برای دههها در ایالات متحده، دانشمندان و مقامات دولتی در یک همزیستی صلحآمیز و سازنده به سر بردهاند. دولت بودجه علم را تامین کرده و سپس تا حد زیادی به حال خود رها کرده است. آژانسهای علمی توسط دانشمندان اداره شدهاند. دانشمندان اولویتهای علمی را تعیین کردهاند. دانشمندان یکپارچگی علمی را که انجام میشود، تضمین کردهاند، بر این نظریه که دانشمندان کار پیچیده، فنی و گاهی مبهم خود را بهتر میدانند. تحت این سیستم، علم شکوفا شده است و سرمایهگذاری دولت را به نوآوریهای فناوری و رشد اقتصادی تبدیل کرده است. تخمین زده شده است که هر دلار سرمایهگذاری شده در تحقیق و توسعه به طور متوسط حداقل 5 دلار بازده داشته باشد - میلیاردها دلار سالانه.
اخیراً، این «ما پرداخت میکنیم؛ شما انجام دهید» دوجانبهگرایی متزلزلتر شده و از ژانویه، به خصومت تمام عیار تبدیل شده است. در کمتر از یک ماه، دولت ترامپ بودجه تحقیقات را مسدود کرده است، ارتباطات بهداشتی و انتشارات را متوقف کرده است، دههها دادههای بهداشتی و رفتاری را از وبسایتهای خود ناپدید کرده است، مطالعات با بودجه فدرال را خاتمه داده است و محققان را برانگیخته است تا لیستهای گستردهای از اصطلاحات را از دستنوشتهها و پیشنهادات مالی حذف کنند. این تغییرات، طبق گزارشهای رسمی، مطابق با دستورات اجرایی اخیر دونالد ترامپ است که هدف آن منحرف کردن برنامههای DEI «اتلافآمیز» و پاکسازی هرگونه اشاره به «ایدئولوژی جنسیتی» از محتوای تامین شده یا منتشر شده توسط دولت فدرال است.
اقدامات دولت همچنین بر پیگیریهای علمی به گونهای فراتر از این دستورات تأثیر گذاشته است. برچیده شدن USAID آزمایشهای بالینی در خارج از کشور را متوقف کرده است و شرکتکنندگان را با داروها و دستگاههای آزمایشی هنوز در بدنشان رها کرده است. هفته گذشته، NIH اعلام کرد که میزان پرداختی کمکهای مالی خود را برای هزینههای اداری کاهش میدهد - اقدامی که از آن زمان توسط یک قاضی فدرال مسدود شده است، اما به طور قابل توجهی کل موسسات را از انجام فعالیتهای روزمره تحقیقات باز میدارد. گزارش شده است که دولت در حال برنامهریزی برای کاهش بودجه بنیاد ملی علوم است. اخراج دستهجمعی کارمندان فدرال نیز آغاز شده است و دو دانشمند NIH (که به دلیل ترس از پیامدهای حرفهای نخواستند نامشان فاش شود) به من گفتند که امروز صبح در جلسهای شرکت کردهاند که در آن اعلام شد هزاران کارمند در سراسر وزارت بهداشت و خدمات انسانی از امروز اخراج خواهند شد. رابرت اف. کندی جونیور اکنون رئیس آن بخش شده است، پس از دو جلسه استماع تأیید که در آن عدم درک اساسی از سیستم بهداشتی ایالات متحده و بیتوجهی آشکار به دادههایی که از ایمنی و اثربخشی واکسنهای نجاتبخش مختلف حمایت میکنند، نشان داد. (کاخ سفید به درخواستهای مکرر برای اظهار نظر پاسخی نداد.)
طبیعتاً حال و هوای دانشمندان ناگوار است. الیزابت وریگلی-فیلد، جامعهشناس دانشگاه مینهسوتا، به من گفت: «وضوح بسیار کمی در مورد کاری که باید انجام داد وجود دارد.» بسیاری از محققانی که با آنها صحبت کردم، احساس میکنند که با تغییرات اخیر فلج شدهاند. ماتی هلاتشوایو دیویس، مدیر بهداشت شهر سنت لوئیس، میسوری، به من گفت: «همه اکنون در وحشت هستند. و وقتی محققان نمیدانند چه کاری مجاز به انجام آن هستند، علم انجام نخواهد شد.»
علم میتواند قطبیکننده باشد، بهویژه در زمانهای بحران: در بدترین روزهای همهگیری ویروس کرونا، مردم به شدت بر سر اعتبار دادهها و اینکه چه کسی به عنوان متخصص محسوب میشود، جنگیدند. و رؤسای جمهور جدید اغلب اولویتهای فدرال، از جمله اولویتهای علمی را تغییر میدهند، همانطور که حق آنهاست - به عنوان مثال، جورج دبلیو بوش، انواع خاصی از تحقیقات سلولهای بنیادی را تأمین نکرد. اما به طور کلی، این تغییرات «در مقیاس بسیار کوچکتر و بسیار هدفمندتر» بودهاند، الکساندر فورناس، محقق سیاست در دانشگاه نورثوسترن که نحوه تأمین مالی علم توسط دولت را مطالعه میکند، به من گفت. فورناس و همکارانش دریافتند که جمهوریخواهان در 40 سال گذشته پول بیشتری را به علم اختصاص دادهاند تا دموکراتها. اکنون دولت در حال آزمایش این است که چقدر میتواند رابطه خود را با علم دوباره مذاکره کند.
به نظر نمیرسد که دولت جدید علم را به طور کامل رها کند - تحقیق در مورد اکتشافات فضایی یا هوش مصنوعی ممکن است بدون اصطکاک ادامه یابد و حتی تحت رهبری ترامپ شکوفا شود. در یک دستور اجرایی که دیروز منتشر شد، کاخ سفید تعهد خود را برای مقابله با بیماریهای مزمن، که اولویت کندی است، دوباره تأیید کرد. اما دولت جدید میتواند بخشهای خاصی از علم را دنبال کند و از ارزشهای علمی صحبت کند، در حالی که هنوز کل شرکت تحقیقاتی را کاهش میدهد. علم و دولت اکنون هفتههاست که وارد نبردی طولانی بر سر چگونگی انجام و انجام تحقیقات در ایالات متحده خواهند شد.
اگرچه برخی از اقدامات دولت علیه علم از آن زمان مسدود یا خنثی شده است، اما ناگهانی بودن، تکرار و گستردگی تغییرات تاکنون محققان را نگران کرده است که ممکن است بعداً چه اتفاقی بیفتد.
تقریباً هر دانشمندی که برای این داستان با او صحبت کردم به من گفت که انتظار دارد تحت رهبری دولت جدید، سلامت ملی کاهش یابد. تلاش برای عدم تأمین مالی علم در کل میتواند بر کار در زمینههای مختلف تأثیر بگذارد، کشف دارو، آزمایشهای بالینی، سازگاری با آب و هوا و موارد دیگر را مختل میکند. بسیاری همچنین انتظار دارند که تعلیق برنامهنویسی با تمرکز بر DEI تأثیرات شدیدی بر افرادی که قادر به انجام کار علمی هستند داشته باشد - بیشتر زنان، افراد رنگینپوست و سایر گروههای کمتر نماینده در این زمینه را از ورود و ماندن در آن باز میدارد. با حذف دادهها و اعمال محدودیتهایی در روشهای جمعآوری دادههای جدید، دولت همچنین استاندارد جدیدی نگرانکننده برای دسترسی خود به تحقیقات آمریکا تعیین کرده است.
دولت از قبل قدرت عظیمی بر علم دارد: برای دههها بزرگترین تأمینکننده مالی تحقیقات اساسی در این کشور بوده است. برخی از بهترین دانشمندان کشور را استخدام میکند. و این یک منبع حیاتی از دادههای علمی است که از سراسر منابع جمعآوری میکند تا پرترههایی از روندهای ملی در میزان سرطان، بیماریهای عفونی، مصرف انرژی، کیفیت هوا، مصرف غذا و موارد دیگر ترسیم کند - اساساً هر جنبه قابل اندازهگیری از معنای وجود به عنوان یک آمریکایی. محققان به این بانکهای اطلاعاتی متکی هستند.
مداخله سیاسی قبلاً مانع علم آمریکا شده است. در دهه 1990، پس از اینکه یک مطالعه نگهداری اسلحه در خانه را با نرخهای بالاتر قتل در خانه مرتبط کرد، انجمن ملی سلاح لابی کرد تا کل مرکز ملی پیشگیری و کنترل آسیب در CDC را حذف کند، که بودجه این تحقیق را تأمین کرده بود. در پاسخ، کنگره متمم دیکی را تصویب کرد که CDC را از استفاده از بودجه خود برای «تبلیغ یا ترویج کنترل اسلحه» منع میکرد. این آژانس اساساً بودجه خود را برای هرگونه تحقیق مرتبط با سلاح گرم تا سال 2019 متوقف کرد، زمانی که کنگره دوباره شروع به اختصاص بودجه برای تحقیق در مورد خشونت با اسلحه کرد. مگان رنی، رئیس دانشکده بهداشت عمومی ییل، به من گفت: در آن زمان، بسیاری از متخصصان از این موضوع ترسیده بودند: منابع مالی دیگر کمیاب بودند و محققان نگران بودند که هرگونه ارتباط حرفهای با این موضوع میتواند به شانس آنها برای دریافت کمکهای دولتی، حتی برای پروژههای غیر مرتبط، آسیب برساند. رنی گفت: زمانی که در اوایل دهه 2000 تصمیم گرفتم خشونت با سلاح گرم را مطالعه کنم، «به صراحت به من گفته شد که این کار را نکنم، زیرا این کار حرفه من را به عنوان یک دانشمند دانشگاهی نابود میکند.» شکاف بودجه CDC همچنین یک شکاف در مجموعههای داده پیگیری مالکیت و خشونت اسلحه ایجاد کرد. رنی به من گفت: تنها اکنون، یک توده بحرانی از محققان آموزشدیده شروع به جبران این دههها شواهد از دست رفته کردهاند.
ایمی فیرچایلد، مورخ دانشگاه سیراکیوز، به من گفت: در سالهای آینده، تحقیقات HIV/AIDS - برای ذکر تنها یک مثال - میتواند به طور مشابه خفه شود. همهگیرشناسانی که به طور کلی عفونتهای مقاربتی را مطالعه میکنند، تمایل دارند به طور جدی جنسیت را پیگیری کنند، زیرا الگوهای انتقال میتوانند در امتداد این محور بسیار متفاوت باشند. اما تحت رهبری ترامپ، این دقت علمی به یک آسیبپذیری بالقوه تبدیل شده است. دولت از قبل دستورالعملی صادر کرده است که پروفیلاکسی قبل از مواجهه با PEPFAR را فقط به «زنان باردار و شیرده» محدود میکند و با حذف سایر جمعیتهای بسیار آسیبپذیر در برابر عفونت، از جمله مردانی که با مردان رابطه جنسی دارند و همچنین افراد تراجنسیتی را حذف میکند. و چندین محقق سلامت جنسی به من گفتند که دولت ترامپ اخیراً دستور خاتمه دادن به مطالعه بزرگ با بودجه CDC خود را صادر کرده است که بر کاهش نابرابریهای بهداشتی در بین جمعیتهای آسیبدیده از چندین STI متمرکز بود. (یک قاضی از آن زمان یک دستور منع موقت صادر کرده است که به این مطالعه اجازه میدهد تا از سر گرفته شود.)
اما رویکرد دولت جدید به علم از مرزهای هر رشته واحد فراتر میرود. به عنوان مثال، یک محقق سرطان در دانشگاه جورج واشنگتن، مجبور شد پروژهای را متوقف کند که بهترین راهها برای جمعآوری اطلاعات در مورد جنسیت و گرایش جنسی از بیماران را بررسی میکرد. اصطلاحاتی که دولت ترامپ به عنوان «ایدئولوژی جنسیتی» علامتگذاری کرده است - لیستی که شامل افراد باردار، تراجنسیتی، دودویی، غیر دودویی، تعیین شده در بدو تولد، cisgender و queer میشود - قبلاً سیاسی شدهاند. اما با هدف قرار دادن جنسیت به عنوان یک مقوله و همچنین کل مفهوم DEI، دولت اکنون راهی برای تأثیر مستقیم بر تقریباً هر رشته علمی که در آن هویت و رفتار انسان مرتبط است، یا در آن افراد با پیشینههای متنوع در این کار دخالت دارند - یعنی هر رشته علمی - به خود داده است. به عنوان مثال، بنیاد ملی علوم، صدها اصطلاح مرتبط با DEI را در کمکهای مالی جستجو کرده است و محققان را ترسانده است که صرفاً تلاش برای گنجاندن جمعیتهای متنوع در کارشان شانس موفقیت آنها را از بین میبرد.
بسیاری از دانشمندان به من گفتند که انتظار دارند لیست اصطلاحاتی که دولت علامتگذاری یا حذف میکند گسترش یابد. گزارش شده است که موسسه ملی بهداشت در حال جستجوی کمکهای مالی موجود است که به COVID اشاره میکنند و وزارت بازرگانی از اداره ملی اقیانوسی و جوی خواسته است تا کمکهای مالی را برای کلمات مرتبط با آب و هوا اسکن کند، اگرچه نتیجه این جستجوها هنوز مشخص نیست. کیت براون، مورخ علم در MIT، به من گفت که برخی از همکارانش در حال پخش لیستهایی از کلماتی هستند که فکر میکنند «نباید در درخواستهای کمک مالی ظاهر شوند»، از جمله محیط زیست، آب و هوا و نژاد. دیوید هو، دانشمند آب و هوا در دانشگاه هاوایی در مانوا، به من گفت که یکی از روسای دانشکده او توصیه کرده است که حتی اصطلاح تنوع زیستی را از اسناد رو به روی عموم حذف کنند، از ترس اینکه در جستجوها برای اصطلاحات مرتبط با DEI علامتگذاری شود. (سخنگوی این دانشگاه به من گفت که نمیتوانند هیچ پیام رسمی از طرف دانشکده یا دانشگاه پیدا کنند.)
پیمایش این محدودیتهای جدید به سادگی «پیدا کردن و جایگزین کردن» نیست. دشیرا والاس، محقق رفتار بهداشتی در دانشکده بهداشت عمومی UNC Gillings، در حال تغییر پیشنهادات کمکهای مالی خود است تا، به عنوان مثال، تأثیرات قرار گرفتن در معرض گرما را بر گروههای خاصی که در بین کارگران مزرعه بیش از حد نمایندگی میشوند، توصیف کند، به جای اینکه مستقیماً به تغییرات آب و هوا یا افراد سیاهپوست و لاتینتبار اشاره کند. اما او نمیتواند پنهان کند که تنوع و برابری بهداشتی در قلب کار او قرار دارد. سایر محققان به این نتیجه میرسند که راهحل سادهتر ممکن است کنارهگیری از پروژههایی باشد که، به عنوان مثال، تأثیرات آلودگی هوا را بر جوامع جدا شده نژادی بررسی میکنند (بدون اذعان به تنوع، غیرممکن است که مطالعه شود) یا مرگ و میر ناشی از سلاح گرم در بین کودکان آمریکایی (که بر اساس جنسیت و سایر جمعیتشناسی متفاوت است).
دانشمندان به فشار از سوی مؤسسات و مجلات علمی عادت دارند تا زبانی را که استفاده میکنند، تنظیم کنند تا شانس تأمین مالی تحقیقاتشان افزایش یابد. اما ممنوع شدن از استفاده از اصطلاحات خاص - مفاهیم خاص - که به شدت در واقعیت ریشه دواندهاند، سطح جدیدی از مداخله دولت را نشان میدهد که ظاهراً ناشی از این تردید است که دانشمندان به درستی به کار خود نزدیک میشوند. هیلاری رنو، مدیر پزشکی کلینیک سلامت جنسی سنت لوئیس کانتی، به من گفت که پرسیدن در مورد جنسیت «علم تثبیت شدهای است» و به محققان کمک میکند تا جمعیتهایی با نیازها، خواستهها، رفتارها و خطرات متفاوت را شناسایی کنند. (او خود یک نظرسنجی اجتماعی با بودجه CDC در مورد مراقبتهای بهداشتی جنسی انجام میدهد که در مورد جنسیت سؤال میکند و اخیراً از این آژانس اطلاعیهای دریافت کرده است که باید تمام فعالیتهای «ترویج یا القای ایدئولوژی جنسیتی» را خاتمه دهد.)
نادیده گرفتن روششناسی علمی تثبیتشده به عنوان یک بدعت سیاسی، یک سابقه خطرناک است. در محیط سیاسی کنونی، جمهوریخواهان به طور کلی نسبت به دموکراتها اعتماد کمتری به دانشمندان دارند. گروههای راستگرا آشکارا با برخی از دانشمندان به عنوان دشمنان سیاسی برخورد میکنند و «لیستهای نظارتی» را پر از کارمندان فدرال، که بسیاری از آنها افراد رنگینپوست هستند، منتشر میکنند که در برنامههای دولتی با هدف کاهش نابرابریهای بهداشتی کار میکنند. تخصص علمی خود اکنون به عنوان یک مسئولیت سیاسی مطرح میشود، که درها را به روی «رویکرد پوپولیستی به آنچه به عنوان دانش علمی معتبر به حساب میآید» باز میکند، فیرچایلد به من گفت. این فرصت نیز برای رهبران آینده هر وابستگی سیاسی ایجاد میکند تا نظر عامه را با حقایق مبتنی بر دادهها اشتباه بگیرند. حملات به حقایق و شواهد بسیار مجازتر میشوند اگر حقایق را بتوان توسط افراد قدرتمند تغییر داد یا نادیده گرفت.
علم، مانند دولت، دارای نقصها، ناکارآمدیها و رسواییهای خود است. راههایی که تحقیق در ایالات متحده سازماندهی و تأمین مالی شده است نیز موضوع انتقاد و بررسی معتبر زیادی قرار گرفته است. اما استانداردهای داخلی که علم آمریکایی برای خود تعیین کرده است نیز تا حد زیادی پابرجا بوده است. تحقیقات معتبر باید حاوی دادههایی باشد که با ابزارهای صحیح تحت شرایط معقول جمعآوری شدهاند، در شرایط مختلف توسط محققان مختلف قابل تکرار هستند و به طور کامل توسط متخصصان مستقل در همان زمینه بررسی شدهاند. این استانداردها میتوانند علم را خستهکننده و از نظر فنی مبهم جلوه دهند، اما تجربه گرایی در خدمت هدف نهایی تحقیق است: آشکار کردن آنچه در حال حاضر درست است.
راشل هاردمن، محقق برابری بهداشتی در دانشگاه مینهسوتا، به من گفت که مجموعههای داده فدرال، به ویژه، قرار است عکسهای فوری واقعیت در دسترس عموم باشند. اما نیما مشیری، متخصص بیوانفورماتیک در UC San Diego، به من گفت: در هر تلاش علمی، «شما هرگز دادهها را دستکاری نمیکنید» یا آن را حذف نمیکنید، نه از مجموعه داده خود، نه از مجموعه داده هیچ کس دیگری، نه از سوابق عمومی. فرآیند علمی خود به خودی طراحی شده است - درک تغییرات با افزایش دانش - اما دستکاری یا ناپدید کردن دادهها، در میان دانشمندان، اساساً معادل تحریف شواهد است. رنو گفت: «این برخلاف همه چیزهایی است که به عنوان دانشمند به ما آموخته شده است.» محققانی که به انجام این اعمال مجرم شناخته شدهاند، عواقب آن را پرداختهاند: «شما مقالاتی را به دلیل کمتر از آن پس میگیرید. شما حرفه خود را به دلیل کمتر از آن نابود میکنید.»
دولت فدرال اکنون این آیین نامه رفتار را نقض کرده است. ترامپ در دستور اجرایی دیروز بر اهمیت «محافظت از توصیههای متخصصان در برابر تأثیر نامناسب و افزایش شفافیت در مورد دادههای موجود» تأکید کرد. اما این دقیقاً همان چیزی است که منتقدان دولت گفتهاند که قبلاً در انجام آن شکست خورده است. در پایان ماه گذشته، CDC وبسایت خود را از چندین دهه داده و محتوا، از جمله ابزاری برای نظارت بر بیماریهای عفونی و همچنین نظرسنجیهایی که رفتارهای پرخطر بهداشتی در بین جوانان را پیگیری میکرد، پاک کرد. (روز سهشنبه، یک قاضی فدرال به دولت دستور داد تا این دادهها و صفحات وب گمشده و سایر موارد را به وضعیت پیش از پاکسازی خود بازگرداند.) و به محض اینکه دولت ترامپ شروع به خارج کردن مجموعههای داده از دید عموم کرد، دانشمندان شروع به نگرانی کردند که این دادهها به شکلی تغییر یافته دوباره ظاهر شوند، یا اینکه انتشارات علمی آینده باید اصلاح شوند. بسیاری از دانشمندان همچنین میتوانند به راحتی تصور کنند که سازمانهای دولتی اصرار دارند که کل ستونهای اطلاعات را حذف کنند یا کلمه جنسیت را با جنس جایگزین کنند - جایگزینی نادرست که میتواند الگوهای جمعیتشناختی را مغشوش کند و کل جمعیتهای انسانی را از مجموعههای داده پاک کند. برخی از این ترسها از آن زمان محقق شدهاند: به مقامات NIH دستور داده شده است که فقط «مرد» و «زن» را به عنوان انتخاب در فرمهای داده بالینی ارائه دهند. به دانشمندان CDC دستور داده شده است که دستنوشتههای از قبل ارسال شده برای انتشار را حذف هرگونه اشاره به اصطلاحات تأیید کننده جنسیت پس بگیرند. نویسندگان یک مقاله منتشر شده به او گفتهاند که بازنشر تنها پس از حذف اصطلاحات ممنوعه امکانپذیر خواهد بود.
در نهایت، پس از یک مبارزه قانونی طولانی یا تحت رهبری رئیس جمهور دیگری، محدودیتهای دولت ترامپ ممکن است برداشته شود. اما والاس به من گفت که محققان آینده «باید در مورد نحوه تفسیر این چند سال آینده بسیار مراقب باشند»: هرگونه شکاف در مجموعههای داده دائمی خواهد بود. همینطور ممکن است ضربهای به اعتماد دانشمندان به دولت ایالات متحده وارد شود. دیوید مارگولیوس، مدیر بهداشت عمومی کلیولند، به من گفت: «ما واقعاً این را مسلم فرض کردهایم که این دادهها همیشه وجود خواهند داشت.» در دراز مدت، ممکن است علم آمریکا دیگر برای دانشمندان خارج از کشور معتبر به نظر نرسد. والاس گفت: با این همه محدودیتها و تذکرات در مورد نحوه جمعآوری دادهها، «برای من، کمی آلوده به نظر میرسد.»
در این محیط خصمانهتر، بسیاری از دانشمندان در حال ارزیابی اقدامات بعدی خود هستند. برخی از کسانی که برای دولت کار میکنند انتظار دارند اخراج شوند. برخی در دانشگاهها به من گفتند که خروج از علم آکادمیک را در نظر میگیرند، شاید برای گرفتن شغل در بخش خصوصی. دیگران به من گفتند که تا زمانی که مجبور به خروج شوند، میمانند. با این حال، دیگران گفتند که مایل نیستند به دولت آمریکا اجازه دهند شرایط یکپارچگی و موفقیت علمی آنها را دیکته کند. کیولو فاکس، متخصص ژنتیک در UC San Diego، به من گفت: «اگر این مسائل مستقیماً بر پیشرفت ما تأثیر بگذارد؟ من ترک خواهم کرد.» علم، پس از همه، یک مهارت قابل انتقال است - مهارتی که بسیاری از کشورهای دیگر سخاوتمندانه از آن حمایت میکنند.
برای دههها، مشارکت نسبتاً هماهنگ دولت با علم برای ایالات متحده یک موهبت بوده است: تحقیقات آمریکا واکسن فلج اطفال، اولین فرود سرنشیندار روی ماه، اینترنت را برای جهان به ارمغان آورد. از زمان پروژه منهتن، علم در آمریکا نیز به صراحت برای پروژه امنیت ملی استخدام شده است. با این حال، تهدید به از هم پاشیدگی زیرساخت تحقیقاتی فعلی آمریکا نشان داده است که جایگاه علم در ایالات متحده چقدر سست است. وریگلی-فیلد به من گفت: «هیچ جایگزینی در مقیاس بزرگ برای بودجه فدرال وجود ندارد.» دانشگاهها بودجهای برای پرداخت صورتحساب برای هر محققی که کمک مالی خود را از دست میدهد، ندارند. بنیادهای خصوصی میتوانند برخی از بودجه را تکمیل کنند، اما پولی که آنها ارائه میدهند ممکن است همراه با شرایط باشد. و براون به من گفت که یک ملت تحقیقات خصوصی و تجاریشده میتواند «انواع سازشها» و تضاد منافع را دعوت کند.
دولت ترامپ هم با تلاش برای کنترل علم و هم با تأمین مالی کمتر آن، در حال شروع لغزش به سمت آیندهای است که درآن افراد بیشتری، به جای تعداد کمتری، دلیل برای بیاعتمادی به علم و نتایج آن داشته باشند. افرادی که دولت قصد تحقیر آنها را دارد، ممکن است انتخاب کنند که دیگر در تحقیقات شرکت نکنند، چه با بودجه فدرال و چه بدون آن - که بیشتر توانایی دانشمندان را برای نظارت بر سلامت کشور یا ارزیابی نحوه عملکرد درمانها یا مداخلات برای گروههای مختلف افراد مختل میکند. اگر جنسیت را بتوان از سلامت جدا کرد، ممکن است هیچ چیز مانع رهبران فدرال از دفن سایر واقعیتهایی که برای آنها ناخوشایند است، نشود - وسعت و شدت شیوع رو به رشد آنفولانزای پرندگان H5N1، برای مثال، یا هزینههای کاهش مصرف واکسن.
بدون شک دورههایی در هفتهها و ماههای آینده وجود خواهد داشت که عمل علم طبیعی به نظر میرسد. بسیاری از دانشمندان تا زمانی که دستور دیگری به آنها داده نشود، طبق معمول عمل میکنند. اما این عادی بودن در بهترین حالت سست است، تا حدی به این دلیل که دولت ترامپ نشان داده است که ممکن است اهمیتی ندهد که دادهها، چه به خوبی جمعآوری شده باشند یا نباشند، چه چیزی برای گفتن دارند. کندی در جلسات استماع تأیید سنای خود بارها از اذعان به اینکه واکسنها باعث اوتیسم نمیشوند خودداری کرد و اصرار داشت که تنها «اگر دادهها وجود داشته باشد» این کار را انجام میدهد. سناتور بیل کسیدی با دههها داده که در واقع وجود داشت، با او روبرو شد، او همچنان طفره رفت و در یک مقطع تلاش کرد تا با یک مقاله بیاعتبار که توسط یک گروه ضد واکسن تأمین مالی شده بود، مقابله کند.
به احتمال زیاد، تغییرات بیشتری در راه است - از جمله، به طور بالقوه، کاهش عمده بودجه برای تحقیق، زیرا کنگره بودجه امسال را برای آژانسهای بزرگ تحقیقاتی کشور بررسی میکند. ترامپ و دولت او اکنون در حال تصمیمگیری هستند که چه شکاف عمیقی در ثبات علمی آمریکا ایجاد کنند. مدت زمانی که برای جبران خسارت طول میکشد، یا اینکه آیا این کار اصلاً امکانپذیر خواهد بود یا خیر، به میزان آسیبی که اکنون وارد میکنند بستگی دارد.