانی که از یک ابتکار مشترک بین رهبران صنعت—از جمله سام آلتمن، مدیرعامل OpenAI، رقیب سرسخت ماسک—برای گسترش سرمایهگذاریها در زیرساختهای هوش مصنوعی انتقاد کرد. این یک حرکت جسورانه بود، زیرا درست پس از آن بود که ترامپ در کاخ سفید با آلتمن دیدار کرده و با اشتیاق خود به این سرمایهگذاری برکت داده بود.
از آن زمان، دامنه جاهطلبی ماسک در این بخش روشنتر شده است، به ویژه پس از اعلامیه غافلگیرکننده این هفته مبنی بر پیشنهاد خصمانه ۹۷٫۴ میلیارد دلاری او برای تصاحب OpenAI، که بسیاری آن را بازیگر پیشرو ایالات متحده در این بخش میدانند. پاسخ آلتمن آغشته به طعنه بود: «ای کاش او فقط با ساختن محصولی بهتر رقابت میکرد، اما فکر میکنم تاکتیکهای زیادی وجود داشته است، بسیاری، بسیاری از دادخواستها، انواع دیگر چیزهای دیوانهوار، حالا این.»
تلاش ماسک برای کنترل یا از ریل خارج کردن OpenAI ممکن است در واقع اذعان غیرمستقیمی باشد که سرمایهگذاری هوش مصنوعی خود او، xAI، در حد مطلوب نیست. اما وقتی میتوان توانایی هدایت سیاستهای دولت را با بزرگترین ثروت جهان ترکیب کرد، رقابت در یک زمین بازی برابر بیمعنی است. تا زمانی که ماسک تا این حد با ترامپ متحد است، کدام تنظیمکننده یا دادستان ماسک را مهار خواهد کرد؟
همچنین، همجوشی روزافزون بین منافع دولت در هوش مصنوعی و منافع خود ماسک، این هفته در اجلاس اقدام هوش مصنوعی در پاریس آشکار بود. ماسک در این گردهمایی جهانی درباره آینده این فناوری شرکت نکرد، اما معاون رئیس جمهور، جی.دی. ونس، شرکت کرد و او در اولین سفر خارجی خود از زمان تصدی این سمت، دقیقاً مانند جانشین ماسک به نظر میرسید.
در پاریس، ونس، که زمانی به عنوان یک سرمایهگذار خطرپذیر در شرکتهای هوش مصنوعی سرمایهگذاری کرده بود، از ظرافتهای دیپلماتیک دوری کرد، زیرا او به طور قاطعانه درباره عزم واشنگتن برای تسلط بر هوش مصنوعی صحبت کرد و به اروپاییها درباره مقررات سختگیرانه این بخش هشدار داد. ماسک در عدم حضور در این اجلاس، جایی که به راحتی میتوانست ونس را تحتالشعاع قرار دهد، احتیاط نادری نشان داد، اما در پایان، احتمالاً به هر حال به آنچه میخواست رسید.
چند هفته اول ریاست جمهوری ترامپ با شلوغی دیوانهوار و تقریباً سرگیجهآوری مشخص شده است، که بیشتر آن برای نابودی هنجارهای دیرینه طراحی شده است. اقدامات تبلیغاتی دولت او—از مبارزات علیه سیاستهای تنوع، برابری و شمول گرفته تا برچیدن حمایتهای شغلی معمول در محل کار از طریق اخراجها، تعطیلیها و خریدها—ابتدا باید به عنوان تحریکات عظیمی درک شوند: طعمههای براق آویزان از قلابها، با هدف جلب توجه. همین امر در مورد بسیاری از جاهطلبیهای غیرواقعی اولیه سیاست خارجی ترامپ، از جمله تبدیل کانادا به یک ایالت ایالات متحده و تصاحب گرینلند و کانال پاناما نیز صدق میکند.
این را نیز میتوان در مورد اظهارات ترامپ درباره اخراج فلسطینیان از غزه و بازسازی این منطقه به عنوان یک "ریویرا" متعلق به ایالات متحده گفت. اما به طرق شگفتانگیزی، حتی این ممکن است به روند افزایش ثروتجویان جدید در هوش مصنوعی، اینترنت و ارزهای دیجیتال بازگردد. اگرچه مشخص نیست که ماسک و ترامپ به این جنبش مرتبط باشند، اما از سال ۲۰۱۹، گروهی از میلیاردرهای فناوری طرفداری از ساختن یک شهر آیندهنگر از ابتدا در مدیترانه از طریق شرکتی به نام Praxis کردهاند.
این بدان معنا نیست که حواسپرتیهای رو به رشد ترامپ مضر نیستند، یا اینکه بافت اجتماعی یا نظم بینالمللی را تهدید نمیکنند. آنها تهدید میکنند. اما به نظر میرسد که دستور کار اصلی در حال حاضر چیز دیگری است: پیگیری سود فوقالعاده از طریق فناوریهای نوظهور مانند هوش مصنوعی و ارزهای دیجیتال. خشم ناشی از بسیاری از اقدامات دولت جدید فقط توجه مردم را به جای دیگری معطوف میکند.