توسط تالیا کاتن
توسط تالیا کاتن

ائتلاف بین غول‌های فناوری و وفاداران مگا تا چه زمانی می‌تواند دوام بیاورد؟

در شامگاه یکشنبه، شب قبل از دومین تحلیف دونالد ترامپ، انتظار می‌رود ده‌ها تن از «نخبگان سراسر راست جدید» برای شام و جشنی به نام جشن تاجگذاری در هتل واترگیت گرد هم آیند. این رویداد توسط انتشارات جوان راستگرا، پسیج پرس، که به دلیل انتشار آثار نویسنده «نئوارتجاعی»، کرتیس یاروین، شناخته شده است، میزبانی می شود - یکی از اولین افراد برجسته، که بیشتر به دلیل طرفداری از سلطنتی «که مانند یک استارت آپ اداره می شود» مشهور است.

امروزه، این ائتلاف نوظهور از متفکران را می توان به سادگی به عنوان بال فکری ترامپیسم توصیف کرد. این انتشارات اعلام کرد: «جشن تحلیف دونالد جی. ترامپ را با افراد و سازمان هایی که فرهنگ را در دوره دوم ریاست جمهوری او شکل می دهند، جشن بگیرید.»

این جشن چیزی فراتر از تاجگذاری مجدد یک رئیس جمهور را جشن خواهد گرفت. به نظر می رسد هدف آن نشان دادن صعود یک ضد نخبه جدید با آرزوی جایگزینی تشکیلات موجود در همه چیز از سیاست های عالی گرفته تا تجارت و فرهنگ است. اما این یک اتحاد سست است که با رقابت ها و تقسیمات پیچیده رنگ آمیزی شده است. این اتحاد افرادی را گرد هم آورده است که قبلاً اشتراک کمی داشتند. خبر رسیده بود که مارک اندرسن، سرمایه دار میلیاردر، در این جشن حضور خواهد داشت. استیو بنن، دشمن قسم خورده طبقه میلیاردر دره سیلیکون، قرار بود سخنران اصلی باشد.

بسیاری از مهمانان در مورد لباس ها و انتظارات کمی عصبی بودند. آنها همچنین این شکاف ها را در ائتلاف آقای ترامپ طی می کردند. آقای اندرسن و آقای بنن در دو طرف بزرگترین این شکاف ها قرار دارند - و این شکاف بزرگترین چالش را برای پروژه حکومتی آقای ترامپ ایجاد می کند.

این شکاف در جهان بینی بود که در روزهای پر هیاهوی مبارزات انتخاباتی نادیده گرفته شد. هنگامی که ایلان ماسک از آقای ترامپ حمایت کرد و پول و انرژی شخصی زیادی را در پروژه پوپولیسم مگا قرار داد، به چهره هایی مانند سرمایه گذار خطرپذیر و پادکستر دیوید ساکس و بنیانگذار صرافی کریپتو تایلر وینکلواس پیوست، که یکی از شگفت انگیزترین و مخرب ترین اتحادها را در تاریخ سیاسی آمریکا رقم زد. فناوری به عنوان یک مرکز قدرت جایگزین برای تشکیلات جمهوری خواه ظاهر شد. پول سیلیکون ولی جای دلار از دست رفته از طبقه اهداکنندگان سنتی را پر کرد. با شکل گیری انتقال ریاست جمهوری، چهره های فناوری وارد عمل شدند تا به قول خودشان «سرمایه انسانی نخبه» را برای کارمندان دولت جدید فراهم کنند. همه بزرگترین شرکت های فناوری اطمینان حاصل کردند که یک میلیون دلار برای کمک به تامین مالی مراسم تحلیف اهدا می کنند.

اما هسته اصلی اشرافیت مشتاق ترامپی همچنان ارتجاعیون و ملی گرایانی هستند که مشتاق احیای یک شیوه زندگی آمریکایی هستند که پس از دهه ها تکنوکراسی "جهان گرا" از دست رفته است. آنها اغلب عمیقاً نسبت به این ایده که نوآوری های وعده داده شده توسط شرکت های فناوری نشان دهنده پیشرفت است، تردید دارند و آمریکا را به عنوان "نه فقط یک کشور، نه فقط یک اقتصاد، بلکه مردمی با تاریخ مشترک" توصیف می کنند، همانطور که جرمی کارل، معاون وزیر امور داخلی در دولت اول ترامپ و یکی از اعضای ارشد موسسه کلرمونت، به من گفت. چهره های فناوری که در سال 2024 به این جنبش پیوستند اغلب نسبت به ملی گرایی ترامپ همدردی نشان می دادند. اما آنها بیشتر علاقه مند به کسب درآمد و آغاز عصر جدیدی از "پویایی آمریکایی" بودند.

در طول کریسمس، بحثی تلخ بر سر برنامه ویزای فدرال H-1B - که تقریباً 85000 کارگر خارجی، بیشتر آنها هندی و بیشتر آنها در بخش فناوری مشغول به کار هستند - در X آقای ماسک مطرح شد. این بحث برای اولین بار در 23 دسامبر، پس از اینکه آقای ترامپ یک سرمایه دار خطرپذیر متولد هند به نام سریرام کریشنان را برای کار با آقای ساکس، که قرار است "تزار رمزنگاری و هوش مصنوعی" دولت باشد، منصوب کرد، آغاز شد.

لورا لومر، فعال رسانه ای مگا، به سرعت پستی را پیدا کرد که در آن آقای کریشنان خواستار حذف محدودیت های مربوط به تعداد گرین کارت هایی شده بود که می توان به متقاضیان از کشورهای مختلف اعطا کرد و برای گسترش «مهاجرت ماهر» تلاش می کرد. خانم لومر در پستی جداگانه در X، آن را تلاشی برای استقبال از «مهاجمان جهان سوم از هند» توصیف کرد و گفت: «کشور ما توسط اروپایی‌های سفیدپوست ساخته شده است» و هندی‌ها را به دلیل مدفوع کردن «در آبی که در آن حمام می‌کنند و می‌نوشند» مورد تمسخر قرار داد. آقای ساکس برای دفاع از آقای کریشنان به میدان آمد و این دعوا در طول کریسمس بالا گرفت. در اوایل ژانویه، به نظر می رسید که به یک نبرد مهم در داخل ائتلاف حاکم جدید آمریکا تبدیل شده است.

آقای ماسک، که شرکت هایش از برنامه ویزا سود می برند، در ابتدا تهدید کرد که در این موضوع «جنگی» به راه می اندازد که «شما به هیچ وجه نمی توانید آن را درک کنید.» اما به نظر می رسید که از واکنش پایگاه مگا تکان خورده است. هزاران هزار نفر از هواداران سابق به صورت آنلاین به پا خاستند تا او را به عنوان یک خائن یا یک جهانی گرا محکوم کنند، کسی که بیشتر به حاشیه سود خود اهمیت می دهد تا سرنوشت ملت.

مشکل بین این دو اردوگاه اکنون یک لایه زیرین اجتناب ناپذیر در مراسم تحلیف خواهد بود. پسیج پرس برای رویداد تحلیف خود به صورت آنلاین تبلیغ کرد: "حاضر باشید، زیرا مگا با راست فناوری ملاقات می کند."

این بحث واقعاً در روزهای اولیه یک دولت ریاست جمهوری بسیار جاه طلبانه، پرمخاطره است. افرادی مانند آقای بنن، راست فناوری را تقریباً به عنوان یک دشمن وجودی برای نظم طبیعی انسانی می بینند که می خواهند آن را بازسازی کنند. متحدان میانه روتر در طرف مگا فقط امیدوارند که اوضاع آرام و دوستانه بماند. اگر یک درگیری واقعی ظاهر شود، خود آقای ترامپ ممکن است در نهایت از بخشی از ائتلاف حمایت کند که مقادیر زیادی پول نقد و دوستان جدیدی را ارائه می دهد که با او در مار-آ-لاگو معاشرت و توطئه می کنند.

ائتلاف به طرز دردناکی به دستیابی به یک رویای دیرینه محافظه‌کارانه نزدیک است – ایجاد یک اتحاد بالا-پایین به اندازه‌ای قدرتمند که بتواند جایگزین تشکیلات لیبرال شود و آمریکا را از نو بسازد. این پروژه ای است که اگر یک طرف یا طرف دیگر بیش از حد به آنچه می خواهد برسد و در نهایت طرف دیگر را فراری دهد، ممکن است از هم بپاشد.

بنابراین وقتی با افرادی که می خواهند ائتلاف را حفظ کنند صحبت می کنید، حس جدیدی از سنگینی وجود دارد. در سال 2017، معادل تقریبی جشن تاجگذاری، جشن پر زرق و برق دپلورابال بود. اکنون مردم کراوات مشکی خواهند پوشید. جک پوزوبیک، پادکستر به پولیتیکو گفت: «قبلاً ما افراد بیرونی بودیم که از بیرون نگاه می کردیم، و اکنون داریم از در جلو وارد می شویم.» «زیرا این یک تغییر رژیم است.»

در اوایل این ماه، بریت بارت مقاله ای منتشر کرد که به نظر می رسید برای تبدیل کردن ناسازگاری بین مگا و راست فناوری به یک شکاف واقعی و شاید آشتی ناپذیر محاسبه شده بود. این مقاله شامل ترجمه بخش هایی از مصاحبه در روزنامه ایتالیایی کوریره دلا سرا بود که در آن آقای بنن - که نفوذ زیادی در دولت جدید ترامپ و حوزه گسترده تر مگا دارد - خود را به عنوان رئیس سازش ناپذیر هسته "ملی گرا-پوپولیست" ترامپیسم معرفی می کند.

در این مقاله، آقای بنن «اعلان جنگ» علیه آقای ماسک و به تبع آن کل گروه غول‌های فناوری که چنین نفوذی در حوزه ترامپ به دست آورده بودند، اعلام کرد. او گفت: «من ایلان ماسک را تا روز تحلیف از اینجا بیرون خواهم کرد» و او را «واقعاً یک آدم شرور» خواند. «قبلاً، چون او پول گذاشته بود، من آماده بودم آن را تحمل کنم. دیگر حاضر به تحمل آن نیستم.»

این چالش به طور گسترده به عنوان یک دوره جدید در جنگ ویزای H-1B تلقی شد. اما وقتی با او تماس گرفتم، آقای بنن دلیل بسیار متفاوتی و بزرگتری را برای این چالش خود بیان کرد. از او پرسیدم که آیا همان تنش فلسفی عمیقی را که من حس می کردم، می بیند. او پرسید: «تنش؟» «تقریباً می توانم بگویم که این یک شکاف غیر قابل پر کردن است.»

او فهرستی از چهره های اصلی در راست فناوری را نام برد که آنها را دشمن می دید: آقای اندرسن، مارک زاکربرگ، جف بزوس، آقای یاروین نویسنده نئو سلطنت طلب و بالاجی سرینیواسان، یک سرمایه گذار و تکنسین که ایده "ایالت های شبکه ای" را تبلیغ می کند، کشورهای جدیدی که بر روی بلاک چین اداره می شوند.

آقای بنن، غول‌های فناوری را به ترویج «تکنوفئودالیسم» و «فراانسانی‌گرایی» متهم کرد – خم کردن زندگی انسان به شکل‌های جدید فناوری‌شده و غیرطبیعی. او گفت: «این موضوع کاملاً به هم مرتبط است. آنها فلسفه ای بسیار خوب اندیشیده شده و مجموعه ای از ایده های بسیار خوب اندیشیده شده دارند و در تلاش برای اجرای آن هستند. و به نظر من، همه می ترسند، همه به دلیل قدرتشان می ترسند.»

او گفت: «من یک پوپولیست-ملی گرا هستم و روی این موضوع متمرکز شده ام.» «می دانم که می توانم با آنها مقابله کنم.» او قبلاً انتقاداتی را دیده بود. «همه پیش من می آیند و می گویند، تو نمی توانی این کار را بکنی. آیا این باعث ایجاد شکاف نمی شود؟ من گفتم، "منظورت از شکاف چیست؟ بهتر است الان آن را بیرون بیاوریم."»

به نظر آقای بنن، این شکاف عمیق تر از یک مشاجره کوچک بر سر ویزا بود. او گفت: «این افراد تکنو فئودالیست هستند و این یک چیز خطرناک و بسیار خطرناک است. این چیزی است که من از آن خوشحالم. جنبش پوپولیست-ملی گراست که آنها را به چالش می کشد و آنها را در هم می شکند. زیرا به صراحت بگویم، نظام مستقر بسیار ترسو است. نظام مستقر با هر چیزی که امتیازات آنها را حفظ کند، همراه می شود.»

این گسست بین مگا و راست فناوری ریشه های فلسفی عمیقی دارد. پاتریک دین، نظریه پرداز سیاسی، در کتاب خود با عنوان «تغییر رژیم»، نکته ای را در مورد راست آمریکایی بیان می کند که برای دهه ها آشکارا صادق بوده است - اینکه در بیشتر تاریخ مدرن، در واقع یک جنبش محافظه کارانه نبوده است. او جمهوری خواهان مدل لیز چنی یا جورج دبلیو بوش را "راست لیبرال" می نامد و استدلال می کند که "حمایت بی دریغ آنها از بازار آزاد، در حالت ایده آل بدون مانع مقررات و محدودیت های سیاسی، اغلب منجر به اختلالات اقتصادی و تغییرات سرگیجه آور می شود که ثبات نهادهای اجتماعی را تضعیف می کند، همان نهادهایی که محافظه کاران ادعا می کردند به آنها اهمیت می دهند."

جاناتان آسکوناس، استادیار جوان دانشگاه کاتولیک آمریکا در مقاله ای در سال 2022 با عنوان "چرا محافظه کاری شکست خورد"، این نکته را برجسته تر کرد. او توضیح داد که چگونه گارد قدیمی جمهوری خواه نتوانست قدرت فناوری را در نظر بگیرد، زیرا ادعا می کردند که حامی پرچم آمریکا و خانواده هستند.

او نوشت: «وقتی از لفاظی‌های بلند پروازانه در مورد «سنت‌ها» و «ارزش‌ها» پایین می‌آیید، تعداد زیادی از شیوه‌های واقعی و نهادهای اجتماعی که آن فضایل را بنا کردند، نه به دلیل پیشرفت‌گرایی یا سوسیالیسم، بلکه به دلیل محیط جدید و اقتصاد سیاسی ناشی از فناوری، از هم پاشیده شده‌اند.»

وقتی با آقای کارل، مقام سابق دولت ترامپ صحبت کردم، او مداخله بدنامی را در بحث ویزا توسط ویوک راماسوامی مطرح کرد، که در دسامبر پستی بسیار طولانی در X منتشر کرد که در آن فرهنگ آمریکایی را توصیف می کرد که «بیش از حد طولانی است که شایستگی را بالاتر از برتری قرار داده است» و «عجیب و غریب بودن» را ستایش می کرد. او گفت: «فرهنگی که ملکه جشن فارغ التحصیلی را بر قهرمان المپیاد ریاضی، یا ورزشکار را بر سرگروه کلاس تجلیل می کند، بهترین مهندسان را تولید نخواهد کرد.»

پاسخ ها بی رحمانه بود. هر چیزی که او در روزهای بعد منتشر می‌کرد همچنان با تمسخر تند و اغلب نژادپرستانه مواجه می‌شد، بحث H-1B را دوباره مطرح می‌کرد و او را دشمن جنبش معرفی می‌کرد.

آقای کارل نویسنده کتابی به نام «طبقه محافظت نشده: چگونه نژادپرستی ضد سفیدپوستان آمریکا را از هم می پاشد» است. بنابراین کاملاً مشخص است که او در این بحث ها در کدام طرف قرار دارد. اما او مصمم است که ائتلاف را حفظ کند. او به من گفت: "آن پست احمقانه بود." با این وجود، او فکر نمی کرد که آقای ماسک یا آقای راماسوامی باید به عنوان دشمن دیده شوند.

آقای کارل گفت: «موضوع در مورد ایلان این است که واقعاً مشخص نیست که او چه فکر می کند.» آقای ماسک از برنامه H-1B با این استدلال دفاع کرده بود که آمریکا باید «1 درصد برتر استعدادهای مهندسی» را جذب کند. اما او تازه وارد سیاست در بریتانیا و آلمان نیز شده بود، جایی که از احزابی مانند آلترناتیو برای آلمان که کم و بیش آشکارا ملی گرای قومی هستند، حمایت کرده بود. آقای کارل گفت: «بنابراین به نظر می رسد که این با آنچه به نظر می رسید در بحث مهاجرت در اینجا می گفت، مغایرت داشته باشد.» "ممکن است که او این دعوا را به عنوان راهی برای نشان دادن دیدگاه های پیچیده خود انتخاب کرده باشد."

از سوی دیگر، برخی از افراد بدون اینکه لزوماً محافظه‌کار باشند، جایگاهی در این نظام ضد استبدادی جدید پیدا کرده‌اند. جولی فردریکسون، سرمایه گذار خطرپذیری که از استارت آپ های ارز دیجیتال حمایت می کند، گفت: "ما همه واقعاً برای دستیابی به همان چیزهای اصلی رویای آمریکایی تلاش می کنیم." او دوست آقای کارل است و با چهره های برجسته در راست فناوری نیز همفکر است.

خانم فردریکسون خود را یک لیبرال توصیف می کند، اما به طور فزاینده ای از دولت فدرال که به نظر او تقریباً مانند یک "خندق" عمل می کند، ناامید شده است، و قدرت منافع بزرگ مستقر را بر مشاغل کوچکتر و نوآوری های فناوری حفظ می کند: بانک های بزرگ بر ارز دیجیتال، پیمانکاران بزرگ و ناکارآمد دفاعی بر استارت آپ های جدید نظامی-فناوری که در جنوب کالیفرنیا ظهور می کنند، تولید نفت و گاز بر شرکت هایی مانند یک استارت آپ هسته ای کوچک که او به تازگی در آن سرمایه گذاری کرده بود.

به نظر او، موضوع H-1B فقط نمونه دیگری از مشکل اساسی بود که راست فناوری را به سمت آقای ترامپ سوق داده بود. او گفت، شرکت‌های کوچک به ندرت موفق به پیمایش در سیستم ویزا می‌شوند. او گفت: «این حوزه ای است که مگا و فناوری واقعاً در آن توافق دارند. سیستم فعلی فقط به "شرکت های مشاوره چند ملیتی که از آن استفاده می کنند" کمک می کند.»

او همچنان نسبت به صحبت های ضد مهاجرتی که در بحث ها مطرح شده بود، محتاط بود. او گفت: "ما باید ذهن های 1 درصد را بخواهیم." و من این را تا حدودی از دیدگاه امنیتی می گویم، زیرا من از احتمال برنده شدن چین در این مورد وحشت دارم. من واقعاً فکر می کنم که «بله، من می خواهم برنده شوم» پیام قوی تری است تا «من می خواهم این کار را فقط با افرادی انجام دهم که شبیه من هستند.» او احساس توأمان امکان و سرخوردگی را بیان می کرد که امروز به راست فناوری انگیزه می دهد: «آیا می توانیم فقط به بردن برگردیم؟»

وقتی با آقای بنن صحبت کردم، او انتقادی از دنیای فناوری بیان کرد که شاید تعجب آور باشد، انتقادی که حداقل برخی از چهره های فناوری راست گرا نیز در آن سهیم هستند: او گفت: «ما در بخش فناوری چیزی شبیه هواپیما یا موتور احتراق داخلی یا موتور بخار یا هیچ چیز بزرگی ایجاد نکرده‌ایم.» «همه اینها الگوریتم بوده‌اند.»

پیتر تیل، که در سال 2016 به عنوان اولین میلیاردر برجسته فناوری که از آقای ترامپ حمایت کرد، ظاهر شد، به من گفته است که دیدگاه او این است که فناوری هایی مانند رسانه های اجتماعی یا تلفن های هوشمند می توانند توهمی از پیشرفت را ارائه دهند در حالی که در بهترین حالت مزایای مشکوکی را برای جهان به طور کلی ارائه می دهند. پس از اولین پیروزی آقای ترامپ، او تلاش سریعاً رها شده ای را برای آغاز برچیدن دولت نظارتی رهبری کرد.

اما آقای تیل بیشتر از انتخابات 2024 کناره گیری کرد، زیرا تردید داشت که دولت دوم ترامپ بتواند پروژه جدی برای بازسازی دولت آمریکا را به پیش ببرد. اکنون آقای ماسک و آقای راماسوامی تلاش بسیار برجسته تری را از طریق آنچه آنها بخش بهره وری دولت می نامند، رهبری می کنند.

آقای ماسک و آقای راماسوامی هر دو چهره های عمومی کمی کمیک هستند که مستعد دست و پا زدن در بحث های X هستند. توجه بیش از حدی که آنها جلب می کنند می تواند در نهایت تعامل پیچیده بین الزامات مگا و راست فناوری را مبهم کند.

رازیب خان، متخصص ژنتیک و مشاور فناوری که با بسیاری از چهره‌های حوزه مگا و راست فناوری دوست است، گفت: «من فکر می‌کنم که راست فناوری در کوتاه مدت برنده خواهد شد». به نظر او، استعداد و پول بیشتر در سمت فناوری بود.

او گفت: «راست فناوری طرفدار آمریکا است.» اما طرفدار آمریکا به این معناست که آنها آمریکا را به عنوان «امپراتوری می بینند که جهان را تسخیر می کند و به سیارات دیگر می رود». این رویکرد برای بسیاری از افراد در سمت مگا که تا حد زیادی تحت تأثیر ایمان مسیحی و حداقل برای برخی، اعتقاد به اینکه آمریکا باید میهن «آمریکایی‌های دارای میراث» شمال اروپا باشد، بیش از حد عقلانی بود. او گفت که آنها «هیجان زده از امپراتوری آمریکا» یا مسابقه برای فضا نیستند. آنها بیشتر به ارزش های «آمریکای قبل از دهه 1960، ارزش های تمدن غرب» اهمیت می دهند.

هر دو طرف مسیر خود را به عنوان بهترین رویکرد برای پویاتر کردن آمریکا می بینند - روشنفکران مگا از طریق یک "تأسیس مجدد" امیدوار که حس هویت و هدف ملی را احیا می کند، و راست فناوری از طریق جذب بهترین استعدادها از یک مجموعه جهانی و رها کردن رقابت و سرمایه داری.

خود آقای ترامپ تا حدودی از اختلافات اولیه اشرافیتی که در سایه او پدید آمده است، فاصله گرفته است. معاون رئیس جمهور او، جی دی ونس، ممکن است بتواند به عنوان یک واسطه بین این جناح های رقیب عمل کند. او یک سرمایه گذار خطرپذیر سابق است که با دختر مهاجران هندی ازدواج کرده است، با این وجود سبک سیاسی پوپولیستی-ملی گرایانه را اتخاذ کرده است.

آقای خان گفت: «او احتمالاً بیشتر به سمت پوپولیست ها متمایل است، اما این آقا غذای گیاهی می پزد و تمام وقت با هندی ها وقت می گذراند.» آقای ونس یک پا، و دوستان زیادی در هر دو دنیا دارد - و علاقه سیاسی زیادی به پر کردن این شکاف دارد. آقای خان گفت: "احساس می کنم که او کسی است که می تواند انرژی را حفظ کند و بین این دو حرکت کند. و فکر نمی کنم هیچ یک از طرفین به طور کامل برنده شوند."

آقای ونس یک بار به من گفت که فکر می کند اتفاق «واقعاً، جدی و بدی» در حال وقوع برای آمریکا است، مگر اینکه محافظه کاران بتوانند «ائتلافی از پوپولیست ها و سنت گرایان را گرد هم آورند که بتوانند طبقه حاکم را سرنگون کنند». حوزه مگا اکنون موفق شده است برخی از ثروتمندترین افراد روی زمین را به این پروژه بکشاند، و چهره هایی مانند آقای اندرسن و آقای ماسک خود را به عنوان متحدانی غیر محتمل در یک سرنگونی پوپولیستی نخبگان آمریکایی معرفی می کنند.

در حال حاضر، برخی از اطرافیان آقای ترامپ خوشحالند که به آنها فرصت می دهند. اما دیگران از قبل در حال نگاه کردن به مبارزه ای هستند تا تصمیم بگیرند که چه کسی واقعاً قدرت را در دست دارد، زیرا انقلاب آنها در حال آغاز است. آقای بنن به من گفت: "وقت آن رسیده است که این بحث را داشته باشیم." «شما باید در حالی که قوی هستید به آنها ضربه بزنید.»

جیمز پوگ نویسنده مهمان بخش نظرات است که دنیای فناوری و راست جدید را پوشش می دهد.

تایمز متعهد به انتشار نامه های متنوع به سردبیر است. ما مایلیم بدانیم که نظر شما در مورد این یا هر یک از مقالات ما چیست. در اینجا چند نکته وجود دارد. و در اینجا ایمیل ما آمده است: [email protected].

بخش نظرات نیویورک تایمز را در فیس بوک، اینستاگرام، تیک تاک، واتس اپ، ایکس و تردز دنبال کنید.