هنوز دوست هستند. عکاس: Robin Hammond/Panos Pictures
هنوز دوست هستند. عکاس: Robin Hammond/Panos Pictures

محیط سرمایه‌گذاری آفریقا در بدترین سال‌های خود قرار دارد

گزارش ویژه | به چه کسی زنگ می‌زنید؟

اتیوپی مدت‌هاست که از روابط نزدیک با غرب، چین و قدرت‌های نوظهور بهره‌مند بوده است. در سال 2004، طلبکاران غربی و چندجانبه بیش از 3 میلیارد دلار از بدهی‌های آن را بخشیدند. از سال 2000، وام‌های بیشتری از چین نسبت به هر کشور آفریقایی دیگری به جز آنگولا دریافت کرده است. در سال 2014 برای اولین بار در بازارهای سرمایه بین‌المللی وام گرفت. تولیدکنندگان آسیایی کارخانه‌هایی را در پارک‌های صنعتی با هدف استفاده از دسترسی بدون عوارض گمرکی اتیوپی به بازارهای غربی تأسیس کردند. اخیراً میلیاردها دلار سرمایه‌گذاری از امارات متحده عربی (UAE) دریافت کرده است. اگرچه جنگ داخلی وحشتناک در تیگرای باعث شد که غرب برخی از روابط خود را به حالت تعلیق درآورد، اما در سال 2024 با اعلام وام‌های جدید توسط IMF و بانک جهانی در ماه جولای، یک تنظیم مجدد صورت گرفت.

با این حال، معمار بسیاری از اصلاحاتی که این مؤسسات را جذب کرد، نگران موانعی است که کشورهای آفریقایی با آن مواجه هستند. مامو میهریتو، رئیس بانک مرکزی اتیوپی، نگران است که جریان‌های مالی خالص - تعادل بین مبلغ دریافتی در وام‌ها از خارج از کشور و مبلغ پرداختی در بازپرداخت بدهی - برای بسیاری از کشورهای آفریقایی منفی شده باشد. این یک نشانه روشن از میزان دشواری جذب سرمایه‌گذاری جدید مورد نیاز آنها است. آقای میهریتو استدلال می‌کند: "این بزرگترین داستانی است که هیچ‌کس به آن توجه نمی‌کند."

برای مطابقت با نوع جریان‌های سرمایه‌ای که منجر به رونق اقتصادی آسیای شرقی شد، آفریقا باید تقریباً سرمایه‌گذاری را به عنوان سهمی از GDP از سطح فعلی حدود 16٪ دو برابر کند. بانک توسعه آفریقا (AfDB) رقم مشابهی دارد و تخمین می‌زند که این قاره برای "تسریع روند تحول ساختاری خود" نیاز به بستن شکاف مالی سالانه 400 میلیارد دلاری یا تقریباً 14٪ از GDP خود دارد.

تا همین اواخر، قرن بیست و یکم زمان خوبی برای آفریقا در امور بین‌الملل به نظر می‌رسید. ظهور چین تقاضا برای منابع طبیعی آن را افزایش داد. جهانی‌سازی سرمایه‌گذاران را به بازارهای نوظهور و "مرزی" تشویق کرد. بخشودگی گسترده بدهی در اواسط دهه 2000 به دولت‌ها فضا داد تا وام بگیرند. آنها نه تنها از بانک جهانی و دولت‌های غربی بلکه از طلبکاران تجاری نیز وام گرفتند. بین سال‌های 2007 و 2020، 21 کشور آفریقایی در بازارهای سرمایه جهانی وام گرفتند که بسیاری برای اولین بار بود. طبق پایگاه داده وام‌های چینی به آفریقا که در دانشگاه بوستون مدیریت می‌شود، چین به بزرگترین طلبکار دوجانبه رسمی تبدیل شد و از سال 2000 بیش از 180 میلیارد دلار وام داده است.

گرداب چین

به نظر می‌رسد این روزها دنیا کمتر بخشنده است. تنش‌های ژئوپلیتیکی به این معنی است که آفریقای زیر صحرا ممکن است در میانه رقابت اقتصادی بین غرب و چین گیر کند. رهبران آفریقایی ممکن است امیدوار باشند که یک طرف را در برابر طرف دیگر بازی دهند. اما از آنجایی که این منطقه تقریباً به همان اندازه با چین تجارت می‌کند که با آمریکا و اروپا در مجموع، هرگونه جدا شدن این دو بلوک به مناطق تجاری جداگانه خبر بدی خواهد بود. یک مقاله IMF در سال 2024 نشان داد که در چنین سناریویی، کشور متوسط آفریقایی زیر صحرا با یک کاهش دائمی 4 درصدی در GDP واقعی مواجه خواهد شد. هیچ منطقه دیگری به این اندازه آسیب نخواهد دید.

همچنین برای اکثر کشورهای آفریقایی دشوارتر از گذشته است که تأمین مالی کنند. این تا حدی مشکل خود آفریقایی‌ها است. پس از بخشودگی بدهی در دهه 2000، دولت‌ها به شدت وام گرفتند. بدهی به GDP در آفریقای زیر صحرا در 15 سال گذشته دو برابر شده است. کشورهای فقیر برای پرداخت هزینه زیرساخت‌ها نیاز به وام دارند تا به آنها کمک کنند کمتر فقیر شوند. اما در آفریقا، بدهی‌ها سریع‌تر از تولید و بهره‌وری رشد می‌کنند.

اکنون دولت‌ها درآمد کمیاب بیشتری را صرف پرداخت بدهی‌های قدیمی می‌کنند. از سال 2022، سهم بیشتری از درآمدهای دولتی صرف خدمات بدهی شده است تا بهداشت. سهم متوسط در آفریقا 14 درصد است و در 13 کشور بیش از 20 درصد است. IMF می‌گوید که انتظار می‌رود پرداخت‌های اصلی و بهره به عنوان سهمی از GDP در سراسر آفریقای زیر صحرا در سال 2025 افزایش یابد، که هشدار داده است که آفریقا با یک فشار مالی بزرگ مواجه است. برخی از نقاط روشن، مانند ساحل عاج، با بازگشت به بازارهای سرمایه، بدهی خود را تجدید تأمین مالی کرده‌اند. اما نرخ بهره روی "اوراق قرضه یورو" (بدهی‌های منتشر شده به ارز خارجی) یک تا چهار واحد درصد بیشتر از قبل از همه‌گیری کووید-19 است. به عنوان مثال، کنیا در فوریه 2024 اوراق قرضه ای را با نرخ بهره 10 درصد منتشر کرد تا یک اوراق قرضه یورویی قدیمی تر را که چند ماه بعد سررسید می شد، پرداخت کند. بنابراین خطر انباشت مشکلات برای آینده را به همراه دارد.

سایر منابع سرمایه نسبتاً کمیاب هستند. وام‌دهی چین به آفریقا در سال 2016 به اوج 28.8 میلیارد دلار رسید. در دهه 2020 به طور متوسط 2.5 میلیارد دلار در سال بوده است (همه‌گیری نقش داشته است). سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی در آفریقا در سال 2023 تنها 53 میلیارد دلار یا 4 درصد از کل جهانی بود که از نظر اسمی کمتر از یک دهه قبل است. در سال 2022، سهم کمک‌های کشورهای ثروتمند به آفریقا به پایین‌ترین سطح خود از حداقل سال 2000 رسیده بود.

IMF خاطرنشان می‌کند که حدود نیمی از کشورهای آفریقایی دارای "عدم تعادل‌های کلان" از نوعی هستند. و عدم سرمایه‌گذاری در منابع رشد آینده، مانند آموزش، زیرساخت یا تحقیق و توسعه، به این معنی است که به نظر می‌رسد آفریقا بیشتر عقب بماند. با روندهای فعلی، غیرقابل باور به نظر می‌رسد که بتواند مبالغ سرمایه‌گذاری تحول‌آفرین مورد نیاز خود را جذب کند.

چه چیزی ممکن است این را تغییر دهد؟ حتی یک افزایش کوچک در سهم سرمایه خصوصی جهانی که به آفریقا می‌رود، می‌تواند تفاوت بزرگی ایجاد کند. (بین سال‌های 2013 و 2021 آفریقا تنها 0.5 درصد از بازار جهانی سهام خصوصی را به خود اختصاص داده است.) بحثی در مورد این وجود دارد که آیا سرمایه‌گذاران آفریقا را نادیده می‌گیرند زیرا فکر می‌کنند خطرناک‌تر از آن چیزی است که هست. نادیده گرفتن تنوع این قاره به این معنی است که آنچه در شکننده‌ترین ایالت‌ها اتفاق می‌افتد می‌تواند بر نظر سرمایه‌گذاران بالقوه در مورد، مثلاً کنیا تأثیر بگذارد. داده‌ها نشان می‌دهند که خطر نکول پروژه‌های زیربنایی آفریقا کمتر از آسیا و آمریکای لاتین است.

اما این تنها یک نوع خطر است - و زیرساخت‌ها تنها یک طبقه از سرمایه‌گذاری هستند. تحلیل‌های IMF نشان می‌دهد که اگرچه دولت‌های آفریقایی نرخ بهره بالاتری نسبت به سایر کشورهای در حال توسعه جذب می‌کنند، اما این اختلاف را می‌توان با عواملی مانند عدم شفافیت در مورد هزینه‌ها و وام‌گیری توضیح داد. سایر انواع سرمایه‌گذاری، مثلاً در شرکت‌های محلی، در برابر کاهش ارزش شدید ارز و مشکلات بازگرداندن سود آسیب‌پذیر هستند. سپس خطر فعالیت در کشورهایی وجود دارد که سیاست و تجارت در هم تنیده‌اند. یک سرمایه‌گذار باسابقه می‌گوید: "می‌دانم که گفتن اینکه آفریقا درک اشتباهی دارد، محبوب است، اما ارزش زمانی مزخرفات چقدر است؟ خطر واقعی است. آفریقا مکانی پر اصطکاک است."

و فقدان پاداش می‌تواند به اندازه وجود خطر مهم باشد. برای سرمایه‌گذاران بزرگ، آفریقا همچنان بسیار کوچک و بسیار پراکنده است. Bright Simons از Imani، یک اتاق فکر در غنا، می‌گوید: "هنوز فضای زیادی برای سرمایه‌گذار جهانی وجود دارد که آفریقا را نادیده بگیرد. هنوز مکان‌های زیادی برای رفتن وجود دارد."

در مورد چین چطور؟ در آخرین اجلاس سه سالانه آفریقا-چین، رئیس جمهور شی جین پینگ 50 میلیارد دلار بودجه را در طول سه سال آینده اعلام کرد. کمتر از آنچه به نظر می‌رسد در این رقم وجود دارد. حدود 10 میلیارد دلار به شرکت‌های چینی در آفریقا می‌رسد. 30 میلیارد دلار به شکل "خطوط اعتباری" مبهم است. در این اجلاس صحبت‌هایی در مورد اینکه "کوچک زیباست" شد. اما بزرگ مورد نیاز است.

قدرت‌های میانی ممکن است بخشی از این شکاف را پر کنند. شرکت‌های تسلیحاتی و ساختمانی ترکیه قراردادهای بیشتری را برنده می‌شوند. UAE طبق برخی معیارها، چهارمین منبع بزرگ FDI در آفریقا پس از چین، EU و آمریکا است. این کشور و سایر کشورهای خلیج فارس ارز سختی را در بانک‌های مرکزی که با مشکلات نقدینگی مواجه هستند، واریز کرده‌اند. با این حال، نفوذ اقتصادی بسیاری از قدرت‌های میان وزن می‌تواند اغراق‌آمیز باشد. EU 33 برابر بیشتر از روسیه از آفریقای زیر صحرا واردات دارد.

رهبران آفریقایی خواستار پول بیشتری از منابع همیشگی هستند. در سال 2024، آنها از اهداکنندگان خواستند که بودجه بانک جهانی برای کشورهای فقیر، انجمن توسعه بین‌المللی (IDA) را به 120 میلیارد دلار در طول سه سال آینده افزایش دهند، در حالی که در دوره قبلی 93 میلیارد دلار بود. کل مبلغ اعلام شده در ماه دسامبر 20 میلیارد دلار کمتر از این هدف بود. دولت دونالد ترامپ می‌تواند مقامات بدبین به ایده بانک جهانی را به کار گیرد.

برخی از سیاست‌گذاران آفریقایی به تأمین مالی آب و هوا به عنوان فرصتی برای هدایت پول بیشتر به سمت خود چشم دوخته‌اند. اما Vijaya Ramachandran از مؤسسه Breakthrough، یک اندیشکده آمریکایی، می‌گوید: «راز کثیف تأمین مالی آب و هوا این است که بخش زیادی از آن جایگزین کمک‌های توسعه سنتی می‌شود». CARE، یک NGO، معتقد است که نیمی از تأمین مالی آب و هوا که توسط 23 کشور ثروتمند از سال 2011 تا 2020 ارائه شده است، پولی است که قبلاً صرف تأمین مالی برای زمینه‌هایی مانند بهداشت، آموزش و حقوق زنان می‌شد.

و پولی که برای تغییرات آب و هوا به کشورهای فقیر می‌رود بیشتر صرف کاهش اثرات می‌شود، نه سازگاری، علی‌رغم تأثیر کمی که آفریقا بر انتشار گازهای گلخانه‌ای دارد. کشورهای واجد شرایط IDA مسئول 0.5٪ از انتشار گازهای گلخانه‌ای فعلی و بسیار کمتر از گازهای تاریخی هستند. این خطر وجود دارد که کشورهایی که از نظر مالی محدود هستند، تشویق شوند تا بدهی بیشتری را برای پروژه‌هایی متحمل شوند که منابع خود را از رشد منحرف می‌کنند. رویکرد غرب به کمک و آب و هوا در آفریقا مانند "ممنوع کردن اتوبوس‌ها در محله‌های فقیرنشین و در عین حال یارانه دادن به جت‌های شخصی برای ثروتمندان" است، به گفته خانم Ramachandran.

افراد خارجی می‌توانند از راه‌های دیگری غیر از کمک، مانند سرکوب پناهگاه‌های مالیاتی و تسهیل فروش کالاهای شرکت‌های آفریقایی در خارج از کشور، کمک کنند. چین وعده داده است "مسیرهای سبز" را برای تسهیل صادرات کشاورزی بیشتر ایجاد کند، اما کشاورزان تجاری از مقررات دشوار شکایت دارند. قانون رشد و فرصت آفریقایی آمریکا که به کشورهای آفریقایی دسترسی بدون تعرفه می‌دهد، می‌تواند گسترش یابد، به عنوان مثال با ارائه تعرفه‌های منفی برای ایجاد انگیزه در صادرکنندگان، واجد شرایط کردن خدمات و کاهش مقررات در مورد صادرات کشاورزی. حتی اگر همه اینها تحت دولت ترامپ عاشق تعرفه بعید باشد، دولت او می‌تواند شرکت تأمین مالی توسعه آمریکا، یک صندوق 60 میلیارد دلاری برای سرمایه‌گذاری در بخش‌های خصوصی کشورهای فقیر را که در اولین دوره ریاست جمهوری او تأسیس شد، تقویت کند.

ژئوپلیتیک ممکن است رقابت قدرت‌های بزرگ را تشویق کند که آفریقایی‌ها بتوانند از آن بهره ببرند. اما ملی‌گرایی و حمایت‌گرایی فزاینده نشانه‌های بدی است. ساده‌لوحانه است که فکر کنیم جهان مهربان‌تر با آفریقا خواهد بود. اگر این قاره بخواهد این شکاف را پر کند، باید خودش کار سختی را انجام دهد. ¦