جمله "این جلسه می توانست یک ایمیل باشد" را فراموش کنید. شکایت جدید اداری به زودی می تواند این باشد: "چه کسی یادداشت بردار هوش مصنوعی را دعوت کرد؟"
شرکت مایکروسافت، گوگل و تعدادی شرکت های بسیار کوچکتر همگی در ماه های اخیر ابزارهای یادداشت برداری مجهز به هوش مصنوعی را عرضه کرده اند. این ربات ها به جلسات گوش می دهند، گفته ها را رونویسی می کنند و نکات اصلی را خلاصه می کنند. شرکت های فناوری پشت این ابزارها ممکن است آن را گامی رو به جلو در کارایی بدانند، اما این فناوری سوالات نگران کننده ای را در مورد آداب و حریم خصوصی مطرح می کند و خطر تضعیف ارتباطاتی را دارد که هدف از آن بهبود است.
Gokul Rajaram، یکی از بنیانگذاران Marathon Management Partners، یک شرکت سرمایه گذاری فناوری در سان فرانسیسکو، می گوید که در 80 درصد جلساتی که او این روزها شرکت می کند، یادداشت برداران هوش مصنوعی حضور دارند. گاهی اوقات دو یا چند ربات که توسط شرکت کنندگان مختلف آورده شده اند، به طور همزمان در حال رونویسی و خلاصه سازی هستند. Rajaram می گوید که یادداشت برداران به طور مداوم در حال بهبود توانایی های خود برای ترکیب آنچه مورد بحث قرار گرفته است، هستند: "برای افرادی که در جلسه شرکت نکرده اند، این یک راه عالی برای درک آنچه اتفاق افتاده است. حتی برای کسانی که در جلسه هستند، اکنون شما را از یادداشت برداری نجات می دهد."
اما او همچنین نگران این است که هوش مصنوعی پتانسیل "توهم زدن" نقل قول ها بر اساس داده های آموزشی خود را داشته باشد یا آنچه گفته شده را به چیزی تعمیم دهد که نبوده است - و در مورد اینکه چه اتفاقی برای اطلاعات پس از جلسه می افتد. Rajaram می گوید: "این فقط یادداشت برداری نیست، این ضبط صدای شماست."
این به بزرگترین مشکل این معمای جدید اخلاق کسب و کار اشاره دارد.
وقتی برای اولین بار سال گذشته در یک تماس Zoom با دسته ای از یادداشت برداران هوش مصنوعی مواجه شدم، جا خوردم. با دانستن اینکه ورودی من در مکالمه ضبط و توسط هوش مصنوعی خلاصه می شود، تغییر کرد. این احساس تهاجمی بود و انگار من کنترل خود را بر سرنوشت آن اطلاعات از دست داده ام. کلمات من می توانند خارج از متن گرفته شده و علیه من استفاده شوند. افکار و کلمات من می توانند به عنوان داده های آموزشی توسط یک شرکت فناوری که قبلاً نامش را نشنیده بودم، استفاده شوند. (بیشتر اوقات، این یادداشت برداران در جلسات مجازی ظاهر می شوند، اما می توانند از طریق لپ تاپ یا تلفن هوشمند در زندگی واقعی نیز حضور داشته باشند.)
Margaret Mitchell، دانشمند ارشد اخلاق در Hugging Face، یک شرکت هوش مصنوعی، می گوید: استفاده از یادداشت بردار هوش مصنوعی بیشتر شبیه ضبط یک جلسه است تا یادداشت برداری شخصی. او می گوید: "برخی از آداب مربوط به ضبط کردن اعمال می شود." به عنوان مثال، هر کسی که از یادداشت بردار هوش مصنوعی استفاده می کند، باید به دیگران در جلسه اطلاع دهد و به آنها حق وتو حضور هوش مصنوعی را بدهد.
Mitchell می گوید که یادداشت برداران به برخی از مسائل بزرگ فناوری اشاره می کنند. او می گوید: "همانطور که به دنبال اتوماسیون بیشتر در کارهای سنتی انسانی هستیم، کنترل، قدرت و حریم خصوصی خود را به سیستم های هوش مصنوعی و شرکت هایی که مالک آنها هستند واگذار می کنیم." او همچنین نگران محدودیت های ربات ها است. او می گوید: "یک نکته مهم که یادداشت برداری هوش مصنوعی فاقد آن است - که یادداشت برداران انسانی دارند - نشانه های غیرکلامی از سخنرانان است." یک شوخی طعنه آمیز که در یک جلسه گفته می شود، می تواند هنگام پردازش از طریق قدرت محاسباتی یک سیستم هوش مصنوعی، به یک نکته عملی تبدیل شود.
پاسخ تقویت کننده فناوری به این مشکل ممکن است این باشد که یادداشت برداران هوش مصنوعی را وادار کنیم تا پردازش بصری را نیز در خود جای دهند. او می گوید: "اما در این صورت ما به مسئله نظارت می رسیم" - و چهره آشفته صبح دوشنبه شما به یک نقطه داده دیگر تبدیل می شود تا علیه شما حساب شود.
فشار برای مستندسازی هر تعامل و گفته ای در محل کار چیز جدیدی نیست. داشتن یک سند مکتوب مدتهاست به عنوان یک چیز مفید تلقی می شود و یک سابقه از تصمیمات و نکات عملی به طور قطع چیزی است که یک جلسه را معنادار می کند. تفاوت اکنون در گنجاندن فناوری جدیدی است که فاقد ظرافت و عمق درک ذاتی تعامل انسانی در یک اتاق جلسه است.
از بسیاری جهات، نسل قبلی ابزارهای ارتباطی، مانند سرویس پیام رسانی فوری Slack، مجموعه مشکلات خاص خود را ایجاد کرد. پیامهایی که قبلاً به صورت خصوصی از طریق ایمیل رد و بدل میشدند، بسیار شفافتر شدند و میدان مینای را ایجاد کردند که در آن یک کلمه اشتباه یا ایموجی بد انتخاب شده میتواند به یک اختلاف بین همکاران تبدیل شود. ابزارهای یادداشت برداری نیز خطر مشابهی دارند. هر گفته ای که توسط هوش مصنوعی مستند و تجزیه و تحلیل می شود، شامل پتانسیل اشتباهات و سوء تفاهم ها است.
داده های آموزشی
Andrew Brodsky، استادیار مدیریت در McCombs School of Business، بخشی از دانشگاه تگزاس در آستین، میگوید هرکسی که به فکر آوردن یک یادداشتبردار هوش مصنوعی به یک جلسه است، باید در نظر بگیرد که سایر شرکت کنندگان چگونه پاسخ خواهند داد. همکاران ممکن است فکر کنند که شما می خواهید بهتر روی آنچه گفته می شود تمرکز کنید بدون اینکه سابقه قطعی بحث را از دست بدهید. یا ممکن است فکر کنند، "شما نمی توانید خودتان یادداشت بردارید یا به خاطر بسپارید که در مورد چه چیزی صحبت می شد."
برای شرکت هایی که این مزاحمان هوش مصنوعی را می فروشند، مزیت آن واضح است. آنها تشخیص می دهند که ما به راحتی به رفتارهای مختلف سوق داده می شویم و می توانیم به سرعت به ابزارهایی وابسته شویم که سال ها بدون آنها زنده مانده ایم. سرویس رونویسی هوش مصنوعی Otter با خوشحالی 240 دلار در سال از حساب بانکی من برداشت می کند، علیرغم کارایی محدود خلاصه های هوش مصنوعی Otter. (دو نکته عملی از تجزیه و تحلیل آن از تماس من با Brodsky: "با ویرایشگر تماس بگیرید تا مقاله را ارسال کند" و "در صورت تمایل هر زمان دیگری برای نقل قول ها یا بحث های آینده با Andrew تماس بگیرید.") و با این حال: اگر از من بپرسید که آیا می خواهم تمام مصاحبه هایم را به صورت دستی رونویسی کنم، به شما می خندم، حتی اگر دقیقاً این کاری است که من سال ها قبل از رسیدن Otter انجام می دادم.
مزیت دیگری برای شرکت های فناوری وجود دارد که ما را به یادداشت برداران هوش مصنوعی معتاد می کنند: به دست آوردن داده های آموزشی برای سیستم های هوش مصنوعی به طور فزاینده ای دشوار است. گروه تحقیقاتی Epoch AI پیش بینی می کند که احتمالاً تا سال آینده خشکسالی متن قابل استفاده وجود خواهد داشت. و با انتشار شکایت علیه شرکت های هوش مصنوعی به دلیل جارو کردن محتوای آنها توسط ناشران، شرکت های فناوری در جستجوی منابع دیگر داده ها هستند. یادداشت ها از میلیون ها جلسه در سراسر جهان می تواند یک گزینه ایده آل باشد.
با این حال، برای کسانی از ما که منبع چنین داده هایی هستیم، وضعیت ظریف تر است. سوال کلیدی این است که آیا یادداشت برداران هوش مصنوعی جلسات اداری را بی فایده تر از بسیاری از جلساتی که در حال حاضر هستند می کنند یا خیر. این استدلال وجود دارد که جلسات بهانه مهمی برای گرد هم آمدن و صحبت کردن کارگران به عنوان انسان است. همه آن صحبت های کوچک جایی است که ایده های خوب اغلب جوانه می زنند - ظاهراً به همین دلیل است که بسیاری از شرکت ها از کارمندان می خواهند به دفتر بازگردند.
اما اگر کارگران تعامل حضوری را با خوانشهای هوش مصنوعی معامله کنند و همکاران از ترس افشای رباتها، کلمات و ایدههای خود را محدود کنند، چه چیزی باقی میماند؟ اگر انسانها عقبنشینی کنند، تمام چیزی که باقی میماند یک سری نقاط داده و لجن هوش مصنوعی بیشتر است که زندگی ما را آلوده میکند.