تصویرسازی: Efi Chaliko
تصویرسازی: Efi Chaliko

والدینی که معلمان خصوصی نخبه استخدام می‌کنند، فرزندان خود را برای شکست آماده می‌کنند

معلمان خصوصی تکالیف را انجام می‌دهند، مقالات می‌نویسند، بر هر کلاس نظارت می‌کنند. آیا آنها در اولین شغل کودک نیز کمک خواهند کرد؟

در یک شب برنامه درسی، معلم انگلیسی پسرم به والدین جمع شده گفت که معلمان خصوصی نباید برای دانش آموزان مقاله بنویسند. شاید من ساده لوح باشم، اما کمی شوکه شدم. این یک مدرسه در بروکلین بود، نه مکانی با میلیاردرهایی که با جت شخصی آخر هفته را به سنت بارتس می روند. می دانستم ChatGPT یک مشکل است، که مطرح شد، اما این به نوعی فاسدتر و سازمان یافته تر به نظر می رسید. در میان آن شب صمیمی، نظر معلم ناگهان، برای لحظه ای، این واقعیت زشت را روشن کرد که افراد ثروتمند فقط فرصت هایی را برای فرزندان خود نمی خرند، بلکه آشکارا تقلب می کنند.

این عمل به سختی غیرمعمول است. دیوید بلوبام از انجمن ملی آماده سازی آزمون به من گفت که یک والدین به او مراجعه کرده است تا مقاله دانشگاهی یک کودک را بنویسد و او امتناع کرد. او گفت: "صادقانه بگویم، این والدین باید خود را به عنوان استخدام یک جنایتکار در نظر بگیرند، نه یک معلم خصوصی." شنیدم که یک معلم خصوصی دیگر پس از کمی کشمکش اخلاقی مقاله دانشگاهی برای کودکی نوشت و متوجه شد که اگر او این کار را نکند، شخص دیگری این کار را خواهد کرد.

اکنون کاریکاتور والدین ثروتمندی که سعی می کنند راهی برای ورود فرزندان خود به لیگ آیوی بخرند، آشنا است، اما برخی از آنچه شنیدم هنوز تکان دهنده بود. یک معلم خصوصی در یک تجارت تدریس خصوصی در غیر این صورت معتبر به من گفت که این شرکت "تکلیف ریاضی کلاس نهم را برای او می فرستد، و من آن را تمام می کنم و بدون اینکه حتی با بچه ملاقات کنم، آن را پس می فرستم." یا یک مقاله تاریخ ایالات متحده را می فرستند تا در سه ساعت آینده نوشته شود.

آیا این والدین فکر می کنند که با برون سپاری تکالیف خود به فرزندان خود کمک می کنند؟ آیا برایشان مهم است که فرزندشان از نظر فکری و عاطفی رشد کند؟ این ممکن است نحوه حرکت آنها در جهان باشد، و نوعی ظاهر بدون اصطکاک یک زندگی خوب را خریداری می کنند.

به نظر من کودکانی که مقالات خود را می نویسند یا برای آزمون های خود مطالعه می کنند، در اینجا برتری دارند. آنها یاد می گیرند کار کنند، بنویسند، خطر کنند، تلاش کنند، شکست بخورند، در حالی که این کودکان بیش از حد تدریس شده یاد می گیرند که به شخص دیگری پول بدهند تا برای آنها کار کند. اگر معلم خصوصی شما یک مقاله "A" را در مورد "گتسبی بزرگ" تحویل داده باشد، چگونه می توانید اعتماد به نفس به دست آورید؟ اگر این کودکان واقعاً «گتسبی» را بخوانند، ممکن است چیزی در مورد بیهودگی مادی گرایی بیاموزند.

به غیر از تقلب آشکار، چیزی به طور کلی سمی در فرهنگ تدریس خصوصی بسیاری از مدارس خصوصی نخبه وجود دارد. یک مد برای معلمان خصوصی وجود دارد که برای افزایش نمرات دانش‌آموزان در غیر این صورت خوب در یک فشار دیوانه‌وار قبل از درخواست‌های کالج، پول دریافت می‌کنند. آماندا اهری، صاحب مشاوران مدرسه خصوصی منهتن، به من گفت که این اغلب نتیجه معکوس دارد. او گفت: «این یک مورد واقعی از کاهش بازده پس از یک نقطه است. شما یک B+ را با یک A معامله می کنید، اما در نهایت با یک بچه استرس زا و وحشت زده روبرو می شوید و این برای یک عمر ادامه می یابد. برخی از کودکان به معلمان خصوصی نیاز دارند، اما بیش از نیمی از کودکانی که تحت آموزش قرار می گیرند، مطلقاً این کار را نمی کنند.»

در این فشار بی امان برای موفقیت، کودک بیش از حد تدریس شده، بنا به تعریف، هرگز به اندازه کافی خوب نیست. والدین این پیام فلج کننده را به آنها می فرستند که قادر به انجام کاری که باید به تنهایی انجام دهند نیستند. آنها فقط با یک متخصص پولی می توانند به اندازه کافی ماهر یا چشمگیر باشند تا آنها را به آنجا برسانند. یکی از معلمان خصوصی که با او صحبت کردم، کودکان خسته و تحت فشار را دیده است که برای هر کلاس یک معلم خصوصی دارند. اگر آنها برای عملکرد به عنوان یک دانش آموز دبیرستانی به کمک دائمی نیاز داشته باشند، چگونه می خواهند در زندگی موفق شوند؟ این یک طنز کوچک نیست که این نوع آموزش بیش از حد باعث ایجاد کودکان کم آمادگی می شود.

احتمالاً در جایی در این وضعیت منزجر کننده نیت های خوبی وجود دارد. میل بسیار قابل درک برای کمک و پرورش و محافظت از فرزندتان وجود دارد. اطمینان فیزیکی یک انسان مفید در میز آشپزخانه وجود دارد که در مورد چیزها صحبت می کند.

اما یک کلاس تاریخ چیزی بیش از تاریخ آموزش می دهد. دانش آموزان یاد می گیرند که کار کنند، تلاش کنند و در مورد چیزها فکر کنند. کودکانی که معتقدند می توانند کسی را بخرند تا در کارهای سخت به آنها کمک کند، تاب آوری و اخلاق کاری مورد نیاز برای موفقیت واقعی فراتر از مدرسه را توسعه نخواهند داد. آنها ممکن است بتوانند از طریق نوع خاصی از زندگی فرد ثروتمند سر بخورند، اما برای نوآوری، سازگاری و اراده مجهز نیستند.

این والدین آنقدر نگران رفتن فرزندانشان به مدارس لیگ آیوی و پس از آن به بانک‌ها، صندوق‌های تامینی و شرکت‌های معتبر هستند که از ایجاد فرزندانی که واقعاً می‌توانند در این مکان‌ها فعالیت کنند، غفلت می‌کنند.

تا همین اواخر نمی دانستم که برخی از این کودکان معلمان خصوصی خود را در کالج نگه می دارند. حتی شنیده ام که افرادی برای کمک در جستجوی شغل، معلمان خصوصی را نگه می دارند. این به کجا ختم می شود؟ آیا معلم خصوصی با یادداشت های مشاغل آنها دستکاری می کند؟ آیا معلمان خصوصی تا دیروقت بیدار می مانند و صفحات گسترده آنها را مدیریت می کنند؟ نذرهای عروسی خود را بنویسند؟ این نوادگان ثروتمند حرکات بزرگسالی شایسته را بدون اینکه هرگز مهارتی را به دست آورده باشند، انجام خواهند داد.

یک معلم خصوصی به یاد آورد که برخی از این کودکان بیش از حد آموزش دیده را در کالج ملاقات کرده است. او گفت: "من می دانم که تعدادی از این کودکان مشکلات شدید مواد مخدر و اضطراب دارند، از بدبخت ترین افرادی هستند که می شناسم، اما ظاهراً آنها همیشه این داستان موفق و ثروتمند بودن را خواهند داشت." در همین حال، این بچه یک فاجعه است."