عکس: Inrap
عکس: Inrap

تحقیقات جدید از چندهمسری و ازدواج بین نژادی در اوراسیا باستان پرده برداشت

علم و فناوری | همه چیز نسبی است

قدرت DNA در روشن کردن گذشته بشریت هرگز متوقف نمی‌شود. DNA جمع‌آوری‌شده از افراد زنده‌ای که اکنون در قید حیات هستند، نشان می‌دهد که چگونه اجدادشان از سرزمین مادری خود در آفریقا در سراسر جهان گسترش یافتند - و پس از انجام این کار، در رویدادهایی که در تاریخ به عنوان "مهاجرت" و "تسخیر" شناخته می‌شوند، دوباره گسترش یافتند.

DNA از افراد مرده نیز به همان اندازه آموزنده است. این نشان می‌دهد مسیرهای فرعی تکامل (به عنوان مثال، اروپایی‌های اولیه پوست تیره اجداد آفریقایی خود را حفظ کردند)، و همچنین چگونگی آمیزش *هومو ساپینس* با سایر گونه‌های انسانی، که اکنون منقرض شده‌اند، در سفر خود به تسلط بر کاج و نخل. اکنون، همانطور که حضار در نشست انجمن آمریکایی برای پیشرفت علم از Maïté Rivollat از دانشگاه بوردو در فرانسه آموختند، می‌توان از آن برای درک پویایی خانواده در دوران گذشته استفاده کرد.

دکتر ریولات در مورد کار خود در گورگی، روستایی در مرکز فرانسه، و همچنین حدود نیم دوجین مطالعه دیگر که در طول دهه گذشته انجام شده است، صحبت کرد. هنگامی که تحقیقات از این نوع آغاز شد، محدود به ردیابی عضویت در تبار مادری (از طریق DNA ساختارهای درون سلولی به نام میتوکندری، که از طریق تخمک‌ها از مادر به فرزندانش منتقل می‌شود) و تبار پدری (از طریق کروموزوم‌های Y، که سالم از پدر به پسر منتقل می‌شوند) بود. با این حال، این موضوع زمانی واقعاً مورد توجه قرار گرفت که توالی‌یابی DNA به اندازه‌ای قدرتمند و ارزان شد که امکان ردیابی بین نسلی بلوک‌های کروموزومی را فراهم کرد که هنگام تشکیل سلول‌های جنسی جابجا می‌شوند. این امکان شناسایی هر دو والد یک فرد را فراهم می‌کند و بنابراین اجازه می‌دهد تا شجره‌نامه‌ها به طور مفصل تعیین شوند.

یکی از مطالعات اولیه مربوط به یک گور دسته جمعی از سال 2800 قبل از میلاد در کوشیچه، لهستان بود که حاوی 15 نفر بود. بررسی DNA نشان داد که این افراد که همگی بر اثر ضربه به سر کشته شده بودند، متعلق به یک خانواده بودند. گمان می‌رود که آنها قربانیان یک حمله بوده‌اند. اما دفن آنها در کنار هم نشان می‌دهد که حداقل برخی از بازماندگان از نظر عاطفی به آنها وابسته بودند.

در مورد سؤال گسترده‌تر شجره‌نامه، مطالعات چندین سایت اولیه - دره لخ در آلمان (اشغال شده از 2500-1800 قبل از میلاد)، Hazelton North در بریتانیا (اشغال شده در 3700 قبل از میلاد) و خود دکتر ریولات در گورگی (اشغال شده در 4700 قبل از میلاد) - تصویری پدرسالارانه ترسیم می‌کنند. پروژه دره لخ با تکیه بر 26 اسکلت، شش واحد خانوادگی چند نسلی (که برای باستان‌شناسان به عنوان شجره‌نامه شناخته می‌شوند) را نشان داد که توسط حداکثر هشت نفر در طول پنج نسل نشان داده می‌شوند. از DNA آنها مشخص بود که زنانی که در این شجره‌نامه‌ها مشارکت دارند، خارجی هستند. در برخی موارد، آنها حدود 350 کیلومتر سفر کرده بودند تا در آنجا باشند.

در همین حال، Hazelton North شواهدی از چندزنی و همچنین ورود زنان نشان داد. 27 اسکلت یافت شده در اینجا بین چهار اتاق دفن توزیع شده بودند که هر کدام حاوی نوادگان ازدواج یک مرد خاص و یکی از چهار زنی بودند که شاید حرمسرای او را تشکیل داده بودند. و در گورگی، 63 اسکلت از 110 اسکلت نمونه‌برداری شده متعلق به یک شجره‌نامه بود که بیش از هفت نسل امتداد داشت، دوباره با شواهدی مبنی بر اینکه زنان منشأ دیگری داشته‌اند.

با گذشت زمان، اوضاع کمتر پدرسالارانه شد. تجزیه و تحلیل اسکلت‌های جنوب غربی آلمان که مربوط به 600-200 قبل از میلاد است، نشان می‌دهد که زنان در جای خود ماندند در حالی که مردان برای ازدواج با آنها سفر می‌کردند. و برای بریتانیایی‌هایی که با داستان بودیکا، ملکه Iceni، قبیله‌ای سلتیک که در سال 60 پس از میلاد علیه فاتحان رومی جزیره قیام کرد، بزرگ شده‌اند، شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد معاصران او در قبیله دیگری، Durotriges، به همان اندازه فمینیست بودند. مطالعه‌ای که از سال 100 قبل از میلاد تا 100 پس از میلاد را در بر می‌گیرد، از طریق ژنتیک فرزندان آنها نشان داد که بسیاری از زنان چندین شریک داشته‌اند.

با این حال، تماشایی‌ترین نمایش‌های تکنیک‌های جدید تاکنون از مجارستان و مغولستان است. سایت مجارستانی یک گورستان در Rákóczifalva، در مرکز این کشور بود که بین سال‌های 550 تا 800 پس از میلاد توسط آوارها، یک گروه عشایری از آسیای مرکزی که این منطقه را مستعمره کرده بودند، استفاده می‌شد. مطالعه حدود 300 نفر از این گورستان، یک قبیله واقعی از نه زیرشجره‌نامه به هم پیوسته را به دست داده است که بزرگترین آنها شامل 146 نفر است و نه نسل را در بر می‌گیرد.

سایت مغولی، به‌طور تصادفی در بخشی از جهان که اعتقاد بر این است که آوارها از آنجا سرچشمه گرفته‌اند، مربوط به سال 2900 قبل از میلاد است. این سایت محل استقرار زنی است که تبار او، با پنج درجه جدایی، را می‌توان به مکانی در 1400 کیلومتری غرب-شمال غربی، در جایی که اکنون روسیه است، ردیابی کرد.

نکته مشترک این مطالعات این است که همه آنها در اوراسیا (و تقریباً همه در دورترین بخش غربی این قاره، بخشی که به طور معمول به عنوان "اروپا" شناخته می‌شود) انجام شده‌اند. این به هیچ وجه تعجب آور نیست. این بخش از جهان خانه تعداد زیادی از باستان‌شناسان و دیرین‌انسان‌شناسان است و شامل مرکز پیشرو جهان برای مطالعه DNA انسانی باستانی، موسسه انسان‌شناسی تکاملی ماکس پلانک در لایپزیگ، آلمان است. اما محققان اکنون تورهای خود را گسترده‌تر می‌کنند، به ویژه در آمریکای مرکزی. منتظر افشاگری‌هایی درباره زندگی خانوادگی مایاها باشید. ¦