بازار سهام اخیراً توانسته است اخبار نگرانکننده زیادی را پشت سر بگذارد.
دو ماه اول سال 2025 برای سرمایهگذاران خوب بوده است. شاخصهای اصلی بازار اخیراً به بالاترین حد خود رسیدهاند یا به آن نزدیک شدهاند: S&P 500 روز چهارشنبه به رکورد رسید، در حالی که میانگینهای نزدک و داو جونز در اطراف اوج خود در نوسان بودهاند. انعطافپذیری بازار در زمانی رخ میدهد که عدم اطمینان فزایندهای در مورد آینده اقتصاد وجود دارد. قهوه روزانه شما هنوز گران است، بازار مسکن یخ زده است، تنشهای سیاسی در حال جوشیدن است و به نظر میرسد که دیستوپیای هوش مصنوعی تنها چیزی است که کارشناسان بازار در مورد آن صحبت میکنند.
دلیل بسیار بزرگی وجود دارد که سهام علیرغم این عناوین نگرانکننده، مقاومت کرده است: شرکتها، سرمایهگذاران بزرگ و آمریکاییهای معمولی نسبت به آینده مشتاق هستند.
در چند سال گذشته، ایالات متحده در یک «لرزش اقتصادی» گیر کرده بود، همانطور که دوست من کایلا اسکنلون آن را مینامد، که در آن مردم علیرغم شواهدی مبنی بر اینکه اقتصاد در وضعیت خوبی قرار دارد، نگران اقتصاد هستند. همه چیز تغییر کرده است. با انباشته شدن علائم هشداردهنده برای سهام و اقتصاد، اعتماد مصرفکنندگان در پایان سال 2024 به بالاترین حد خود در سه سال گذشته رسید، که ناشی از خوشبینی نسبت به آینده بود. و اگر این به اندازه کافی خیرهکننده نیست، این نمودار را بررسی کنید.
در جولای 2022، سه ماه قبل از اینکه S&P 500 روند صعودی خود را آغاز کند، بدبینی بازار سهام به پایینترین حد خود در 10 سال گذشته رسید. در نوامبر گذشته، رکورد تعداد پاسخدهندگان در نظرسنجی هیئت کنفرانس گفتند که فکر میکنند بازار سهام در سال آینده بالاتر خواهد رفت. آمریکا به وضوح به تازگی یک نوسان خلقی جمعی را تجربه کرده است، به ویژه وقتی صحبت از پورتفوی سرمایهگذاری آنها باشد. اما آیا این شادی، یک تغییر خلقی واقعی است که میتواند روند صعودی سهام را تا آینده حفظ کند؟ یا جنون، یک اقدام نهایی از تکبر قبل از اینکه بازار به سزای خود برسد؟
پاسخ بستگی به مکانیک وال استریت دارد، جایی که حرکات بازار بیشتر به انتظارات بستگی دارد تا واقعیت. خوشبینی سنجیده میتواند یک کاتالیزور قدرتمند برای قیمت سهام باشد، اما حتی بهترین نیات نیز میتوانند به خوشبینی بیش از حد تبدیل شوند - و اغلب غرور پیش از سقوط میآید.
بزرگترین فروشهای بازار در تاریخ ناشی از بحرانهای اقتصادی بود. یک فاجعه باعث میشود که مصرفکنندگان از هزینهکردن دست بکشند، سود شرکتها کاهش یابد، مدیران اجرایی استخدام را کاهش دهند و قیمت سهام کاهش یابد. چیزی که ما را از این بحرانها بیرون میآورد، اعتماد است. بازارها در عناوین منفی غوطهور میشوند تا زمانی که شرایط به اندازه کافی تغییر کند تا خوشبینی در مورد آینده را بوجود آورد - مهم نیست که امید چقدر کم باشد. به همین دلیل است که در پنج دهه گذشته شاهد بودهایم که بازار سهام به طور متوسط سه ماه قبل از پایان رکودها بالاتر رفته است.
حتی در زمانهای کمتر وخیم، وقتی صحبت از پورتفوی شما میشود، انتظارات به اندازه خود اخبار اهمیت دارند - و شاید بیشتر. اینطور فکر کنید: اگر میدانستید که قرار است به شکمتان مشت بزنند، چه کار میکردید؟ سفت میشوید و خود را برای ضربه آماده میکنید، حتی اگر به اندازهای که فکر میکنید صدمه نبیند. بازارها به روشی مشابه عمل میکنند. وقتی سرمایهگذاران زیادی خود را برای یک ضربه آماده میکنند، تمایل دارند کشف کنند که ضربه واقعی به آن بدی که فکر میکردند صدمه نمیزند. برعکس آن هم صادق است. اگر به طور غیرمنتظرهای از ناکجاآباد ضربه بخورید، زمانی برای آماده شدن ندارید و آن ضربه آسیب خواهد زد. به طور کلی، نقطه شیرین برای بازارها جایی در وسط است: هیجان با دوز سالم از تردید.
خوشبختانه، انبوهی از سنجشهای اعتماد و احساسات وجود دارد که میتوانند به ما کمک کنند تعیین کنیم که آیا سرمایهگذاران به درستی برای خطرات پیش رو کالیبره شدهاند یا شاید کمی بیش از حد راحت شدهاند. آنها همچنین به عنوان یک آزمایش تورنسل برای آنچه مصرفکنندگان و کسبوکارها برای آینده انتظار دارند و در نهایت، آنچه ممکن است با پول خود انجام دهند، عمل میکنند.
در ظاهر، به نظر میرسد که در جایگاه خوبی قرار داریم. سنجشهای هیئت کنفرانس به یک مردم شاد آمریکایی اشاره دارد، که از نظر تاریخی نشانه خوبی است. از سال 1970، زمانی که اعتماد اقتصادی در یک بازه زمانی سه ماهه افزایش یافته است، S&P 500 به طور متوسط 10 درصد در سال بعد صعود کرده است. معمولاً وقتی مردم احساس اطمینان بیشتری میکنند، اقتصاد - و بازار سهام - به دنبال آن میآیند.
چه چیزی لرزش اقتصادی را معکوس کرد؟ خوب، پیچیده است. بدیهی است که ما در ماه نوامبر یک انتخابات بحثبرانگیز داشتیم و میتوانید استدلال کنید که سنجشهای اعتماد به دلیل پیشبینی یک دولت حامی رشد و اولویتدهنده به آمریکا، منحرف شدهاند. سیاست قطعاً یک عامل مؤثر است، زیرا به نظر میرسد که این روزها عینک همه را رنگی میکند، اما نسبت دادن آن به اینکه چه کسی در کاخ سفید است، حق مطلب را ادا نمیکند.
اول از همه، شاخصهای اعتماد قبل از پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات شروع به بهبود کردند. اقتصاددان هیئت کنفرانس، استفانی گیچارد، به من گفت که تعداد پاسخدهندگان نظرسنجی که مینوشتند سیاست دلیل شادی آنهاست، نسبت به سال 2020 کمتر بود.
این نظرسنجی همچنین نشان میدهد که امید به آینده بهبود یافته است. گیچارد به من گفت که تعداد قابل توجهی از نظرات باز وجود داشته است که استدلال میکنند زندگی مقرونبهصرفهتر است. شاید به این دلیل که برای برخی اینطور است. دستمزدها به طور گسترده در 21 ماه گذشته از تورم پیشی گرفتهاند و آمریکاییهای بیشتری شروع به سازگاری با هزینههای این روزها میکنند.
یک نظریه جالب دیگر این است که مردم به سادگی بیشتر از دنیای اطراف خود آگاه میشوند. هرگز به این آسانی نبوده است که از فراز و نشیبهای بازار سهام مطلع شوید، و اگر ببینیم خطی به سمت بالا و راست حرکت میکند، اغلب بر این باوریم که میتواند به حرکت خود ادامه دهد. دادهها این را تأیید میکنند - در دو سال گذشته، 79 درصد از تغییرات ماهانه در سنجش بازار سهام هیئت کنفرانس در همان جهت S&P 500 حرکت کردهاند (در مقابل میانگین 55 درصد از سال 1987). مهم نیست علت چیست، منصفانه است که بگوییم آمریکاییها به طور فزایندهای نسبت به آینده به دلایل مشروع احساس خوبی دارند.
با این حال، مشکل میتواند در چگونگی اعتماد ما باشد.
بین اعتماد به نفس و تکبر، مرز باریکی وجود دارد.
اعتماد به نفس یک حالت سازنده از اعتماد و یقین است. به شما کمک میکند اتاق را در اختیار بگیرید و روایت را کنترل کنید. از طرف دیگر، تکبر، یک هوای مخرب از برتری است. شما را برای خجالت، پچپچ و شکست مطلق آماده میکند. این تفاوت بین خرد کردن ارائه کاری خود و تبدیل شدن به سوژه شوخیهای اداری است. با توجه به حاشیه باریک بین شادی و جنون، وال استریت ممکن است به طور خطرناکی به سمت اشتباه آن خط متمایل شود.
در ماه نوامبر و دسامبر، به نظر میرسید که بازار سهام از جاذبه زمین سرپیچی میکند. سهام فناوری غیرقابل لمس بود. برادرهای کریپتو شروع به لاف زدن در مورد کیفهای خود کردند. Fartcoin به یک چیز تبدیل شد. مدتی است که دیگ در حال جوشیدن است. ضربه یک-دوی سکه میم ترامپ و DeepSeek را در نظر بگیرید. در 17 ژانویه، ترامپ $Trump را منتشر کرد که در کمتر از 48 ساعت به ارزش بازار 15 میلیارد دلاری رسید. روزها بعد، سهام Nvidia - عزیز تجارت هوش مصنوعی - پس از اینکه استارتآپ هوش مصنوعی چینی DeepSeek مدلی را منتشر کرد که نوید عملکردی مشابه رقبا را با کسری از هزینه و مصرف انرژی میدهد، با کاهش 17 درصدی چشمگیری مواجه شد.
نمیتوانم کمک کنم اما به هر دوی این عناوین نگاه کنم و تعجب کنم که آیا آنها بخشی از یک پدیده هستند یا خیر. آیا ما آنقدر به چشمانداز بازار اعتماد کردیم که خطرات سنگینی را که در پیش است، از دست دادیم؟ شما نمیتوانید فقط بر اساس احساسات در مورد یک بازار قضاوت کنید. اما اگر فکر نمیکنید که اوضاع کمی بیش از حد داغ شده است، به آن توجه نمیکنید.
انتظارات بالا جایی است که پورتفوی شما میتواند به مشکل بخورد. افزایش خوشبینی میتواند سازنده باشد تا زمانی که جمعیت سرمایهگذاری به گونهای عمل کنند که گویا غیرقابل لمس هستند. انتظارات بسیار زیاد میشود زیرا شکافها شروع به شکلگیری میکنند. مردم با عصبی به اطراف نگاه میکنند زیرا میتوانند احساس کنند که زمین در حال جابجایی است. سپس یک ضربه بازار را از محور خود خارج میکند. این الگو در طول تاریخ مشهود بوده است. قبل از سال 2024، سنجش اعتماد به بازار سهام هیئت کنفرانس در ژانویه 2018 به بالاترین حد خود رسید. در آن ماه، S&P 500 در یک فروش خشونتآمیز دو هفتهای 10 درصد سقوط کرد.
دومین نقطه اوج آن در ژانویه 2000 بود، دو ماه قبل از اوج بدنامترین جنون وال استریت - حباب فناوری - و کاهش 49 درصدی در S&P 500.
هر افزایشی در خوشبینی پایان دراماتیکی ندارد، و آنچه در آن زمان بازار سهام را محکوم کرد، لزوماً اکنون آن را محکوم نمیکند. اما یک موازی وجود دارد که نمیتوانم آن را نادیده بگیرم.
خیابان اصلی و وال استریت فقط مطمئن نیستند. آنها در پورتفوی خود احتیاط را به باد میدهند. این باعث میشود من در مورد دوام بازار در صورت بدتر شدن اوضاع شک کنم. دادههای انجمن آمریکایی سرمایهگذاران فردی نشان میدهد که سرمایهگذاران حدود 69 درصد از پورتفوی خود را در سهام واحد یا صندوقهای سهام نگهداری میکنند، نزدیک به بالاترین سطح از سال 2021. و بر اساس نظرسنجی تخصیص ماهانه Bank of America، مدیران پول حرفهای کمترین درصد پول نقد خود را در دو دهه گذشته نگهداری میکنند.
دلایل زیادی برای احساس خوشبینی نسبت به ماههای آینده داریم. شرکتها در حال استخدام هستند، سودها در حال رشد هستند و مردم در حال خرج کردن پول هستند. پایه و اساس اقتصاد خوب به نظر میرسد، اگرچه کمی از بیکاری بالاتر و اصطکاک بازار کار ترک خورده است. ما پس از یک گروه کر بلند از فراخوانهای رکود، از سالهای 20 درصدی متوالی در S&P 500 خارج میشویم. بیا، ما سزاوار کمی سرگرمی هستیم!
اما بیایید با آن روبرو شویم: ما به عنوان سرمایهگذار لوس شدهایم. و در حالی که دیدن یک سقوط فاجعهبار بازار در حالی که اقتصاد در حال رشد است دشوار است، ما جریان پنهانی تردید سالم را که در این چند سال قیمتها را بالاتر برده است، از دست دادهایم.
مطمئن باشید، اما در محیطی مانند این، در مورد تعادل عمدی باشید.
ممکن است ضربه درست در گوشه کمین کرده باشد.
Callie Cox استراتژیست ارشد بازار در Ritholtz Wealth Management و نویسنده OptimistiCallie، خبرنامهای از تحقیقات با کیفیت وال استریت برای سرمایهگذاران معمولی است. میتوانید افشاهای Ritholtz را اینجا مشاهده کنید.