هجوم دستورات اجرایی از کاخ سفید در ماه ژانویه شامل دستوری بود که به وزارت امور خارجه دستور میداد "کارتلهای بینالمللی خاص" را به عنوان سازمانهای تروریستی خارجی یا FTO تعیین کند. این کارتلها مسئول هزاران مرگ در هر سال در مکزیک و سایر کشورها هستند و مقادیر زیادی فنتانیل، متامفتامین، هروئین، کوکائین و سایر مواد مخدر را به ایالات متحده قاچاق میکنند. آنها همچنین در کشورهای خود و گاهی اوقات در خارج از کشور، با ارعاب قضات، سیاستمداران و مردم عادی، ترور ایجاد میکنند تا اطمینان حاصل کنند که میتوانند تجارت پرسود خود را بدون دخالت انجام دهند. جاستین ترودو، نخست وزیر کانادا نیز موافقت کرد که کارتلها را به عنوان سازمانهای تروریستی به عنوان بخشی از مذاکرات برای جلوگیری از تعرفههای ایالات متحده در این ماه فهرست کند.
علیرغم ماهیت وحشتناک خشونت کارتلها، تعیین آنها به عنوان گروههای تروریستی اشتباه خواهد بود. بسیاری از آنها قبلاً به عنوان سازمانهای جنایی فراملی یا TCO و/یا از طریق قانون تعیین پادشاه مواد مخدر خارجی تعیین شدهاند. تعیین FTO اهرم سیاست را به طور قابل توجهی فراتر از آنچه اینها ارائه میدهند، افزایش نمیدهد. نگرانکنندهتر اینکه، تعیین FTO به کسبوکارهای ایالات متحده و روابط با کشورهایی مانند مکزیک آسیب میرساند، خطر قابل توجهی از تجاوز دولت ایجاد میکند و بازدهی کمی در مقابل دارد.
از برخی جهات، این کارتلها شبیه گروههای تروریستی هستند. آنها قربانیان خود، اغلب غیرنظامیان بیگناه را به وحشت میاندازند. آنها در شبکههای غیرقانونی شرکت میکنند و درست مانند گروههای تروریستی، برای جمعآوری پول برای فعالیتهای خود به قاچاق مواد مخدر مشغول میشوند.
تفاوت در دستور کار آنهاست. تروریستها به دنبال تغییر سیاسی هستند، در حالی که جنایتکاران میخواهند پول در بیاورند. تا به امروز، تعیینات FTO و TCO از منطق این تمایز پیروی میکردند و قرار بود منحصر به فرد باشند. برای اولین بار، دولت ترامپ آماده است تا یک تعیین دوگانه را دنبال کند - برچسب زدن به گروههای جنایتکار سازمان یافته به عنوان سازمانهای تروریستی.
با استناد به قانون مهاجرت و ملیت، تعیین FTO تمام داراییهای یک گروه را تحت کنترل مؤسسات مالی ایالات متحده مسدود میکند، از سفر اعضای آن به ایالات متحده جلوگیری میکند و اجازه میدهد اخراج شوند. شاید مهمتر از همه، این امر برای شهروندان ایالات متحده و دیگران جرم محسوب میشود که آگاهانه از گروه حمایت مادی کنند. حمایت مادی نه تنها به معنای سلاح و پول، بلکه به معنای زمان و کار افراد نیز هست. این بند به ایالات متحده اجازه داده است تا افرادی را که در نوعی حمایت از FTO شرکت میکنند که در غیر این صورت غیرقانونی نخواهد بود، مانند برنامهریزی برای سفر به سوریه برای آموزش با داعش یا جمعآوری کمک مالی برای گروهی مانند حزبالله، تحت پیگرد قانونی قرار دهد.
بیشتر این اختیارات در حال حاضر برای استفاده علیه TCOهای تعیین شده در دسترس است. هم تعیین TCO و هم قانون Kingpin - که دومی به دولت ایالات متحده اجازه میدهد تا مجازاتهای اقتصادی را بر بزرگترین قاچاقچیان مواد مخدر خارجی و همکاران آنها اعمال کند - شامل مسدود کردن داراییها میشود. آمریکاییها از انجام معاملات با TCO منع شدهاند. قابل توجه است، تعیین Kingpin همچنین اجازه میدهد "تعیینات مشتق شده"، به این معنی که وزارت خزانهداری میتواند کسانی را که به قاچاقچی تعیین شده کمک میکنند یا از طرف او عمل میکنند، مشابه توانایی تعیین کسانی که از طریق فرمان اجرایی 13224 از یک تروریست جهانی ویژه حمایت میکنند، تعیین کند. حتی یک برنامه مشابه پاداش برای عدالت وجود دارد که تا 25 میلیون دلار برای اطلاعاتی که منجر به دستگیری جنایتکاران سازمان یافته بلندپایه میشود، ارائه میدهد.
مسلماً، تعیین TCO دقیقاً همان بند حمایت مادی را ندارد که FTO دارد. اما بسیاری از فعالیتهای کارتلها با توجه به ارتباط با مواد مخدر، قاچاق مواد مخدر و سایر فعالیتهای جنایی، در حال حاضر غیرقانونی است. علاوه بر این، حمایت از TCO مشمول مجازاتهای کیفری تا 20 سال زندان یا 1 میلیون دلار جریمه کیفری است. متخلفان قانون Kingpin میتوانند با مجازاتهای کیفری تا 30 سال زندان و/یا 5-10 میلیون دلار جریمه روبرو شوند. بند حمایت مادی FTO گستردهتر است و اختیارات تحقیقی و تعقیب گستردهای را ارائه میدهد. اما در زمینه کارتلها، این بند مستعد زیادهروی است و میتواند پیامدهای نامطلوبی داشته باشد.
دستور اجرایی جدید هیچ معیاری برای توضیح اینکه چه زمانی یک TCO به عنوان FTO تلقی میشود، ارائه نمیدهد. اما اگر کارتلهای بزرگ در مکزیک و جاهای دیگر فهرست شوند، تأثیر بر بسیاری از شرکتهای ایالات متحده و روابط تجاری ایالات متحده و مکزیک میتواند قابل توجه باشد. مدتها قبل از حمله 7 اکتبر 2023 حماس به اسرائیل، بانکها و پردازشگرهای پرداخت مانند PayPal از انجام تجارت در کرانه باختری خودداری کردند، زیرا میترسیدند که خدمات آنها توسط گروههای تروریستی مورد استفاده قرار گیرد - و اینکه آنها مسئول هرگونه خشونت ناشی از آن باشند. با دستور اجرایی جدید، کسبوکارهای ایالات متحده باید نگران این باشند که وقتی با یک تجارت در مکزیک کار میکنند، ممکن است با کارتلها ارتباط داشته باشد، که عمیقاً در اقتصاد مکزیک ریشه دواندهاند. بانکها و پردازشگرهای پرداخت که به انتقال حوالهها به مکزیک کمک میکنند، در معرض پیگرد قانونی قرار میگیرند. همه اینها باعث میشود کسبوکارهای ایالات متحده محتاطتر شوند، به ویژه در مورد سرمایهگذاریهای جدید، با توجه به خطر دادخواهی فراوان.
یک دادستان متعصب همچنین میتواند از قدرت حمایت مادی جدید برای پیگرد قانونی آمریکاییهایی که مواد مخدر - یا آووکادو - را از کارتلهای تعیین شده خریداری میکنند، استفاده کند. جرم آنها دیگر محدود به داشتن مواد مخدر نخواهد بود. این اقدام به عنوان حمایت مادی از یک سازمان تروریستی محسوب میشود. این دور از ذهن به نظر میرسد، اما ایالات متحده به طور تهاجمی به دنبال ساکنان ایالات متحده رفته است که به داعش کمک کردهاند، از جمله پیگرد قانونی زنی که بستههای کاکائو داغ و همچنین مقدار کمی پول به یکی از اعضای گروه ارائه کرده بود. مقامات وزارت دادگستری در دولتهای گذشته معمولاً چنین دیدگاه گستردهای را اتخاذ نمیکردند، اما تصور چنین رویکردی امروزه آسانتر است. تبدیل کردن اپیدمی مواد مخدر آمریکا به یک مشکل تروریستی، بحران مواد مخدر را حل نخواهد کرد. در عوض، این امر تعداد آمریکاییهایی را که به دلیل جرایم مربوط به مواد مخدر تحت پیگرد قانونی قرار میگیرند، به طور چشمگیری افزایش میدهد - و مجازاتهای زندان را برای محکومان طولانیتر میکند.
این تعیین همچنین به روابط ایالات متحده با کشورهای آمریکای لاتین فراتر از حوزه اقتصادی آسیب میرساند. با تغییر روایت از جرم به تروریسم، این تلویح وجود دارد که این دولتها آگاهانه به تروریستها پناه میدهند، اتهامی بسیار سنگینتر از صرفاً داشتن ارتباط با سازمانهای جنایی. جای تعجب نیست که دولتهای منطقهای به شدت از دستور دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده، انتقاد میکنند.
تعیین FTO نشان میدهد که ایالات متحده با کارتلها همان رفتاری را خواهد کرد که زمانی با القاعده انجام میداد و به جمعآوری اطلاعات جامع علیه آنها میپرداخت. اما حقیقت این است که تعیین FTO هیچ اختیاری برای افزایش جمعآوری اطلاعات ارائه نمیدهد. همچنین تعیینات FTO یک گروه را در اولویت اطلاعاتی قرار نمیدهد. در واقع، چندین FTO وجود دارد، مانند ببرهای تامیل که تا حد زیادی از بین رفتهاند، که ایالات متحده اصلاً در جمعآوری اطلاعات خود در اولویت قرار نمیدهد.
نکته مهم این است که دولت ترامپ برای جمعآوری اطلاعات بیشتر در مورد کارتلها نیازی به تعیین FTO ندارد. کافی است آنها را در چارچوب اولویتهای اطلاعاتی ملی در اولویت بالاتری قرار دهد. رئیس جمهور "اولویتهای اطلاعاتی رده بالا" را تعیین میکند.
یکی دیگر از افسانهها این است که تعیین FTO اختیارات بیشتری برای استفاده از نیروی نظامی فراهم میکند و این تصور را ایجاد میکند که حملات پهپادی و یورش تیمهای Navy SEAL به رهبران کارتلها ممکن است به زودی دنبال شود. هیچیک از این اختیارات قانونی همراه با تعیین FTO وجود ندارد. اگر FTO ابزارهای نظامی بیشتری ارائه میداد، طالبان افغانستان قطعاً در طول 20 سال جنگ در افغانستان به عنوان FTO تعیین میشد. اما هرگز اینطور نشد. از نظر سیاسی، برچسب زدن به یک گروه به عنوان "تروریست" ممکن است به توجیه اقدام نظامی کمک کند و برای مخاطبان ایالات متحده بهتر عمل کند، اما تعیین FTO به خودی خود، اختیارات گستردهتری را ارائه نمیدهد.
کارتلها در واقع تهدیدهای امنیت ملی هستند، اما گسترش دریچه اینکه چه کسی تروریست است، برچسب زدن نادرست به کارتلها به عنوان تروریست و درهم آمیختن دو تهدید متفاوت، رویکرد اشتباهی است. دولت ترامپ بهتر است با تقویت اختیارات مرتبط با تعیین TCO خدمت کند. این ممکن است شامل گسترش دقیق مجازاتها برای حمایت از TCO باشد. مهمتر از آن، تأمین منابع است. ایالات متحده میتواند داراییهای اطلاعاتی بیشتری را به کارتلها اختصاص دهد، برنامههای ضد فساد و رشوهخواری را تقویت کند، بودجه برنامههای ضد مواد مخدر را در مکزیک و سایر کشورها افزایش دهد، تلاشهای آموزشی خدمات نظامی و اطلاعاتی متحد را گسترش دهد و در غیر این صورت اولویتبندی کارتلها را افزایش دهد.
اما اگر دستور اجرایی برای تعیین کارتلها به عنوان FTO بهترین راه برای مقابله با کارتلها نیست، چرا اصلاً ساخته شد؟ متن این دستور ممکن است حاوی سرنخی باشد. از جمله موارد دیگر، این دستور به دادستان کل و وزیر امنیت داخلی دستور میدهد تا "آمادهسازیهای عملیاتی را در مورد اجرای هر تصمیمی که من برای استناد به قانون دشمنان بیگانه میگیرم، انجام دهند." این قانون که در سال 1798 تصویب شد، به رئیس جمهور اجازه میدهد تا غیرشهروندان را از کشوری که در زمان جنگ دشمن ایالات متحده محسوب میشود، بازداشت، جابجا یا اخراج کند. ترامپ در اظهاراتی به عنوان نامزد ریاست جمهوری، بارها پیشنهاد کرد که این قانون میتواند به عنوان راهی برای مقابله با مهاجرانی که در فعالیتهای جنایی شرکت دارند، به کار گرفته شود. کارشناسان حقوقی بر این باورند که استفاده از قانون دشمنان بیگانه در زمان صلح - بدون اینکه کنگره واقعاً به مکزیک یا سایر کشورها اعلام جنگ کند - دشوار خواهد بود. از زمان پس از جنگ جهانی دوم به این قانون استناد نشده است. اما دولت ترامپ - با دیدگاه گسترده خود از قدرت ریاست جمهوری - در حال به چالش کشیدن اقتدار تثبیت شده کنگره و حتی قضایی در حوزههای دیگر است و به نظر میرسد در حال بررسی این موضوع است که آیا تعیین کارتلها به عنوان FTO میتواند قانون دشمنان بیگانه را به اجرا درآورد یا خیر.
این یک اشتباه وحشتناک خواهد بود. تعیین FTO غیرضروری است و حتی ممکن است نتیجه معکوس داشته باشد، اما استناد به قانون دشمنان بیگانه بسیار بدتر خواهد بود. ایالات متحده در حال جنگ نیست - با وجود لفاظی "جنگ با مواد مخدر" - و پتانسیل سوء استفاده بسیار زیاد است.