اریک آرتور، بازنشسته دریانورد، در جریان بازدید از کورنلیوس، کارولینای شمالی. ANGELA OWENS/WSJ
اریک آرتور، بازنشسته دریانورد، در جریان بازدید از کورنلیوس، کارولینای شمالی. ANGELA OWENS/WSJ

یک بازنشسته آمریکایی در سواحل ونزوئلا گم شد. سپس اوضاع واقعاً بد شد.

اریک آرتور کسب و کار تولید کاندوم خود را فروخته بود و در یک کاتاماران 48 فوتی زندگی مرفهی داشت که اقبالش رو به زوال گذاشت.

اریک آرتور در حال مرور عکس های زمان حضورش در قایق نجات.
اریک آرتور در حال مرور عکس های زمان حضورش در قایق نجات. عکس: Angela Owens/WSJ
Angela Owens/WSJ
ریچارد گرنل، فرستاده ویژه کاخ سفید، چپ، در 31 ژانویه در کاخ میرافلورس در کاراکاس، ونزوئلا، به نیکلاس مادورو، رئیس جمهور ونزوئلا خوش آمد می گوید.
ریچارد گرنل، فرستاده ویژه کاخ سفید، چپ، در 31 ژانویه در کاخ میرافلورس در کاراکاس، ونزوئلا، به نیکلاس مادورو، رئیس جمهور ونزوئلا خوش آمد می گوید. عکس: miraflores palace/Reuters
miraflores palace/Reuters
عکسی که اریک آرتور در جزیره مارگاریتا در دوران بازداشتش در ونزوئلا گرفت.
عکسی که اریک آرتور در جزیره مارگاریتا در دوران بازداشتش در ونزوئلا گرفت. عکس: Eric Arthur
Eric Arthur
ریچارد گرنل، فرستاده ویژه کاخ سفید، نفر سوم از راست، در هواپیمایی که از ونزوئلا به سمت ایالات متحده می رود. او با شش آمریکایی آزاد شده، از جمله اریک آرتور، که علامت شست را نشان می دهد، همراه است.
ریچارد گرنل، فرستاده ویژه کاخ سفید، نفر سوم از راست، در هواپیمایی که از ونزوئلا به سمت ایالات متحده می رود. او با شش آمریکایی آزاد شده، از جمله اریک آرتور، که علامت شست را نشان می دهد، همراه است. عکس: AFP/Getty Images
AFP/Getty Images
اریک آرتور پس از نجات و بازگشت به ایالات متحده از خانه یکی از دوستانش در کورنلیوس، کارولینای شمالی بازدید می کند.
اریک آرتور پس از نجات و بازگشت به ایالات متحده از خانه یکی از دوستانش در کورنلیوس، کارولینای شمالی بازدید می کند. عکس: Angela Owens/WSJ
Angela Owens/WSJ

صحبت از زندگی رویایی است. اریک آرتور 62 سال داشت، بازنشسته، از نظر مالی تامین بود و در چهار سال گذشته، با خیال راحت در کاتاماران خود در دریای مدیترانه قایقرانی می‌کرد.

در ماه دسامبر، این دریانورد مادام‌العمر که در لس‌آنجلس بزرگ شده بود، بزرگ‌ترین ماجراجویی خود را آغاز کرد. این ماجراجویی با عبور از اقیانوس اطلس آغاز شد. او کاتاماران 48 فوتی خود را در یونان خریده بود و نام مستعار خود، تامبو، را بر آن گذاشت، ترکیبی از نام شخصیت‌های فیلم دهه 1980، ترمیناتور و رمبو.

آرتور، که دوستانش او را فردی خوش‌مشرب و جویای هیجان توصیف می‌کنند، سفر فراآتلانتیک خود را به پایان رساند و تعطیلات سال نو را در باربادوس جشن گرفت. سپس راهی آب و هوای معتدل و سواحل خیره‌کننده ونزوئلا شد - در ذهنش، شاید مکانی جذاب برای اقامت.

سال‌ها قایقرانی آرام در اطراف جنوب اروپا و شمال آفریقا، او را نسبت به خطرات کور کرده بود. آرتور گفت: «من متوجه نشدم که اوضاع اینقدر بد است.» او به فکر پیاده شدن در رژیم نیکلاس مادورو نبود، کسی که 12 سال است با مشت آهنین بر ونزوئلا حکومت می‌کند.

گارد ساحلی ونزوئلا آرتور را در آب‌های ونزوئلا متوقف کرد و به گفته خودش، 12 افسر با سگ‌های ردیاب مواد مخدر وارد کشتی او شدند. بعداً در همان روز، به او گفتند که برگردد و درخواست‌های او برای استراحت برای شب را رد کردند. آرتور که خسته بود، بعداً پشت فرمان به خواب رفت.

در حدود ساعت 11:30 شب 6 ژانویه، کشتی او به صخره‌ها برخورد کرد و در عرض چند دقیقه غرق شد. آرتور با یک رادیو، آب شیرین و یک لپ‌تاپ سوار یک قایق نجات شد و در وسعت دریا، دور از خشکی، سرگردان شد. او زیر برزنت نارنجی قایق جمع شد و هر ساعت پیام‌های SOS را مخابره می‌کرد.

پس از سه روز، آرتور توسط ماهیگیرانی که تماس‌های اضطراری او را دریافت کرده بودند، نجات یافت. این مردان او را به یک پایگاه نظامی ونزوئلا در یک جزیره دورافتاده بردند. افسران نیروی دریایی یک تشک برای اولین شب خواب به او قرض دادند.

صبح روز بعد، افسران از آرتور در حال صرف صبحانه و قدم زدن فیلم گرفتند. بعداً، از او خواستند که بیانیه‌ای را برای دوربین بخواند و از مادورو به خاطر نجاتش تشکر کند.

آرتور امتناع کرد. او گفت: «آنها می‌خواستند تبلیغات کنند. آنها می‌خواستند من بگویم که رئیس جمهور چقدر عالی است.»

آرتور گفت که از پاسگاه نیروی دریایی با یک قایق 10 ساعته به جزیره مارگاریتا منتقل شد، جایی که در اقامتگاه یک فرمانده نظامی نگهداری می‌شد. آرتور در چند پیام واتس‌اپی که اجازه ارسالش را داشت، دوستانش را از گرفتاری خود مطلع کرد. او نوشت: «من تحت نظر گارد ساحلی، در حبس خانگی بوده‌ام. می‌خواهم مطمئن شوم که می‌توانم با میل خود بروم.»

آرتور با افسری که مراقب او بود، هم‌اتاق بود. مقامات نظامی به آرتور گفتند که آزاد خواهد شد و می‌تواند بلیط هواپیما به ترینیداد و توباگو بخرد.

این پیشنهاد عملی نشد. او در عوض به زندانی در کاراکاس منتقل شد که سایر اتباع خارجی از جمله آمریکایی‌ها در آن نگهداری می‌شدند. پس از ورود، نگهبانان لپ‌تاپ، تلفن و ساعت او را گرفتند و او را از دنیای بیرون جدا کردند.

زنجیر شده

آرتور گفت که در داخل زندان مجبور شده 14 ساعت در روز روی صندلی بنشیند. او اجازه نداشت صحبت کند، بایستد یا زیاد بخوابد. چراغ‌ها همیشه روشن بودند و رادیویی با صدای بلند 24 ساعت شبانه‌روز موسیقی پخش می‌کرد - هیپ‌هاپ، لاتین، پاپ و گرانج.

نگهبانان هنگام جابه‌جایی او از اتاقی به اتاق دیگر، او را هل می‌دادند و فشار خون مزمن و کمردرد آرتور را تشدید می‌کردند. تهویه مطبوع و دوش آب سرد او را بیمار کرد - سرگیجه، ضعف، لرز - و به او مایعات داخل وریدی داده شد. به گفته خودش، غذا که بیشتر نان بود، باعث یبوست او برای روزها شد.

وقتی آرتور به زبان اسپانیایی دست و پا شکسته خود شکایت کرد، نگهبانان مچ دست و مچ پای او را زنجیر کردند. آرتور گفت: «شما نمی‌توانید دوش بگیرید، هیچ راهی برای خوردن یا استفاده از توالت ندارید.»

بارها و بارها، نگهبانان از آرتور در مورد تجارت تولید کاندوم و روان‌کننده‌ای که قبل از بازنشستگی فروخته بود، بازجویی می‌کردند و به نظر می‌رسید که سعی داشتند او را دروغگو جلوه دهند. آنها او را به جاسوسی متهم کردند. او گفت: «آنها فقط سعی می‌کردند شما را خسته کنند تا وقتی با شما مصاحبه می‌کنند، با هر چه می‌گویند موافقت کنید.»

در واشنگتن، رئیس جمهور ترامپ دوره دوم خود را آغاز کرد و با عجله سعی کرد به وعده‌های انتخاباتی خود عمل کند، از جمله اخراج سریع مهاجران غیرقانونی. ماموران فدرال ده‌ها تبعه ونزوئلایی را که بدون مجوز در ایالات متحده زندگی می‌کردند، دستگیر کردند.

مشکل این بود که مادورو آنها را پس نمی‌گرفت.

در 31 ژانویه، ریچارد گرنل، فرستاده ویژه کاخ سفید، به کاراکاس اعزام شد. منتقدان رویکرد ترامپ گفتند که سفر فرستاده آمریکا به رهبری که متهم به سرقت انتخابات سال گذشته است، مشروعیت می‌بخشد. مادورو هرگونه تخلف را رد کرده است.

سفر گرنل نشان داد که واشنگتن آماده است تا از یک کارزار فشار چند ساله علیه رژیم مادورو بکاهد. ایالات متحده از ونزوئلا خواست تا پروازهای انتقال تبعیدیان را بپذیرد و همچنین برخی از آمریکایی‌هایی را که در ماه‌های اخیر زندانی شده‌اند، آزاد کند.

بسیاری از مردان آمریکایی که در ونزوئلا زندانی بودند، برای ملاقات با شرکا یا زنانی آمده بودند که فقط از طریق سایت‌های دوست‌یابی می‌شناختند. آنها به تروریسم، جاسوسی یا توطئه برای ترور مادورو متهم شدند. همه آنها بین سپتامبر و ژانویه دستگیر شده بودند، دوره‌ای که روابط ایالات متحده و ونزوئلا رو به وخامت گذاشته بود. ادعا می‌شود که این رژیم گروگان‌ها را برای وادار کردن ایالات متحده به پایان دادن به مخالفت خود گرفته است، که دولت این موضوع را رد کرده است.

مادورو در سال‌های 2022 و 2023 با تبادل زندانیان موافقت کرده بود که شامل آزادی 16 آمریکایی و بازگشت تاجر مالزیایی Leonard Francis, معروف به “Fat Leonard,” که از بازداشت ایالات متحده فرار کرده بود. در ازای آن، مادورو دو برادرزاده خود را که در ایالات متحده به جرم مواد مخدر محکوم شده بودند و همچنین الکس صعب، تامین کننده مالی ارشد خود را که در میامی به اتهام پولشویی محاکمه می‌شد، دریافت کرد.

یک افسر از سفارت بریتانیا در کاراکاس از آرتور در زندان بازدید کرد و به او گفت که ایالات متحده و ونزوئلا در حال مذاکره بر سر آزادی آمریکایی‌ها هستند.

آرتور بعداً چیز دیگری در مورد آن نشنید.

ترفندهای قدیمی

ونزوئلا با پذیرش تبعیدیان از ایالات متحده و تحویل شش نفر از بیش از دوازده آمریکایی که در بازداشت داشتند، موافقت کرد.

رژیم مادورو بازداشت آرتور را که هنوز به جرمی متهم نشده بود یا به وکیل دسترسی نداشت، علناً تایید نکرده بود. این امر او را از هر معامله‌ای خارج کرد.

سپس اقبال او برگشت.

در آخرین لحظه، دو نفر از زندانیانی که ونزوئلا برای آزادی انتخاب کرده بود، از ترک سلول خود امتناع کردند و فکر کردند که نگهبانان در حال تکرار یک ترفند ظالمانه هستند که قبلاً انجام داده بودند و در مورد آزادی ناگهانی دروغ می‌گفتند. گرنل گفت که امتناع آمریکایی‌ها دو جای خالی ایجاد کرد.

آرتور و یک آمریکایی دیگر به طور غیرمنتظره‌ای از سلول‌های خود بیرون کشیده شدند. به آرتور دستور داده شد تا ویدیویی ضبط کند و بگوید که نگهبانان با او خوب رفتار کرده‌اند. او همچنین مجبور شد قول دهد که از رژیم شکایت نخواهد کرد.

او را دستبند زدند، چشمانش را بستند و با ماشین به جایی شبیه یک فرودگاه متروکه بردند. آرتور گفت: «فکر کردم می‌خواهند مرا بکشند.»

گرنل در باند فرودگاه به او خوش آمد گفت. آرتور قبل از اینکه با هواپیمای نیروی هوایی ایالات متحده با سایر آمریکایی‌های آزاد شده سوار شوند و به پایگاه مشترک اندروز در مریلند پرواز کنند، او را در آغوش گرفت و از خدا تشکر کرد. آرتور گفت که در شوک بوده و بدنش درد می‌کرده است. با این حال، او همچنان سعی کرد از غذای داخل هواپیما که شامل مرغ کوردون بلو و پوره سیب زمینی بود، لذت ببرد.

مقامات وزارت امور خارجه از مردان آزاد شده پرسیدند که آیا چیزی در مورد سایر آمریکایی‌های بازمانده می‌دانند یا خیر. برخی از مردان تماس کوتاهی با ترامپ داشتند.

پس از ورود به ایالات متحده، شش مرد در یک هتل ماریوت در آرلینگتون، ویرجینیا پیاده شدند. آنها یک رسید بدهی امضا کردند و متعهد شدند که هزینه اتاق‌ها را به ایالات متحده بازپرداخت کنند.

همه آنها روز بعد به خانه رفتند.

آرتور گفت: «من هنوز سعی می‌کنم بفهمم که آیا همه اینها واقعی بوده است یا خیر.» او در حالی که از طریق تلفن صحبت می‌کرد، در حال جستجو در انبار خود در نیو اسمیرنا بیچ، فلوریدا بود تا پس از سه هفته بازداشت وحشیانه، زندگی خود را دوباره سر و سامان دهد و با از دست دادن قایق خود، پس‌انداز یک عمر کسب و کار کنار بیاید.

آرتور گفت: «من الان ورشکسته‌ام. باید دوباره شروع کنم.» «تجربه وحشتناکی بود، اما باید بگویم که احساس برکت می‌کنم. باورم نمیشه. هنوز هم می‌توانستم آنجا باشم.»

دادستان کل ونزوئلا و وزارت اطلاعات این کشور به درخواست‌ها برای اظهار نظر پاسخی ندادند.

آرتور و سایر مردان توسط وزارت امور خارجه به عنوان «بازداشتی غیرقانونی» تعیین نشدند، که آنها را واجد شرایط درمان پزشکی و مشاوره روانشناسی که معمولاً توسط ایالات متحده برای گروگان‌های آزاد شده ارائه می‌شود، نمی‌کرد. وزارت امور خارجه تنها گفت که ایالات متحده متعهد به آزادی آمریکایی‌هایی است که به ناحق در خارج از کشور بازداشت شده‌اند.

آرتور گفت: «صداها الان من را به هم می‌ریزند. من از این می‌ترسم که پلیس مرا متوقف کند. ممکن است شروع به گریه کنم.»

آرتور پس از چهار سال در دریا و سه هفته بازداشت در ونزوئلا، می‌گوید که قصد دارد چند ماه آینده را با دوستان و خانواده بگذراند. پدر 87 ساله‌اش از آرتور می‌خواهد که با او در لس‌آنجلس نقل مکان کند.

آرتور گفت: «نمی‌دانم که آیا اصلاً می‌خواهم دوباره از کشور خارج شوم یا خیر. من 62 ساله هستم. دوست ندارم به پرتگاه نگاه کنم.»

Write to Kejal Vyas at [email protected]