جیم تاکر به سختی می توانست آنچه را که می شنید باور کند. به نظر می رسید یک داستان خیالی است، کابوسی فراتر از حد تصور برای یک شهر بی تکلف مانند شهر او.
ژوئیه سال ۲۰۲۳ بود و تاکر میزبان جلسه هیئت مدیره بانک Heartland Tri-State بود، یک تجارت متعلق به جامعه در یک شهر کوچک در کانزاس به نام الکهارت. Heartland یک نهاد محلی محبوب و مایه افتخار خانواده تاکر بود: جیم به همراه پدر مسن خود، بیل، که چهار دهه قبل بانک را تأسیس کرد، در هیئت مدیره خدمت می کرد. همه اعضای هیئت مدیره - تاکرها و چندین کشاورز و تاجر دیگر - سال ها بود که یکدیگر را می شناختند.
با این حال، آن شب آنها گرد هم آمده بودند تا درباره آنچه که در ظاهر، یک خیانت حماسی به نظر می رسید بحث کنند. در طول چند هفته گذشته، رئیس جمهور دیرینه بانک، یک تاجر محلی محبوب به نام شان هینز، مجموعه ای از حواله های بی دلیل را صادر کرده بود که ده ها میلیون دلار از بانک خارج کرد. هینز این وجوه را به ارزهای دیجیتال تبدیل کرد. سپس پول ناپدید شد.
اولین نشانه تاکر مبنی بر اینکه مشکلی وجود دارد از طرف یکی از دوستانش بود، یک سرمایه گذار در بانک که با هینز صمیمی بود. چند روز قبل از جلسه هیئت مدیره، او به تاکر گفت که هینز خرابکاری کرده است: یک حواله خارج شد، ظاهراً برای کمک به یک مشتری در حال مبارزه، و اکنون بانک ۳۰ میلیون دلار بدهکار است.
تا زمانی که اعضای هیئت مدیره گرد هم آمدند، مشخص شد که Heartland درگیر نوعی کلاهبرداری مالی شده است، یک کلاهبرداری پیچیده که دارایی های خود را به چنگال یک شبکه جنایی ارز دیجیتال در خارج از کشور تحویل داده است.
در جلسه، هینز به طرز عجیبی بی تفاوت به نظر می رسید و حال و هوای یک فروشنده بیش از حد مطمئن را نشان می داد. تاکر شنیده بود که او هفته گذشته را در یک کنفرانس رهبری خارج از ایالت گذرانده است. هینز به هیئت مدیره گفت: "بچه ها، متاسفم." "اما ما آن را درست خواهیم کرد."
هینز قول داد که می تواند پول را پس بگیرد - در مجموع ۴۷.۱ میلیون دلار. تنها چیزی که او نیاز داشت، تأیید هیئت مدیره برای قرض گرفتن ۱۸ میلیون دلار دیگر بود. او گفت که با کمک برخی از مخاطبین تجاری، از این وجوه برای جبران میلیون ها دلاری که قبلاً از دست داده بود، استفاده خواهد کرد. او اعتراف کرد که احتمالاً حرفه بانکی او تمام شده است. اما این معامله با یک شیرینی همراه بود که به او اجازه می داد دوباره شروع کند. هینز توضیح داد: "افرادی که من با آنها کار می کنم، پولی را برای من در نظر گرفته اند."
تاکر، یک کشاورز ۵۰ ساله، تخصص خاصی در امور مالی نداشت. او در الکهارت بزرگ شد، از دبیرستان الکهارت فارغ التحصیل شد و پس از کالج بازگشت تا در مزرعه خانوادگی خود کار کند، یک گستره ۱۲۰۰۰ هکتاری که تقریباً ۳۰ سال بود که به مدیریت آن کمک کرده بود. او عادت داشت که مردم به هینز احترام بگذارند، کسی که پدرش او را یک مدیر درخشان می دانست - معادل بانکی پاتریک ماهومز، مدافع سه دوره قهرمان سوپربول کانزاس سیتی چیفس.

اما سپس هینز به هیئت مدیره می گفت که شخصی در هنگ کنگ میلیون ها دلار دارایی ارز دیجیتال را که او در حین کار با چند آشنای اینترنتی به دست آورده بود، مسدود کرده است - یک بانکدار به نام راب که روابط خوبی در واشنگتن داشت و زنی به نام بلا با خانواده ای در استرالیا.
هینز یک سخنران مطمئن بود و تاکر نگران بود که این توضیحات، هرچقدر هم که دور از ذهن بودند، ممکن است برخی از اعضای مسن تر هیئت مدیره را تحت تأثیر قرار دهد. او می توانست حس کند که پدر ۹۲ ساله اش با دقت گوش می دهد و تلاش می کند به مردی که سال ها به او اعتماد داشت، ایمان داشته باشد.
هینز امیدوار بود که ارائه او نتیجه داده باشد. وقتی هیئت مدیره صبح روز بعد دوباره تشکیل جلسه داد، او با شلوارک و صندل انگشتی حاضر شد، کیف خود را زمین گذاشت و شروع به توزیع مدارک کرد و راه هایی را برای بانک برای قرض گرفتن پول بیشتر ارائه کرد.
اما جیم تاکر به اندازه کافی دیده بود. او فرم ها را به سمت هینز پس داد.
تاکر گفت: "شان، من حتی نمی دانم تو الان کی هستی." "من هیچ چیزی را که گفته ای باور نمی کنم."
الکهارت که در گوشه جنوب غربی ایالت قرار دارد، به طرز غیرمعمولی دورافتاده است - تقریباً به همان اندازه که یک شهر کانزاس می تواند از شهر پایتخت توپکا دور باشد. بسیاری از حدود ۱۹۰۰ نفری که در آنجا زندگی می کنند در کشاورزی کار می کنند و به ردیف های محصولاتی رسیدگی می کنند که به نظر می رسد بی پایان در هر جهت کشیده شده اند، مانند یک اقیانوس. تاکر گفت: "مردم با یک رویا به اینجا می آیند" "و متوجه می شوند که کار زیادی می خواهد."
دههها، مرکز عاطفی الکهارت Heartland بود، منبع ثبات در دنیایی که به سرعت در حال تغییر بود. در سال ۲۰۱۶، هینز در یک جلسه استماع بانکی در مجلس نمایندگان ایالات متحده شهادت داد و این شهر را به عنوان یک جامعه قدیمی که بر اساس اعتماد ساخته شده است، توصیف کرد. او گفت که برخی از صبحها، کارمندان بانک او از خواب بیدار میشدند و با انبوهی از پول نقد در کامیونهای بدون قفل خود مواجه میشدند - پرداختهای غیررسمی وام از مشتریان وفادار، که میدانستند پول در جای مناسب قرار میگیرد. هینز اعلام کرد: "این یعنی یک بانکدار روستایی جامعه بودن."

Heartland در سال ۱۹۸۴ تأسیس شد، پس از اینکه گروهی از الکهارت، از جمله پدر تاکر، با برخی از سرمایه گذاران خارجی متحد شدند. آنها می خواستند جایگزینی برای بانک دیگری در این منطقه ایجاد کنند - تجارتی که احساس می کردند دریافت وام را بسیار دشوار کرده است. این بانک جدید به مایه افتخار الکهارت تبدیل شد، حتی پس از اینکه در اوایل دهه ۱۹۹۰ توسط یک شرکت هلدینگ به نام Kansas Bank Corporation تصاحب شد.
در همان زمان، هینز، که در نزدیکی Keyes، Okla بزرگ شده بود، به عنوان یک افسر وام در بانک شروع به کار کرد. او در رتبه ها صعود کرد و سرانجام در سال ۲۰۰۸ به عنوان رئیس جمهور منصوب شد و به دلیل تسلط بر زبان مالی و زبان کشاورزی همسایگان خود مورد تحسین قرار گرفت. هینز که یک واعظ پاره وقت در یک کلیسای محلی بود، تجسم یک ایده آل خاص شهر کوچک بود: او با همسر و سه دخترش در یک خانه زیبا زندگی می کرد و در بازی های فوتبال دبیرستان به عنوان داوطلب شرکت می کرد.

اما در سال ۲۰۱۱، رهبران Kansas Bank Corporation نسبت به هینز نگران شدند، به گفته تینا کال، که در آن زمان در هیئت مدیره شرکت خدمت می کرد. آنها مشکلاتی را در سبد وام او کشف کرده بودند - وام گیرندگانی که وثیقه کافی نداشتند، مدارک مالی که به نظر نمی رسید جور در بیایند.
هینز در نهایت به دلایلی که سال ها بعد مورد اختلاف باقی مانده است، اخراج شد. وکیل هینز می گوید که او صرفاً قربانی کاهش حجم در بانک بود. کال می گوید که این توضیح "کاملاً نادرست" بوده است. صرف نظر از این، هینز هنوز یک شبکه قدرتمند در الکهارت داشت - متحدان محلی که به او کمک کردند تا یک شکست شغلی را به یک فرصت تجاری تبدیل کند. درست مانند بیل تاکر ۳۰ سال قبل، هینز گروهی از سرمایه گذاران محلی را گرد هم آورد که پیشنهادی را برای خرید بانک و بازگرداندن کنترل مهمترین نهاد الکهارت به افرادی که در واقع در آنجا زندگی می کردند، آغاز کردند.
در سال ۲۰۱۲، هینز به عنوان رئیس Heartland بازگشت، که ساختار مالکیت را اتخاذ کرد که در سراسر آمریکا رایج شده است: این بانک توسط گروهی متشکل از تقریباً ۳۵ سرمایه گذار محلی، از جمله هینز و همسرش، و همچنین جیم تاکر و پدرش کنترل می شد. هیچ کس خارج از الکهارت آینده بانک را تعیین نمی کرد و تمام سودها به منطقه باز می گشت. سالها، تحت رهبری هینز، Heartland سود سهام قابل اعتمادی تولید کرد - پولی که سهامداران بانک در مزارع خود سرمایه گذاری می کردند، برای بازنشستگی پس انداز می کردند یا برای مراقبت از سالمندان در خانه سالمندان صرف می کردند.
فرهنگ مالی الکهارت قطب مخالف اخلاق ارز دیجیتال بود که تقریباً در زمانی که این تکرار جدید Heartland تأسیس شد، به جریان اصلی تبدیل شد. طرفداران اولیه ارز دیجیتال شکلی کاملاً خودکار از مبادله را تصور کردند - بدون بانکدار، بدون واسطه، فقط خطوط کد کامپیوتری که عقلانیت فنی آن هرگونه نیاز به اعتماد بین فردی را از بین می برد. هینز به عنوان یک بانکدار حرفه ای، بدبین بود. او یک بار به یکی از همکارانش گفت که هرکسی که از ارز دیجیتال استفاده می کند باید "چیزی برای پنهان کردن داشته باشد."
با این حال، در دسامبر ۲۰۲۲، پس از اینکه زنی که از نام Bella استفاده می کرد در رسانه های اجتماعی به او نزدیک شد، هینز شروع به خرید ارزهای دیجیتال کرد. بلا ادعا کرد که عمه اش یک شرکت ارز دیجیتال در استرالیا را اداره می کند و او هینز را به وب سایتی معرفی کرد که شبیه یک پلت فرم سرمایه گذاری ارز دیجیتال بود. به زودی او و هینز در واتس اپ پیام های مکرر رد و بدل می کردند، معمولاً چندین بار در روز. با استانداردهای الکهارت، هینز قبلاً یک مرد ثروتمند بود، اما ظاهراً این سرمایه گذاری به مبالغ هنگفتی نیاز داشت. در عرض چند ماه، او به صندوق کالج دخترش دست زد و ۶۰ هزار دلار برای ارزهای دیجیتال خرج کرد.
کلاهبرداری های آنلاین به قدمت اینترنت هستند، اما ظهور ارز دیجیتال ابزار جدید و ارزشمندی را در اختیار هنرمندان کلاهبردار قرار داده است - سکه های دیجیتالی که می توانند فوراً منتقل شوند، بدون نظارت بانک هایی که از نظر قانونی موظف به نظارت بر معاملات برای سوء استفاده هستند. بر اساس گزارش FBI، در سال ۲۰۲۳، کلاهبرداری ارز دیجیتال برای سرمایه گذاران آمریکایی حدود ۴.۸ میلیارد دلار هزینه داشت. این کلاهبرداری ها آنقدر رایج هستند که مقامات مجری قانون نام گزنده ای را برای آنها انتخاب کرده اند: کشتار خوک، ترجمه تقریبی اصطلاحی که به طور گسترده در چین استفاده می شود، جایی که این کلاهبرداری ها در سال های اخیر گسترش یافته اند. قربانی کلاهبردار خوک است که به آرامی برای ذبح فربه می شود.
این کلاهبرداری ها معمولاً با پیام هایی در LinkedIn، Facebook یا WhatsApp از یک شماره تلفن ناشناس یا شخصی که خود را به عنوان یک چشم انداز عاشقانه معرفی می کند، آغاز می شود. گاهی اوقات این گفتگوها منجر به معرفی های تجاری، ارتباط با یک بانکدار یا مدیر دارایی، با یک عکس سر صاف و یک رزومه ساختگی می شود. به هدف یک فرصت سرمایه گذاری پیشنهاد می شود، که اغلب با یک وب سایت متقلبانه پشتیبانی می شود که به عنوان یک تجارت واقعی ارز دیجیتال یا یک برنامه ای که سودهای جعلی را در صورت حساب های جعلی نشان می دهد، پنهان می شود. در نهایت، همه کلاهبرداری ها به یک شکل به پایان می رسند: پول ناپدید می شود.

هینز پس از تخلیه پس انداز شخصی خود، شروع به دزدی کرد - از باشگاه سرمایه گذاری محلی خود، از کلیسای خود و در نهایت از بانک. در طی چند هفته، او مجموعه ای از حواله های بزرگ را صادر کرد و به همکاران سردرگم خود گفت که به یک مشتری کمک می کند. در ماه می ۲۰۲۳، هینز ۳ میلیون دلار از Heartland را به حسابی در شرکتی به نام Kraken منتقل کرد که معاملات ارزهای دیجیتال را ارائه می دهد. برای خرید ارز دیجیتال بیشتر، او به Heartland دستور داد تا حدود ۲۱ میلیون دلار از شبکه ای از وام دهندگان منطقه ای وام بگیرد و مبلغ مشابهی را با استفاده از خط اعتباری که بانک با مؤسسه دیگری نگهداری می کرد، برداشت کرد. در طول چهار هفته در ماه ژوئن، هینز ۳۱ میلیون دلار از وجوه اختلاس شده را به حساب Kraken خود ارسال کرد.
بعداً، همانطور که دوستان و همکارانش از میان لاشه ها عبور می کردند، هینز را دزد، دروغگو و "شر مطلق" می نامیدند. اما وکیل او در نهایت آن را به گونه ای دیگر بیان کرد: "او خوکی بود که ذبح شد."
در ۵ ژوئیه ۲۰۲۳، نه چندان قبل از جلسه هیئت مدیره Heartland، هینز پیامی را به کشاورزی در الکهارت به نام برایان میچل ارسال کرد: او به کمک میچل در مورد چیزی نیاز داشت. میچل هیچ نقشی در بانک نداشت، اما عادت داشت به درخواستهای دوستان در شهر پاسخ دهد. میچل با یک نگین الماس در یک گوش، در میان سایر کشاورزان برجسته بود. او یکی از موفق ترین افراد در الکهارت، یک تاجر کهنه کار بود که صاحب یک زنجیره منطقه ای از سینماها بود، از جمله یکی در یک بلوک از Heartland.

وقتی میچل آن صبح وارد بانک شد، مطمئن نبود که چه انتظاری دارد. هینز یک دوست و همسایه قدیمی بود. فرزندان آنها در آن طرف خیابان از یکدیگر بزرگ شده بودند. شاید او در مورد یک مشکل پزشکی مشاوره می خواست. اما آنچه هینز در واقع می خواست ۱۲ میلیون دلار بود - فورا. میچل به یاد می آورد: "این سورئال بود." "مثل اینکه، باشه، آیا من در یک دفتر وام در الکهارت، کان هستم یا در یک کوچه پشتی در شیکاگو با یک کوسه وام؟"
هینز به میچل داستانی گیج کننده گفت. هینز توضیح داد که اخیراً با کمک افرادی که به صورت آنلاین ملاقات کرده است، شروع به سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال کرده است. اول، او و شرکایش پول را در یک پلت فرم معتبر ایالات متحده برای خرید و فروش ارز دیجیتال سپرده گذاری کردند. او گفت که سودها هنگفت بوده است: او تلفن خود را درآورد تا موجودی حساب خود را به میچل نشان دهد، که به نظر می رسید نشان می دهد که ارزش این سرمایه گذاری ۴۰ میلیون دلار است.
اما هینز به میچل گفت که مشکلی پس از انتقال وجوه توسط هینز و شرکایش به یک پلت فرم معاملاتی هنگ کنگ که کارمزدهای کمتری دریافت می کرد، به وجود آمد. او گفت که پول به نوعی گیر کرده است و تنها راه برای رفع مسدود کردن آن، ارسال پول بیشتر است.
همانطور که میچل در دفتر شیشه ای هینز نشسته بود، از خود می پرسید که دوستش چه کار کرده است. میچل علاقه ای به ارسال ۱۲ میلیون دلار به یک عملیات مرموز ارز دیجیتال در هنگ کنگ نداشت. او به هینز گفت: "به آنجا برو، یک مترجم استخدام کن و یک چک تضمینی بگیر." "اگر فکر می کنی ۴۰ میلیون دلار در یک حساب داری، برو آن را بگیر." اما به نظر می رسید هینز دیگر گوش نمی دهد. او به پشت میچل در لابی بانک خیره شده بود، جایی که کارکنانش برای شروع روز می رسیدند. او به سختی واکنش نشان داد وقتی میچل نظر خود را ارائه داد: "شان، من فکر می کنم تو در یک کلاهبرداری هستی."
هینز هنوز اسیر افرادی در آن سوی تلفن خود بود، هر که بودند. آن روز، او ۸ میلیون دلار دیگر به حساب ارز دیجیتال خود ارسال کرد.

در شهری به کوچکی الکهارت، رازها به ندرت برای مدت طولانی باقی می مانند. میچل که از آنچه هینز به او گفته بود ناراحت بود، به برخی از مخاطبین خود در Heartland هشدار داد و ظرف چند هفته، هیئت مدیره جلسه بحران خود را برگزار کرد و خواستار توضیح شد. تا پایان ماه ژوئیه، تنظیم کننده بانکی کانزاس در حال بررسی حساب های Heartland بود و دسته ای از آژانس های ایالتی و فدرال به الکهارت سرازیر شدند. Heartland ورشکسته شده بود.
در ۲۸ ژوئیه ۲۰۲۳، کامیون های باربری و S.U.V های سیاه رنگ ساختمان بانک را در خیابان مورتون محاصره کردند. اعضای هیئت در لابی جمع شدند، جایی که دیوید هرندون، کمیسر بانکی کانزاس، به آنها گفت که Heartland تعطیل خواهد شد. او گفت که روز دوشنبه با مالک جدیدی به نام Dream First که در چند شهرستان آن طرف تر مستقر است، دوباره بازگشایی خواهد شد. هیچ یک از مشتریان بانک سپرده های خود را از دست نخواهند داد. این حساب های بیمه شده فدرال به Dream First منتقل می شوند. اما سهام در شرکت هلدینگ بانک اکنون بی ارزش بود و سال ها سود سرمایه گذاری را از بین برد. بسیاری از سهامداران عمده پس انداز خود - لانه های تخم مرغ بازنشستگی و صندوق های اضطراری را از دست دادند.

روز تعطیلی، تاکر و پدرش به کارکنان در لابی بانک پیوستند. یک ساعت قبل، تاکر به مرد مسن تر کمک کرد تا خط امضای مدارک دولتی را پیدا کند که تجارتی را که خانواده آنها در سال ۱۹۸۴ آغاز کرده بودند، منحل کرد. تاکر گفت: "احتمالاً یکی از سخت ترین کارهایی بود که تا به حال مجبور بودم انجام دهم." "ما هنوز نمی فهمیدیم چرا. ما نمی فهمیدیم چه اتفاقی افتاده است." تاکرها ۱.۴ میلیون دلار سهام را از دست دادند - و با آنها، منبع ثروتی که جیم امیدوار بود به فرزندانش منتقل کند. در لابی، او و پدرش گوش دادند که رئیس Dream First یک سخنرانی تشویقی به کارکنان Heartland ایراد می کند و به آنها می گوید که "اگر رویایی ببینید، ما می توانیم به شما کمک کنیم تا به آن برسید." در باجه صندوقدار، دو زن جوان گریه می کردند.
ساختمان پر از افرادی بود که تاکر آنها را نمی شناخت، احتمالاً مقامات دولتی که بر تعطیلی بانک نظارت می کردند. برخی از آنها چهارپایه های پله ای، نردبان و ابزارهای برقی حمل می کردند. آنها مبلمان را به محیط اتاق هل دادند و سیستم امنیتی بانک را از هم جدا کردند و دوربین ها را برداشتند. سپس آنها در بقیه بانک پخش شدند و لپتاپها و رایانهها را با خود بردند و سختافزارها را در ماشینهای پارک شده در بیرون انباشتند.
دو تاکر همه چیز را در مقابل خود تماشا می کردند. جیم تاکر به یاد می آورد: "فقط تماشای ذوب شدن آن." "درست جلوی چشمان ما سوخت و به خاکستر تبدیل شد."

شکست Heartland الکهارت را به حالت ترس و سردرگمی فرو برد. هیچ کس نمی توانست باور کند که چه اتفاقی افتاده است. اما به نظر می رسید همه موافق هستند که پول از بین رفته است. یک محقق فدرال سال گذشته در دادگاه توضیح داد که حواله ها از بانک "به صورت تار عنکبوتی" وارد مجموعه ای از کیف پول های ارز دیجیتال غیرقابل ردیابی شده است. "هیچ نشانه ای وجود ندارد که کسی بداند در این مرحله کجاست یا چگونه به آن دسترسی پیدا کند."
با این حال، چند سرنخ در بلاک چین، دفتر کل عمومی تراکنش های ارز دیجیتال ظاهر شد. بسیاری از کلاهبرداران ارز دیجیتال در آسیای جنوب شرقی مستقر هستند، جایی که باندهای جرایم سازمان یافته عملیات کشتار خوک را از هتل ها و کازینوهای متروکه اداره می کنند. بر اساس گزارش شرکت پزشکی قانونی ارز دیجیتال Chainalysis، که پرونده Heartland را به درخواست نیویورک تایمز تجزیه و تحلیل کرد، حداقل بخشی از پولی که هینز دزدید، ممکن است به دست سازمانی رسیده باشد که آمریکایی های دیگری را هدف قرار داده است. در سال ۲۰۲۳، به نظر می رسد کلاهبردارانی که به هینز نزدیک شدند، نقشه مشابهی را تنظیم کرده اند که یک فرد ثروتمند مینه سوتا را گرفتار کرده است. زنی در LinkedIn به این مرد نزدیک شد و او را ترغیب کرد تا در ارز دیجیتال سرمایه گذاری کند - و همسرش را به خاطر او ترک کند. او بیش از ۹ میلیون دلار ضرر کرد.
در ماه می گذشته، هینز به یک اتهام فدرال اختلاس توسط یک افسر بانک اعتراف کرد، جنایتی که حداکثر مجازات آن ۳۰ سال زندان است. (او همچنین با اتهامات محلی روبرو است که هنوز علیه او در جریان است.) وقتی در ماه اوت محکوم شد، سهامداران Heartland چهار ساعت و نیم تا دادگاه فدرال در ویچیتا رانندگی کردند تا در جلسه استماع شرکت کنند. آنها یک به یک به تریبون دادگاه رفتند و خواستار دریافت طولانی ترین مجازات ممکن برای هینز شدند. آنها می توانستند برای قربانی کلاهبرداری ابراز همدردی کنند، اما نه برای کسی که از همسایگان خود دزدی کرده است. یکی از آنها به قاضی گفت: "اگر او روزی که می میرد آزاد شود، یک روز زودتر خواهد بود."

هیچ کس در الکهارت نتوانسته است از این راز در مرکز خیانت سر در بیاورد: چرا یک بانکدار موفق و از نظر مالی پیچیده، مردی که کل شهر برای دههها به او اعتماد داشت، زندگی خود را برای شانس ثروت ارز دیجیتال قمار کرد؟ تاکر از خود میپرسید که آیا هینز چیزی را پنهان میکرده است، یک مشکل پنهانی که فقط پول میتوانست آن را حل کند. او در ویچیتا به قاضی گفت: "در ظاهر، شان هینز یک عضو محترم و بسیار فعال در جامعه ما بود." "اکنون همه ما مانده ایم تا تعجب کنیم که چقدر از اینها صادقانه بوده است."
هینز درخواستها برای مصاحبه را رد کرد و سیستم حقوقی شفافیت کمی ارائه کرده است. در جلسه صدور حکم، قاضی جان دبلیو برومز، که بر این پرونده نظارت داشت، گفت که "چیزی نشنیده ام که به من کمک کند آن را درک کنم." حتی وکیل مدافع هینز، جان استنگ، به نظر می رسید که به دنبال پاسخ است. او در دادگاه گفت: "من مدام این سوال را می شنوم که چرا." "آیا این طمع بود؟ آیا زودباوری بود؟ ظاهراً او به اندازه کافی باهوش نبود."

هینز در دادگاه ویچیتا تنها بازتاب عمومی خود را از فروپاشی بانک ارائه کرد. او با پوشیدن یک کت و شلوار خاکستری، به تریبون رفت و با عصبانیت به دوستان سابق خود در گالری نگاه کرد. او به قاضی گفت: "متاسفم." او توضیح داد که تا پایان کار فکر می کرد در یک معامله تجاری قانونی شرکت دارد. او در ژانویه ۲۰۲۴ به دادگاه گفت که تلاشی بیهوده برای جبران پول از دست رفته انجام داده و به پرت، استرالیا پرواز کرده است، جایی که برخی از شرکای تجاری غیرواقعی او ظاهراً مستقر بوده اند. او تا لحظه ای که در فرودگاه فرود آمد با آنها در تماس بود. اما هیچ کمکی به واقعیت تبدیل نشد. تنها در آن زمان، ماهها پس از تعطیلی بانک، بود که پذیرفت که فریب خورده است. هینز گفت: "من تا ابد برای درک اینکه چگونه فریب خوردم، تلاش خواهم کرد." "من باید متوجه می شدم، اما نشدم."
پس از اینکه هینز صحبت خود را به پایان رساند، قاضی برومز به عقب در صندلی خود تکیه داد و رو به سهامداران کرد. او گفت: "بهترین چیز برای شما این است که این مرد را ببخشید." "مسائل انتقام را به من بسپارید. این کار من است و من می بینم که انجام می شود." او هینز را به ۲۴ سال و ۵ ماه زندان محکوم کرد، مجازاتی حتی بیشتر از آنچه دادستان های فدرال درخواست کرده بودند. گروهی از سهامداران با صداهای بلند پاسخ مثبت دادند.
شانه های هینز افتاد. همانطور که دو مارشال ایالات متحده به او نزدیک شدند، او کراوات خود را باز کرد، کت خود را درآورد و جیب های خود را خالی کرد. در پشت سر او، سهامداران ساکت شدند. خواهر هینز و یکی از دخترانش یکدیگر را در آغوش گرفتند و گریه هایشان سکوت را شکست. هینز یک بار، به سرعت، به آنها نگاه کرد، قبل از اینکه مارشال ها به او دستبند بزنند و او را از اتاق بیرون ببرند.
یک روز در اکتبر گذشته، تاکر تماسی از یک بازپرس در FBI دریافت کرد. خبر خوبی بود: مقامات فدرال ۸ میلیون دلار از وجوه دزدیده شده را که در حسابی پر از تتر، یک ارز دیجیتال محبوب، پنهان شده بود، کشف کرده بودند. این انبار بخش کوچکی از چیزی بود که هینز دزدیده بود، اما برای بازپرداخت تقریباً تمام پولی که سهامداران در بانک سرمایه گذاری کرده بودند کافی بود.
شادی که تاکر ممکن بود انتظار داشته باشد احساس کند با غم و اندوه تعدیل شد. پدرش در حال رفت و آمد به بیمارستان بود و یک پزشک هشدار داد که او فقط چند روز دیگر زنده خواهد ماند. آن شب، تاکر به اتاق بیمارستان پدرش رفت و آنچه را که شنیده بود به اشتراک گذاشت. بیل تاکر چند بار پلک زد و سپس گفت: "اوه، خدای من." او یک هفته بعد درگذشت.
در الکهارت، تاکر و سایر سهامداران هنوز در جستجوی پاسخ هستند - توضیحی که منطقی باشد. برای دههها، آنها احساس میکردند که با پیوندهای خانوادگی و دوستی به همسایگان خود متصل هستند، پیوندهایی که معلوم شد ضعیفتر از آنچه تصور میکردند، بود. و سپس زندگی آنها توسط زنجیره ای از ارتباطاتی که هرگز تصور نمی کردند، دگرگون شد، پیوندهای نامرئی با شرورها در آن سوی جهان.
پس از فروپاشی بانک، تاکر درمان را شروع کرد، به این امید که بتواند به حس تعادل برسد. با این حال، او در حال حاضر از این ایده لذت می برد که هینز در زندان رنج خواهد برد، شب های بی خوابی و روزهایی پر از بدبختی را تحمل خواهد کرد. نابودی Heartland همچنان منبع درد است. تاکر گفت: "۱۵، ۱۶ ماه آخر زندگی پدرم، این چیزی بود که در ذهن او بود." "او زندگی خوبی داشت، او فرد خوبی بود و سپس این چیزی است که او با آن از دنیا می رود."
الکهارت زمانی فقط یک شهر کوچک کشاورزی در وسط ناکجاآباد بود، که از همه چیز به جز خود زمین جدا شده بود. این مکانی بود که انزوای آن بخشی از جذابیت آن بود، جایی که همسایگان با هم دعا می کردند و به یکدیگر تکیه می کردند. اکنون هر بار که تاکر از کنار بانک رد می شود، خیانتی جهانی را به یاد می آورد.
او با صدایی که محو می شد گفت: "اعتمادی که شکسته شد." "آن یکی نیش می زند."
خوانده شده توسط David Yaffe-Bellany