تصویرسازی از مارک هریس. منابع: روبرتو اشمیت / AFP / گتی؛ جان مور / گتی؛ کتابخانه کنگره؛ FPG / هولتون آرشیو / گتی؛ گریگوری بول / AP.
تصویرسازی از مارک هریس. منابع: روبرتو اشمیت / AFP / گتی؛ جان مور / گتی؛ کتابخانه کنگره؛ FPG / هولتون آرشیو / گتی؛ گریگوری بول / AP.

قدرت‌های اضطراری در آستانه آزمایش

استفاده احتمالی ترامپ از اختیارات فوق‌العاده ممکن است اولین نشانه از نحوه حکومت او در دور دوم باشد.

ملت خود را آماده می کند برای آنچه که رئیس جمهور منتخب دونالد ترامپ وعده داده است بزرگترین تلاش برای اخراج در تاریخ آمریکا خواهد بود. ترامپ قول داده است که از ارتش برای کمک به اخراج ها استفاده کند و به قدرت های اضطراری و زمان جنگ مانند قانون شورش، قانون اضطرارهای ملی و قانون دشمنان بیگانه تکیه خواهد کرد. علاوه بر نگرانی در مورد تأثیر آن بر خانواده های مهاجر، جوامع گسترده تر و اقتصاد، بسیاری از آمریکایی ها می پرسند - آیا این قانونی است؟

اخراج افراد بدون مدرک که واجد شرایط پناهندگی یا سایر حمایت های قانونی نیستند، البته کاملاً در اختیار دولت تحت قانون مهاجرت فعلی است. (به عنوان یک مسئله سیاستی، رئیس جمهور جو بایدن تصمیم گرفته است بر کسانی تمرکز کند که مرتکب جرایم جدی شده اند - سیاستی که ترامپ قصد دارد آن را لغو کند، احتمالاً برای تسهیل تلاش های گسترده تر برای اخراج.) اما استقرار ارتش مجموعه کاملاً متفاوتی از پرسش های حقوقی را مطرح می کند. حتی تحت اختیارات قدرتمندی که ترامپ به آنها اشاره کرده است، اقداماتی که او پیشنهاد می کند، حداقل سوء استفاده از قدرت خواهد بود و به احتمال زیاد غیرقانونی نیز خواهد بود.

درجه ای از مشارکت نظامی در اجرای مهاجرت از قبل مجاز است و در چندین دولت - بدون توسل به قدرت های اضطراری رخ داده است. این ممکن است برای بسیاری از آمریکایی ها شگفت آور باشد. قانون انگلیسی-آمریکایی سنت دیرینه ای از عدم مداخله نظامی در امور غیرنظامی دارد، به این دلیل ساده که ارتشی که به سمت داخل چرخیده باشد می تواند به سرعت به ابزار استبداد تبدیل شود. در ایالات متحده، این سنت در یک قانون سال 1878، قانون پوسی کامیتاتوس، که نیروهای مسلح فدرال را از شرکت در فعالیت های اجرای قانون مگر اینکه صراحتاً توسط قانون مجاز شده باشند، منع می کند، تجلی یافته است. اگرچه هر آمریکایی با این قانون آشنا نیست، اما اصلی که این قانون در خود دارد عمیقاً در آگاهی عمومی ریشه دوانده است.

کمتر شناخته شده این واقعیت است که قانون پوسی کامیتاتوس پر از استثناها و روزنه ها است. برای مثال، دادگاه‌ها این قانون را به‌گونه‌ای تفسیر کرده‌اند که تنها مشارکت مستقیم در فعالیت‌های اصلی اجرای قانون، مانند دستگیری یا توقیف را منع می‌کند. نیروهای فدرال همچنان می توانند به روش های مختلف از جمله انجام شناسایی، به اشتراک گذاری اطلاعات و تهیه و راه اندازی تجهیزات، از آژانس های اجرای قانون پشتیبانی غیرمستقیم کنند. در دهه 1980، کنگره چندین قانون را تصویب کرد که به نیروهای مسلح در حال خدمت اجازه می داد تا این نوع کمک ها را ارائه دهند.

علاوه بر این، این قانون فقط برای نیروهای مسلح فدرال اعمال می شود. این قانون در مورد گارد ملی - واحدهای نظامی درون ایالت ها که معمولاً تحت اختیارات ایالتی عمل می کنند - اعمال نمی شود مگر اینکه رئیس جمهور نیروهای گارد را به خدمت فدرال فراخوانده باشد، در این صورت آنها بخشی از ارتش فدرال می شوند. کنگره قانونی را تصویب کرده است که به نیروهای گارد اجازه می دهد ماموریت های فدرال را به درخواست رئیس جمهور یا وزیر دفاع حتی زمانی که آنها به خدمت فدرال فراخوانده نشده اند، انجام دهند. (فرمانداران حق دارند از انجام چنین ماموریت هایی خودداری کنند.) قانون پوسی کامیتاتوس در مورد این عملیات ها اعمال نمی شود، زیرا نیروهای گارد، حداقل اسماً، تحت فرماندهی و کنترل ایالت باقی می مانند.

این شکاف‌ها در پوشش این قانون، مشارکت نظامی در اجرای قوانین مهاجرت و گمرک در مرز ایالات متحده و مکزیک را برای دهه‌ها، از دهه 1980 آغاز شده و پس از 11 سپتامبر تشدید شده است، امکان پذیر کرده است. روسای جمهور جورج دبلیو بوش، باراک اوباما و ترامپ هزاران نیروی گارد ملی را به مرز اعزام کردند، جایی که آنها در قالب نظارت، حمل و نقل، تجهیزات و برپایی موانع از وزارت امنیت داخلی حمایت کردند. ترامپ همچنین نیروهای مسلح فعال را مستقر کرد، همانطور که رئیس جمهور بایدن نیز این کار را کرد. در تابستان سال 2023، 2500 نیروی گارد ملی و 1500 نیروی مسلح فعال در مرز مستقر شدند.

نظامی شدن به ظاهر دائمی مرز ایالات متحده و مکزیک ممکن است قانون پوسی کامیتاتوس را نقض نکند، اما منجر به آسیب های مختلفی شده است. هنگامی که هزاران سرباز به طور معمول در مرز مستقر می شوند، آمریکایی ها این پیام را دریافت می کنند که مهاجران تهدیدی برای امنیت ملی و ایمنی عمومی هستند - یک تصور بی اساس که زیربنای و سوخت حمایت از پلتفرم ضد مهاجرت ترامپ است. استقرارهای طولانی مدت در مرز نیز برای ارتش بد است، زیرا روحیه اعضای خدمت را تضعیف می کند و منابع و پرسنل را از وظایف اصلی نظامی منحرف می کند.

گزارش شده است که ترامپ اکنون به دنبال دو برابر کردن نظامی شدن اجرای مهاجرت با استناد به سه گانه اختیارات اضطراری است که با قانون شورش 1807 - استثنای اصلی قانونی برای قانون پوسی کامیتاتوس - آغاز می شود. قانون شورش به رئیس جمهور اختیارات گسترده ای می دهد تا نیروهای مسلح فدرال (از جمله گارد ملی فدرال شده) را برای سرکوب ناآرامی های مدنی یا اجرای قانون مستقر کند. معیارهای استقرار با عبارات مبهم و کهنه نوشته شده است که محدودیت های واضح کمی را ارائه می دهد. بدتر از آن، دادگاه عالی در سال 1827 اعلام کرد که رئیس جمهور تنها قاضی این است که آیا معیارهای استقرار برآورده شده است یا خیر. به عبارت دیگر، دادگاه ها عموماً نمی توانند تصمیم رئیس جمهور برای استناد به این قانون را بررسی کنند.

اگرچه یکی از دستیاران ارشد گفته است که ترامپ به قانون شورش استناد خواهد کرد، تیم ترامپ جزئیات کمی در مورد چگونگی استفاده از نیروهای فدرال پس از استقرار ارائه کرده است. با توجه به اینکه اختیارات غیر اضطراری از قبل پشتیبانی نظامی قابل توجهی از اجرای قانون مدنی را مجاز می کند، قابل تصور است که هدف ترامپ از استناد به قانون شورش صرفاً نمادین باشد - یک عمل نمایشی "شوک و ترس". (همین نام قانون نشان می دهد که مهاجران از داخل حمله می کنند و باید با زور شکست بخورند.) دست کم در تئوری، این قانون می تواند به نیروهای فدرال اجازه دهد تا وظایف اصلی اجرای قانون مانند دستگیری و بازداشت مهاجران را در هر ایالتی از کشور و برخلاف خواسته های هر فرمانداری انجام دهند.

چنین استفاده ای از قانون شورش فراتر از یک توسعه صرف از فعالیت های نظامی موجود خواهد بود. سربازانی که سوار بر خودروهای زرهی وارد شهرهای آمریکایی می‌شوند، درها را می‌کوبند و مردم را به بازداشتگاه‌های نظامی می‌برند، خطرات و آسیب‌هایی را ایجاد می‌کنند که عملیات‌های مرزی کنونی ایجاد نمی‌کنند. از یک سو، تعامل مستقیم بین پرسنل نظامی و غیرنظامیان در شرایط پر تنش، احتمال قابل توجهی برای خشونت دارد. از این گذشته، سربازان برای جنگیدن آموزش دیده اند. تعداد کمی از آنها آموزش می بینند که چگونه قوانین مدنی را به طور مسالمت آمیز و با احترام به آزادی های مدنی اجرا کنند. علاوه بر این، حضور آشکار سربازان مستقر در خیابان ها برای بسیاری از آمریکایی ها نگران کننده و دلهره آور خواهد بود. برخی بدون شک احساس ناراحتی کمتری در شرکت در اعتراضات علیه سیاست های ترامپ یا سایر اقدامات اساسی بیان شخصی خواهند داشت.

مشارکت سنگین ارتش در اجرای مهاجرت نیز مستلزم تزریق گسترده منابع مالی و انسانی است. اینجاست که طرح ترامپ برای اعلام وضعیت اضطراری ملی ممکن است وارد عمل شود. بر اساس قانون اضطرارهای ملی، اعلامیه های ریاست جمهوری وضعیت اضطراری ملی، قدرت های تقویت شده مندرج در 150 ماده قانونی که تقریباً تمام زمینه های حکومت، از جمله استقرار نظامی، تجارت، حمل و نقل، ارتباطات، کشاورزی و بهداشت عمومی را در بر می گیرد، فعال می شود. این مواد می توانند هم اختیارات اضافی و هم منابع اضافی را برای اقدام ریاست جمهوری در یک بحران فراهم کنند.

ترامپ قبلاً از این اختیارات استفاده کرده است. در سال 2019، ترامپ اعلام کرد که مهاجرت غیرقانونی در مرز جنوبی یک وضعیت اضطراری ملی است. او به یک قدرت اضطراری استناد کرد که بودجه پروژه های "ساخت و ساز نظامی" را آزاد می کند، که او برای تأمین بودجه ای که کنگره از اختصاص دادن آن برای دیوار مرزی خودداری کرده بود، استفاده کرد. او ممکن است این تلاش را دوباره تکرار کند و می تواند تلاش کند از همین ماده برای تأمین مالی ساخت پایگاه های نظامی که به عنوان بازداشتگاه مهاجران عمل می کنند، استفاده کند. او همچنین می تواند از اختیارات اضطراری برای فراخواندن نیروهای ذخیره استفاده کند و نیروی انسانی موجود برای بازداشت و اخراج مهاجران را تقویت کند. در واقع، بایدن دقیقاً همین کار را در سال 2023 برای تکمیل نیروها در مرز جنوبی انجام داد.

در نهایت، ترامپ متعهد شده است که به قانون دشمنان بیگانه - آخرین بقایای قوانین بدنام بیگانگان و فتنه های 1798 - استناد کند. رئیس جمهور می تواند زمانی که کنگره اعلام جنگ کرده است یا زمانی که رئیس جمهور "تهاجم" توسط یک دولت خارجی را اعلام می کند، این قانون را به کار گیرد. این قانون به رئیس جمهور اجازه می دهد تا مهاجران، از جمله دارندگان گرین کارت و سایر افرادی که به طور قانونی در کشور هستند و شهروند ایالات متحده نیستند و در کشور دشمن به دنیا آمده اند، بازداشت و اخراج کند. مهاجران هدف قرار گرفته شده بر اساس این قانون حق ندارند از جلسات استماع و سایر حمایت های رویه ای که قانون مهاجرت ارائه می دهد، برخوردار شوند.

این قانون آخرین بار در جنگ جهانی دوم برای اجرای بازداشت بیش از 31000 غیر شهروند ژاپنی، آلمانی و ایتالیایی تبار مورد استفاده قرار گرفت. (شهروندان آمریکایی ژاپنی تبار تحت اختیارات جداگانه بازداشت شدند.) کنگره و دولت ایالات متحده از آن زمان به خاطر بسیاری از این اپیزودهای شرم آور در تاریخ کشورمان عذرخواهی کرده اند.

بر اساس گزارش های رولینگ استون، ترامپ ممکن است ادعا کند که مهاجرت از مکزیک و سایر کشورهای جنوب مرز، یک "تهاجم" است که توسط کارتل های مواد مخدر که به عنوان دولت های بالفعل در آن مناطق فعالیت می کنند، انجام شده است. قانون دشمنان بیگانه به خودی خود استقرار نظامی را مجاز نمی کند، اما می تواند با قانون شورش و سایر اختیارات ترکیب شود تا دامنه فعالیت ارتش به طور قابل توجهی گسترش یابد. به ویژه، اگر ترامپ در استناد به این قوانین موفق شود، آنها می توانند به سربازان اجازه دهند نه تنها افراد بدون مدرک، بلکه افرادی را که به طور قانونی در ایالات متحده حضور دارند، بازداشت و اخراج کنند.

شکی نیست که اختیاراتی که ترامپ به آنها استناد کرده است، اختیارات گسترده ای به رئیس جمهور می دهد. مرکز برنان، جایی که من در آن کار می کنم، توجه را به خطرات ناشی از هر یک از آنها جلب کرده است. همکاران من و من از کنگره خواسته ایم تا قوانین را اصلاح کند تا تدابیری را برای محافظت در برابر زیاده‌روی رئیس‌جمهور بگنجاند (یا در مورد قانون دشمنان بیگانه، آن را لغو کند).

اما شکی نیز وجود ندارد که اقدامات پیشنهادی ترامپ، همانطور که او و متحدانش آنها را مطرح کرده‌اند، سوء استفاده‌ای تکان‌دهنده از این اختیارات و احتمالاً غیرقانونی خواهد بود. علیرغم زبان مجاز قانون شورش، به وضوح برای بحران هایی در نظر گرفته شده بود که توسط عوامل دولتی غیرنظامی قابل حل نبود. به همین دلیل است که تنها 30 بار در تاریخ کشور به آن استناد شده است و در 33 سال گذشته غیرفعال بوده است. وزارت دادگستری بر اساس سنت و اصول قانون اساسی، این قانون را به طور محدود تفسیر کرده و ادعا کرده است که فقط باید به عنوان "آخرین راه حل" استفاده شود - به طور خاص، زمانی که مقامات ایالتی و محلی درخواست کمک نظامی می کنند، در حال ممانعت از قانون فدرال هستند یا "به طور کامل از کار افتاده اند".

راه های زیادی برای رسیدگی به مهاجرت غیرقانونی به غیر از استقرار نیروهای فدرال وجود دارد. به عنوان مثال، بهار گذشته، سنا دو بار به لایحه ای دو حزبی رای داد که امنیت مرزها را به شدت تقویت می کرد. جمهوری خواهان این اقدام را مسدود کردند - گزارش شده است به دستور ترامپ، تا او بتواند به تمرکز اصلی کمپین خود بر مرزهای متخلخل ادامه دهد. ترامپ که فعالانه مانع از تلاش برای افزایش اجرای قانون مهاجرت توسط غیرنظامیان شده است، به سختی می تواند استدلال کند که استقرار نظامی "آخرین راه حل" است.

رفتار بدبینانه او می تواند راه را برای یک چالش قانونی باز کند. اگرچه دادگاه عالی عموماً بررسی قضایی استناد به قانون شورش را منع کرده است، اما در موارد مختلف پیشنهاد کرده است که ممکن است استثنایی برای استقرارهایی که با سوء نیت انجام می شوند، وجود داشته باشد. دلیلش این است که تمام اقدامات رئیس جمهور، حتی آنهایی که بر اساس اختیار خود بر اساس ماده دوم قانون اساسی انجام می شوند، باید با تعهد صریح قانون اساسی مبنی بر اجرای صادقانه قانون سازگار باشد.

علاوه بر این، دادگاه عالی بین تصمیم رئیس جمهور برای استناد به قانون شورش (که معمولاً مشمول بررسی قضایی نمی شود) و هر اقدامی که توسط ارتش پس از استقرار انجام می شود (که کاملاً در حوزه صلاحیت دادگاه ها است) تمایز قائل شده است. سربازانی که بر اساس این قانون مستقر می شوند باید از قانون اساسی و سایر قوانین فدرال قابل اجرا پیروی کنند. اگر حقوق قانونی افراد تحت استقرار دستور داده شده توسط ترامپ نقض شود - برای مثال، اگر شرایط بازداشت نظامی نتواند نیازهای اساسی انسانی را برآورده کند - دادگاه ها می توانند مداخله کنند.

درست همانطور که استناد به قانون شورش با قصد این قانون ناسازگار خواهد بود، اعلام وضعیت اضطراری ملی نیز سوء استفاده از اختیارات اضطراری خواهد بود. مطمئناً، سیستم مهاجرت از هم گسیخته آمریکا منجر به تعداد بی‌سابقه‌ای از عبور غیرقانونی از مرز شده است. اختیارات اضطراری، با این حال، برای رسیدگی به بحران‌های ناگهانی و غیرمنتظره‌ای طراحی شده‌اند که کنگره نمی‌تواند از طریق قوانین عادی به آنها رسیدگی کند. هیچ چیز ناگهانی یا غیرمنتظره ای در مورد مشکلات مرز جنوبی وجود ندارد و کنگره می تواند - و باید - از طریق اصلاح سیستم مهاجرت به این مشکلات رسیدگی کند.

به عنوان یک موضوع حقوقی، دادگاه ها در قضاوت مجدد تصمیم ترامپ برای اعلام وضعیت اضطراری مردد خواهند بود. اما در بررسی اینکه آیا اقدامات دولت او تحت اختیارات خاصی که او به آن استناد می کند مجاز است یا خیر، کمتر متعهد خواهند بود. اگرچه ترامپ مشخص نکرده است که قصد استفاده از کدام اختیارات را دارد، هیچ یک از 150 ماده موجود در طول یک وضعیت اضطراری ملی برای تسهیل اخراج طراحی نشده است. به احتمال زیاد ترامپ برخی از این قوانین را فراتر از محدودیت های مجاز خود گسترش خواهد داد. (در طول دولت اول خود، برخی از دادگاه‌ها استفاده او از اختیار ساخت و ساز نظامی برای ساخت دیوار مرزی را لغو کردند.) دادگاه‌ها همچنین بررسی خواهند کرد که آیا اقداماتی که ترامپ بر اساس اعلام وضعیت اضطراری ملی انجام می‌دهد، با سایر قوانین فدرال و حقوق اساسی مطابقت دارد یا خیر.

شاید بارزترین سوء استفاده، استناد به قانون دشمنان بیگانه باشد. تاریخچه و طراحی این قانون نشان می دهد که این قانون تنها یک اختیار زمان جنگ است. این قانون برای رسیدگی به حملات مسلحانه توسط کشورهای خارجی در نظر گرفته شده بود، نه افرادی که از آزار و اذیت سیاسی، خشونت های مربوط به مواد مخدر و باندها یا سختی های اقتصادی فرار می کنند. حتی اگر بخش قابل توجهی از مهاجران جنایتکار باشند - افسانه ای که تمام شواهد موجود آن را نقض می کند - این امر عبور آنها از مرز را به یک عمل جنگی تبدیل نمی کند.

علاوه بر این، چه در زمان جنگ و چه در زمان صلح، قانون دشمنان بیگانه از نقص های جدی قانون اساسی رنج می برد. این قانون اجازه می دهد تا افراد صرفاً بر اساس اجدادشان، نه رفتارشان، هدف قرار گیرند، و به آن افراد اجازه می دهد بدون محاکمه بازداشت و اخراج شوند. همانطور که گزارش اخیر مرکز برنان استدلال می کند، این اختیارات اساساً با درک مدرن از حقوق برابر قانون اساسی و حمایت های دادرسی منافات دارد.

اینکه آیا دادگاه عالی اقداماتی را که ترامپ تهدید به انجام آن کرده است، تأیید می کند، به طور قطع قابل گفتن نیست. در سال‌های اخیر، دادگاه عالی گهگاه مواضعی را اتخاذ کرده است که قبلاً غیرقابل تصور تلقی می‌شد و بسیاری از رویه‌های دیرینه را لغو کرده است. اما صرف نظر از اینکه دادگاه عالی چگونه ممکن است حکم کند، این اقدامات باید به درستی به عنوان سوء استفاده از قدرت، سوء استفاده از اعتماد عمومی و سوء استفاده از قانون درک شود. و به محض اینکه فرصتی پیش آمد، کنگره باید اختیارات اضطراری مورد بحث را اصلاح کند تا هیچ رئیس‌جمهوری نتواند هرگز چنین سوء استفاده‌هایی را در آینده مرتکب شود.