زیردریایی یواساس بکونا 3888 تن بار را غرق کرد و چهار ستاره نبرد در جنگ جهانی دوم به دست آورد.
بکونا در سال 1951 تحت نوسازی بزرگتر نیروی محرکه زیر آب (GUPPY) 1-A قرار گرفت.
اکنون یک نمایشگاه موزه در فیلادلفیا است، این تنها زیردریایی GUPPY 1-A باقیمانده در جهان است.
یواساس بکونا که در سال 1943 ساخته شد، یک زیردریایی کلاس بالائو با نوسازی بزرگتر نیروی محرکه زیر آب یا GUPPY، 1-A است - امروزه، این تنها زیردریایی GUPPY 1-A باقیمانده در جهان است.
پس از خدمت به عنوان یک کشتی جنگی در جنگ جهانی دوم و یک کشتی آموزشی پس از جنگ، بکونا با تبدیل GUPPY 1-A در سال 1951 تقویت شد. این زیردریایی مأموریتهای صلحآمیز مختلفی را انجام داد، مانند بازدید از حلقه قطب شمال برای انجام تحقیقات یخی، و به خدمت به عنوان یک کشتی آموزشی تا زمان از رده خارج شدن در سال 1969 ادامه داد.
من در ماه فوریه از موزه بندر دریایی ایندیپندنس فیلادلفیا بازدید کردم تا با گرگ ویلیامز، مدیر کشتیهای تاریخی موزه، از این زیردریایی منحصربهفرد دیدن کنم. نگاهی به داخل بیندازید.
یواساس بکونا پنج گشت کامل کرد، 3888 تن بار را غرق کرد و چهار ستاره جنگی در جنگ جهانی دوم به دست آورد.
پس از جنگ، بکونا به عنوان یک کشتی آموزشی برای دانشجویان دانشکده زیردریایی نیروی دریایی در گروتون، کانکتیکات، خدمت کرد، در حالی که گاهی اوقات مأموریتهای نظارتی علیه اتحاد جماهیر شوروی انجام میداد و از بنادر خارجی بازدید میکرد.
در سال 1951، بکونا تحت تبدیل بزرگتر نیروی محرکه زیر آب (GUPPY) 1-A قرار گرفت. این زیردریایی به باتریهای اضافی، یک اسنورکل و سایر نوسازیها برای بهبود سرعت و استقامت زیر آب مجهز شد.
بکونا اکنون تنها زیردریایی GUPPY 1-A باقیمانده در جهان است.
من از موزه بندر دریایی ایندیپندنس در فیلادلفیا بازدید کردم، جایی که بکونا در کنار Olympia، قدیمیترین کشتی جنگی فولادی که هنوز در جهان شناور است، پهلو گرفته است.
خدمات Olympia از سال 1895 آغاز شد. این کشتی جنگی در سال 1922 از رده خارج شد و در سال 1957 به یک موزه تبدیل شد.
بکونا در سال 1976 به عنوان یک نمایشگاه موزه برای عموم باز شد.
آب شیرین رودخانه Delaware کمتر از آب شور دریا خورنده است، که به حفظ کشتیهای تاریخی کمک میکند.
پس از پایین رفتن از یک مجموعه پلههای شیبدار، اولین توقف در بکونا اتاق اژدر جلو بود.
اژدرچیها در تختهای تاشو میخوابیدند، آماده برای بارگیری و شلیک اژدرها در یک لحظه.
اتاق اژدر جلو دارای شش لوله اژدر بود، در حالی که اتاق اژدر عقب در پشت قایق دارای چهار لوله بود.
اتاق اژدر جلو همچنین دارای صندوق فرار بود، یک خروجی اضطراری برای اعضای خدمه.
صندوق فرار فقط در صورتی کار میکرد که زیردریایی در 100 فوت آب یا کمتر غوطهور شود.
ویلیامز گفت: "میانگین عمق اقیانوسهای جهان 2.3 مایل است، بنابراین شانس اینکه شما واقعاً در 100 فوت آب باشید زیاد نیست." "این بیشتر یک تقویتکننده روحیه بود."
منطقه افسران زیردریایی شامل یک اتاق افسران، یک انبار، یک دوش و محل اقامت آنها بود.
بکونا در مجموع 80 خدمه داشت: هشت افسر، پنج افسر ارشد جزء و 67 عضو خدمه عادی.
در راهرو، ویلیامز دریچهای را در کف باز کرد تا یکی از باتریهایی را که در طول نوسازی GUPPY 1-A تقویت شده بود، به من نشان دهد.
پس از تغییر شکل GUPPY 1-A، حداکثر سرعت بکونا از 9 گره به 15 گره افزایش یافت.
افسران وعدههای غذایی خود را میخوردند و در اتاق افسران در مورد استراتژی صحبت میکردند.
اتاق افسران در مواقع اضطراری پزشکی به عنوان یک اتاق عمل عمل میکرد و همچنین برای خدمت به عنوان یک مرکز ناوبری پشتیبان با تجهیزات لازم ساخته شده در میز ارتقا یافت.
خرچنگ جعلی روی بشقاب یک افسر بخشی از استراتژی موزه برای درگیر نگه داشتن بازدیدکنندگان جوانتر در تور است. کسانی که همه خرچنگهای پنهان شده در زیردریایی را پیدا کنند، جایزه میگیرند.
وعدههای غذایی افسران در انبار افسران گرم و آماده میشد.
افسران همان وعدههای غذایی را میخوردند که بقیه خدمه، اما از یک تجربه غذاخوری عالیتر در اتاق افسران لذت میبردند.
افسران دوش خود را داشتند، اما هیچکس در یواساس بکونا خیلی زیاد حمام نمیکرد.
به منظور حفظ آب شیرین، دوش گرفتن در زیردریاییها نادر بود. ویلیامز گفت، این فضا اغلب برای ذخیره اقلامی مانند سیب زمینی، پیاز و کنسروهای مواد غذایی استفاده میشد.
محل اقامت افسران جوان دارای چهار تختخواب با پرده برای حفظ حریم خصوصی بود.
افسران جوان و ارشد در نقشهای اداری خدمت میکردند.
سه تختخواب در محل اقامت افسران ارشد نیز شامل پرده بود.
افسر اجرایی، که نفر دوم فرمانده پس از افسر فرمانده بود، در اینجا میخوابید.
افسر فرمانده تنها فردی در زیردریایی بود که اتاق مخصوص به خود را داشت.
مردم اغلب به طور عامیانه به فرد مسئول کشتی کاپیتان میگویند، اما عنوان رسمی او افسر فرمانده بود.
ویلیامز گفت: "در نیروی دریایی ایالات متحده، کاپیتان یک درجه است، نه یک موقعیت." "آنچه بیشتر مردم به عنوان کاپیتان در نظر میگیرند، افسر فرمانده است، اما درجه او احتمالاً فرمانده یا ستوان فرمانده خواهد بود."
پنج افسر ارشد جزء، که با خدمه برای انجام دستورات افسران در ارتباط بودند، محل اقامت خود را داشتند.
ویلیامز گفت: "یک ضرب المثل در نیروی دریایی وجود دارد که افسران فرمان میدهند اما رئیسها قایق را به حرکت در میآورند."
تمام کارهای اداری بکونا در کلبه منشی انجام میشد.
هر چیزی که مربوط به کاغذ باشد - گزارشها، تقدیرنامهها، سوابق پرسنلی، فرمهای سفارش برای لوازم - از طریق منشی انجام میشد.
در اتاق کنترل، ویلیامز به من اجازه داد تا از نردبان بالا به برج فرماندهی صعود کنم، که معمولاً برای تورهای عمومی ممنوع است.
برج فرماندهی جایی است که افسر فرمانده معمولاً از آنجا دستور میداد.
هنگامی که با موفقیت خود را از طریق دریچه باریک به فضای کوچک بالا کشیدم، به یکی از پریسکوپها نگاه کردم و کشتی جنگی Olympia را دیدم که در کنار آن پهلو گرفته بود.
برج فرماندهی شامل سکان اصلی بکونا با فرمان و تجهیزات ناوبری بود.
بکونا از چراغهای قرمز برای عملیات شبانه و نبرد استفاده میکرد زیرا تنظیم دید با تاریکی کامل از نور قرمز آسانتر از نور سفید روشن است. این به اعضای خدمه با وظایف دیدبانی اجازه میداد تا در تاریکی سریعتر ببینند. همچنین اگر کشتی برق خود را از دست میداد و اتاق کنترل کاملاً سیاه میشد، در زمان گرانبها صرفهجویی میشد.
در پایین نردبان در اتاق کنترل، یک سکان کمکی به عنوان پشتیبان عمل میکرد تا در صورتی که برج فرماندهی سیل شود یا از کار بیفتد.
برج فرماندهی میتواند در مواقع اضطراری مهر و موم شود.
یک شیبسنج زاویه زیردریایی را با یک حباب شناور نشان میداد، شبیه به تراز نجار.
در اشاره به شیبسنج، اعضای خدمه زیردریایی لقب "کله حبابی" را گرفتند.
منیفولد هیدرولیک به دلیل چراغهای قرمز و سبز آن که نشان دهنده دریچههای باز و بسته بود، "درخت کریسمس" نامیده میشد.
اعضای خدمه دریچهها را با اهرمهایی که از فشار هیدرولیک استفاده میکردند، باز و بسته میکردند.
ویلیامز گفت: "هر مجموعه از این چراغها مربوط به یک دریچه یا یک دهانه بدنه در جایی از قایق است." "اگر چراغ سبز باشد، آن دریچه بسته است. اگر قرمز باشد، آن دریچه باز است. هنگام غواصی، شما چیزی به نام یک تابلوی سبز میخواهید."
منیفولد هوای فشرده، هوای فشرده را در سراسر زیردریایی توزیع میکرد.
هوای فشرده کارهای مهم زیادی در یک زیردریایی داشت. موتورها را راه میانداخت، اژدرها را شلیک میکرد، توالتها را تخلیه میکرد و آب را از مخازن بالاست بیرون میریخت تا به کشتی اجازه دهد به سطح بیاید.
اتاق رادیو برای ارتباطات خارجی و گوش دادن مخفیانه استفاده میشد.
ویلیامز گفت: "این یکی از آن نقاطی است که هنوز به مقداری تحقیق و تلاش برای کشف اینکه چه چیزی کجا بوده است نیاز دارد، زیرا بدیهی است که بسیاری از آن مطالب شنیداری حذف شده است زیرا مطالب حساسی هستند."
آشپزها در یواساس بکونا وعدههای غذایی خدمه را در آشپزخانه اصلی تهیه میکردند.
اعضای خدمه چهار وعده غذا در روز میخوردند: صبحانه، ناهار، شام و جیرههای نیمهشب که به عنوان "جیره میانی" نیز شناخته میشدند، که معمولاً باقیمانده شام یا یک وعده غذایی ساده مانند ساندویچهای گوشت سرد بود.
اعضای خدمه وعدههای غذایی میخوردند، فیلم تماشا میکردند و در سالن خدمه بازی میکردند.
تختههای بازی روی میزها اصلی زیردریایی هستند.
دریچهای در کف سالن خدمه به سمت پایین به یخچال منتهی میشد، جایی که غذای تازه نگهداری میشد.
مواد فاسد شدنی معمولاً در طول دو یا سه هفته اول یک گشت دو ماهه دوام میآوردند. پس از آن، خدمه از غذاهای کنسروی تغذیه میکردند.
من از طریق یک دریچه دیگر در کف به پایین رفتم تا تجهیزات سونار را ببینم - یک جایزه که معمولاً در تور عمومی گنجانده نمیشود.
سونار مخفف "صدا یابی و برد" است.
بکونا از سونار فعال و غیرفعال برای تشخیص سایر کشتیهای زیر آب استفاده میکرد. سونار فعال پینگهای صدا را ارسال میکند که از سایر اشیاء منعکس میشوند و موقعیت و فاصله آنها را آشکار میکنند. سونار غیرفعال به سادگی به فعالیت گوش میدهد.
بکونا بیشتر از سونار غیرفعال برای شناسایی نشدن استفاده میکرد.
اتاق سونار زیر سالن خدمه برای جلوگیری از صدای نمایش فیلم و گفتگو از بالا عایق صدا شده بود.
محل اقامت خدمه شامل 35 تختخواب بود.
اتاقهای اژدر جلو و عقب هر کدام شامل 15 تختخواب بودند. به همراه 35 تخت در محل اقامت خدمه، 65 تختخواب برای 67 عضو خدمه غیر افسر در کشتی وجود داشت.
"تختخواب داغ" یا استفاده چرخشی از تختخوابها توسط اعضای خدمه با شیفتهای مختلف، نیازی نبود که خیلی اتفاق بیفتد.
بکونا دارای دو اتاق موتور بود که هر کدام شامل دو موتور دیزلی جنرال موتورز V16 بودند.
موتورها که هر کدام با قدرت 1600 اسب بخار کار میکردند، ممکن است لقب "هاف"، "پاف"، "گرانت" و "گرون" را داشته باشند. این نامها روی موتورها نقاشی شدهاند، اما موزه مطمئن نیست که از نظر تاریخی دقیق هستند.
در اتاق موتور جلو، تقطیرکنندههای تبخیری آب اقیانوس را فیلتر میکردند تا منبع حیاتی آب شیرین زیردریایی را حفظ کنند.
تقطیرکنندهها میتوانستند تا 1000 گالن آب شیرین در روز تولید کنند، اما در عمل حدود 600 گالن تولید میکردند زیرا اغلب میسوختند و نیاز به نگهداری داشتند، ویلیامز گفت.
مخازن در دو طرف زیردریایی میتوانستند 4000 گالن آب شیرین را در خود جای دهند. بکونا به سرعت این منبع را با سرعت حدود 5000 گالن در هفته سوزاند.
بیشتر آب مقطر برای هیدراته نگه داشتن باتریهای زیردریایی در حین سوختن مایع الکترولیت آنها استفاده میشد. بقیه برای پخت و پز، نوشیدن و تمیز کردن ماشین آلات استفاده میشد. بهداشت در آخرین لیست قرار داشت، با آب کافی که برای هر عضو خدمه باقی مانده بود تا هفتهای یک بار دوش دو دقیقهای بگیرد.
اعضای خدمه استفاده از پیشرانه و برق زیردریایی را از اتاق مانور نظارت میکردند.
کلیدهای اتوبوس برق را به ژنراتورهای آن هدایت میکردند، که موتورهای آن را تغذیه میکردند.
اتاق اژدر عقب دارای اژدرهای غیرنظامی شده واقعی در نمایش بود.
هر اژدر Mark 14 3000 پوند وزن داشت.
اتاق اژدر عقب همچنین دارای بازسازیهای سرگرمکننده از کمیکهای اصلی بود که از پویایی خدمه در کشتی تمسخر میکرد.
ویلیامز گفت: "نکته اصلی در اینجا این است که همه چیز قدیمی دوباره نو میشود." "این اساساً یکی از اولین میمهای شماست."
تور بکونا من نگاهی جذاب به یک جنبه نادر و کم شناخته شده از تاریخ زیردریایی ارائه داد.
ویلیامز با کمک به حفظ داستان تنها زیردریایی باقیمانده با نوسازی GUPPY 1-A، امیدوار است به بازدیدکنندگان نشان دهد که تاریخ زیردریایی فراتر از جنگ جهانی دوم و کشتیهای هستهای است.
او گفت: "افراد بسیار کمی میفهمند یا میدانند که یک دوره حدود 30 سال بین پایان جنگ و زمانی که ناوگان هستهای واقعاً آنلاین شد وجود دارد که این قایقهای دیزلی کارهایی را انجام میدهند که ما معمولاً به هستهایها نسبت میدهیم." "این داستانی است که ما سعی میکنیم بگوییم."