طرح رئیس جمهور دونالد ترامپ برای قرار دادن غزه تحت کنترل ایالات متحده و تبدیل این منطقه جنگ زده به "ریویرای خاورمیانه" غیر واقعی است، اما پیامدهای جدی ژئوپلیتیکی دارد. روابط واشنگتن با اعضای شورای همکاری خلیج فارس در خطر است، زیرا هر شش پادشاهی عربی خلیج فارس، درخواستهای ترامپ برای "پاکسازی" غزه و آوارهسازی اجباری و دائمی حدود 2 میلیون فلسطینی به سایر کشورهای عربی را محکوم کردهاند.
از زمانی که ترامپ نیات خود را برای اخراج گسترده از غزه اعلام کرد، هر شش کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس با بیانیههای قوی حمایت خود را از راه حل دو کشوری اعلام کردند و بر حقوق فلسطینیها برای ماندن در سرزمین خود تاکید کردند. به ویژه، رسانههای دولتی عربستان سعودی لحن تندتری نسبت به بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل اتخاذ کردهاند و در عین حال بر اهمیت موضوع فلسطین برای سیاست خارجی ریاض تاکید کردهاند.
طرح ترامپ برای غزه پیش بینی میکند که مصر و اردن بیشتر جمعیت آواره غزه را جذب کنند، سناریویی که پادشاهیهای عربی خلیج فارس تشخیص میدهند که میتواند منجر به بیثباتی قابل توجهی در خاورمیانه شود.
ملاحظات خلیج فارس برای امنیت مصر و اردن
پذیرش چنین تعداد زیادی از پناهندگان از غزه توسط مصر و اردن میتواند منجر به ناآرامیهای سیاسی شود و به طور بالقوه رهبری در قاهره و امان را تهدید کند.
خاطرات سالهای 1947 و 1948، زمانی که نزدیک به 700000 فلسطینی پس از جنگ 1948 با اسرائیل آواره شدند، در سراسر جهان عرب و اسلام زنده مانده است. در روایت عربی، این واقعه به عنوان نکبه - یا فاجعه - شناخته میشود. تعداد کمی در خاورمیانه اسکان مجدد فلسطینیها در سایر کشورهای عربی را موقتی تلقی میکنند. در عوض، بیشتر آنها آن را به عنوان آوارهسازی دائمی تشخیص میدهند. هر رهبر عربی که به عنوان تسهیل کننده "نکبه 2.0" دیده شود، با پیامدهای سیاسی شدیدی مواجه خواهد شد.
کشورهای حاشیه خلیج فارس به ثبات در مصر و اردن متکی هستند، به این معنی که هرگونه آشفتگی در این کشورها به طور مستقیم منافع شورای همکاری خلیج فارس را تهدید میکند.
علی باکر، استادیار مرکز ابن خلدون دانشگاه قطر و محقق ارشد غیر مقیم در ابتکار امنیت خاورمیانه اسکوکرافت شورای آتلانتیک، به المانیتور گفت: "بسیاری از کشورهای منطقه در حال حاضر دولتهای شکست خورده یا در وضعیت هرج و مرج هستند و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس آخرین بازیگران [پایدار] در جهان عرب هستند، بنابراین هرگونه شوک ناگهانی در مصر و اردن قطعا نه تنها ثبات و امنیت این کشورها در خلیج فارس، بلکه امنیت دولتها را نیز تهدید میکند."
وی افزود: "اردن از طریق عربستان سعودی به طور مستقیم از نظر جغرافیایی به خلیج فارس متصل است و با توجه به اینکه این کشور نیز یک پادشاهی است، وضعیت ویژهای برای اردن در ملاحظات کشورهای شورای همکاری خلیج فارس وجود دارد."
شکنندگی آتش بس و نفوذ ایران
لفاظیهای ترامپ در مورد غزه نیز شانس پایداری آتش بس کنونی را کاهش میدهد و خطر تجدید اقدام نظامی اسرائیل را افزایش میدهد. چنین تحولی برای اعضای شورای همکاری خلیج فارس پرهزینه خواهد بود، به ویژه با توجه به احتمال تجدید حملات حوثیها علیه کشتیها در دریای سرخ و خلیج عدن که امنیت دریایی را در مسیرهای تجاری حیاتی تهدید میکند.
علاوه بر این، پیشنهاد ترامپ برای غزه میتواند ایران و به اصطلاح محور مقاومت آن را که در سال گذشته با شکستهایی مواجه شده است، تقویت کند. اکثر رهبران عرب خلیج فارس این بلوک تحت رهبری ایران را یک تهدید امنیتی میدانند و میترسند که لفاظیهای ترامپ بتواند نفوذ نرم تهران در منطقه را افزایش دهد و همدردی اعراب نسبت به سیاست خارجی ضد آمریکایی آن را افزایش دهد.
عزیز الغشیان، محقق ارشد بنیاد تحقیقاتی آبزرور خاورمیانه، به المانیتور گفت: "کلمات [ترامپ] و دخالت او نه تنها امنیت منطقه بلکه امنیت ملی شرکای استراتژیک اصلی ایالات متحده را نیز مختل میکند."
مخالفت شورای همکاری خلیج فارس با طرح ترامپ
ترامپ ممکن است قصد داشته باشد کشورهای شورای همکاری خلیج فارس را برای انجام اقدامات بیشتر در مورد غزه تحت فشار قرار دهد، اما به نظر میرسد که لفاظیهای او نتیجه معکوس داشته است.
سالم بن ناصر الاسماعیلی، مشاور سابق در وزارت امور خارجه عمان، به المانیتور گفت: "لفاظیهای ترامپ مخالفت شورای همکاری خلیج فارس را برانگیخته، شک و تردید منطقهای نسبت به رهبری ایالات متحده را عمیقتر کرده و تعهد کشورهای حاشیه خلیج فارس به تشکیل کشور فلسطینی را به عنوان یک رکن از سیاست خارجی خود تقویت کرده است."
اصرار ترامپ بر کنترل ایالات متحده بر غزه و آوارهسازی اجباری فلسطینیها، این احساس را تقویت میکند که واشنگتن میتواند عامل مستقیم بیثباتی باشد. کشورهای شورای همکاری خلیج فارس مدتهاست که وابستگی خود به واشنگتن برای دفاع را زیر سوال بردهاند، به ویژه پس از سیاستهای گذشته ایالات متحده، از جمله تهاجم به عراق در سال 2003، پاسخ اوباما به بهار عربی، جنگ داخلی سوریه، مذاکرات هستهای با ایران، واکنش ترامپ به حملات سال 2019 به آرامکو سعودی و نحوه مدیریت بایدن از آخرین درگیری غزه.
با اولویت دادن ترامپ به جاه طلبیهای راست افراطی اسرائیل بر منافع متحدان عرب واشنگتن، کشورهای شورای همکاری خلیج فارس ممکن است اکنون به دنبال این باشند که به طور تهاجمیتری از شرط بندیهای خود محافظت کنند. رقبایی مانند چین و روسیه میتوانند از این بیاعتمادی فزاینده سوء استفاده کنند.
الاسماعیلی به المانیتور گفت: "کشورهای حاشیه خلیج فارس ممکن است روابط خود را با چین و روسیه که به طور علنی با آوارهسازی اجباری مخالف هستند و از راه حلهای چندجانبه حمایت میکنند، تعمیق بخشند."
وی افزود: "کشورهای حاشیه خلیج فارس یکجانبهگرایی ترامپ را بیپروا میدانند و نفوذ بلندمدت ایالات متحده و میراث پیمان ابراهیم را به خطر میاندازند."
اگر ترامپ به فشار بر طرحی ادامه دهد که امنیت خلیج فارس را تهدید میکند - هرچند غیرواقعی - احتمالاً برای جلب حمایت شورای همکاری خلیج فارس با مشکل مواجه خواهد شد. عدم حمایت خلیج فارس در موضوعاتی مانند اسرائیل-فلسطین، سوریه، ایران، امنیت دریای سرخ و اوکراین میتواند به طور قابل توجهی اهداف سیاست خارجی دولت او را مختل کند.
عبدالله الجنید، کارشناس استراتژیک بحرینی، خاطرنشان کرد: "ترامپ روی تاثیرگذار کردن 100 روز اول دولت خود حساب میکند، اما وقتی صحبت از غزه میشود، او به زودی متوجه خواهد شد که به تمام کمکی که میتواند دریافت کند، به ویژه از سوی تمام شرکای کلیدی منطقه نیاز خواهد داشت."
تملق، چاپلوسی و اتحاد
علیرغم نگرانیهایشان، سوال اصلی همچنان پابرجاست: کشورهای عربی خلیج فارس چگونه پاسخ خواهند داد؟
الغشیان به المانیتور گفت: "من فکر میکنم آنها سعی میکنند تا حد امکان به طور عملگرایانه با این موضوع برخورد کنند."
مقامات شورای همکاری خلیج فارس با تجربهای که در برخورد با ترامپ در دوره اول ریاست جمهوری خود داشتهاند، در هدایت سبک سیاسی او و تأثیرگذاری بر تصمیماتش تجربه دارند.
چاپلوسی و تمجید استراتژیک نیز بخشی از این رویکرد است. رهبران عرب خلیج فارس قصد دارند عناصر مثبت در لفاظیهای ترامپ را برجسته کنند و سیاستهای او را به نفع خود هدایت کنند.
همانطور که الغشیان اشاره کرد، پیام آنها به ترامپ این است: "شما کسی هستید که سعی میکنید صلح را برقرار کنید، و بنابراین ما میخواهیم شما موفق شوید. اینجاست که شما باید با اهداف و اظهارات خود پیش بروید. ما قصد داریم [دست دراز کنیم و این انرژی را در مسیر درست پیش ببریم."
لفاظیهای ترامپ در مورد غزه کشورهای عربی خلیج فارس را نگران کرده و آنها را بر آن داشته است تا علیرغم اختلافات داخلی متحد شوند. اجلاس سران عرب در مصر در شکلگیری یک پاسخ جمعی به طرح او محوری خواهد بود.
باکر استدلال میکند که مقامات عرب "بر ضرورت حرکت جمعی برای مقابله با ترامپ و موضع ایالات متحده تاکید میکنند"، زیرا نشان دادن یک صدای واحد به نفع آنها خواهد بود.
باکر گفت: "این یک [وضعیت] منحصر به فرد است، زیرا اغلب دولتهای عربی در یک طرف و مردم در طرف دیگر در مورد ایالات متحده قرار دارند. اما در حال حاضر، آنها یک فرصت منحصر به فرد برای استفاده از این حمایت مردمی برای تقویت طرح مقابله خود دارند."