در ژوئیه گذشته، مقامات اشغالگر روسیه در شهر لوهانسک اوکراین از یک جرثقیل و کامیون کمپرسی برای برداشتن بنای یادبود قربانیان هოლოდومور استفاده کردند، قحطی مهندسی شده توسط دولت که کرملین در سالهای 1932-33 برای تسلیم کردن حومه ناآرام اوکراین به راه انداخت. یانا پاشچنکو، شهردار موقت منصوب شده توسط روسیه، توضیح داد که صلیب گرانیتی بزرگ در لوهانسک باید میرفت زیرا "به احساسات میهنپرستانه ساکنان توهین میکرد". دهها بنای یادبود هოლოდومور، که حداقل 3.9 میلیون اوکراینی را کشت، در مناطق اشغالی روسیه به همراه بسیاری از بناهای یادبود شخصیتهای فرهنگی اوکراینی که توسط رژیم شوروی اعدام شدند، تخریب شدهاند.
جنگی که روسیه علیه اوکراین به راه انداخته است و رئیس جمهور ترامپ میگوید مصمم است با باز کردن مذاکرات با کرملین به آن پایان دهد، فقط در مورد دستاوردهای ارضی یا طرح قدرت جهانی نیست. این اساساً یک مبارزه بر سر حافظه تاریخی است. سه سال پس از آغاز تهاجم روسیه در 24 فوریه 2022، این آسیب نسلی از رنج کشورشان تحت حاکمیت روسیه و شوروی است که به اوکراینیها انگیزه میدهد تا با وجود تلفات فزاینده، به مقاومت در برابر دشمنی بسیار قدرتمندتر ادامه دهند.
اولنا استیاژکینا، مورخ و نویسنده اوکراینی گفت: "ما متوجه میشویم که اگر از مقاومت دست برداریم، با نابودی و نسلکشی روبرو خواهیم شد - همانطور که قبلاً در گذشته ما اتفاق افتاده است."
در سال 1926، اوکراین شوروی خانه 29 میلیون نفر بود. تا سال 1953، زمانی که جوزف استالین درگذشت، تقریباً نیمی از این تعداد را به دلیل قحطی، جنگ و کشتار جمعی از دست داده بود. تقریباً هر اوکراینی امروزی از نوادگان بازماندگان آن دهههای تاریک است.
دیدگاه رسمی روسیه در مورد هოლოდومور این است که این یک محصول جانبی ناگوار از سیاستهای صنعتیسازی موجه استالین بود. اما کنگره ایالات متحده و پارلمان اروپا هر دو آن را به عنوان یک عمل نسلکشی به رسمیت شناختهاند، که در آن مقامات شوروی غذا و دانهها را در روستاهای اوکراین مصاد ره کردند و ساکنان را مجبور به گرسنگی و آدمخواری مکرر کردند.
بر اساس برآوردهای اخیر دولت، اوکراین بیش از 10 میلیون نفر را در جنگ جهانی دوم از دست داد، از جمله بیشتر جمعیت یهودی آن که در هولوکاست نابود شدند و میلیونها سربازی که در ارتش سرخ جنگیدند. ماشین جنگی نازی و تمامیتخواهی شوروی هر دو بیرحمانه بودند.
هنگامی که کیف، پایتخت اوکراین، در سپتامبر 1941 به دست آلمانیها سقوط کرد، شورویهای در حال عقبنشینی مرکز شهر را تلهگذاری کردند و بیشتر آن را به یک توپ آتش تبدیل کردند و غیرنظامیان بیشماری را در کنار افسران آلمانی کشتند. تا زمانی که شورویها در اکتبر 1943 بازگشتند، تقریباً نیمی از جمعیت کیف مرده بودند. در حالی که بقیه اروپا درگیر بازسازی پس از جنگ بودند، اوکراین - به ویژه در مناطق غربی آن - به مدت یک دهه دیگر توسط یک شورش خونین ویران شد.
برای قرنها، امپراتوری روسیه و سپس اتحاد جماهیر شوروی، با پنهان کردن و تحریف تاریخ اوکراین، بر اتباع اوکراینی خود کنترل داشتند. روایت رسمی جنایات گذشته را سفید یا سانسور میکرد و هر اوکراینی را که جرأت حمایت از استقلال را داشت، خائن و جنایتکار معرفی میکرد.
استالین در ابتدا از رنسانس فرهنگی کوتاه اوکراین در دهه 1920 حمایت کرد، اما در دهه بعد جنگ علیه فرهنگ اوکراین به اوج جدیدی رسید. در پاکسازیهای دهه 1930، بیشتر روشنفکران اوکراین - رماننویسان، کارگردانان تئاتر، نقاشان - به قتل رسیدند، بسیاری از آنها در دره ساندارموخ در شمال روسیه، که به یک محل کشتار جمعی تبدیل شد. به جلادان دستور داده شد که با استفاده از یک گلوله برای هر دو سر اوکراینی، با ردیف کردن قربانیان پشت به پشت، در مهمات صرفهجویی کنند.
بسیاری از نویسندگان روسی این دوره، مانند شاعر اوسیپ ماندلشتام، نیز کشته شدند، در حالی که دیگران، از جمله الکساندر سولژنیتسین، سالهای زیادی را در گولاگ گذراندند. با این حال، آثار آنها به شهرت جهانی دست یافت و حتی به صورت زیرزمینی در اتحاد جماهیر شوروی منتشر شد. در اوکراین، حذف به قدری کامل بود که نویسندگانی که در دهه 1930 کشته شدند، مانند والریان پیدموهیلنی و میکولا خویلووی، تا زمان استقلال کشور در سال 1991 ناشناخته و ناخوانده باقی ماندند. بیشتر آنها هنوز به انگلیسی منتشر نشدهاند. میخایلو بویچوک، شاید مهمترین نقاش اوکراینی نسل خود، در سال 1937 توسط شورویها کشته شد و اکثریت قریب به اتفاق آثارش نابود شد. امروزه آنها فقط از عکسهای سیاه و سفید دانهدار شناخته میشوند.
گفتن حقیقت در مورد این تاریخ تحت حاکمیت شوروی جرم بود و روشنفکران اوکراینی تا دوره پرسترویکای میخائیل گورباچف در زندان ماندند. واسیلی استوس، یکی از مهمترین شاعران اوکراینی، در اواخر سال 1985 در یک اردوگاه زندان شوروی درگذشت. نیروهای روسی بنای یادبود استوس را در زادگاهش دونتسک اندکی پس از اشغال آن در سال 2014 برچیدند.
امروزه، تحت رهبری رئیس جمهور ولادیمیر پوتین، روسیه بار دیگر به دنبال انکار هرگونه فرهنگ یا هویت جداگانه برای مردم اوکراین است. تبلیغاتچیهای روسی آشکارا در مورد نیاز به حذف اوکراینیهای تحصیلکرده صحبت میکنند، که خبرگزاری دولتی روسیه در ماههای اول جنگ آنها را حاملان «ویروس اوکراینیگری» توصیف کرد.
دیمیتری مدودف، رئیس جمهور سابق روسیه، که اکنون رئیس حزب حاکم روسیه است، در دسامبر نوشت که ساکنان اوکراین "باید غرور متفاوت بودن را سرکوب کنند، مخالفت خود را با یک پروژه مشترک روسی کنار بگذارند و شیاطین اوکراینیگری سیاسی را از بین ببرند." وی افزود: اگر اطاعت نکنند، اوکراین نابود خواهد شد.
اولکساندرا ماتویچوک، بنیانگذار مرکز آزادیهای مدنی، یک سازمان غیردولتی که در مورد جنایات جنگی روسیه تحقیق میکند، گفت: روشهای بیرحمانهای که توسط نیروهای روسی و پلیس مخفی در سرزمینهای اشغالی اوکراین به کار گرفته میشود - از جمله آدمربایی و اعدامهای فراقانونی - آگاهانه از وحشتهای دوران استالین تقلید میکنند.
ماتویچوک که گروهش در سال 2022 برنده جایزه صلح نوبل شد، گفت: "آنها یک بار دیگر این کار را انجام میدهند زیرا هرگز برای بار قبل مجازات نشدند." "جنایتکاران جنگی نازی در دادگاه نورنبرگ محاکمه شدند، اما کسانی که گولاگ شوروی را اداره میکردند نه تحت پیگرد قانونی قرار گرفتند و نه محکوم شدند. مصونیت وجود داشت."
روسیه پوتین نه تنها به انکار هოლოდومور و سایر جنایات شوروی بسنده نکرده است، بلکه به عاملان آنها احترام میگذارد و بناهای یادبودی برای استالین و فلیکس دزرژینسکی، بنیانگذار پلیس مخفی شوروی برپا میکند. در ملیتوپول، بزرگترین شهر در جنوب اشغالی اوکراین، مقامات روسی خیابان و یک واحد نظامی را به نام پاول سودوپلاتوف نامگذاری کردهاند، که بر جوخههای ترور برای استالین نظارت داشت، از جمله جوخهای که لئون تروتسکی را در سال 1940 در مکزیک کشت. در همین حال، مورخان مستقل روسی، از جمله کسانی که گورهای دسته جمعی روشنفکران اوکراینی را در ساندارموخ در سال 1997 کشف کردند، به زندان انداخته شدهاند.
خود پوتین بر اهمیت بازنویسی تاریخ اوکراین برای تطبیق با پروژه امپراتوری روسیه تأکید کرده است. در ژوئیه 2021، رئیس جمهور روسیه مقالهای با عنوان "در مورد وحدت تاریخی روسها و اوکراینیها" منتشر کرد و مفهوم هویت جداگانه اوکراینی را رد کرد. این رساله که مملو از نادرستیها بود، برای توجیه تهاجم تمامعیار به اوکراین هفت ماه بعد برای سربازان روسی قرائت شد.
سرگی پلوخی، مدیر موسسه تحقیقات اوکراین در هاروارد، گفت: "جنگ بزرگ با مقالهای در مورد تاریخ آغاز شد و فردی که آن مقاله را نوشت هنوز در حال اداره نمایش است." "بنابراین این ایده که این همه چیز در مورد قلمرو است و شما باید معاملهای انجام دهید و به نوعی مرز را در جای مناسب ترسیم کنید ... بر اساس عدم درک این است که این جنگ در مورد چیست."
یاروسلاو تروفیموف خبرنگار ارشد امور خارجه وال استریت ژورنال است. رمان جدید او "هیچ کشوری برای عشق"، بر اساس تاریخچه خانوادهاش در اواسط قرن بیستم اوکراین، در این ماه توسط Little, Brown منتشر شد.