یکی از ویژگیهای بارز ارتدوکسی عدالت اجتماعی که فرهنگ آمریکایی را تقریباً بین مرگ تریوان مارتین در سال 2012 تا حمله حماس به اسرائیل در سال 2023 فرا گرفت، پلیس زبانی بود. بسیاری از طرفداران وسواس زیادی در مورد اجرای آداب و رسوم نحوی و تبعید کلمات خاص پیدا کردند.
«بیداری»، همانطور که شناخته شده است، معرفی سرمایهگذاری نامتقارن حرف b در Black اما نه w در white بود. این زبانهای عاشقانه مانند اسپانیایی را مجبور کرد تا به ساختارهای جنسیتی خنثی مانند Latinx تسلیم شوند. خواستار نمایش ضمایر در امضاهای ایمیل و بیوگرافیهای رسانههای اجتماعی شد. مجموعهای از کلمات و عبارات سنتی را جایگزین کرد: به مردم گفته شد که از گفتن اتاق خواب اصلی، شیردهی، نیروی انسانی و ناهار کیسهای دست بردارند و شروع به گفتن اتاق خواب اولیه، تغذیه سینهای، نیروی کار و ناهار کیسهای کنند. در نهایت، این کلمات خاصی را تعیین کرد - مانند brave—فراتر از رستگاری.
این اغلب یک مزاحمت و گاهی اوقات یک تله بود، و باعث می شد که دائماً احساس شود که ممکن است ناخواسته توهین کنید و در نتیجه خود را نابود کنید. در صنایع و حرفه های خاص، اشتباه گویی عواقب ملموسی داشت. در سال 2018، توییتر سیاستی را علیه «زبان غیر انسانی » و پست هایی که کاربران تراجنسیتی را "مرده نامگذاری" می کردند (یا با نام های قبل از انتقال خود به آنها اشاره می کردند) معرفی کرد. کسانی که تشخیص داده میشد قوانین را نقض کردهاند، میتوانستند ممنوع یا معلق شوند.
دونالد ترامپ قول داد که انتخاب او آمریکایی ها را از نگرانی در مورد گفتن چیز اشتباه دوباره رها می کند. او حتی یک دستور اجرایی با عنوان «بازگرداندن آزادی بیان و پایان دادن به سانسور فدرال» امضا کرد. اما چند هفته پس از روی کار آمدن دولت او، به سختی شاهد فرهنگی از آزادی بیان و تحمل دیدگاه های مخالف هستیم. تقریباً بلافاصله، رئیس جمهور بر خلاف وعده خود عمل کرد و ممنوعیت های زبانی خود را تنظیم کرد. بیشتر کلمات ممنوعه مربوط به جنسیت و تنوع بود و این بار قوانین از پشتوانه دولت برخوردار بودند.
شان مککریش در نیویورک تایمز نوشت: «ترس از اینکه کلمات دیگر ممکن است با احکام جدید مغایرت داشته باشند، مقامات نگران آژانس را بر آن داشت تا فهرستی از کلمات بالقوه مشکلساز را به تنهایی تهیه کنند.» این موارد عبارتند از: «برابری. جنسیت. تراجنسیتی. غیر باینری. افراد باردار. مردی که هنگام تولد به او جنسیت مرد نسبت داده شده است. ضد نژادپرستی. تروما. نفرت پراکنی. بین بخشی. چند فرهنگی. ظلم. چنین کلماتی از وب سایت های فدرال حذف شدند.»
Plus ça change. اینکه خود دولت محدودیت های گفتار قابل قبول را تعیین کند، بدون شک بسیار وحشتناک تر و مخرب تر - و به طور بالقوه غیرقانونی - از تلاش بازیگران خصوصی برای انجام این کار است. اما آنچه در مورد این عقب و جلوهای غم انگیز بیشتر قابل توجه است، این است که چگونه به خوبی نشان می دهد که انگیزه غیرلیبرال برای دیکته کردن اینکه چه چیزی می تواند و نمی تواند گفته شود، همیشه اساساً یکسان است، چه در سمت راست ظاهر شود یا چپ.
تعداد فوقالعادهای از محافظهکاران از ریاکاری حیرتانگیز طرف خود چشمپوشی کردهاند و حتی از آن لذت بردهاند. اما معدودی از مدافعان ثابت قدم آزادی بیان با آنچه که آنها به عنوان "راست بیدار" جدید می بینند، همراه نشده اند.
کنترل فراگیر و موشکافانه زبان یک جزء حیاتی، اما دور از انحصار، جنبش راست بیدار است. راست بیدار مانند پادزهر خود در سمت چپ، نارضایتی هویتی، آگاهی قومی و تلاش قبیله ای را در مرکز رفتار و اندیشه خود قرار می دهد. یکی از بهترین توصیفاتی که می توانم از آن پیدا کنم از کوین دییانگ، کشیش و استاد مدرسه علوم دینی، در مقاله ای در سال 2022 با عنوان «ظهور بیداری راستگرا» است. دییانگ، در بررسی کتابی در مورد ناسیونالیسم مسیحی در ائتلاف انجیل، استدلال میکند که «چشمانداز آخرالزمانی» کتاب، «با تمام زهرآگینی آن نسبت به نخبگان سکولار، آزادانه از کتاب بازی چپها وام میگیرد.» این «ماهیت ظلم را به عنوان ظلم روانی تعریف میکند» و به آمریکاییهای راستگرای سفیدپوست و مرد میگوید که آنها قربانیان واقعی کشور هستند. اما دییانگ هشدار میدهد: «دنیا قصد دارد تو را بگیرد و مردم آن بیرون از تو متنفرند، پیامی نیست که در نهایت به مردان سفیدپوست یا هر گروه دیگری که خود را مورد ظلم میدانند کمک کند.»
یکی دیگر از نشانه های بیداری، انگیزه ای غالب برای مخالفت و تجدید نظر در سوابق تاریخی در خدمت بحث های معاصر است. «پروژه 1619» نیویورک تایمز، که پایه گذاری این ملت را دوباره تصور کرد، نشانه ای از این روند از سوی چپ بود. اما تلاشهای مشابهی در سمت راست در حال انجام است. تابستان گذشته، داریل کوپر، مورخ آماتور، زمانی که در پادکست تاکر کارلسون این استدلال را مطرح کرد که وینستون چرچیل شرور واقعی جنگ جهانی دوم بود، جنجالی به پا کرد.
ادب اجباری چپ با بی احترامی انعکاسی و بی دلیل راست جایگزین شده است. نماینده مری میلر از ایلینوی اخیراً نماینده سارا مکبراید، تنها عضو تراجنسیتی کنگره را به عنوان «آقای دلاور، آقای مکبراید» معرفی کرد. کریستوفر روفو، یکی از ستیزهجوترین صداها در سمت راست، این اقدام را تأیید کرد: او در X نوشت: «همه ما وسوسه میشویم که مؤدب باشیم.» «اما همدستی در بازی ضمیر مقدمه ای برای کل دروغ است. هنگامی که با جعل واقعیت موافقت می کنید، تسلیم خود را به فرقه جنسیتی نشان داده اید.»
صحبت از جعل واقعیت: به نظر می رسد دولت ترامپ انرژی قابل توجهی را صرف اطمینان از این می کند که مردم خلیج مکزیک را "خلیج آمریکا" می نامند. در اتاق مطبوعاتی کاخ سفید در هفته گذشته، دولت تا آنجا پیش رفت که خبرنگاران آسوشیتدپرس را اخراج کرد زیرا این نشریه از تغییر کتاب سبک خود برای مطابقت با این تغییر خودداری کرد. دبیر مطبوعاتی کاخ سفید گفت: «من در اولین روز در جلسه توجیهی خود بسیار رک و پوست کنده گفتم که اگر احساس کنیم که خروجی های این اتاق در حال انتشار دروغ هستند، ما آن دروغ ها را پاسخگو خواهیم کرد.» «و این یک واقعیت است که بدنه آبی در سواحل لوئیزیانا خلیج آمریکا نامیده می شود.» سوابق اکتشاف اروپایی از قرن شانزدهم به El Golfo de México اشاره کرده است.
حامیان ترامپ بلافاصله در صف قرار گرفتند. نماینده مایک کالینز از جورجیا - در حرکتی که ادغام دیجیتال-سیاسی را که به تعریف راست بیدار تبدیل شده است، در بر می گیرد - با لحنی مزاحم توییت کرد: "از نام مرده خلیج آمریکا دست بردارید."
همانطور که شرکت ها در طول و بعد از تابستان 2020 در محراب بیداری تعظیم کردند - مربعی های سیاه یکسان خود را در اینستاگرام و فیس بوک پست کردند و در مورد نیکلودئون، کمدی سنترال و سی بی اس اسپورتز، محتوای خود را به مدت هشت دقیقه و 46 ثانیه نمادین متوقف کردند - برخی از برجسته ترین شرکت های کشور به طور پیشگیرانه تسلیم قدرت بازی جدید راست بیدار شده اند. گوگل و اپل هر دو خلیج مکزیک را در برنامه های نقشه خود با نئولوژیسم خنده دار ترامپ برچسب گذاری کرده اند. و یک تحلیل NPR از پرونده های نظارتی نشان داد که "حداقل دوازده مورد از بزرگترین شرکت های ایالات متحده برخی یا تمام ارجاعات به 'تنوع، برابری و شمول' و 'DEI' را از آخرین گزارش های سالانه خود به سرمایه گذاران حذف کرده اند."
برخی از رهبران ایالتی نیز در مسیر ترامپ قدم می گذارند. در ژانویه، سارا هاکبی سندرز، فرماندار آرکانزاس، «دستور اجرایی احترام به جامعه لاتین با حذف کلمات ناخوشایند فرهنگی از استفاده رسمی در دولت» را صادر کرد - راهی طولانی برای گفتن اینکه او به آژانس های دولتی دستور داد تا از کلمه Latinx استفاده نکنند. دیگران، از جمله ران DeSantis، فرماندار فلوریدا، قبل از این نامه avant la lettre راست بیدار بودند. قانون آزادی فردی سال 2022 که به طور متناقض به عنوان قانون "Stop WOKE" شناخته می شود - که تحت هدایت روفو توسعه یافته است - ایالت را به عنوان یک فضای امن بزرگ و مرطوب تصور می کند. این قانون به شدت سخنرانی را در محل کار، مدارس K–12 و دانشگاه های دولتی محدود می کند و حتی اعضای جامعه را که جرات پیشبرد دیدگاه های غیرقانونی را دارند تشویق به خبرچینی می کند.
همه این اقدامات برای تمسخر آماده هستند - و شایسته آن هستند. جیمز لیندسی، پژوهشگر و تحریکآمیز، پس از اینکه او و دو تن از همکارانش با موفقیت تعدادی مقاله مضحک و جعلی را در مجلات دانشگاهی داوریشده با تمرکز بر آنچه لیندسی «مطالعات نارضایتی» مینامید، منتشر کردند، از جمله متنی که استدلال میکرد سگها در «فرهنگ تجاوز جنسی» شرکت میکنند و دیگری که نبرد من را از دیدگاه فمینیستی بازنویسی میکرد، در سال 2018 دنبالکنندگان زیادی را آنلاین به دست آورد. سال گذشته، لیندسی همان آزمایش را روی راست بیدار اعمال کرد و 2000 کلمه از مانیفست کمونیست مارکس و انگلس را رونویسی کرد و آنها را به عنوان انتقادی از لیبرالیسم به اصلاحگر آمریکایی، بستری مورد احترام در رسانههای مسیحی محافظهکار، ارائه کرد. این شوخی تحت عنوان «اجماع لیبرال و راست مسیحی جدید» اجرا شد.
لیندسی هفته گذشته در X نوشت: «آنچه راست بیدار اساساً درک نمیکند زیرا اکنون برای قدرت پیشنهاد میکنند و به همین دلیل شکست خواهند خورد، این است که هیچکدام از ما چیزهای دیوانهوار ایدئولوژیک بیشتری نمیخواهیم. ما جنبش لعنتی دیگری نمی خواهیم. ما می خواهیم به زندگی خود برگردیم.» به نظر میرسد این تعهد به نامیدن مردم بیگانه یا یادگیری نام یک بدنه آبی به همان اندازه پیش پا افتاده است که ممنوعیت توصیف چیزهای خسته کننده به عنوان "لنگ". فراتر از آن، این به یک سیاست سلطه بی رحمانه، یک بیان اجباری و تضعیف کننده تسلیم می انجامد که تنها یک متعصب واقعی می تواند آن را تحمل کند.
رای دهندگان در هر دو حزب در حال حاضر سیگنال می دهند که حماقت های بیدار راست برای آنها جذاب نیست. وقتی صحبت از edgelord در رئیس، ایلان ماسک می شود، یک نظرسنجی اکونومیست/YouGov نشان داد که سهم جمهوری خواهانی که می گویند او باید "خیلی" نفوذ داشته باشد، در سه ماه گذشته به طور قابل توجهی کاهش یافته و به 26 درصد رسیده است. هفده درصد می گویند که می خواهند او اصلاً هیچ نفوذی نداشته باشد. در دو هفته گذشته، رتبه تایید ترامپ کاهش یافته است.
حقیقت این است که اکثر آمریکایی ها از بیداری از هر طرفی که از راه برسد، به ستوه می آیند. همانطور که چپ اکنون در حال یادگیری است، هیچ پیروزی هرگز نمی تواند قطعی باشد. تعصب غیرلیبرال راست تنها شرایط را برای یک واکنش برابر و مخالف ایجاد می کند.